تیتر اول
نیم نگاهی به بودجه 1401 رژیم مطلقه فقاهتی حاکم
1 - با پیروزی مهندسی شده ابراهیم رئیسی توسط حزب پادگانی خامنهای در انتخابات 1400 ریاست جمهوری سیزدهم رژیم مطلقه فقاهتی حاکم در چارچوب «رویکرد یکدست کردن حاکمیت توسط خامنهای بر پایه حذف جریانهای اصلاحطلبان حکومتی در رنگهای مختلف سفید و سبز و بنفش آن و حذف راست بوروکراتیک و میانهرو تحت هژمونی علی لاریجانی و علی مطهری و حذف راست پوپولیسم ستیزهگر و غارتگر تحت هژمونی محمود احمدی نژاد و عمده کردن جایگاه راست پادگانی تحت هژمونی سپاه»، نظر به اینکه پروژه یکدست کردن حاکمیت (پس از چهار دهه عمر رژیم مطلقه فقاهتی حاکم توسط حزب پادگانی خامنهای) در «فرایند پسا خیزش ملی آبانماه 98 در راستای تقویت مشت آهنین سرکوب رژیم مطلقه فقاهتی حاکم بوده است»، بدون تردید انتقال ابراهیم رئیسی از قوه قضائیه به قوه مجریه و بسترسازی مهندسی شده او برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم رژیم مطلقه فقاهتی و رویکرد مختلف ابراهیم رئیسی از بدو ورود به ساختمان پاستور به بعد، همه و همه باید در کادر همان رویکرد حزب پادگانی خامنهای بر پایه محور عمده کردن راست پادگانی تحت هژمونی سپاه جهت تقویت مشت آهنین سرکوب رژیم مطلقه فقاهتی حاکم تحلیل بکنیم.
باری، یکی از درسهای مهمی که خیزش آبانماه 98 به حزب پادگانی خامنهای آموخت، این بود که آنها دریافتند که «دشمن استراتژیک کوتاهمدت رژیم مطلقه فقاهتی حاکم (که میتواند کل موجودیت رژیم مطلقه فقاهتی حاکم را به چالش بکشد) خیزشهای خودجوش و تکوین یافته از پائین تهیدستان و فرودستان و یا جامعه مستضعفین بالنده تودهوار و اتمیزه ایران هستند که در راستای مبارزه فقرستیزانه حاکم بر زندگی خود، آنها آماده پرداخت هر گونه هزینه در بستر مبارزه با رژیم مطلقه فقاهتی حاکم میباشند». بدین خاطر از آنجائیکه این اکثریت عظیم (تهیدستان و فرودستان و مستضعفین بالنده اتمیزه و تودهوار) جمعیت ایران در بستر شرایط عینی (بدون شرایط ذهنی مناسب مثل آگاهیگری و سازمانیابی) خیزشهای فراگیر و ملی خود را (مانند خیزش دیماه 96 و خیزش آبانماه 98) در حداقل زمان ممکن به آنتاگونیست و حرکت قهرآمیز با رژیم مطلقه فقاهتی حاکم میکشانند، حزب پادگانی خامنهای در چارچوب مقابله با این خیزشهای فراگیر ملی و معیشتی و فقرستیز (از آنجائیکه این رژیم در طول 42 سال گذشته عمر خود نشان داده است که هیچگونه توان و پتانسیل و برنامهای جهت مقابله با فقر مطلق و فقر رسمی بیش از 80 درصد جامعه بزرگ ایران را ندارد) از فرایند پسا خیزش آبانماه 98 پروژه یکدست کردن حاکمیت، بر پایه راست پادگانی تحت هژمونی سپاه جهت تقویت مشت آهنین رژیم مطلقه فقاهتی حاکم برای سرکوب فراگیر این خیزشهای ملی و فراگیر (آنچنانکه در جریان سرکوب هولناک خیزش آبانماه 98 توسط حزب پادگانی خامنهای طبق آمار خبرگزاریهای رسمی جهانی بیش از 1500 کشته و هفت هزار دستگیری و هزاران نفر زخمی بر مردم ایران تحمیل گردید) در دستور کار خود قرار دادند، بنابراین بدین ترتیب بوده است که خامنهای از فردای سرکوب هولناک خیزش ملی آبانماه 98 در کادر این «پروژه یکدست کردن قدرت در دست خود بود که ابتدا با حذف صادق لاریجانی، ابراهیم رئیسی را در سال 98 در رأس قوه قضائیه رژیم مطلقه فقاهتی حاکم قرار داد و پس از آن در اسفند ماه 98 توسط پروژه تمام مهندسی شده خودش در انتخابات مجلس یازدهم رژیم مطلقه فقاهتی حاکم، توانست با حذف جریانهای مختلف درون حاکمیت از اصلاحطلبان حکومتی تا راست میانهرو برای اولین بار در عمر چهار دهه رژیم مطلقه فقاهتی حاکم، به مجلس تمام پادگانی (در پنجه راست پادگانی سپاه و روحانیت سنتی حکومتی حوزههای فقهی) دست پیدا کند» و البته در ادامه همین پروژه بود که حزب پادگانی خامنهای توانست در انتخابات تمام مهندسی شده 1400 ریاست جمهوری سیزدهم رژیم مطلقه فقاهتی حاکم، با حذف تمامی رقبای درونی قدرت، ابراهیم رئیسی را (با انتقال از قوه قضائیه به قوه مجریه رژیم مطلقه فقاهتی حاکم) وارد ساختمان پاستور بکند.
باری، درس دیگری که حزب پادگانی خامنهای از خیزش آبانماه 98 گرفتند این بود که «بزرگترین بلا و مصیبتی که سرکوب قهرآمیز و هولناک خیزشهای ملی معیشتی برای رژیم مطلقه فقاهتی حاکم به همراه میآورد، به چالش کشیده شدن مشروعیت و مقبولیت رژیم مطلقه فقاهتی حاکم توسط جامعه بزرگ ایران میباشد که صد البته، حداقل فونکسیون این به چالش کشیده شدن مشروعیت رژیم مطلقه فقاهتی حاکم برای رژیم مطلقه فقاهتی حاکم، ریزش نیروهای وابسته به رژیم چه در جامعه و چه حتی در بدنه و قاعده خود هرم قدرت میباشد» بدین خاطر در فرایند پسا سرکوب هولناک خیزش ملی آبانماه 98 از آنجائیکه این خیزش باعث به چالش کشیدن مشروعیت و مقبولیت حداقلی رژیم مطلقه فقاهتی (حتی برای بخش بزرگی از نیروهای حداقلی وابسته به حاکمیت چه در جامعه و چه در قاعده و بدنه هرم قدرت) شد و به موازات آن باعث ریزش فراگیر این نیروهای حداقلی وابسته به حاکمیت گردید، حزب پادگانی خامنهای ابتدا تلاش کردند تا در جریان ترور قاسم سلیمانی (توسط دولت فاشیست ترامپ) با جنازه گردانی در شهرهای مختلف ایران و تحریک احساسات مذهبی و ناسیونالیستی مردم ایران، به ترمیم و بازتولید حداقل مشروعیت و مقبولیت از دست داده رفته خود بپردازند که البته با سرنگونی هواپیمای اوکراینی توسط موشکهای سپاه، در فردای جنازه گردانی حزب پادگانی خامنهای، تمامی رشتههای حزب پادگانی خامنهای پنبه شدند و در این رابطه بود که حزب پادگانی خامنهای نتوانستند در جریان ترور قاسم سلیمانی به پروژه بازتولید مشروعیت و مقبولیت حداقلی از دست رفته خود دست پیدا کنند.
در ادامه این شکست حزب پادگانی خامنهای جهت ترمیم مشروعیت و مقبولیت از دست رفته رژیم مطلقه فقاهتی بود که در فرایند انتخابات 1400 دولت سیزدهم رژیم مطلقه فقاهتی حاکم، حزب پادگانی خامنهای تلاش کردند تا در تبلیغات خود (مانند دولت نهم و دهم محمود احمدی نژاد) «از ابراهیم رئیسی چهره عوام پسند و طرفدار محرومین و فسادستیز و مردمگرای پوپولیستی بسازند» تا شاید بتوانند توسط آن به ترمیم مشروعیت و مقبولیت حداقلی از دست رفته رژیم مطلقه فقاهتی در عرصه سرکوب هولناک خیزش ملی آبانماه 98 مردم نگونبخت ایران دست پیدا کنند. بی شک تجربه بیش از چهار ماهه دولت پادگانی ابراهیم رئیسی نشان داده است که ترفند پوپولیستی حزب پادگانی خامنه مانند ترفند جنازه گردانی قاسم سلیمان جهت تحریک احساسات مذهبی و ناسیونالیستی مردم ایران نمیتواند شرایط برای ترمیم مشروعیت و مقبولیت حداقلی این رژیم فراهم نماید؛ چرا که:
اولاً در حال حاضر اقتصاد داخلی کشور در وضعیتی قرار گرفته است که دامنهدار شدن روزافزون تورم مزمن و سقوط سطح زندگی مردم ایران را دیگر نمیتوان با این رویکردهای عوامفریبانه متوقف کرد، بنابراین دولت پادگانی ابراهیم رئیسی برعکس وعده انتخاباتیاش که گفته بود که «تورم در کشور در نیمه دوم سال 1400 تک رقمی و حتی نیم درصد میکند»، این وعدههای سر خرمنی او شکست خورده است و طبق اعلام مرکز آمار خود رژیم مطلقه فقاهتی حاکم، نرخ تورم سالانه آبانماه 4/44 درصد بوده است.
ثانیاً دولت پادگانی ابراهیم رئیسی برعکس وعده انتخاباتیاش که گفته بود که در انتخاب اعضای کابینهاش رویکرد جناحی نخواهد داشت، حرکت او در طول در چهار ماهه گذشته نشان میدهد که «نه تنها او در انتخاب اعضای کابینهاش تمامی تخم مرغهای خودش را در سبد راست پادگانی تحت هژمونی سپاه قرار داده است بلکه حتی فرمانداران و استانداران انتخابیاش را هم در چار چوب همان رویکرد راست پادگانی تحت هژمونی سپاه به انجام رسانده است»؛ که البته خود این امر نشان دهنده آن است که حر کت دولت پادگانی ابراهیم رئیسی طابق النعل به النعل در کادر همان پروژه یکدست کردن قدرت حاکم جهت تقویت مشت آهنین حزب پادگانی خامنهای توسط سپاه در راستای سرکوب کنشگران خیزشهای معیشتی در آینده میباشد.
ثالثاً دولت پادگانی ابراهیم رئیسی برعکس چهره عوامگرایانه و پوپولیستی و فقرستیز و فسادستیزی که در جریان انتخابات خرداد 1400 حزب پادگانی خامنهای از او ساختند در طول چهار ماه گذشته عمر دولتش (و به خصوص در رابطه با مطالبه جنبش معلمان ایران نسبت به اعمال رتبهبندی حقوق آنها) و سرکوب قهرآمیز جنبش اعتراضی مطالبهمحور حق آبه کشاورزان اصفهانی (در روز پنج شنبه چهارم آذرماه سال جاری) نشان داده است که «این دولت تنها به عنوان بازوی اجرائی رویکرد سرکوبگرایانه حزب پادگانی خامنهای در برابر جنبشهای مطالبهمحور ایران در بستر ابر بحرانهای اقتصادی و زیست محیطی و اجتماعی و در راستای انسداد فضای سیاسی کشور میتواند خود را تعریف بکند.»
رابعاً دولت پادگانی ابراهیم رئیسی توسط اولین لایحه بودجه دولتش (که برای سال 1401 جهت بررسی به مجلس پادگانی یازدهم ارائه داده است) نشان میدهد که در سال 1401 با این بودجه، قیمت کالاهای مورد نیاز مردم با سرعت بیشتری بالا میرود و فرصتهای شغلی از بین خواهد رفت و بیکاری و فقر و گرسنگی بیشتر خواهد شد و زندگی و معیشت بیش از 80 درصد جامعه بزرگ ایران در مضیقه روزافزون قرار خواهد گرفت و شکاف بین خط فقر و درآمد اکثریت عظیم جامعه بزرگ ایران بیشتر خواهد شد؛ چراکه شاکله این بودجه هم نشان میدهد که باز در چارچوب همان رویکرد حزب پادگانی خامنه که فوقا مطرح کردین تنظیم شده است و بدین ترتیب است که در بستر کالبد شکافی بودجه 1401 دولت پادگانی ابراهیم رئیسی، میتوانیم بر این نکات تکیه بکنیم:
الف – یکی از نکات کلیدی لایحه بودجه 1401 پیشنهادی دولت پادگانی ابراهیم رئیسی، «حذف دلار 4200 تومانی از بودجه است که در دولت شیخ حسن روحانی برای واردات کالاهای ضروری قرار میگرفت و پیشتر مجلس پادگانی یازدهم با حذف فوری آن توسط دولت پادگانی ابراهیم رئیسی مخالفت کرده بود». اگرچه دولت پادگانی ابراهیم رئیسی در جدول تبصره 14 (این لایحه بودجه) مربوط به هدفمندی یارانهها در دو ردیف مبالغی برای جبران اصلاح نرخ کالاها در نظر گرفته است (که 10 هزار میلیارد تومان برای یارانه دارو و نان و خرید تضمینی گندم و 4000 میلیارد تومان برای یارانه نهادهای کشاورزی، تنظیم بازار کالاهای اساسی در نظر گرفته شده است) ولی در مقایسه بین این حجم یارانه (در بودجه 1401) با تأثیر دلار 30 هزار تومانی به جای دلار 4200 تومانی قبلی در تأمین واردات کالاهای ضروری، خود این امر نشان دهنده آن است که تأثیر حذف دلار 4200 تومانی، بیش از افزایش سه برابری قیمت بنزین در آبانماه 98 (که بسترساز اعتلای خیزش ملی آبانماه 98 شد) فشار تورمی و گرانی بر جامعه ایران دارد.
ب - با عنایت به اینکه سقف کل بودجه (اعلام شده دولت پادگانی ابراهیم رئیسی) در سال آینده بیش از 3600 تریلیون تومان میباشد که از این رقم 2200 میلیارد تومان آن بودجه شرکتهای دولتی است و 1505 تریلیون تومان آن بودجه عمومی دولت میباشد، خود این رقم در مقایسه با رقم بودجه سال 1400 دولت شیخ حسن روحانی نشان دهنده کاهش 14 درصدی مبلغ این بودجه نسبت به بودجه سال 1400 میباشد؛ که با توجه به افزایش 10 درصدی دستمزد کارمندان و کارگران دولتی پیشبینی شده در این لایحه بودجه و به علت گستردهتر شدن سفره حکومتی برای اعوان و انصار این رژیم، میتوانیم نتیجهگیری کنیم که 14 درصد کاهش بودجه دولت در سال 1401 راهی جز کسر از بودجه عمرانی کشور ندارد. یادمان باشد که در روز چهار شنبه دهم آذر ماه سال جاری، ابراهیم رئیسی در جلسه مشترک دولت با مجلس در تعریف این لایحه بودجه گفت که: «ما میخواهیم بودجه سال آینده دارای کسر نباشد و بتواند تورم را مهار کند و رشد اقتصادی قابل قبولی نیز در آن دیده شود» و البته در زمان تحویل لایحه بودجه به مجلس پادگانی یازدهم، او ادعای رشد 8 درصدی اقتصادی و خط قرمز بودن استقراض از بانک مرکزی توسط این لایحه بودجه کرد.
ج - در لایحه پیشنهادی بودجه دولت پادگانی ابراهیم رئیسی، سن بازنشستگی را 2 سال افزایش داده است، همچنین بازنشستگی معلمان دارای مدرک تحصیلی کارشناسی و بالاتر را تا سن 65 سالگی به تعویق انداخته است که این موضوع علاوه بر اینکه سنگاندازی در مسیر ارتش بیکاری میباشد (که طبق آمار خود رژیم مطلقه فقاهتی حاکم این ارتش بیکاری جمعیتی بیش از 12 میلون نفر دارد) باعث ستم مضاعف بر جمعیت مشمولین بازنشستگی نیز میشود. نباید فراموش کنیم که در همه جوامع با کاهش سن بازنشستگی بستر اشتغال برای نیروهای جوان ارتش بیکاری در آن کشورها فراهم میکنند.
د - در لایحه پیشنهادی بودجه دولت پادگانی ابراهیم رئیسی 527 هزار میلیارد تومان بابت مالیات در سال 1401 در نظر گرفته شده است که این مبلغ 62 درصد بالاتر از مبلغ پیشبینی شده در قانون بودجه 1400 میباشد. با عنایت به اینکه طبق گفته خود متولیان امر، حتی همان مالیات پیشبینی شده در قانون بودجه 1400 تحقق پیدا نکرده است (زیرا بیش از 60 درصد اقتصاد کشور که در دست حزب پادگانی خامنهای و راست پادگانی سپاه میباشند از پرداخت مالیات خودداری میکنند)، بنابراین بدون تردید «سونامی کسر بودجه و استقراض از بانک مرکزی و چاپ پول مانند سال 1400 در انتظار دولت پادگانی ابراهیم رئیسی در سال 1401 خواهد بود.»
ه - با وجود کاهش 14 درصدی مبلغ پیشنهادی لایحه بودجه نسبت به مبلغ بودجه دولتی سال 1400؛ در این لایحه میزان بودجه تخصیص یافته به سازمان صدا و سیما 5 هزار و 289 میلیارد تومان در نظر گرفته شده است که با توجه به میزان بودجه سازمان صدا و سیمای رژیم مطلقه فقاهتی حاکم در سال 1400 که 3 هزار و 384 میلیارد تومان بوده است، خود این امر نشان دهنده رشد 56 درصدی در سال 1401 میباشد. همچنین طبق گزارش خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه بر اساس لایحه بودجه 1401 برای برنامه تقویت بنیه دفاعی و تحقیقات راهبردی رژیم مطلقه فقاهتی حاکم، مبلغ 4 میلیارد و 500 میلیون یورو از سوی سازمان برنامه و بودجه تخصیص خواهد یافت. ماحصل آنچه که تا اینجا گفته شد اینکه:
1 - مهمترین مشخصه بودجه سال 1401 دولت پادگانی ابراهیم رئیسی این است که دولت ابراهیم رئیسی در این لایحه با کسری پنهان مواجه است. به بیان دیگر، «آنچه در لایحه بودجه 1401 در خصوص منابع درآمد دولت آمده است، بر پایه مفروضاتی است که پایه و اساس علمی، تجربی، واقعی ندارد و از هم اکنون ردپای کسری بودجه پنهان است که در سال 1401 آشکار میگردد» مثل کسری بودجه 4500 میلیارد تومانی بودجه سال 1400 که هم اکنون آشکار شده است، در صورتی که در آذرماه سال 1399 دولت شیخ حسن روحانی مدعی بود که لایحه بودجهاش کسری ندارد. پر پیداست که کسری بودجه 1401 مولود:
الف - کمبود ارزهای خارجی است؛ که البته ریشه در تحریمهای اقتصادی جهان سرمایهداری به سرکردگی امپریالیسم آمریکا دارد.
ب - اقتصاد گرفتار در ورطه رکود تورمی است.
ج - عدم دریافت مالیات از 60 درصد اقتصاد که در اختیار حزب پادگانی خامنهای و راست پادگانی میباشد.
2 - دولت پادگانی ابراهیم رئیسی جهت مقابله با کسری بودجه، به جای اینکه بر به راه انداختن بخشهای تولیدی و مبارزه قاطعانه با فساد و رانت تکیه کند، تلاش میکند که منهای مذاکره هستهای جهت شکستن تحریمهای جهان سرمایهداری، توسط فروش اموال و بالا بردن مالیات سیگار و مالیات خودروها و بالا بردن نرخ آب و برق و گاز، این کسری بودجه نجومی پنهان خود را تأمین نماید. قابل ذکر است که در لایحه پیشنهادی دولت رئیسی برای فروش سیگار 2 هزار و 396 میلیارد تومان در نظر گرفته شده است که نسبت به سال گذشته، حدود هزار میلیارد تومان رشد دارد البته در این لایحه درآمد مالیاتی پیشبینی شده با 62 درصد افزایش نسبت به قانون بودجه سال 1400 مبلغ 527 هزار میلیارد میباشد؛ و باز در همین لایحه پیشنهادی نرخ آب شهری با 15 درصد افزایش در سال 1401 در نظر گرفته شده است و همچنین وزارت نیرو را مکلف کرده تا علاوه بر دریافت نرخ آب بهای شهری، به ازای هر متر مکعب فروش آب شرب، 15 درصد نرخ آب بها افزایش داده و از مشترکان آب شهری دریافت کنند و از صاحبان خودروهای بالای یک میلیارد تومان 1 تا 4 درصد مالیات دریافت کنند.
3 – در لایحه پیشنهادی بودجه دولت پادگانی ابراهیم رئیسی، افزایش حقوق کارگران و کارمندان دولتی در سال 1401 ده درصد در نظر گرفته شده است که این مبلغ با در نظر گرفتن تورم 4/44 درصدی اعلام شده توسط مرکز آمار رژیم، از آنجائیکه در بودجه کشوری در چهار سال گذشته قدرت خرید حقوق بگیران متوسط به پائین دولت 55 درصد کاهش پیدا کرده است، پر واضح است که افزایش 10 درصدی حقوق بگیران متوسط به پائین دولت خود به معنای کاهش 80 درصدی قدرت خرید حقوق بگیران از متوسط به پائین دولت در سال 1401 میباشد.
4 - با عنایت به اینکه بودجههای سالهای گذشته رژیم مطلقه فقاهتی حاکم تقریباً همه کمبودهای مالی و ارزی داشتهاند و با اینکه دولتهای از فراوانی ارز و بودجه برخوردار بودهاند ولی همه آنها بخش اعظم بودجه خود را صرف طرحهای غیر کارشناسی شده و حیف و میلهای بودجهای و یا دزدی و رانت خواری کردهاند، بنابراین به ضرس قاطع میتوان داوری کرد که لایحه بودجه 1401 دولت پادگانی ابراهیم رئیسی، هم در ادامه همان سیاستهای رژیم مطلقه فقاهتی حاکم در بیش از چهار دهه گذشته میباشد.
5 - عامل اصلی کسری بودجههای رژیم مطلقه فقاهتی حاکم در چهار دهه گذشته خرج کردن مبلغ عظیمی از بودجه در رابطه با نهادهای وابسته به حزب پادگانی خامنهای و راست پادگانی سپاه و حوزههای فقاهتی و نهادهای موازای نظامی و انتظامی و غیره رژیم، همراه با معاف بودن از مالیات بیش از 60 درصد اقتصاد وابسته به نهادهای فوق میباشد. عنایت داشته باشیم که رژیم مطلقه فقاهتی حاکم، تنها کشوری در جهان و تاریخ است که دو ارتش رسمی دارد، یکی سپاه و دیگر خود ارتش که خود همین نهادهای موازی یکی از عوامل زایش کسری بودجههای نجومی برای دولتهای در رژیم مطلقه فقاهتی میباشد. نباید فراموش کنیم که کشور ایران در رژیم مطلقه فقاهتی حاکم، یکی از معدود کشورهای جهان است که بسیاری از ردیفهای بودجهاش به اموری اختصاص داده میشوند که نه کار اقتصادی میکنند و نه کار خدماتی.
6 - در لایحه بودجه 1401 دولت پادگانی ابراهیم رئیسی، با سرهم بندی کردن برخی نهادهای فرهنگی و مذهبی و سیاسی وابسته به حکومت مثل بنیادها خیریه و فرهنگی و مذهبی و حوزهای و حتی نهادهای به نام افراد از خمینی و غیره بودجههای هنگفتی به افراد و نهادها و اختصاص یافته که نه طبق قانون اساسی ولایتمدار رژیم مطلقه فقاهتی حاکم جایز است و نه به لحاظ سیاست رسمی دولت شناخته شده میباشند.
7 - آنچه در یک نگاه کلی میتوان در باب بودجه 1401 دولت پادگانی ابراهیم رئیسی مطرح کرد اینکه با این بودجه در سال 1401 علاوه بر افزایش دو رقمی قیمتها و افزایش دو رقمی مالیاتها، باز در سال 1401 ما شاهد سقوط آزاد ارزش پول ملی کشور و سقوط آزاد رشد اقتصادی و جهش تورم و پنهان کردن ورشکستگی اقتصاد رژیم و سقوط آزاد قدرت خرید و افزایش شدید هزینههای زندگی مردم و افزایش استانداردهای زیر خط فقر و غارت سرمایههای ملی و ناتوانی دولت پادگانی ابراهیم رئیسی در عرصه مهار ابر بحرانهای زیست محیطی و کم آبی و غیره خواهیم بود.
8 - این روشن است که بودجه پیشنهادی 1401 دولت پادگانی ابراهیم رئیسی یک بودجه تورمزا است و این تورمزائی بودجه مولود چند مؤلفه مختلف میباشد که یکی از آنها تحریمهای اقتصادی جهان سرمایهداری است و دیگری فساد و رانتخوری و هزینههای نجومی جاری غیر مولد وابسته به حکومت میباشد و همچنین چاپ پول و استقراض بانکی دولت میباشند. لازم به ذکر است که «تورم در اقتصاد به معنای دست در جیب مردم کردن توسط حاکمیت و دولت میباشد» چراکه «تورم یک نوع مالیات تحمیل شده بر همه افراد جامعه میباشد.»
9 - تا زمانی که سرمایهداری رانتی و نفتی و فقاهتی حاکم است، بودجههای از این دست پیوسته در راستای حفظ قدرت سیاسی رژیم مطلقه فقاهتی حاکم میباشد، بنابراین دیگر فرق نمیکند که جناح اصلاحطلبان حکومتی سفید و سبز و بنفش حاکم باشند، یا جناح اصولگرایان حکومتی و یا پوپولیسمهای غارتگر و ستیزهگر و یا راست پادگانی تحت هژمونی سپاه.
10 - حتی اگر در چارچوب خود همین لایحه بودجه پیشنهادی دولت پادگانی ابراهیم رئیسی (جدای از بودجههای قبلی دولتها در رژیم مطلقه فقاهتی حاکم) بخواهیم داوری و قضاوت بکنیم، باید بگوئیم که در این لایحه پیشنهادی با افزایش 10 درصدی حقوق کارمندان و کارگران دولتی موافقت شده است که با در نظر گرفتن حداقل آمار تورم توسط خود رژیم مطلقه فقاهتی حاکم که 4/44 درصد میباشد، این امر نشان دهنده حداقل کاهش 35 درصدی قدرت خرید کارمندان و کارگران دولت در سال 1401 میباشد.
11 - در بودجه پیشنهادی دولت پادگانی ابراهیم رئیسی همچنان مانند دولتهای گذشته فروش اموال دولتی و شرکتها و غارت سرمایههای مردم (به نام حکومت) «به عنوان یک منبع درآمد برای دولت تعریف شده است». یادمان باشد که تنها در سال 1399 طبق گفته وزیر اقتصاد دولت دوازدهم شیخ حسن روحانی، دولت دوازدهم بیش 30 هزار میلیارد تومان از بازار بورس تهران با فروش سرمایههای مردم به خصولتیها درآمد حاصل کرد. بر این مطلب بیافزائیم که نتایج مترتب بر این حجم از حراج ثروت ملی، توسط دولتهای رژیم مطلقه فقاهتی حاکم، جز فشار و تعطیلی بنگاههای اقتصادی و افزایش پایه پولی و تورم لجام گسیخته و دامن زدن به رکود تورمی و پیش فروش کردن آینده و انباشت بدهیهای دولت و بر باد دادن ثروتهای عمومی مردم چیزی دیگری نخواهد بود.
12 - با عنایت به آمارهای خود رژیم، دولت پادگانی ابراهیم رئیسی با این لایحه بودجه پیشنهادی خود به استقبال سالی میرود که منهای دو رقمی بودن تورم، سطح بیکاری در جامعه ایران بالای 40 درصد و شاخص فلاکت بیش از 80 درصد و خط فقر بالای 12 میلیون تومان خواهد بود. در این رابطه است که باید داوری کنیم که در تحلیل نهائی اثر لایحه پیشنهادی بودجه 1401 دولت پادگانی ابراهیم رئیسی عبارت خواهد بود از: تورم زائی، گسترش و شدت فقر، افزایش فاصله طبقاتی، کاهش قدرت خرید مردم، مهاجرت به شهرهای بزرگ و افزایش افراد در دهکهای درآمد پائین جامعه.
13 - بی شک اینگونه بودجه نویسی فرضی که تناسبی با واقعیتهای اقتصادی – اجتماعی کشور ایران ندارد، در تحلیل نهائی جز یک تصمیم سیاسی و عمدی و حکومتی برای هر چه ضعیفتر کردن بنیه اقتصادی کشور، حاصل دیگری نخواهد داشت.
14 - در یک کلام لایحه بودجه 1401 پیشنهادی دولت پادگانی ابراهیم رئیسی، علاوه بر اینکه نشان دهنده بن بست اقتصادی رژیم مطلقه فقاهتی حاکم میباشد و علاوه بر اینکه نشان دهنده آن است که هیچ چشماندازی برای برون رفت از ابر بحرانهای مرکب تو در توی امروز جامعه ایران وجود ندارد و علاوه بر اینکه نشان دهنده فلاکت بیشتر تودههای اعماق جامعه بزرگ ایران در سال 1401 خواهد بود، خود در راستای فساد و اختلاس و فروپاشی اقتصاد رژیم مطلقه فقاهت حاکم میباشد.
15 - بدون تردید بودجه نویسی در رژیم مطلقه فقاهتی حاکم هرگز بر مبنای نیازهای اکثریت مردم در جامعه تدوین نمیشود، بلکه برعکس تمامی بودجههای چهار دهه گذشته عمر رژیم مطلقه فقاهتی حاکم تنها در راستای تأمین منافع حاکمیت بوده است.
16 - یادمان باشد که تنها ارزش افزوده فعالیتهای قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا سپاه بالغ بر دهها هزار میلیارد تومان در سال میباشد که اصلاً و ابداً مشخص نیست که در کدام خزانههای حکومتی واریز میشود و بعداً مصرف میگردد.
17 - فراموش نکنیم که در دوره دولت (پوپولیسم و راستگرا و مورد حمایت همه جانبه حزب پادگانی خامنهای) محمود احمدی نژاد تنها 800 میلیارد دلار بابت فروش نفت درآمد کسب کرد ولی طبق شهادت شیخ حسن روحانی رشد اقتصادی کشور در زمان دولت محمود احمدی نژاد در مجموع صفر درصد بوده است.
پایان