مبانی تئوریک «خود رهاسازی» جنبشهای چهارگانه کارگران، معلمان، دانشجویان و دانشآموزان ایران – قسمت سوم
باری، بدین ترتیب است که مهر نمایش پیوند جنبش عدالتخواهانه سه مؤلفهای دانشجوئی و دانشآموزی و معلمان میباشد و همین مضمون و جوهر جنبش عدالتخواهانه این سه جنبش زیرساختی جامعه مدنی جنبشی خودبنیاد تکوین یافته از پائین جامعه ایران است که در مسیر دموکراتیک، در تحلیل نهائی هدف مشترک این سه جنبش، «مبارزه با نظام سرمایهداری حاکم به صورت مؤلفهای سلبی و ایجابی میباشد»، بنابراین در چارچوب مضمون عدالتخواهانه و مبارزه آلترناتیوی با نظام سرمایهداری حاکم بر جامعه امروز ایران است که باعث میگردد تا پیوند سه جنبش دانشجوئی و معلمان و دانشآموزی با جنبش ضد سرمایهداری طبقه کارگر ایران تکوین پیدا کند.
پر پیداست که با عنایت به جایگاه خودویژه جنبشهای چهارگانه کارگری و معلمان و دانشجوئی و دانشآموزی در ساختار جامعه مدنی جنبشی خودبنیاد تکوین یافته از پائین جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران، این حقیقت برای ما آفتابی میشود که «عرصه جنبش عدالتخواهانه و ضد سرمایهداری به عنوان گفتمان مسلط حاکم بر چهار جنبش معلمان و کارگران و دانشجویی و دانشآموزی میباشد» و طبیعتاً همین جایگاه گفتمان مسلط عدالتخواهانه بر جنبشهای چهار گانه کارگری و معلمان و دانشجوئی و دانشآموزی باعث میگردد که در عرصه نظری و تئوریک برای ما این بستر را آماده سازد که به این داوری تئوریک بپردازیم که «گفتمان عدالتخواهانه ضد سرمایهداری مسلط بر جنبشهای چهارگانه، خود گفتمان مسلط عدالتخواهانه ضد سرمایهداری بر جامعه مدنی جنبشی خودبنیاد تکوین یافته از پائین اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران در دو جبهه بزرگ آزادیخواهانه و برابریطلبانه هم میباشد.»
در نتیجه همین جوهر دو مؤلفهای آزادیخواهانه و برابریطلبانه گفتمان مسلط عدالتخواهانه حاکم بر اردوگاه بزرگ مستضعفین در این شرایط است که باعث میگردد تا جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در این شرایط تندپیچ تاریخ 150 ساله حرکت تحولخواهانه جامعه بزرگ ایران، «استراتژی دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای» (اجتماعی کردن قدرت سیاسی و اجتماعی کردن قدرت اقتصادی و اجتماعی کردن قدرت معرفتی) خود را بر دو مؤلفه «آزادی و نان» استوار نماید و بدین ترتیب است که جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در راستای حرکت خودآگاهیبخش و روشنگری و سازمانیابی جنبشهای پیشرو افقی اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران در دو جبهه آزادیخواهانه طبقه متوسط شهری و برابریطلبانه طبقه زحمتکشان شهر و روستا، برخواستههای مشترک این جنبشهای مطالباتی تکیه نماید، چراکه «هم سرنوشتی مشترک باعث پیوند و سازمانیابی جنبشهای مطالباتی در دو مؤلفهای عمودی و افقی (این جنبشهای خودبنیاد مطالباتی) میگردد؛ و بدین ترتیب است که میتوانیم نتیجهگیری کنیم که در عرصه سازمانیابی افقی و عمودی جنبشهای خودبنیاد مطالباتی صنفی و سیاسی و مدنی، «اول باید خواستههای مشترک سراسری آنها را کشف و تبلیغ نمائیم» و در ادامه آن است که «پروژه سازمانیابی سراسری آنها توسط جنبش پیشگامان مستضعفین ایران قابل طرح میباشد.»
و - مبنای استراتژی دموکراسی سه مؤلفهای سوسیالیستی جنبش پیشگامان مستضعفین ایران دفاع از «آزادی و نان» تمامی گروههای طبقه زحمتکشان شهر و روستا و طبقه متوسط شهری جامعه بزرگ ایران میباشد و البته دلیل این امر همان است که جنبش پیشگامان مستضعفین ایران با تاسی از معلم کبیرمان شریعتی، «خود جامعه بزرگ ایران را به عنوان کنشگر اصلی تعریف مینماید، نه با مطلق کردن یک طبقه خاص و یا گروه بزرگ اجتماعی (آنچنانکه سوسیالیستهای کلاسیک نیمه دوم قرن نوزدهم اروپا بر طبل آن میکوبیدند) طبقه را جایگزین جامعه بکنند» بنابراین به دلیل همین جایگاه «جامعه» در استراتژی دموکراسی سوسیالیستی جنبش پیشگامان مستضعفین ایران است که ما بر این باوریم که «وظیفه پیشگامان دفاع از حقوق شهروندی تمامی گروههای اجتماعی جامعه ایران میباشد» که البته این دفاع از «حق انسانی» (فارغ از اندیشه و اعتقادات و ملیت و غیره) تمامی افراد جامعه ایران میباشد و تنها در این رابطه است که در رویکرد ما جنبش دموکراسی سوسیالیستی سه مولفهای میتواند در جامعه ایران بدل به جنبش مستقل اکثریت عظیم برای اکثریت عظیم جامعه مدنی جنبشی خودبنیاد تکوین یافته از پائین بشود.
بنابراین بدین ترتیب است که جنبش پیشگامان مستضعفین ایران هرگز جهت سازمانیابی افقی و عمودی گروههای مختلف اجتماعی ایران (در چارچوب استراتژی دموکراسی سه مؤلفه ای سوسیالیستی خود) «نباید بر کاهش خواستههای مطالباتی این جریانهای صنفی و سیاسی و اجتماعی تکیه نمایند» چراکه اعتلای خواستههای مطالباتی جنبشهای پیشرو اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران در دو جبهه بزرگ آزادیخواهانه و برابریطلبانه رمز اعتلای پراتیک افقی آنها و بسترسازی جهت سازمانیابی آنها نیز میباشد. بنابراین در این رابطه بوده است که جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در طول دو دهه گذشته عمر رژیم مطلقه فقاهتی حاکم (که گفتمان به اصطلاح اصلاحطلبی جریانهای درون و برون حکومت و داخل و خارج از کشور، از خرداد 76 تا دیماه سال 60 به عنوان گفتمان مسلط بر جامعه ایران درآمده بود) هر گونه پیوند با این جریانهای به اصطلاح اصلاحطلب جهت تقویت استراتژی کسب قدرت سیاسی یا مشارکت در قدرت سیاسی مردود میشمرد.
در همین چارچوب بوده است که در آسیبشناسی جنبشهای چهارگانه معلمان و کارگران و دانشجویان و دانشآموزان پیوسته بر این باور بودهایم که حداقل در دو دهه گذشته، آفت اصلی این جنبشهای چهارگانه پیوند با این جریانهای به اصطلاح اصلاحطلبانه درون و برون حکومتی و داخل و خارج کشور بوده است و به علت همین پیوند با این جریانهای به اصطلاح اصلاحطلبانه بوده است که این جنبشها پیوسته با «کاهش خواستههای مطالباتی خود، سرباز پیاده نظام این جریانهای به اصطلاح اصلاحطلبان بودهاند.»
پر واضح است که تا زمانیکه این جنبشهای چهارگانه نتوانند به «تشکلهای سراسری مستقل» (از حاکمیت و جریانهای سیاسی داخل و خارج از کشور) کارگری و معلمان و دانشجویان و دانشآموزان دست پیدا کنند، «هرگز نخواهند توانست هویت جمعی خود را پیدا کنند» و البته تا زمانیکه این گروههای اجتماعی نتوانند هویت جمعی خود را پیدا کنند، «نمیتوانند خود را پیدا کنند و نمیتوانند حرکتی رو به جلو به صورت مستقل و در مسیر دموکراتیک داشته باشند» و البته به موازات تکوین هویت جمعی و تشکلهای سراسری است که همبستگی و پیوستگی و وحدت در ادامه تشکل و سازمانیابی در حرکت این گروههای اجتماعی ایجاد میشود.
باز در این رابطه است که هر کدام از این جنبشهای چهار گانه زیرساختی جامعه مدنی جنبشی خودبنیاد تکوین یافته از پائین ایران میتوانند کاتالیزور اعتلای جنبشهای دیگر بشوند بنابراین در این رابطه است که میتوانیم نتیجه بگیریم که:
اولاً سازمانیابی گروههای مختلف اجتماعی بدون در نظر گرفتن خواسته اجتماعی آنها غیر ممکن میباشد.
ثانیاً وحدت و سازمانیابی مستقل این گروههای اجتماعی رمز موفقیت آنها میباشد.
ثالثاً وحدت عمودی و افقی این گروههای اجتماعی در گرو سازمانیابی مستقل سراسری آنها میباشد.
رابعاً سازمانیابی و تشکیلات سراسری مستقل این گروههای اجتماعی در گرو استقلال از حاکمیت و جریانهای سیاسی داخل و خارج از کشور میباشد.
خامسا از آنجائیکه نه طبقه کارگر ایران و نه جامعه دانشجویان و نه جامعه معلمان و نه جامعه دانشآموزان یک دست نمیباشند و صورت لایهای دارند، در نتیجه همین امر باعث میگردد که دستیابی به هویت جمعی خود این جریانها بتوانند در چارچوب خواسته مطالباتی مشترک صنفی و مدنی و سیاسی آنها را به وحدت مطالباتی بکشاند. پر واضح است که تا زمانیکه این وحدت در عرصه اشتراک مطالبات حاصل نشود، هویت جمعی و در ادامه آن سازمانیابی سراسری و استقلال از حاکمیت و جریانهای سیاسی برای این گروههای اجتماعی حاصل نمیشود.
سادساً از آنجائیکه رمز موفقیت جنبشهای چهارگانه فوق (که جنبشهای زیرساخت جامعه مدنی جنبشی خودبنیاد تکوین یافته از پائین میباشند) در تغییر توازن قوای میدانی نهفته است و از آنجائیکه انتخابات مجلس یازدهم (در دوم اسفندماه 98) در راه است و بدون تردید جریانهای سیاسی درون حکومت در دو جبهه به اصطلاح اصلاحطلبان و اصولگرایان درون حکومتی جهت کسب قدرت کرسیهای مجلس در این شرایط (که رژیم مطلقه فقاهتی و دولت دوازدهم حسن روحانی در انجام تمامی وعده وعیدهای خود به مردم ایران شکست خوردهاند و در شرایطی که طبق آمارهای نهادهای رسمی خود رژیم مطلقه فقاهتی تورم موجود بالای 50% است و ارتش ذخیره بیکاری بیش از 5/4 میلیون نفری میباشند و بیش از 53 میلیون نفر از جمعیت 81 میلیون نفری ایران زیر خط فقر قرار دارند و یک میلیون و 700 هزار کودک کار و دهها هزار کودک خیابانی وجود دارد و صندوقهای بازنشستگی به علت بیش از صد هزار میلیارد تومان بدهی دولت در آستانه ورشکستی میباشند و بدهیهای دولت از نهادها بیش از 600 هزار میلیارد تومان میباشد و تنها کسری بودجه سال 97 بیش از 140 هزار میلیارد تومان بوده است و با اینکه در طول 40 سال گذشته رژیم مطلقه فقاهتی تنها با فروش بیش از چهار هزار میلیارد دلار نفت خام، تولید ناخالص ملی کشور در 24 سال از 40 سال فوق رشد منفی تا منهای 7% و یا صفر داشته است و در شرایطی که میانگین نرخ تورم جهان در 40 سال گذشته 2% بوده است و تنها در 30 سال از 40 سال عمر رژیم مطلقه فقاهتی نرخ تورم در کشور ایران بالای 15% بوده است و سوء مدیریت و ناکارآمدی نظام سرمایهداری رانتی و نفتی و دولتی حاکم جامعه ایران را در آستانه فروپاشی اقتصادی و اجتماعی قرار داده است و در شرایطی که تنها در سال 97 اعتراضات کارگری به بیش از 1700 رسید، و باز در شرایطی که بیش از 60% کل اقتصاد کشور خارج از دولت مدیریت میشود، طبیعی است که جامعه ایران در چارچوب شعار «اصلاحطلب، اصولگرا - دیگه تمامه ماجرا» دیگر گوششان بدهکار تبلیغات رژیم مطلقه فقاهتی حاکم جهت شرکت در انتخابات مجلس یازدهم نباشد و از آنجائیکه رژیم مطلقه فقاهتی در این شرایط) که فرا بحرانهای اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و زیست محیطی این رژیم را تا آستانه فروپاشی کامل قرار داده است و بحرانهای خارجی به خصوص در فرایند پسا خروج امپریالیسم آمریکا از برجام رژیم مطلقه فقاهتی را تا دروازههای مستقیم نظامی در منطقه پیش برده است، بدون تردید بیش از هر زمان دیگری این رژیم را نیازمند به مشارکت مردم در انتخاب مجلس یازدهم کرده است.
در نتیجه این همه باعث گردیده که در این زمان مانند گذشته جناحهای درون حکومت جهت کسب پشتیبانی جنبشهای دانشجویان و معلمان و کارگران و دانشآموزان، لباس حمایت صوری از این جنبشها بر تن کنند و همین امر باعث گردیده است که آژیر خطر در این شرایط حساس برای این جنبشهای چهار گانه توسط جنبش پیشگامان مستضعفین ایران به صدا درآید چراکه در دو دهه گذشته دنبالهروی جنبشهای فوق از جناحهای درون قدرت حاکم بیش از هر عاملی بر جنبشهای فوق ضربه وارد کرده است.
ز - یادمان باشد که محمد علی رجائی در سال 59 رسماً میگفت ما سه چیز خود را به غیر خودی نمیدهیم تفنگ، دستگاه قضاوت و قوه قضائیه، دستگاهآموزش از دبستان تا دانشگاه. لذا به این ترتیب بوده است که در طول 40 سال گذشته عمر رژیم مطلقه فقاهتی حاکم این رژیم جهت مصادره نهادهایآموزشی از دبستان تا دانشگاه خلاف اصل سوم قانون اساسی تلاش کرده است و در این رابطه جنبشهای مستقل سه گانه معلمان و دانشآموزان و دانشجویان را به صورت روتین و سیستماتیک سرکوب همه جانبه کرده است، کودتای فرهنگی بهار 59 و بستن دانشگاهها تا سال 62 امنیتی و پادگانی کردن فضاهای آموزشی کشور به خصوص دانشگاهها و کالائی کردن و طبقاتی کردنآموزش در کشور از دبستان تا دانشگاه و کسری بودجهآموزش و پرورش و آموزش عالی (به طوری که طبق آمار خود رژیم مطلقه فقاهتی در سال 97 تنها آموزش و پرورش بیش از سه هزار میلیارد تومان کسری بودجه داشته است) و سقوط بیش از 70% جامعه معلمان به زیر خط فقر اعلام شده خود رژیم مطلقه فقاهتی و لایهای کردن مدارس (مثل مدارس نمونه مردمی و مدارس تیز هوشان و مدارس نمونه دولتی و مدارس شاهد) و لایهای کردن معلمان (مثل معلمان رسمی و معلمان پیمانی و معلمان حق التدریسی و معلمان شرکتی و معلمان پیش دبستانی و معلمان آزاد و غیره) همه و همه در این رابطه قابل تفسیر میباشند.
ادامه دارد