«نوروز» آمد، مرحبا
ای شاهدان، ای شاهدان، نوروز آمد، مرحبا / زخمه به تار ساز زن، تا خود بداند آشنا
ای ساربان، ای ساربان، نوروز آمد الصلا / با قافله مگذر و مرو، زین مرحله بهر خدا
ای عاشقان، ای عاشقان، نوروز آمد از کجا؟ / ای نو بهار عاشقان، آخر کجا بودید؟ کجا؟
ای ساقیا، ای ساقیا، نوروز آمد حبذا / باده بگردان ساقیا، رو سوی مستان ساقیا
ای باد نوروز بهار، با گل بگو پیغام ما / تا گل بسوی گل رود تا دل برآید بر سما
ای رستخیز فروردین، بر مستمندان آمدی / یار یکی انبان خون، یار یکی شمس ضیا
ای عارفان، ای عارفان، عالم چو کوه طور دان / هر دم تجلی میرسد، بر میشکافد کوه را
ای باغبان، ای باغبان، آمد گه وصل و لقا / حارس بدی سلطان شدی، یا حبذا، لی حبذا
ای مطربا، ای مطربا، فصل بهار آمد بیا / بر آسمان رو از زمین، منزل بمنزل تا لقا
نوروز خندان، آمدی؟ مفتاح غمها، آمدی؟ / بر مستمندان کن نظر، بر بینوایان کن نوا
ای فروردین باشی سند، بشمار ما را زان عدد / در حلقه سودای تو، ما عاشقان را حالها
از عشق نوروز مؤتلف، بیعشق نوروز منخسف / ای آتشی افروخته، در بیشهها و شعلهها
مهمان نوروزیم دمی، بر خوان احسانش شبی / مهمان صاحب دولتیم، ما از کجا؟ او از کجا؟
ای نوبهار عیسی نفس، ای بادهای خوش نفس / ای از تو آبستن چمن، وی از تو خندان باغها
عید تو خوش، سال تو خوش، قیل تو خوش قال تو خوش / ای جمله ایام تو خوش، پیوند تو، باد صبا
نوروز، مرغ نادری، برعکس مرغان میپری / آمد بهار اکنون بیا، پرها بنه، بیپر بیا
ای رستخیز تودهها، در راه پنهان میروی؟ / منزل به منزل میروی تا برگزینی نقشها
با خار بودی همنشین، هین از نسیم باد جان / نوروز گشتی در جهان، ای مرحبا، ای مرحبا
ای مقبل و میمون ما، ای جانِ جانِ جانِ ما / ای بود ما، نوروز ما، با خلق ما کن مبتدا
کوه از برت بشکافته، غمها بدل درتافته / آتش زدی در عود ما، بر سفره هفت سین ما
ای روح بخش بیبدیل، ای طوطی عیسی نفس / مطلب توی، طالب توی، هم منتها، هم متبدا
ای رحمه للعالمین، ای طالب دیدار ما / بنگر در این کهسار ما، ما سنگ گشتیم، الصلا
ما مردهایم، خاموشیم، خلقی نشسته گشتهایم / نعره بزن در گوش ما، ای خوشتر از صد خوش، بیا
از پای این زندانیان، بیرون بکن بند گران / با خلق ایران هم بگو، ای نادره مهمان ما