«جنبش پیشگامان مستضعفین ایران» و «وظایف حداقلی» - سرمقاله
انتخابات دولت دوازدهم در 29 اردیبهشت 96 به ما نشان داد که (در این شرایط) جنبشهای اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران دارای نقش تعیین کنندهای در پروژه انتخابات و فونکسیون صندوقهای رأی رژیم مطلقه فقاهتی نیستند. چراکه در انتخابات دولت دوازدهم به عیان دیدیم که اردوگاه بزرگ جنبشهای مستضعفین ایران و در رأس آنها جنبش کارگری ایران نمیتوانند در این شرایط تندپیچ و خودویژه و حساس تاریخی مردم ایران نقش تاریخی خود را در تعیین سرنوشت سیاسی و اقتصادی خود به انجام برسانند.
همچنین در این انتخابات دیدیم که این حاشیهنشینان 20 میلیون نفری کلان شهرهای بزرگ ایران و این ارتش 15 میلیون نفری بیکاران ایران هستند که در غیبت جنبش مطالباتی فراگیر و متحد و مستقل و بیواسطه و سازماندهی شده مزدبگیران و زحمتکشان شهر و روستای ایران در عرصه صفحه شطرنج تقسیم باز تقسیم قدرت بین جناحهای درونی حکومت مطلقه فقاهتی حاکم، به عنوان «رأیهای خاکستری» (در برابر «رأیهای زرد» هسته سخت رژیم مطلقه فقاهتی که کاندیدای آنها در مبارزه انتخاباتی دولت دوازدهم سید ابراهیم رئیسی بود و «رأیهای سفید» جناح رقیب که شیخ حسن روحانی کاندیدای آنها بود و «رأیهای قرمز» به صندوق ریخته نشده مردم ایران) نقش تعیین کنندهای دارند؛ زیرا حاشیهنشینان و ارتش بیکاران در جامعه امروز ایران توده بیشکل و بدون تشکیلات و رهبری و سازماندهی شدهای هستند که به صورت اتمیزه حرکت میکنند و به این علت شرایط برای «هدایت برونی» آنها توسط جناحهای درونی رژیم مطلقه فقاهتی فراهم میباشد.
آنچنانکه از دوم خرداد 76 الی الان لشکر اتمیزه و بیشکل حاشیهنشینان و بیکاران ایران نقش استراتژیک در بالا بردن قدرت چانهزنی جناحهای درونی رژیم مطلقه فقاهتی حاکم داشتهاند؛ و این بزرگترین آلارم و زنگ خطری است که امروز باید برای «تعیین وظایف حداقلی جنبش پیشگامان مستضعفین ایران» به گوش پیشگامان مستضعفین ایران برسد. دلایل انفعالی جنبشهای اردوگاه، بزرگ مستضعفین ایران در این شرایط خودویژه عبارتند از:
1 - بحران ساختار طبقاتی در جامعه ایران، بطوریکه به لحاظ کمی در هیرارشی هرم طبقاتی جامعه ایران در نوک پیکان این هرم، حاشیهنشینان 20 میلیون نفری کلان شهرهای ایران قرار دارند و در مرحله دوم لشکر 15 میلیون نفری بیکاران جویای کار قرار گرفتهاند و سپس طبقه کارگر 14 میلیون نفری قرار دارد.
2 - عدم توازن قوا بین قدرت حکومت و قدرت جنبشهای اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران که این عدم توازن قوا در این شرایط باعث گردیده است تا رژیم مطلقه فقاهتی حاکم توان سرکوب هر گونه حرکت اعتراضی و مطالباتی و سندیکایی و سازمانگرایانه مستقل جنبشهای اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران را داشته باشد که سرکوب تمام عیار حرکت سندیکائی کارگران نیشکر هفت تپه و کارگران شرکت اتوبوسرانی تهران، نمونه گویای این داوری ما میباشد.
3 - کارگاهی یا غیر فراگیر و سراسری و طبقهای بودن حرکتهای اعتراضی جنبش مطالباتی گروههای مختلف اجتماعی، زحمتکشان و مزدبگیران و در راس آنها طبقه کارگر ایران در این زمان و در این شرایط چه در عرصه جنبش کارگری و چه در مؤلفههای جنبش معلمان، جنبش پرستاران، جنبش مزدبگیران، جنبش زنان، جنبش بازنشستگان، جنبش حاشیهنشینان و غیره که این امر باعث گردیده است تا زیرمجموعه این جنبشها، اعتراضات صنفی و جنبش مطالباتی خود را در «شکل کارگاهی» منفک از گروههای اجتماعی و طبقهای و حتی کارگاههای هم درد خود انجام دهند، در نتیجه خروجی نهایی این رویکرد آن شده است که در این شرایط که سونامی اعتراضات جنبش مطالباتی اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران، همه جا جاری و ساری میباشند، این جنبش مطالباتی کارگاهی و پراکنده و بدون سازماندهی شده، نتواند حتی حداقل دستاورد صنفی برای محرومین و زحمتکشان و مستضعفین ایران به دست بیاورد.
در صورتی که اگر یک دهم این اعتراضات مطالباتی حتی در کشورهای متروپل اتفاق میافتاد، میتوانست آن رژیمها را به زانو درآورد؛ اما در جامعه امروز ایران سونامی این اعتراضات کارگاهی مطالباتی مردم ایران حتی نمیتوانند آنها را به حقوق معوقه پرداخت نشده شش ماهه و حتی چهارده ماهه خود برسانند. چرا که اعتراضات «کارگاهی» در جامعه امروز ایران تا آنجا نهادینه شده است که حتی جهت اعتراض یک کارگاه در برابر مجلس رژیم مطلقه فقاهتی، مسئولین آن اعتراضات به کارگاه همسایه خود که دارای همین خواستههای صنفی میباشند، اجازه نمیدهند تا در کنار آنها در برابر مجلس حاضر شوند.
4 - غلبه فقر مطلق همراه با استبداد استخوانسوز حاکم بر جامعه امروز ایران باعث گردیده است تا شعار «سازماندهی و تشکلگرائی مستقل کارگری و مزدبگیران و زحمتکشان شهر و روستا» در این شرایط خودویژه بدل به یک طلسم دست نیافتنی بشود، نصب دوربینها در کارگاهها و دانشگاهها و ادارات به خصوص در کارخانههای نیشکر هفت تپه، توسط دستگاههای امنیتی رژیم مطلقه فقاهتی برای پادگانی کردن فضا و نظارت شبانه روزی مشتی است نمونه خروار.
5 - وجود 40 میلیون کاربر تلگرام در این شرایط در جامعه ایران مبین این حقیقت است که حتی روستائیان امروز جامعه ایران به اطلاعات موجود در فضای مجازی دسترسی دارند. لذا به همین دلیل فضای مجازی امروز در ایران از آنچنان پتانسیلی برخوردار میباشد که میتواند جنبشهای اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران را وارد فاز اعتلائی و تشکیلاتی و سیاسی و اجتماعی و صنفی بکنند. چرا که تنها عرصهای که در جامعه امروز ایران توازن قوا به سود جنبشهای اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران میباشد، فقط و فقط فضای مجازی است. در نتیجه وظیفه کلیدی و حداقلی جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در این زمان جهت سازماندهی جنبشهای اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران این است که از کانال فضای مجازی وارد شوند. بنابراین در این شرایط خودویژه که چتر اختناق و استبداد مطلق بر جامعه ایران سایه افکنده است و امکان هر گونه فعالیت علنی و مستقل سازمانگرایانه از جنبش پیشگامان مستضعفین ایران گرفته است، هر گونه فعالیت در فضای واقعی جهت ایجاد تشکیلات مستقل و سراسری و اتحادیهای و سندیکائی در کوتاه مدت محتوم به شکست و بالا بردن هزینه مبارزه و گرفتار شدن در حصار سکتاریست میگردد.
6 - پیوند بین مؤلفههای مختلف جنبشهای اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران تحت لوای جنبش بزرگ مطالباتی صنفی و سیاسی و اجتماعی به عنوان عامل بزرگ ایجاد توازن قوا بین حکومت و جنبشهای اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران در درازمدت میباشد که انجام آن در گرو «پیوند مبارزه کارگاهی درون طبقهای» جهت بالا بردن قدرت چانهزنی و به عقب وادار کردن طبقه بورژوازی و حامیان سیاسی آنها در رژیم مطلقه فقاهتی حاکم میباشد. لذا تا زمانیکه ائتلاف و پیوند بین جنبشهای اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران توسط همبستگی و اتحاد در عرصه جنبش فراگیر و سراسری مطالباتی صنفی – سیاسی حاصل نشود، امکان حضور فعال جنبشهای اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران به صورت مستقل در کارزار سیاسی و ایجاد توازن قوا با حکومت مطلقه فقاهتی حاکم حاصل نمیگردد.
علی ایحال آنچنانکه در پروسس انتخاباتی دولت دوازدهم دیدیم طرح شعارهای تبلیغاتی مثل «تحریم فعال» یا «مشارکت مطالباتی» یا «مشارکت انتقادی» و غیره در این شرایط توسط جریانهای جنبش سیاسی ایران در داخل و خارج از کشور هرگز نمیتواند مرهمی بر زخم زحمتکشان ایران بگذارد. بنابراین وظیفه فوری و حداقلی جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در این شرایط این میباشد که به جای مشغول کردن جنبشهای اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران به جنگهای حیدر و نعمتی جناحهای درونی حکومت، جهت بسترسازی خودآگاهی، سیاسی و خودآگاهی طبقاتی و خودآگاهی اجتماعی اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران تلاش کنند و به انتقال تضادهای بالائیهای قدرت به پائینیهای جامعه بپردازند تا اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران به این واقعیت دست پیدا کنند که جناحهای بالائی قدرت حاکم تنها در عرصه «بالا بردن قدرت چانه زنی تقسیم قدرت بین خود به آنها نیازمندند» و آنها امامزادهای هستند که اگر کور نکنند، هرگز نمیتوانند عامل شفای درد مردم ایران باشند.
7 - جنبش پیشگامان مستضعفین ایران باید عنایت داشته باشند که:
الف – وظیفه محوری آنها «سازماندهی و تشکلدهی جنبشهای اردوگاه بزر گ مستضعفین ایران میباشد» نه «سازماندهی مکانیکی حزب روشنفکرانه خود.»
ب - جنبش پیشگامان مستضعفین ایران باید توجه داشته باشند که آنها یک «جنبشاند نه یک حزب سیاسی» چراکه پیشگامان مستضعفین ایران معتقد به مطالبات مشترکی برای جامعه ایران هستند نه برای خود، مطالبات مشترک جنبش پیشگامان مستضعفین ایران عبارتند از: سازماندهی مستقل و فراگیر و سراسری جنبشهای اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران در چارچوب سازماندهی افقی، نه عمودی در بستر زندگی روزمره آنها به عنوان وظیفه درازمدت و حداکثری که همین امر باعث گردیده است تا حرکت نظری و عملی پیشگامان مستضعفین ایران «بدل به جنبش بشود» نه بدل به «حزب سیاسی.»
ج – جنبش پیشگامان مستضعفین ایران باید توجه داشته باشند که تشکلدهی یا سازماندهی مستقل جنبشهای اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران «امری ذومراتب و سیال است» که باید بر پایه حداقل سازماندهی کارگاهی همراه با فعال کردن خود فعالین محلی زحمتکشان به عنوان شالوده و بن مایه حرکتی تکوین پیدا کند. نه اینکه مانند فرایند پیشاهنگی دهههای 20 و 30 و 40 و 50 بخواهیم با جایگزین کردن «مهرههای حزب سیاسی، خود به جای فعالین محلی کارگری» به تشکل و سازماندهی مستقل کارگری بپردازیم.
د – جنبش پیشگامان مستضعفین ایران باید عنایت داشته باشند که بدون سازماندهی مستقل کارگران صنعت نفت ایران به عنوان جنبش پیشرو طبقه کارگران ایران، امکان سازماندهی مستقل کارگران ایران در این شرایط خودویژه وجود ندارد. لذا هر گونه تلاش جنبش پیشگامان مستضعفین ایران جهت سازماندهی و تشکلدهی مستقل جنبش کارگری ایران، آنچنانکه در جریان سندیکای مستقل هفت تپه و شرکت واحد تجربه گردید، آب در هاون کوبیدن است و به ضد خود بدل خواهد شد، چراکه تنها تشکیلات مستقل جنبش کارگران صنعت نفت ایران (آنچنانکه از 17 شهریور 57 هم آزمایش کردیم)، میتواند توازن قوا بین کارگران ایران و حکومت مطلقه فقاهتی، به سود کارگران و زحمتکشان ایران تغییر دهد و امکان سرکوب از رژیم مطلقه فقاهتی حاکم سلب نماید.
ه - جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در این شرایط حساس و خودویژه باید توجه داشته باشند که وظیفه حداقلی و کوتاهمدت پیشگام در این شرایط، تهیه کاتالیزور ذهنی و عینی از طریق فضای مجازی جهت تقویت فعالین محلی گروههای مختلف زحمتکشان و محرومین جامعه ایران میباشد. ارتباط واقعی با فعالین محلی گروههای اجتماعی جامعه ایران از کارگر تا مزدبگیر تا حاشیهنشین تا دستفروش تا معلم تا پرستار تا گورخواب و کارتنخواب و لولهخواب و غیره تنها میتواند بسترساز دستیابی به این هدف باشد. به این شرط که پیشگام خودش را جایگزین فعالین شغلی و صنفی و محلی و کارگاهی گروههای مختلف اجتماعی ایران نکند.
و – جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در این شرایط خودویژه و حساس که چتر سیاه استبداد و اختناق امکان هر گونه فعالیت جنبش مطالباتی به صورت متحد و فراکارگاهی و فراشغلی و فراصنفی و فرامحلهای و اتحادیهای و سندیکائی مستقل از گروههای جامعه ایران گرفته است، باید توجه داشته باشند که یکی از وظایف مهم حداقلی آنها، تبلیغ و ترویج خودآگاهی صنفی و طبقهای و اجتماعی و سیاسی و مذهبی، جهت ایجاد ذهنیت عمومی، وظایف تاکتیکی و استراتژیکی گروههای مختلف محرومین و مستضعفین ایران میباشد.
ز – جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در این شرایط باید عنایت داشته باشند که رژیم مطلقه فقاهتی حاکم، توان تمرکز قدرت و توان سرکوب فراگیر جنبشهای اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران دارد و در عرصه سرکوب جنبشهای اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران هیچ تفاوتی بین جریانهای درون حاکمیت مطلقه فقاهتی، اعم از بنفش و سبز و سفید و سیاه و غیره وجود ندارد و در نهایت هر کدام از این جریانها وقتی که حاکم بشوند و گردونه قدرت در عرصه صفحه شطرنج تقسیم باز تقسیم قدرت به دست هر کدام از این جریانهای رنگارنگ که بیافتد، ضد انقلاب و ضد جنبش مطالباتی و ضد اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران میگردند.
بنابراین در این رابطه هر گونه تحلیلهای مبتنی بر شورش و انقلاب در سال جاری و یا هر گونه تعیین وظایف سازماندهی حزب سیاسی در داخل ایران به صورت علنی تحت هر عنوان چپروی کودکانه میباشد که حداقل دستاورد آن هشیار کردن نیرویهای امنیتی رژیم مطلقه فقاهتی است. البته تشکیل حزب سیاسی در خارج از کشور مشمول این تحلیل نمیشود، لذا در جامعه امروز ایران با وجود 40 میلیون کاربر تلگرام، علاوه بر اینکه توسط فضای مجازی میتوان جنبش مطالباتی سیاسی و اقتصادی و صنفی و اجتماعی مردم ایران را در فرایند اعتلا قرار داد، بستری جهت هر گونه فراخوانی و پیوند با جنبشهای اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران نیز میباشد.
علیهذا فراخوانی جهت تشکیل حزب سیاسی اپوزیسیون در فضای واقعی در داخل کشور و در این شرایط خودویژه، باعث بالا بردن ضربهپذیری و بالا بردن هزینه مبارزه و سکتاریست میشود. باری، به این حقیقت باید آگاهی پیدا کنیم که در شرایط فعلی انجام هر گونه حرکت توپخانهای که فاقد امکان حرکت پیاده نظام در داخل کشور باشد، خودانتحاری خواهد بود. لذا باید با چراغ خاموش و فاقد هر گونه تبلیغات پر طمطراق حرکت کرد. تا علاوه بر کاهش ضربهپذیری و علاوه بر جلوگیری از هشیار شدن نیرویهای امنیتی رژیم مطلقه فقاهتی حاکم، باعث افزایش هزینه مبارزه و سکتاریست نشویم. باز هم تاکید میکنیم که تمامی این امور مربوط به داخل کشور است نه خارج از کشور.
هسته سخت هر گونه حرکت جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در شرایط فعلی باید در خارج کشور تکوین پیدا کند. تا آن هسته سخت تکوین یافته در خارج کشور توسط فضای مجازی بتوانند با پیوند با 40 میلیون نفر کاربر تلگرام در داخل کشور، اقدام عملی سازمانگرایانه و تحزبگرایانه جنبشی خود را پیش ببرند. باور ما در این شرایط خودویژه بر این امر قرار دارد که فضای مجازی با 40 میلیون کاربر تلگرام در داخل کشور ایران نه تنها میتواند به سازمانگری و اعتلای جنبش مطالباتی مردم ایران بپردازد، بلکه مهمتر از آن «پتانسیل حرکت فراگیر و سراسری سازماندهی» اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران را هم دارد. بنابراین نیازی نیست تا با بوق و کرنا نیروهای امنیتی رژیم مطلقه فقاهتی را از خواب بیدار کنیم که این منم طاووس علیین شده و بانگ سر دهیم که می خواهم در داخل کشور حزب سیاسی اپوزیسیون ایجاد کنیم؛ و یا مثلاً امسال سال شورش و انقلاب است و غیره.
ح – جنبش پیشگامان مستضعفین ایران باید بدانند که «خودآگاهی به عنوان موتور حرکت جنبشهای اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران در چارچوب تفکیک مطالبات صنفی و مطالبات دموکراتیک و مطالبات سوسیالیستی و مطالبات پلورالیستیک، در راستای اعتلای جنبش مطالباتی معنی پیدا میکنند». لذا حتی اگر خودآگاهی مذهبی نتواند در چارچوب مطالبات چهار مؤلفهای اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران جاری بشود، نمیتواند بسترساز اعتلای جنبشهای اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران گردد.
ط - جنبش پیشگامان مستضعفین ایران باید بدانند که امکان تشکلیابی مستقل گروههای اجتماعی جامعه ایران در فضای واقعی (نه فضای مجازی)، در این شرایط تنها در گرو: 1 - فضای باز، 2 - کار علنی، 3 - پایین آوردن هزینه مبارزه است.
ی – جنبش پیشگامان مستضعفین ایران باید بدانند که محورهای اصلی وظایف حداقلی و فوری آنها عبارتند از:
1 - بسترسازی جهت سازماندهی جنبش مطالباتی کارگران و مزدبگیران و زحمتکشان شهر و روستا بر محور مطالبات بیواسطه آنها.
2 - بسترسازی جهت سمتدهی حرکت اعتراضی جنبش مطالباتی زحمتکشان در جهت ایجاد نهادهای مستقل پایدار صنفی توسط خود فعالین محلی زحمتکشان.
3 - تلاش در جهت حضور سازمان یافته زحمتکشان ایران در عرصه جنبش مطالباتیشان در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی.
4 - بسترسازی در فضای مجازی برای ایجاد همگرایی بخشهای مختلف و پراکنده جنبش مطالباتی زحمتکشان و محرومین ایران.
ک – جنبش پیشگامان مستضعفین ایران باید بدانند که این جنبش یک «جنبش اصلاحگرانه» است نه یک «جنبش اصلاحطلبانه»، چراکه تفاوت جنبش اصلاحگرانه با اصلاحطلبانه در این است که جنبش اصلاحگرانه معتقد به اصلاح جامعه از طریق جامعه مدنی جنبشی تکوین یافته از پائین میباشد، در صورتی که جنبش اصلاحطلبانه یک جنبشی است که با مشارکت در قدرت و حرکت کردن در شکاف حاکمیت معتقد به حرکت اصلاحی توسط اصحاب قدرت و از بالا به پائین میباشد.
پایان