سلسله درسهای از نهج البلاغه:
«خدای علی» یا «خداشناسی علی» در نهج البلاغه – قسمت دوم
2 - پرستش امام علی: «اِلهی ما عَبَدْتُک خَوْفاً مِنْ عِقابِک وَ لا طَمَعاً فی جَنَّتِک وَ لکنْ وَجَدْتُک اَهْلا لِلْعِبادَةِ فَعَبَدْتُک - ای خدای من، ترا نه برای ترس از عذابت عبادت میکنم و نه برای تمایل به پاداشت، فقط برای اینکه تو را شایسته عبادت دیدم و بندگیت نمودم» (امام علی).
«خدای امام علی، یک خدای تماشاگر و انسانواره و بیرون از وجود نیست که قابل عبادت و پرستش نباشد. بلکه بالعکس خدای علی، آنچنانکه در خطبه یک نهج البلاغه مشاهده کردیم - خدای غیر انسانوارهای است که قبل از اینکه تماشاگر باشد، بازیگر است و در عرصه خلقت هدفدار تکاملپذیر متداوم وجود، با هستی و وجود و انسان و خلقت رابطه دو طرفه دارد» و لذا به همین دلیل «از نگاه امام علی، پرستش خداوند، مولود رابطه دو طرفه بین خداوند و هستی در عرصه آفاق و انفس میباشد.»
«یسْأَلُهُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ کلَّ یوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ – هر چه در وجود است بقای هستی و یا وصول به هدف خود را از خداوند میخواهد. چرا او هر آن در حال خلق جدید میباشد» (سوره الرحمن - آیه 29).
بنابراین، به دلیل اینکه خدای علی هم بازیگر است و هم رابطه دو طرفه با وجود در عرصه آفاق و انفس دارد، «قابل پرستش و قابل عشق ورزیدن میباشد» و البته از نگاه امام علی این بازیگری و این رابطه دو طرفه با هستی، خداوند در عرصه خلقت پیوسته و متداوم، دارای معنی میباشد. بنابراین، از آنجائی خدای علی قابل پرستش و عشق ورزیدن میباشد، با خدای علت و معلولی و خدای بیرون از وجود و خدای تماشاگر و خدای غیر دعا پذیر ارسطو متفاوت است. خدای علی به این خاطر قابل پرستش میباشد که خدای فاعل است نه خدای ناظر، خدای خالق است، نه خدای صانع، خدای بازیگر است، نه خدای تماشاگر، خدای دعاپذیر است، نه خدای دعاگریز:
«إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَغْبَةً فَتِلْک عِبَادَةُ التُّجَّارِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَهْبَةً فَتِلْک عِبَادَةُ الْعَبِیدِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ شُکراً فَتِلْک عِبَادَةُ الْأَحْرَارِ - قومی خداوند را برای سودجوئی پرستش میکنند - این پرستش، پرستش تجار و بازرگانان است - قومی دیگر خداوند را به خاطر ترس از عذاب پرستش مینمایند، این پرستش، پرستش بردگان است - اما قوم سوم خداوند را به خاطر شکر و سپاسگذاری پرستش میکنند این پرستش، پرستش احرار و آزادگان است» (نهج البلاغه صبحی الصالح - حکمت 237 – ص 510 – س 8).
خدای علی نزدیک است به انسان، نزدیکتر از بوی یک گل:
«...وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ - و ما به انسان از رگ گردنش نزدیکتریم» (سوره ق - آیه 16).
«...وَهُوَ مَعَکمْ أَینَ مَا کنْتُمْ...- و او با شما است هر جا که باشید» (سوره الحدید - آیه 4).
پرستش خداوند برای علی، مولود معرفت و شناخت به آن خداوند میباشد آن هم شناختی که دائماً در حال افزایش میباشد و هرگز به انتها نمیرسد. چرا که وجود او بیانتها است. آنچنانکه پیامبر اسلام در این رابطه فرمود:
«ما عرفناکحقَّ معرِفَتِکَ - خداوندا، ما نمیتوانیم معرفتی شایسته وجود بینهایت تو به دست آوریم.»
لذا در این رابطه بود که پیامبر اسلام در عرصه پرستش چنین خداوندی فرمود:
«مَاعَبَدْنَاکحَقَّ عِبَادَتِک - خداوندا، ما نمیتوانیم پرستشی شایسته مقام تو به جا بیاوریم»
پر پیداست که وقتی چنین پیامبری خداوند غیر انسانوار به صورت:
«...لَیسَ کمِثْلِهِ شَیءٌ... - هیچ چیز در جهان مثل خداوند نیست» (سوره الشوری - آیه 11) تجربه میکند و خدای نورانی را در جامعه بشریت قرن هفتم میلادی جایگزین خدای مستبد و سلطانی و بیرون از وجود میکند:
«اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ...- خداوند نور همه وجود است» (سوره نور - آیه 35)
مبنای پرستش در رویکرد امام علی «آزادی روحانی فرد باشد» و اینکه فرد میتواند در عرصه معراج فردی با تاسی از معراج فردی پیامبر اسلام در فرایند 15 ساله فاز حرائی خویش که بسترساز تجربه نبوی پیامبر اسلام گردید، به معراج فردی خویش بدون واسطه بپردازند.
گفت پیغمبر که معراج مرا / نیست بر معراج یونس اجتبا
آن من بر چرخ و آن او نشیب / زانک قرب حق برونست از حسیب
قرب نی بالا نه پستی رفتنست / قرب حق از حبس هستی رستنست
نیست را چه جای بالا است و زیر / نیست را نه زود و نه دورست و دیر
کارگاه گنج حق در نیستیست / غره هستی چه دانی نیست چیست
حاصل اشکست ایشان ای کیا / مینماند هیچ با اشکست ما
آنچنان شادند در ذل و تلف / همچو ما در وقت اقبال و شرف
برگ بیبرگی همه اقطاع اوست / فقر و خواریش افتخارست و علوست
مولوی – مثنوی – دفتر سوم – ص 605 – س 13- ابیات 4563 به بعد
بنابراین در رویکرد امام علی، «هدف پرستش خداوند، آزادی روحانی فرد است» تا «فرد بتواند با نفی اتوریتهها بدون واسطه با خداوند تماس حاصل نماید؛ و در چارچوب دستیابی به آزادی روحانی فرد در پرستش خداوند است که امام علی بیش از هر چیز به اصلاح خداشناسی مردم میپردازد.» چراکه تا زمانیکه ما به خداوند فعال و خلاق و بیصورت و آزاد و با اراده اعتقاد و شناخت پیدا نکیم با خداوند سلطانی و مستبد و ناظر و بیرون از وجود و بیاراده و بازنشسته و بیکار که گرفتار جبر علیت و جبر علم باری خویش میباشد، نمیتوان به آزادی روحانی فرد که هدف پرستش و عبادت میباشد دست پیدا کرد.
تنها خداوند خالق و فاعل و مختار و با اراده و آزاد است، که پرستش او میتواند بسترساز آزادی روحانی فرد بشود؛ و به همین دلیل امام علی در تلاش نظری و عملی خود پیوسته تلاش میکند، تا قبل از هر چیز به اصلاح خداشناسی مردم بپردازد. چراکه «اصل پرستش خداوند از آغاز انسان شدن آدم وجود داشته است و هرگز بشریت در طول تاریخ خویش پرستش خداوند را رها نکرده است» اما آنچه که باعث شده است تا این پرستش بشریت در طول هزاران سال نه تنها بسترساز آزادی روحانی فرد نشود، بلکه بالعکس این پرستشها در طول تاریخ توسط اتوریتههای ساختگی و تحمیلی تاریخ به اسارت فردی و اجتماعی بشر کشیده بشود، «انحراف در خداشناسی بشریت بود، که قرآن با عبارت بتپرستی در شکل بت انفسی و بت آفاقی یا بت سوبژکتیو و بت ابژکتیو از آن یاد میکند»؛ و همین بتپرستی فردی و اجتماعی بشریت به صورت تحمیلی بود که باعث انحراف در خداشناسی بشریت گردید.
یعنی «بتهای فردی و بتهای اجتماعی باعث گردیدند، تا خداشناسی بشریت دچار زنگار گردد» و همین زنگار بود که باعث گردید تا پرستش خداوند توسط بشریت به آزادی روحانی فرد نیانجامد؛ و مهمتر از آن عاملی گردد تا بشریت به اسارت فردی و اجتماعی گرفتار گردد؛ لذا در این راستا است که پیامبر اسلام و در ادامه راه او، امام علی «جهت صیقلزدائی پرستش خداوند انسانها برای دستیابی به آزادی روحانی فردی به مبارزه با بتپرستی به شکل انفسی و آفاقی یا مبارزه با بتهای سوبژکتیو و بتهای ابژکتیو بپردازند» تا انسانها «توسط شناخت خداوند بیصورت و بیمثال، یا به بیان پیامبر اسلام و قرآن، خداوند نور آسمانها و زمین و خداوند خالق و فاعل و دائماً در حال خلق جدید و خداوندی که با خلقت مستمر خود، نو را از دل کهنهها بیرون میآورد و به سوی آینده نامعلوم، با اراده خویش پیش میرود و با آن هدفداری و تکامل در سیستم باز خلقت به نمایش میگذارد.»
«...وَ کمَالُ تَوْحِیدِهِ الْإِخْلَاصُ لَهُ وَ کمَالُ الْإِخْلَاصِ لَهُ نَفْی الصِّفَاتِ عَنْهُ... - کمال توحید خداشناسی اخلاص به جایگاه خداوندی است و نهایت اخلاص به خداوند نفی صفات انسانواره از ذات خداوند میباشد» (نهج البلاغه صبحی الصالح - خطبه اول – ص 39 - س 7) تا انسانها بتوانند با پرستش چنین خداوندی به آزادی روحانی فرد دست پیدا کنند. چراکه تا زمانیکه خدائی که ما میپرستیم، خدای آیندهساز نباشد، ما نمیتوانیم، با پرستش چنین خدائی انسانهای با اراده و آزاد و مختار و آیندهساز بشویم.
به همین دلیل امام علی در عرصه پرستش، قبل از اینکه به موضوع پرستش و عبادت بپردازد به موضوع صیقلزدائی خداشناسی ما میپردازد و از این سنگر است که او با تاسی از مبارزه ضد بتپرستی پیامبر اسلام و پیامبران ابراهیمی، «پروژه اصلاح دینی خود را بعد از وفات پیامبر اسلام از صیقلزدائی خداشناسی شروع میکند.»
علی ایحال، از نظر امام علی «مسیر دستیابی به پروژه آزادی روحانی فرد در عرصه پرستش و عبادت و مسیر پرورش انسانهای آیندهساز و مسئول و مختار و با اراده و خلاق و آفرینندهای از صیقلزدائی خداشناسی توسط شناخت خدای آیندهساز و خدای خلاق آفریننده و خدای مختار و فاعل و خدای آزاد و با اراده عبور میکند.» خدائی که آنچنانکه پیامبر اسلام در قرآن آن را توصیف میکند خدائی که با «لیس کمثله شیی ء» (سوره شوری - آیه 11)
«...لَیسَ کمِثْلِهِ شَیءٌ...» (سوره نور - آیه 35)، «هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِکلِّ شَیءٍ عَلِیمٌ» (سوره حدید - آیه 3)، «...وَکانَ اللَّهُ بِکلِّ شَیءٍ مُحِیطًا - و خداوند بر همه وجود محیط است» (سوره نساء - آیه 126)، «...أَلَا إِنَّهُ بِکلِّ شَیءٍ مُحِیطٌ - آگاه باشید خداوند بر همه وجود محیط است (نه محاط)» (سوره فصلت - آیه 54) توصیف میشود.
بحری است وجود جاودان موج زنان / زان بحر ندید غیر موج اهل جهان
در ظاهر بحر و بحر در موج نهان / سریست حقیقه الحایق پنهان
عبدالرحمن جامی
از دیدگاه امام علی، تا زمانیکه یک جامعه دینی و مسلمان صاحب خدای مختار و آیندهساز و فعال و با اراده نشود، امکان رهائی آن جامعه با خدای مجبور و محصور و محاط و ناظر و بازنشسته و تماشاگر و بیرون از طبیعت نشسته، وجود ندارد؛ و به همین دلیل در رویکرد امام علی، «هر اصلاح دینی برای تحول انسانی و اجتماعی در جامعه دینی باید از اصلاح خداشناسی و مبارزه با بتپرستی آفاقی و انفسی یا ابژکتیو و سوبژکتیو شروع شود»، چراکه امام علی معتقد است که «در جهانبینی توحیدی همه امور معنوی است و خداوند در تمام وجود اعم از وجود آفاقی و وجود انفسی حضور خلاقانه و فعالانه دارد.»
«...وَلِلَّهِ مُلْک السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَینَهُمَا وَإِلَیهِ الْمَصِیرُ – و از آن خداست ملک آسمانها و زمین و آنچه که در میان آنها است و برگشت نهائی به سوی او است» (سوره مائده - آیه 18)؛ و به همین دلیل «در دستگاه توحیدی امام علی، تا خداوند از هستی بیرون کنیم، همه وجود لش و بیگانه میشود.»
«اللَّهُ یبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ یعِیدُهُ ثُمَّ إِلَیهِ تُرْجَعُونَ - خدا آفرینش را بیسابقه قبلی به وجود میآورد و سپس آن را برمیگرداند و سپس به سوی او برمیگردیم» (سوره روم - آیه 11) در رویکرد امام علی به همه هستی «تمام هستی و وجود به خاطر اینکه در خداوند قرار دارند (نه خداوند در هستی و وجود به صورت محاط) معنوی هستند و همه هستی مولود خلقت دائم و مستمر خداوند میباشند.» از نظر امام علی هستی و وجود بدان جهت هدفدار میباشند که برای خداوند در عرصه خلقت دائم آن، صورتی انتخابی دارد، نه شکلی اجباری در چارچوب علم باری یا علم خودش.
میخوردن من حق زازل میدانست / گر می نخورم علم خدا جهل بود
عمر خیام
زین پرده ترانه ساخت نتوان / وین پرده به خود شناخت نتوان
نظامی گنجوی
ادامه دارد