بعثتشناسی پیامبر اسلام – قسمت هشتاد و دو
رابطه «دین و توحید» با مثلث «دنیا، آخرت و قدرت» در رویکرد پیامبر اسلام در قرآن و امام علی در نهجالبلاغه
باری، عنایت داشته باشیم که پیامبر اسلام پرورش یافته اگزیستانسی و وجودی «دیالکتیک پروسه تکوین قرآن در بستر پراکسیس جامعهسازانه انسانی – اجتماعی و سیاسی در طول 23 سال فرایند مکی و مدنی بوده است» زیرا آنچنانکه قبلاً بارها تکرار کردهایم «تفاوت وحی نبوی پیامبر اسلام با وحی نبوی دیگر پیامبران ابراهیمی در این بوده است که پیامبران ابراهیمی قبل از پیامبر اسلام وحی خود را خارج از پراکسیس اجتماعی – سیاسی و تنها توسط پراکسیس باطنی دریافت میکردند، اما (برعکس همه آنها پیامبر اسلام) تنها پیامبری بوده است که وحی نبوی خودش را (پس از انجام پراکسیس باطنی 15 ساله در فاز حرائی) در بستر پراکسیس جامعهسازانه و انسانسازانه و تاریخسازانه اجتماعی سیاسیاش صاحب شده است» بنابراین، در همین رابطه است که باید داوری کنیم که «آیه و آیه قرآن محصول دیالکتیک پراکسیس جامعهسازانه اجتماعی – سیاسی پیامبر اسلام و پراکسیس وحی نبویاش بوده است.»
در همین رابطه است که باید بگوئیم از آنجائیکه «بین پیامبر و نزول وحی نبوی بر او (آنچنانکه ابن خلدون در مقدمه کتاب گرانسنگ «مقدمه تاریخ» خودش مطرح میکند) رابطه دو طرفه تکوینی وجود داشته است» و همین امر باعث میشده است تا «به موازات رشد اگزیستانسی و وجودی پیامبر اسلام در بستر پراکسیس اجتماعی – سیاسی، وحی نبوی یا آیات قرآن هم به لحاظ طول آیات رشد بکند». در نتیجه همین «پیوند دیالکتیکی بین پروسس تکوین قرآن با پراکسیس اگزیستانسی و وجودی پیامبر اسلام (در بستر پراکسیس جامعهسازانه سیاسی – اجتماعی) ضرورت پیدا میکند که به موازات طرح توحید در ابعاد مختلف آن (آنچنانکه فوقا با طرح احادیث نبوی پیامبر اسلام مطرح کردیم در ادامه آن) در اینجا به طرح ابعاد همان جهانبینی توحیدی در قرآن بپردازیم»؛ به بیان دیگر، در این رابطه ضرورت دارد که همان محورهای فوق منظومه معرفتی رویکرد توحیدی پیامبر اسلام در ابعاد چهارگانه آن (آنچنانکه معلم کبیرمان شریعتی فوقا تبیین کرد) این بار از زبان وحی نبوی او یا قرآن مطرح کنیم، بنابر این رویکرد توحیدی قرآن در جوامع بشری از قرن هفتم میلادی الی الان، میتوان به این صورت فرموله کرد:
الف - توحید جهانبینی بر پایه وحدت دنیا و آخرت:
«...یوْمَ ینْظُرُ الْمَرْءُ مَا قَدَّمَتْ یدَاهُ... - روزی که انسان آنچه را به دو دست خویش پیش فرستاده است میبیند» (سوره نبأء – آیه 40).
«یوْمَ یتَذَکرُ الْإِنْسَانُ مَا سَعَی - روزی که انسان آنچه را که در دنیا در پی آن کوشیده است به یاد میآورد» (سوره نازعات - آیه 35).
«فَمَنْ یعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیرًا یرَهُ - وَمَنْ یعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یرَهُ - روزی که هر کس به سنگینی ذرهای خیر که در دنیا کرده است میبینید و هر کس به سنگینی ذرهای بدی که در دنیا کرده است میبیند» (سوره زلزال - آیه 8 – 7).
«وَأَنْ لَیسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَی - وَأَنَّ سَعْیهُ سَوْفَ یرَی - برای انسان در قیامت جز حاصل تلاش او نیست و لذا در آخرت بزودی نتیجه کوشش او دیده خواهد شد» (سوره نجم - آیات 39 و 40).
«وَمَنْ کانَ فِی هَذِهِ أَعْمَی فَهُوَ فِی الْآخِرَةِ أَعْمَی وَأَضَلُّ سَبِیلًا - کسی که در دنیا کور است در آخرت هم کور است و گمراهتر در راه است» (سوره الاسراء - آیه 72).
«وَمِنْهُمْ مَنْ یقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ - پروردگارا در زندگی این جهان و زندگی آن جهان به ما خوبی بده» (سوره بقره - آیه 201)
ب – توحید انسانی با وحدت هر انسان با تمام انسانیت در بستر عدالت معنی پیدا میکند.
«...مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَیرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الْأَرْضِ فَکأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا وَمَنْ أَحْیاهَا فَکأَنَّمَا أَحْیا النَّاسَ جَمِیعًا... – هر کس یک انسان را به ظلم و ستم بکشد گویی همه مردم کره زمین کشته است و هر کس که یک انسان را حیات جدیدی ببخشد گوئی همه انسانهای کره زمین را احیا کرده است» (سوره مائده - آیه 32).
ج - توحید رابطه بیواسطه بین خدا و بنده همراه با حذف واسطه روحانیت تعریف میشود.
«وَإِذَا سَأَلَک عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیسْتَجِیبُوا لِی وَلْیؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یرْشُدُونَ - و چون بندگان من از تو سراغ مرا میگیرند، بدانند که من نزدیکم و دعوت دعاکنندگان را اجابت میکنم البته در صورتی که مرا بخوانند پس باید که آنان نیز دعوت مرا اجابت نموده و باید به من ایمان آورند تا شاید رشد پیدا کنند» (سوره بقره - آیه 186).
«...وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ - و ما از شاهرگ گردن او به او نزدیکتریم» (سوره ق - آیه 16).
د - توحید پراکسیس سیاسی – اجتماعی – انسانی پیامبر اسلام بر پایه رفتار غیر اقتدارگرا و غیر خشونتآمیز او تعریف میشود.
«وَمَا کانَ لِنَبِی أَنْ یغُلَّ... - هیچ پیامری حق ندارد مردم را به زنجیر بکشد» (سوره آل عمران – آیه 161).
«وَنَزَعْنَا مَا فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ... - و ما آن زنجیرهایی که درون آنها را به زنجیر کشیده بود، باز کردیم» (سوره حجر - آیه 47).
«...وَیضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِی کانَتْ عَلَیهِمْ... - و پیامبران زنجیرهایی را که مردم بر دست و پای و افکار خود داشتند بر میدارد و آنها را آزاد میکند» (سوره اعراف - آیه 157).
ه – توحید عمومی همه انسانها بر پایه فلسفه مشترک خلقت انسان.
«یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبایل لتعارفوا آن اکرمکم عند الله اتقیکم - ای مردم، ما شما را از مرد و زنی آفریدیم و شما را ملت ملت و قبیله قبیله گردانیدیم تا با یکدیگر شناسایی متقابل حاصل کنید. در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست» (سوره حجرات - آیه 13)
و - توحید در جنسیت انسان (وحدت زن و مرد) بر پایه فلسفه خلقت انسان:
«یا أَیهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکمُ الَّذِی خَلَقَکمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا کثِیرًا وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلَیکمْ رَقِیبًا - ای مردم، از پروردگارتان که شما را از نفس واحدی آفرید و جفتش را نیز از او آفرید و از آن دو، مردان و زنان بسیاری پراکنده کرد، تقوا بورزید و از خدایی که به نام او از همدیگر درخواست میکنید، پروا نمایید و دوری از خویشاوندان مبرید» (سوره نساء - آیه 1).
ز - توحید مذهبی و عقیدتی «بر پایه پلورالیسم دینی و آزادی در انتخاب مذهب.»
«لَا إِکرَاهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَینَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی... - زور و جبری در انتخاب دین نیست، راه از بیراهه باز شناخته شده است» (سوره بقره - آیه 256).
«مَا عَلَی الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ وَاللَّهُ یعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا تَکتُمُونَ - وظیفه پیامبر جز ابلاغ پیام چیزی دیگر نیست و خداوند آنچه را آشکار و آنچه را پوشیده میدارید آگاه است» (سوره مائده - آیه 99).
«إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَادُوا وَالنَّصَارَی وَالصَّابِئِینَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلَا هُمْ یحْزَنُونَ - آنان که ایمان آوردند و آنان که یهودیاند و مسیحیان و صابئین که به خدا و آخرت ایمان داشتند و کار نیک کردند، در پیشگاه پروردگارشان پاداش دارند و بر آنان بیمی نیست و اندوهگین نباشند» (سوره بقره - آیه 62).
«وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْکتَابِ إِلَّا بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ... - و با اهل الکتاب جز به نیکوترین روش مجادله نکنید» (سوره عنکبوت - آیه 46).
«ادْعُ إِلَی سَبِیلِ رَبِّک بِالْحِکمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ... - ای پیامبر، با حکمت و اندرز نیکو مردم را به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان با شیوهای که نیکوتر است مجادله نمای» (سوره نحل - آیه 125).
«إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ إِنَّا لَا نُضِیعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلًا - أُولَئِک لَهُمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ... - کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته کردهاند، بدانند که ما پاداش کسی را که نیکوکاری کرده است تباه نمیکنیم آنانند که بهشتهای جاویدان خداوندی را به خود اختصاص میدهند» (سوره کهف - آیات 30 و 31).
«وَاصْبِرْ عَلَی مَا یقُولُونَ وَاهْجُرْهُمْ هَجْرًا جَمِیلًا - ای پیامبر، بر آنچه که مخالفان دعوتت میگویند بردبار باش و در صورت فاصلهگیری از آنها به نیکوئی کنارهگیری کن» (سوره مزمل - آیه 10)
«لِکلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَکا هُمْ نَاسِکوهُ... - برای حیات و حرکت هر جامعهای راهی مختص به خود نهادهایم که آن جامعه بر آن راه حیات و حرکت میکنند» (سوره حج - آیه 67).
ادامه دارد