سلسله مقالاتی در باب مبانی تئوریک استراتژی – قسمت بیست و هفت

محورهای «استراتژی جنبش پیشگامان مستضعفین ایران»

 

پر پیداست که گرچه تمامی رویکردهای مختلف استراتژی پیشاهنگی گرفتار بحران تئوریک و سیاسی و استراتژی و تشکیلاتی می‌باشند، با همه این احوال جنبش پیشگامان مستضعفین ایران باید عنایت داشته باشد که «امکان رشد و سلطه این گفتمان در آینده، بیش از گفتمان به اصطلاح اصلاح‌طلبانه می‌باشد» و دلیل این امر همان است که این گفتمان در مؤلفه‌های مختلف آن برعکس رویکرد اصلاح‌طلبانه به صورت آلترناتیو رژیم مطلقه فقاهتی در 40 سال گذشته مادیت داشته است. طبیعی است که همین موضع آلترناتیوی این گفتمان (آنچنانکه در مرحله پسا انقلاب 57 هم شاهد بودیم) شرایط برای بازتولید سلطه این گفتمان بر اذهان جامعه ایران فراهم می‌گردد. بر این مطلب بیافزائیم که از آنجائیکه این گفتمان نه توسط خود جریان‌های تابع و مؤمن به آن و نه توسط جریان‌های دیگر آسیب‌شناسی جدی نشده است و هنوز گرفتار بحران‌های همه جانبه تئوریک و سیاسی و استراتژی و تشکیلاتی می‌باشند، بدون تردید با سلطه دوباره این گفتمان بر اذهان جامعه ایران (مانند سال‌های 58 و 59 و 60) شرایط برای انحراف جنبش‌های پیشرو اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران فراهم می‌گردد.

ج – سومین گفتمان در عرصه رقابت فشرده گفتمان‌ها در جامعه امروز ایران، «گفتمان خود جنبش‌های پیشرو اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران در دو جبهه آزادی‌خواهانه و برابری‌طلبانه می‌باشد»؛ که این گفتمان به صورت خودجوش و دینامیک در اشکال مختلف جنبش مطالباتی و جنبش اعتصابی و حتی جنبش حاشیه‌نشینان کلان‌شهرهای ایران و جنبش خیابانی یا آکسیونی و خیزش‌ها در حال اعتلا می‌باشند.

مشخصه اصلی این گفتمان جنبش‌های پیشرو عبارتند از:

اولاً خودجوش بودن آنها می‌باشد.

ثانیاً فقدان سازماندهی و تشکیلات مستقل فراگیر و سراسری در جامعه امروز ایران.

ثالثاً رهبری درون‌جوش و خودمدیریتی این جنبش‌ها.

رابعاً جنبش مطالبات صنفی و حداقلی و کارگاهی آنها که باعث اتمیزه شدن آنها گردیده است.

خامسا در عرصه حرکت اعتراضی به شدت و بی در پیکر رادیکالیزه می‌شوند؛ که البته همه اینها باعث گردیده است که «گفتمان جنبشی» در رقابت فشرده با گفتمان‌های فعلی جامعه ایران نتواند به عنوان گفتمان مسلط خودش را در جامعه ایران تثبیت نماید. البته از آنجائیکه این گفتمان همان عرصه و بستر گفتمان جنبشی می‌باشد که جنبش پیشگامان مستضعفین ایران به دنبال اعتلای آن می‌باشد، این امر باعث می‌گردد تا جنبش پیشگامان مستضعفین ایران بیش از همه به آسیب‌شناسی و ترویج و تبلیغ آن اهتمام بورزد.

قابل ذکر است که منهای این «گفتمان‌های محوری»، گفتمان‌های حاشیه‌ای هم در رقابت فشرده گفتمان‌های امروز جامعه ایران وجود دارد که می‌توانیم از جمله آنها به «گفتمان رژیم چنج» اشاره کنیم که در جامعه امروز ایران با تکیه بر این تحلیل که:

اولاً رژیم مطلقه فقاهتی در این شرایط به علت ضعف اپوزیسیون اعم از راست و چپ آن، توسط نیروهای داخلی قابل تغییر نمی‌باشد.

ثانیاً جهت تغییر این رژیم از آنجائیکه «توازن قوا در عرصه میدانی» به سود حاکمیت مطلقه فقاهتی می‌باشد، بنابراین تنها راه تغییر از طریق تکیه بر قدرت‌های خارجی که در رأس آنها امپریالیسم آمریکا و جناح هار این امپریالیسم یعنی ترامپیسم ممکن می‌باشد. بدین ترتیب است که در چارچوب این گفتمان هم «رویکرد راست» یعنی سلطنت‌طلبان و هم رویکرد آنتاگونیستی از مجاهدین خلق تا جریان‌های تجزیه‌طلب قومیتی در کردستان و خوزستان و بلوچستان امروز بر طبل گفتمان رژیم چنج می‌کوبند. باری در این رابطه است که در یک نگاه کلی می‌توانیم در عرصه رقابت فشرده گفتمان‌ها، تمامی این گفتمان‌ها را در چارچوب چهار بدیل:

1 - بدیل رفرمیستی.

2 - بدیل دموکراتیک.

3 - بدیل انقلابی‌گری.

4 – بدیل رژیم چنج و رژیم رام خلاصه نمائیم؛ که مطابق این دسته‌بندی، بدیل رفرمیستی شامل جریان‌های می‌شوند که هنوز هم بر اصلاح‌پذیر بودن رژیم مطلقه فقاهتی پای می‌فشارند؛ و بدیل دموکراتیک شامل آن دسته از جریان‌هائی می‌شوند که:

اولاً معتقد به حرکت از پائین می‌باشند.

ثانیاً معتقد به استراتژی جامعه مدنی جنبشی تکوین یافته از پائین هستند.

ثالثاً به جنبش‌های دموکراتیک خودجوش و خودمدیریتی و خودسازمانده و خودرهبر اعتقاد دارند.

رابعاً بر «استراتژی تحول‌گرایانه از پائین» به جای «استراتژی به اصطلاح اصلاح‌طلبانه از بالا» یا «استراتژی رژیم چنج و رژیم رام» پای می‌فشارند.

در خصوص «بدیل انقلابی‌گری» که شامل آن دسته از گفتمان‌هائی می‌شوند که توسط رویکرد پیشاهنگی خود در سه مؤلفه مختلف آن معتقدند:

اولاً هر گونه تحول و تغییر در جامعه ایران در گرو کسب قدرت سیاسی توسط آنها می‌باشد.

ثانیاً هر گونه تغییر و تحول در جامعه ایران از بالا به پائین، باید توسط پیشاهنگان حزبی، یا پیشاهنگان چریکی، یا پیشاهنگان ارتش خلقی انجام بگیرد.

ثالثاً هر گونه تغییر و تحول در جامعه ایران در گرو حاکمیت سیاسی خود جریان‌های سه مؤلفه‌ای پیشاهنگ می‌باشند.

رابعاً در عرصه سازمان‌گری همه این جریان‌ها در چارچوب «سازماندهی هرمی» معتقد به «تقدم حزب بر جنبش هستند» و در این عرصه تمامی تلاش می‌کنند تا «جنبش‌های مختلف موجود جامعه ایران را به دنباله‌روی از خود بکشانند» و هر گونه پتانسیل خودسازماندهی و خودرهبری و خودمدیریتی از این جنبش‌ها سلب نمایند.

خامسا دارای «رویکرد انطباقی و وارداتی می‌باشند.»

در خصوص بدیل گفتمان رژیم چنج باید بگوئیم که:

اولاً از تجاوز نظامی و تحریم‌های اقتصادی قدرت‌های امپریالیستی تحت هژمونی جناح هار امپریالیسم آمریکا به کشور ایران جهت تغییر رژیم حاکم حمایت می‌نمایند.

ثانیاً طرفداران این گفتمان از مجاهدین خلق تا سلطنت‌طلبان تا جریان‌های تجزیه‌طلب هر کدام به صورت منفرد خود را تنها آلترناتیو رژیم مطلقه فقاهتی می‌دانند؛ و از آنجائیکه معتقدند در عرصه نظامی توازن قوا به سود رژیم مطلقه فقاهتی حاکم می‌باشد، بنابراین جهت تغییر رژیم بر دخالت نظامی و اقتصادی و سیاسی قدرت‌های خارجی تکیه می‌کنند.

6 - مشکل اصلی امروز جنبش پیشگامان مستضعفین ایران «خلاء گفتمان توده‌ای است» لذا در این رابطه است که «گفتمان‌سازی به جای آلترناتیوسازی» جزء وظایف فوری جنبش پیشگامان مستضعفین ایران می‌باشد، چراکه تا زمانیکه جنبش پیشگامان مستضعفین ایران نتوانند این خلاء گفتمان توده‌ای خود را پر نمایند، بدون تردید ورطه «سکتاریست» در انتظار جنبش پیشگامان مستضعفین ایران می‌باشد. برای دستیابی جنبش پیشگامان مستضعفین ایران به گفتمان توده‌ای، باید این مهم را در سه فرایند به انجام برسانیم:

فرایند اول اینکه از آنجائیکه در رویکرد جنبش پیشگامان مستضعفین ایران دستیابی پیشگامان به گفتمان «تنها از طریق کشف این گفتمان از دل پراتیک اجتماعی موجود جنبش‌های پیشرو اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران می‌باشد» (نه توسط بحث‌های مجرد انتزاعی و پلمیک نخبگان)، لذا به همین دلیل در فرایند اول پیشگامان باید به شناخت و فهم دیالکتیک پراتیک اجتماعی جنبش پیشرو اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران در دو جبهه آزادی‌خواهانه و برابری‌طلبانه دست پیدا نمایند. طبیعی است که «فهم و شناخت دیالکتیکی این پراتیک اجتماعی در گرو پیوند افقی جنبش پیشگامان مستضعفین ایران یا جنبش‌های پیشرو اردوگاه بزرگ مستضعفین می‌باشد.»

یادمان باشد که در عرصه «پیوند افقی با جنبش‌های پیشرو اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران»، پیشگامان باید در چارچوب همان خودویژگی‌های جنبش‌های پیشرو، یعنی «خودسازماندهی و خودرهبری و خودمدیریتی تکیه نمایند». لذا هر گونه «سازماندهی هرمی» آنچنانکه تمامی جریان‌های «حزب‌محور» در سه مؤلفه آن در 76 سال گذشته انجام داده‌اند به عنوان سم قاتل برای جنبش پیشگامان مستضعفین ایران می‌باشد.

فرایند دوم حرکت جنبش پیشگامان مستضعفین ایران، در این عرصه پس از کشف گفتمان، «تدوین تئوریک گفتمان کشف شده می‌باشد» و از بعد از تدوین تئوریک گفتمان است.

فرایند سوم حرکت جنبش پیشگامان مستضعفین ایران، یعنی «فرایند توده‌ای کردن گفتمان فرا می‌رسد.» بدون تردید در فرایند سوم حرکت جنبش پیشگامان مستضعفین ایران جهت توده‌ای کردن گفتمان کشف کرده از پراتیک اجتماعی و مدون شده تئوریک، تنها در عرصه حضور افقی خود و پیوند با جنبش‌های پیشرو اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران می‌تواند به این مهم دست پیدا کنند.

پیوند تکیه بر دو فضای مجازی و میدانی جهت هدایت‌گری جنبش‌های خودجوش و خودسازمانده و خودمدیریتی و خودرهبر «نقشه راهی» است که جنبش پیشگامان مستضعفین ایران باید در عرصه فرایند سوم حرکت خود (که همان توده‌ای کردن گفتمان می‌باشد) بر آن تکیه نماید. بهترین مثال عینی برای تشریح این نقشه راه جنبش پیشگامان مستضعفین ایران جهت توده‌ای کردن گفتمان خود، مثال جنبش اعتراضی و اعتصابی کامیونداران در سه فرایند است، فراموش نکنیم که آنچنانکه قبلاً هم مطرح کردیم، جنبش مطالباتی - اعتراضی – اعتصابی 350 هزار کامیوندار ایران که در سه مرحله در سال جاری به انجام رسید و مرحله سوم آن که طولانی‌ترین مرحله بود، از 31 شهریور ماه تا 21 مهرماه سال جاری ادامه داشت، از موفق‌ترین جنبش‌های مطالباتی – معیشتی - اعتراضی و اعتصابی در 40 سال گذشته عمر رژیم مطلقه فقاهتی بوده است، چرا که این جنبش یک جنبش خودجوش و دینامیک و خودمدیریتی و خودرهبر و خودسازمانده بود که از همان آغاز ظهور خود در چارچوب 17 خواسته مطالباتی – معیشتی حرکت خود را به صورت اعتراضی و اعتصابی از سر گرفتند.

خواسته‌های این جنبش از مقابله و اعتراض با گرانی لاستیک و وسایل یدکی و درخواست توزیع لاستیک و وسایل یدکی به قیمت دولتی گرفته تا مبارزه با پائین بودن نرخ کرایه‌ها و درخواست بالا بردن کرایه حمل به صورت «تُن – کیلومتر» و تا مشکلات بیمه و مقابله با حضور دلال‌ها و واسطه‌ها و غیره بوده است. آنچنانکه در یک نگاه کلی می‌توان گفت که مطالبات آنها ماهیت معیشتی و از جوهر معیشتی - طبقاتی و پراتیک اجتماعی روزمره کامیونداران برخوردار می‌باشد. لذا به همین دلیل بود که در اندک مدتی این جنبش با اینکه فاقد اتحادیه و سندیکا و سازماندهی مستقل بودند، به صورت فراگیر و سراسری توانستند جنبش اعتراضی و اعتصابی و مطالباتی خودشان را در مسیر فراگیر و سراسری و رو به اعتلا به پیش ببرند. آنچنانکه طبق اعلامیه که خود آنها در 21 مهر ماه دادند و در آن پایان اعتصاب 21 روزه مرحله سوم خودشان را اعلام کردند، توانستن به سه خواسته از 17 خواسته خودشان دست پیدا کنند؛ و البته در آن اعلامیه از پیگیری خواسته‌های دیگرشان هم در آینده خبر دادند.

جنبش اعتراضی و اعتصابی و مطالباتی کامیونداران غیر از اینکه در 118 شهر بزرگ کشور توانستند گسترش پیدا بکنند و غیر از اینکه ضرب آهنگ شدیدی در عرصه اعتلای جنبش مطالباتی جامعه بزرگ ایران به وجود آوردند، هزینه لازم آن را هم پرداخت کردند، آنچنانکه علاوه بر دستگیری 254 نفر از آنها، حتی از طرف قوه قضائیه و دادستانی رژیم مطلقه فقاهتی در چارچوب راه زن یا قطاع الطریق، تهدید به مرگ هم شدند؛ اما آنچه به عنوان بزرگ‌ترین دستاورد این جنبش مطالباتی – معیشتی – اعتراضی – اعتصابی باقی ماند، خودویژگی جنبش کامیونداران یعنی دینامیک و خودجوش بودن آنها بود؛ که به صورت درون‌جوش توسط پیوند دو فضای مجازی و میدانی تکوین پیدا کرد و در ادامه به مرحله خود مدیریتی این جنبش رسید.

لذا به همین دلیل است که مدل حرکت جنبش کامیونداران می‌تواند به عنوان یک الگوی خودجوش و دینامیک و خودرهبر و خودمدیریتی برای جنبش پیشگامان مستضعفین ایران جهت توده‌ای کردن گفتمان خود در عرصه گروه‌های مختلف اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران مطرح باشد.

 ادامه دارد