الفبای «پیشگامی» در رویکرد «جنبش پیشگامان مستضعفین ایران» - قسمت هفتم
ه - دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای اجتماعی سیاسی و اقتصادی در رویکرد شریعتی از طریق احزاب و نخبگان سیاسی و از بالا حاصل نمیشود بلکه برعکس تنها از طریق «جنبش روشنگری و تولید اندیشه و فرهنگ و تحول اجتماعی از پائین تکوین پیدا میکند» بنابراین در این رابطه است که میتوان نتیجهگیری کرد که در رویکرد شریعتی «تحول اجتماعی ابتدا به صورت آگاهی و خودآگاهی در اشکال مختلف طبقاتی و سیاسی و اجتماعی مادیت پیدا میکند» و بعداً این «آگاهی و خودآگاهی در عرصه افقی و عمودی بدل به گفتمان و فرهنگ و تئوری و برنامه میشود» و در ادامه آن است که آنچنانکه میشل فوکو میگوید: «آن تحول فرهنگی بدل به تحول اجتماعی میگردد» و حرکت از پائین به بالا آن تحول اجتماعی، بسترساز تحول سیاسی و تحول اقتصادی نیز میگردد. باز هم تاکید و تکرار میکنیم و هرگز از این تکرار خود خسته نمیشویم که «سوسیالیسم شریعتی بر پایه دموکراسی اجتماعی استوار است و دموکراسی اجتماعی در رویکرد شریعتی، صورت سه مؤلفهای اجتماعی کردن قدرت سیاسی و قدرت اجتماعی و قدرت اقتصادی دارد» و از اینجاست که میتوانیم داوری کنیم که دموکراسی سه مؤلفهای شریعتی (علاوه بر اینکه دموکراسی لیبرالیستی نمیباشد) دموکراسی سوسیالیستی است (نه سوسیال دموکراسی انترناسیونال دوم برنشتاینی و کائوتسکی) و باز از اینجا است که میتوانیم داوری کنیم که سوسیالیسم شریعتی (برعکس سوسیالیسم کارل مارکس که از جنبش طبقه کارگر شروع میکند)، از «جنبش اجتماعی و جامعه مدنی جنبشی خودبنیاد مستقل تکوین افتاده از پائین هم در جبهه بزرگ برابریطلبانه طبقه کار و زحمت و هم در جبهه بزرگ آزادیخواهانه طبقه متوسط شهری یا اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران در دو جبهه بزرگ کار و زحمت و طبقه متوسط شهری شروع میشود» و با ز از اینجاست که میتوانیم داوری کنیم که «جنبش دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای شریعتی اگر چه یک جنبش کارگری صرف نمیباشد، ولی صد در صد یک جنبش سوسیالیستی و یک جنبش دموکراسیخواهانه نیز هست.»
حضور جنبش کارگران، جنبش زنان، جنبش دانشجویان، جنبش معلمان، جنبش بازنشستگان و حتی جنبش مزدبگیران و حاشیهنشینان در پروسس تکوین جامعه مدنی جنبشی خودبنیاد و خودسازمانده و خودرهبر، «دلالت بر همین رویکرد جنبش سوسیالیستی و جنبش دموکراسی میکند» و همچنین از اینجا است که در چارچوب مدل دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای مورد اعتقاد ما:
«پیشگام انسانی است که آزادی فرد را در گرو آزادی اجتماعی میداند» و «حقوق انسان را مبنای حقوق برابر شهروندی برای همه افراد جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران به صورت علی السویه تعریف مینماید.»
همچنین پیشگام انسانی است که برای «اعتلای حقوق انسان فارغ از نژاد و دین و مذهب و قوم و غیره تلاش میکند.»
پیشگام انسانی است که پایههای سیاسی دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای شامل «حقوق بشر، سکولاریسم حکومتی، (نه سکولاریسم سیاسی و اجتماعی) و پلورالیسم مذهبی، حزبی، فرهنگی و حق شهروندی علی السویه برای همه افراد جامعه رنگین کمان ایران تعریف مینماید.»
پیشگام انسانی است که «مسئولیت اصلی خودش، آگاهیبخشی و خودآگاهیسازی طبقاتی و سیاسی و انسانی در جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران تعریف میکند.»
پیشگام انسانی است که در جامعه امروز ایران «تحول فرهنگی را از مسیر رشد فرهنگ اجتماعی، آن هم از پائین تعریف مینماید، نه توسط جابجائی قدرت از بالا.»
پیشگام انسانی است که برای او در جامعه امروز ایران «مسلح کردن جامعه ایران به یک فکر نو بسیار مهمتر و سختتر است از کسب قدرت سیاسی از بالا توسط جریانهای سیاسی خارج از جنبشهای خودبنیاد جامعه مدنی جنبشی میباشد.»
پیشگام انسانی است که (برعکس آنچه که هگل میگوید: «انسانها تمایل به خود فریبی دارند») «دارای یک خصیصه بارز میباشد و آن اینکه پیوسته به نقد خود میپردازد.»
پیشگام انسانی است که خودش را در چارچوب «کونوا مع الناس و لاتکونوا مع الناس - با مردم باشید ولی در مردم نشوید»، تعریف میکند. لذا بدین ترتیب است که پیشگام هرگز گرفتار ورطه هولناک پوپولیسم راست و چپ نمیشود.
پیشگام انسانی است که با «رویکرد اردوگاهی تاریخ و جامعه و پراکسیس سیاسی اجتماعی امروز جامعه ایران را تحلیل و تبیین مینماید نه با رویکرد طبقاتی صرف و یا رویکرد سیاسی صرف» و در این چارچوب است که «پیشگام امروز سه جنبش بزرگ مدنی و سیاسی و طبقاتی امروز جامعه ایران را در کادر رویکرد اردوگاهی خودش در پیوند عمودی و افقی با هم قرار میدهد.»
پیشگام انسانی است که در جامعه امروز ایران «خود را نیازمند به بازتحلیل مستمر جامعه ایران میداند.»
پیشگام انسانی است که مانند ماهی سیاه کوچولو صمد بهرنگی تمام تلاشش بر این امر قرار دارد تا به «اعماق جامعه ایران دست پیدا کند» و در آنجا به پیوند با اعماق جامعه ایران دست پیدا کند. چراکه پیشگام بر این باور است که تنها با «پیوند به اعماق جامعه ایران است که میتواند به تحول فرهنگی و تحول اجتماعی در جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران دست پیدا کند.»
پیشگام انسانی است که پیوسته تلاش میکند تا در عرصه «استراتژی آگاهیبخشی ترویجی و آگاهیبخشی تبلیغی و آگاهیبخشی تهییجی پیوسته پژواک صدای بیصداها باشد.»
پیشگام انسانی است که «شرط تکامل آزادانه همگان در جامعه بزرگ ایران در گرو تکامل آزادانه فردی خودش تعریف مینماید.»
پیشگام انسانی است که «هیچ اتوریتهای غیر از عقل و خودآگاهی خودش بر خویش حاکم نمیداند.»
پیشگام انسانی است که در جامعه امروز ایران «جوهر جنبشهای مدنی و سیاسی و طبقاتی (جامعه مدنی جنبشی خودبنیاد) مبارزه ضد سرمایهداری حاکم میداند.»
پیشگام انسانی است که در جامعه امروز ایران «جنبش دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای سیاسی و اقتصادی و معرفتی را جنبش برای برابری همه انسانها تعریف مینماید.»
پیشگام انسانی است که در جامعه امروز ایران بر این باور است که این «پیشگام نیست که جنبشهای خودبنیاد و مستقل خودسازمانده و خودرهبر و تکوین یافته از پائین را به وجود میآورد، بلکه برعکس این جنبشهای خودبنیاد و مستقل دینامیک جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران هستند که پیشگامان جامعه ایران را به وجود میآورند.»
پیشگام انسانی است که در جامعه امروز ایران «خودش را تنها راوی حقیقت مطلق نمیداند.»
پیشگام انسانی است که در جامعه امروز ایران بر این باور است که «دین در حوزه عمومی میتواند نقش مثبت داشته باشد.»
پیشگام انسانی است که در جامعه امروز ایران «دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای را جنبش برای رهائی انسانها میداند، نه جنبش برای رهائی صرف یک طبقه.»
پیشگام انسانی است که در جامعه امروز ایران با «رویکرد اردوگاهی که دارد، مبارزه جنبشهای اجتماعی فقط محدود به مبارزه طبقاتی و محدود به طبقه کارگر نمیکند.»
پیشگام انسانی است که در جامعه امروز ایران بر این باور میباشد که «جنبش پیشگامان مستضعفین ایران (و نشر مستضعفین به عنوان ارگان عقیدتی سیاسی این جنبش)، پیش از آنکه و بیش از آنکه یک جریان باشد، یک گفتمان است که با دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای تعریف میگردد و با تودهای شدن این گفتمان، میتواند به گفتمان مسلط تبدیل بشود.»
پیشگام انسانی است که «منابع قدرت آلترناتیوی سیاسی و اجتماعی امروز جامعه ایران را در اعماق جنبشهای خودبنیاد و خودسازمانده و خودرهبر تکوین یافته از پائین جامعه ایران تعریف میکند، نه توسط منابع قدرت خارجی جهان سرمایهداری و جناح هار امپریالیسم آمریکا و ارتجاع منطقه و رژیم صهیونیستی و نژادپرست و اشغالگر و متجاوز و تروریست دولتی اسرائیل.»
پیشگام انسانی است که دارای «رویکرد برنامهمحور میباشد، نه رویکرد شخصمحور.»
پیشگام انسانی است که از «طریق کسب قدرت سیاسی و یا مشارکت در قدرت سیاسی حاکم نمیخواهد در جامعه ایران تحول سیاسی و یا تحول اجتماعی و اقتصادی و معرفتی ایجاد نماید.»
ادامه دارد