بعثت‌شناسی پیامبر اسلام – قسمت 50

مبانی «متافیزیک قرآن» یا «متافیزیک پیامبر اسلام»

«تفسیر روحانی از جهان»، «آزادی انسان»، «نفی اتوریته‌های ذهنی و عینی»

 

گرانیگاه و ثقل پروسس دعوت 23 ساله پیامبر اسلام، تجربه باطنی و نبوی، «شناخت خداوند به عنوان الله» می‌باشد که پیامبر اسلام قبل از بعثتش - در دوران 15 ساله حرائی‌اش - توانست به آن نائل شود. البته پیامبر اسلام این تجربه باطنی و نبوی‌اش، در قرآن در شرایط و زمان مختلف، به صورت متفاوتی تفسیر کرده است، در جائی از قرآن، پیامبر اسلام این تجربه نبوی و باطنی خود از خداوند را، به صورت «نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» تفسیر می‌کند.

«اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کمِشْکاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ کأَنَّهَا کوْکبٌ دُرِّی یوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَکةٍ زَیتُونَةٍ لَا شَرْقِیةٍ وَلَا غَرْبِیةٍ یکادُ زَیتُهَا یضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَی نُورٍ یهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یشَاءُ وَیضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِکلِّ شَیءٍ عَلِیمٌ - الله نور آسمان‌ها و زمین می‌باشد، این نور مثل نوری است که از فتیله شیشه چراغ درون محفظه ساطع می‌شود، البته خود این نور درون شیشه چراغ محفظه، مانند یک ستاره درخشانی است که توسط فتیله از روغن زیتون تغذیه می‌کند؛ که روغن زیتون آن، محصول درخت پر برکت زیتون می‌باشد که این درخت زیتون نه شرقی و نه غربی است، این روغن زیتون چراغ آنچنان قابل احتراق می‌باشد که حتی ممکن است، خود به خود، بدون اینکه آتش به آن برسد، شعله‌ور گردد. لذا طبیعی است که چنین زیتونی در چنین چراغ روشنی، نورش دو چندان، یعنی نوری بالای نور باشد. الله هر که را بخواهد به شناخت نور خود هدایت می‌کند. این مثل‌ها برای فهم مردم زده می‌شود، خداوند به همه چیز دانا است» (سوره نور – آیه 35).

در جای دیگر پیامبر اسلام در تفسیر این تجربه نبوی و باطنی خود از خداوند، به عنوان «خدای بی‌مثال» تفسیر می‌کند.

«...لَیسَ کمِثْلِهِ شَیءٌ وَهُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ - خداوند مثل هیچ چیزی که ما می‌شناسیم نیست. البته این خداوند بی‌مثال نسبت به ما شنوا و بیناست» (سوره شوری - آیه 11).

در جای دیگر، پیامبر اسلام در تفسیر این تجربه نبوی و باطنی خود از خداوند آن الله را چون یک «من» توصیف می‌کند و بخاطر اینکه بر جنبه فردیت این «من نهائی» تاکید نماید، به آن نام «الله» می‌دهد.

«قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ - اللَّهُ الصَّمَدُ - لَمْ یلِدْ وَلَمْ یولَدْ - وَلَمْ یکنْ لَهُ کفُوًا - بگو الله یگانه است - الله بی‌نیاز است - نه زاید و نه زائیده شده است - و هیچکس همتای او نیست» (سوره اخلاص – آیات 1 تا 4).

باز در جای دیگر از قرآن، پیامبر اسلام در تفسیر این تجربه نبوی و باطنی خود از خداوند، الله را در عرصه «زمان» به تفسیر می‌کشد.

«هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِکلِّ شَیءٍ عَلِیمٌ - الله اول است و آخر است و ظاهر است و باطن است و به همه چیز دانا می‌باشد» (سوره حدید – آیه 3).

همچنین در جای دیگر از قرآن پیامبر اسلام در تفسیر این تجربه نبوی و باطنی خود از خداوند، الله را در عرصه «خلقت مستمر» این جهان تفسیر می‌نماید.

«...کلَّ یوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ- الله دائماً در حال خلق جدید می‌باشد» (سوره الرحمان – آیه 29) و

«وَالسَّمَاءَ بَنَینَاهَا بِأَیدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ - همه وجود با نیروی خود خلق کردیم و اکنون در حال فراخی دادن آنها به سوی آینده باز هستیم» (سوره ذاریات - آیه 47).

باز در جای دیگر، پیامبر اسلام در تفسیر این تجربه نبوی خود از خداوند، در عرصه رابطه خدا با انسان، «الله را در انسان می‌بیند، نه انسان را در الله»،

«...وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ – ما به ایشان از رگ گردنشان نزدیک‌تریم» (سوره ق – آیه 16)؛ و

«...هُوَ مَعَکمْ أَینَ مَا کنْتُمْ...- هر جا باشند با ایشان هستیم» (سوره حدید - آیه 4).

در جائی دیگر پیامبر اسلام، در تفسیر این تجربه نبوی و باطنی خود از خداوند، «همه جهان و انسان را در الله می‌بیند، نه الله را در جهان.»

«...إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ - در الله، ما از الله می‌آئیم و به همان الله باز می‌گردیم» (سوره بقره – آیه 156) و

«...وَکانَ اللَّهُ بِکلِّ شَیءٍ مُحِیطًا - الله بر همه وجود، محیط است نه محاط» (سوره نساء - آیه 126).

در جای دیگر پیامبر اسلام، در تفسیر تجربه نبوی و باطنی خود از خداوند، همه هستی و خلقت و وجود و جهان را «مولود الله به عنوان خالق در حال خلق می‌داند که بدون نقشه قبلی، به سوی آینده باز خلق می‌کند و پیش می‌رود.»

«وَإِنْ مِنْ شَیءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ - خزائن همه وجود در کف ما است مادیت یافتن وجود از آن خزائن با اختیار ما انجام می‌گیرد» (سوره حجر - آیه 21).

در جای دیگر پیامبر اسلام در تفسیر تجربه نبوی و باطنی خود از الله، «علم باری، آگاهی به خودش تعریف می‌کند» و علم باری به عنوان حصاری بر خلقت و اراده و آزادی الله خالق و فاعل همه هستی نمی‌داند.

«یعْلَمُ مَا بَینَ أَیدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا یحِیطُونَ بِهِ عِلْمًا - الله می‌داند آنچه را که پیش روی ایشان و پشت سر آنها است و علم الله بر او محیط نخواهد شد» (سوره طه – آیه 110).

در جای دیگر پیامبر اسلام، در تفسیر تجربه نبوی و باطنی خود «از الله به نفی خدای حلولی می‌پردازد.»

«...رَبُّکمْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الَّذِی فَطَرَهُنَّ... - پروردگار شما پروردگار آسمان‌ها و زمین است و الله خالق آسمان‌ها و زمین از آغاز می‌باشد» (سوره انبیاء - آیه 56).

در جای دیگر پیامبر اسلام در تفسیر تجربه نبوی و باطنی خود از الله، «الله را به عنوان خالق و فاعل و یکتا و بی‌شریک و در عرض وجود و دائماً در حال خلق جدید معرفی می‌کند.»

«لَوْ کانَ فِیهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا... - اگر غیر از الله، الهه دیگری می‌بود، هستی فساد را می‌گرفت» (سوره انبیاء - آیه 22) و

«...وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِکلِّ شَیءٍ عِلْمًا - همه وجود در دایره علم خداوند، عمل می‌کنند و الله خداوند خالق است» (سوره طلاق - آیه 12) و

«...لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ کلِّ شَیءٍ... - الله خالق همه وجود است، نه ناظر برونی آن» (سوره انعام – آیه 102) و

«اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَی الْقَیومُ - الله یکتا و بی‌شریک و زنده و پاینده است» (سوره آل عمران - آیه 2) و

«...صُنْعَ اللَّهِ الَّذِی أَتْقَنَ کلَّ شَیءٍ... - الله خالق و فاعل، صانع همه وجود می‌باشد» (سوره نمل – آیه 88) یعنی الله هم خدای خالق است و هم خدای فاعل و هم خدای صانع.

«اللَّهُ یبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ یعِیدُهُ ثُمَّ إِلَیهِ تُرْجَعُونَ - الله به عنوان خالق، هستی را از آغاز خود خلق کرد و همین وجود در وجود الله، به سوی او باز می‌گردد. پس شما انسان‌ها هم که مخلوق آن الله خالق هستید، به سوی آن الله بر می‌گردید» (سوره روم - آیه 11).

«...یبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ یعِیدُهُ إِنَّ ذَلِک عَلَی اللَّهِ یسِیرٌ - الله هم در آغاز خالق و فاعل می‌باشد و هم در ادامه و آخر و خلقت برای الله کاری آسان است» (سوره عنکبوت – آیه 19).

در جای دیگر پیامبر اسلام در تفسیر تجربه نبوی و باطنی خود از الله، «رابطه وجود و هستی با الله، هم در عرصه خلقت نیازمند به الله می‌داند و هم در عرصه تکامل و صیرورت و هدفداری این خلقت، در پیوند با الله می‌داند و هم در دوام و پایداری آنها.»

«...وَلِلَّهِ مُلْک السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَینَهُمَا وَإِلَیهِ الْمَصِیرُ - همه وجود، هم در عرصه خلقت و هم در عرصه شدن و تکامل در پیوند با الله می‌باشند» (سوره مائده - آیه 18) و

«...إِنَّ رَبِّی عَلَی کلِّ شَیءٍ حَفِیظٌ - الله پروردگار من حافظ همه وجود می‌باشد» (سوره هود - آیه 57) و

«...إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلَی کلِّ شَیءٍ حَسِیبًا - الله مهندس و حسابگر کل وجود است» (سوره نساء - آیه 86) و

«...أَنَّ اللَّهَ یعْلَمُ مَا فِی السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِنَّ ذَلِک فِی کتَابٍ إِنَّ ذَلِک عَلَی اللَّهِ یسِیرٌ - الله می‌داند، آنچه در آسمان و زمین است، همانا همه اینها در کتاب وجود می‌باشد؛ و علم به کتاب وجود برای الله کاری آسان است» (سوره حج - آیه 70) و

«وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَیبِ لَا یعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ وَیعْلَمُ مَا فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا یعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا یابِسٍ إِلَّا فِی کتَابٍ مُبِینٍ - نزد الله است کلیدهای غیب و جز الله کسی از غیب آگاه نیست و الله بر تمامی زوایای وجود اعم از بر و بحر آگاه می‌باشد برگی از درختی نمی‌افتاد و دانه‌ای در ظلمات زمین و تر و خشک قرار نمی‌گیرد مگر اینکه در چارچوب علم او صورت می‌پذیرد» (سوره انعام – آیه 59) و

«اللَّهُ الَّذِی رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَیرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا... - الله سماوات را با ستون‌های نامرئی بر پا کرده است» (سوره رعد - آیه 2) و

«...رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَی کلَّ شَیءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَی - الله خالقی است که هم خلق می‌کند و هم خلقت را هدایت می‌نماید» (سوره طه - آیه 50).

در جای دیگر پیامبر اسلام، در تفسیر تجربه نبوی و باطنی خود از الله، «رابطه خداوند با انسان در خلقت را دو طرفه و مشارکتی می‌بیند نه یکطرفه و تکلیفی.»

«...إِنَّ اللَّهَ لَا یغَیرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّی یغَیرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ... - الله اوضاع و احوال مردمی را تغییر نمی‌دهد، مگر آنگاه که خود ایشان آنچه را که در خود دارند تغییر داده باشند» (سوره رعد - آیه 11) و

«وَاللَّهُ أَخْرَجَکمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِکمْ لَا تَعْلَمُونَ شَیئًا وَجَعَلَ لَکمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ لَعَلَّکمْ تَشْکرُونَ - الله شما انسان‌ها را در شرایطی از شکم‌های مادرانتان خارج کرد که چیزی نمی‌دانستید و گرچه او ابزار شناخت را برای شما آماده کرد، اما کسب شناخت به خود شما مربوط می‌شود» (سوره نحل - آیه 78).

در جای دیگر پیامبر اسلام، در تفسیر تجربه نبوی و باطنی خود از خداوند در عرصه انسان و اجتماع انسانی، «الله را به عنوان امر بالعدل و ناهی عن الظلم» تعریف می‌کند.

« ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا عَبْدًا مَمْلُوکا لَا یقْدِرُ عَلَی شَیءٍ وَمَنْ رَزَقْنَاهُ مِنَّا رِزْقًا حَسَنًا فَهُوَ ینْفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَجَهْرًا هَلْ یسْتَوُونَ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکثَرُهُمْ لَا یعْلَمُونَ - وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا رَجُلَینِ أَحَدُهُمَا أَبْکمُ لَا یقْدِرُ عَلَی شَیءٍ وَهُوَ کلٌّ عَلَی مَوْلَاهُ أَینَمَا یوَجِّهْهُ لَا یأْتِ بِخَیرٍ هَلْ یسْتَوِی هُوَ وَمَنْ یأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَهُوَ عَلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ - الله مثالی می‌زند، بنده مملوکی که به هیچ چیز توانائی ندارد با آنکه ما از جانب خویش به او روزی نیکو داده‌ایم که از آن نهان و عیان انفاق می‌کند آیا مساوی هستند، حمد از آن الله است، ولی بیشتر آنها نمی‌دانند - همچنین الله مثالی می‌زند، دو مرد را که یکی از آنها لال است و به هیچ چیز توانائی ندارند و سربار مولای خویش می‌باشد، زیرا هر جا فرستندش سودی نیارد. آیا این فرد با کسی که به عدالت فرمان می‌دهد و به راه راست می‌رود، برابرند» (سوره نحل – آیات 75 و 76) و

«إِنَّ اللَّهَ یأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ... - الله به عدل و احسان امر می‌کند» (سوره نحل - آیه 90) و

«...إِنَّ اللَّهَ لَا یأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ... - الله به فحشاء امر نمی‌کند» (سوره اعراف - آیه 28).

در جای دیگر پیامبر اسلام در تفسیر تجربه نبوی و باطنی خود از خداوند، «الله را خدای بازنشسته و بیکار و خسته و بیرون از جهان تورات تحریف شده نمی‌داند.»

«وَقَالَتِ الْیهُودُ یدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَیدِیهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ یدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ... - یهودیان الله را خدای دست بسته به زنجیر یاد می‌کنند لعنت بر داوری آنها از الله، چراکه الله خدای دست باز است» (سوره مائده – آیه 64).

در جای دیگر پیامبر اسلام در تفسیر تجربه نبوی و باطنی خود از خداوند، «تمام وجود را می‌بیند که در برابر الله به سجده در آمده‌اند.»

«أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یسْجُدُ لَهُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِی الْأَرْضِ... - آیا ندیدی که همه وجود، در برابر الله دائماً در حال سجده کردن می‌باشند» (سوره حج - آیه 18) و

«...وَإِنْ مِنْ شَیءٍ إِلَّا یسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَکنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ... - همه وجود الله را تسبیح می‌کنند و به سمت او شناور هستند و لیکن شما توان فهم تسبیح آنها را ندارید» (سوره اسری - آیه 44) و

«أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالطَّیرُ صَافَّاتٍ کلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلَاتَهُ وَتَسْبِیحَهُ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِمَا یفْعَلُونَ - آیا ندیدی که تمامی وجود و مرغان بال گشاده صلاه و نماز و تسبیح خداوند می‌گویند» (سوره نور - آیه 41).

ادامه دارد

  • آگاهی
  • آزادی
  • برابری