مبانی نظری پروژه «گفتمان‌سازی» جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در جامعه امروز ایران (سرمقاله)

                                                                                                                                     

اگر در چارچوب «تحلیل مشخص از شرایط مشخص» امروز جامعه ایران به این باور برسیم که وظیفه استراتژیک جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در این شرایط خودویژه و فرابحرانی و تندپیچ اجتماعی و تاریخی جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران، تدوین و تبیین پروژه گفتمان‌سازی به صورت مشخص و کنکریت در چارچوب «گفتمان دموکراتیک و دموکراسی‌خواهانه سه مؤلفه‌ای» (اجتماعی کردن قدرت سیاسی و اجتماعی کردن قدرت اقتصادی و اجتماعی کردن قدرت معرفتی) و «گفتمان استثمارستیز ضد سرمایه‌داری رانتی و نفتی و غارت‌گر و وابسته حاکم» و «گفتمان استبدادستیز ضد حاکمیت توتالیتری رژیم مطلقه فقاهتی» و «گفتمان استحمارستیز ضد اسلام فقاهتی و اسلام روایتی و اسلام ولایتی و اسلام دگماتیست حوزه‌های فقاهتی» و «گفتمان استعمارستیز ضد تجاوز نظامی و پروژه سرنگون‌طلبانه و تجزیه‌طلبانه مثلث شوم ترامپ – نتانیاهو – بن سلمان» می‌باشد.

بدون تردید سؤال کلیدی که در این رابطه قابل طرح است اینکه مبانی نظری این پروژه گفتمان‌سازی مشخص و کنکریت جنبش پیشگامان مستضعفین ایران کدام هستند؟ بنابراین به علت حساسیت شرایط اجتماعی و تاریخی امروز جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران تلاش می‌کنیم تا در سرمقاله این شماره از نشر مستضعفین (ارگان عقیدتی – سیاسی جنبش پیشگامان مستضعفین ایران) تنها به پاسخ این سؤال کلیدی بسنده کنیم. در یک نگاه کلی آنچنانکه در نوشته‌ها و مقالات گذشته نشر مستضعفین (ارگان عقیدتی و سیاسی جنبش پیشگامان مستضعفین ایران) مطرح کرده‌ایم، خطوط کلی «استراتژی عام» جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در راستای دستیابی به «دموکراسی – سوسیالیستی» در جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران، در 40 سال گذشته در دو فرایند آرمان مستضعفین و نشر مستضعفین عبارتند از:

1 - استراتژی عام جنبش پیشگامان مستضعفین ایران «یک استراتژی جنبشی می‌باشد» که در طول 40 سال گذشته حرکت خود، از آغاز الی الان (چه در فرایند آرمان مستضعفین و چه در فرایند ده ساله نشر مستضعفین این حرکت) در چارچوب این استراتژی جنبشی حرکت کرده‌ایم؛ و لذا بدین ترتیب بوده است که ما علاوه بر اینکه پیوسته رویکرد تحزب‌گرایانه خودمان را در عرصه همین رویکرد جنبشی تبیین و تفسیر کرده‌ایم، تنها معتقد به جنبش‌های دینامیک و خودجوش و خودسازمانده و خودرهبر و تکوین یافته از پائین و مستقل از حاکمیت و جناح‌های درونی قدرت و مستقل از جناح‌های راست و چپ جامعه سیاسی داخل و خارج از کشور می‌باشیم که در دو مؤلفه افقی جنبش‌های آزادی‌خواهانه و عمودی برابری‌طلبانه قابل تعریف می‌باشند.

2 - در عرصه استراتژی عام جنبش پیشگامان مستضعفین ایران (در 40 سال گذشته فرایند آرمان مستضعفین و نشر مستضعفین) پیوسته بر این باور و اعتقاد بوده‌ایم و هستیم که سرمایه‌داری رانتی و نفتی و غارت‌گر و وابسته حاکم بر جامعه ایران به عنوان آبشخور اصلی تبعیضات طبقاتی و اجتماعی و کالائی کردن نیروی کار کارگران و کالائی کردن آموزش و بهداشت و مسکن و محیط زیست و غیره می‌باشد؛ بنابراین مبارزه همه جانبه «سلبی» و «ایجابی» آلترناتیوی با مناسبات سرمایه‌داری حاکم از آغاز الی الان جزء وظایف کلیدی جنبش پیشگامان مستضعفین ایران بوده است.

3 - جنبش پیشگامان مستضعفین ایران (در 40 سال گذشته در دو فرایند آرمان مستضعفین و نشر مستضعفین) در چارچوب استراتژی عام خود «به جای طبقه‌محوری و گروه‌محوری، جامعه‌محوری اعتقاد داشته است» و پیوسته بر این باور بوده‌ایم که تنها توسط تکیه بر جامعه به عنوان کنشگران اصلی مبارزه در دو جبهه افقی آزادی‌خواهانه و عمودی برابری‌طلبانه می‌توانیم به «دموکراسی سوسیالیستی» به عنوان یک نظام اجتماعی از کانال «مسیر دموکراتیک دست پیدا کنیم.»

4 - هر چند در چارچوب استراتژی عام جنبش پیشگامان مستضعفین ایران (در 40 سال گذشته در دو فرایند آرمان مستضعفین و نشر مستضعفین) به مبارزه طبقاتی در تاریخ و جامعه به عنوان یک اصل محوری نگاه می‌کرده‌ایم، اما هرگز در 40 سال گذشته تمامی مبارزات تاریخی و اجتماعی بشر در مبارزه صرف طبقاتی خلاصه نکرده‌ایم و در این رابطه به مبارزات فراطبقاتی بسیاری در تاریخ و اجتماع بشری اعتقاد داشته‌ایم.

5 - از آنجائیکه جنبش پیشگامان مستضعفین ایران (در 40 سال گذشته در دو فرایند آرمان مستضعفین و نشر مستضعفین) در عرصه استراتژی عام خود، «جامعه‌محور بوده است نه طبقه‌محور»، لذا در چارچوب رویکرد «تغییرگرایانه و تحول‌خواهانه خود» پیوسته جامعه را به عنوان کنشگران اصلی تغییر و تحول (در دو جبهه افقی آزادی‌خواهانه و عمودی برابری‌طلبانه) از قاعده جامعه تا اقشار میانی متوسط شهر و روستا تعریف کرده است؛ بنابراین هرگز به «طبقه بورژوازی ایران» چه در دوران رژیم کودتائی و توتالیتر پهلوی و چه در دوران حاکمیت رژیم مطلقه فقاهتی به عنوان کنشگران جامعه ایران جهت ایجاد تغییر و تحول اجتماعی و تاریخی و انسانی معتقد نبوده است؛ و هرگز نماینده سیاسی این طبقه در خارج و داخل کشور به عنوان جریان‌های تغییرساز و تحول‌آفرین و ترقی‌خواهانه در عرصه استراتژی عام خود تعریف نکرده است، بلکه برعکس پیوسته بر این باور بوده‌ایم که نماینده‌های سیاسی طبقه بورژوازی ایران چه در داخل و چه در خارج چه نماینده سیاسی طبقه بورژوازی رژیم کودتائی و توتالیتر پهلوی و چه نماینده سیاسی طبقه بورژوازی رژیم مطلقه فقاهتی حاکم از ارتجاعی‌ترین نیروهای جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران می‌باشند.

6 - در عرصه استراتژی عام جنبش پیشگامان مستضعفین ایران (در 40 سال گذشته چه در فرایند آرمان مستضعفین و چه در فرایند نشر مستضعفین) پیوسته بر این باور بوده‌ایم که مبارزه عمودی برابری‌خواهانه باید از کانال مبارزه افقی آزادی‌خواهانه به انجام برسد. لذا در این رابطه بوده است که پیوسته بر طبل «دموکراسی سوسیالیستی» به عنوان یک مدل و الگوی تغییر و تحول در جامعه ایران کوبیده‌ایم و در چارچوب همین مدل دموکراسی سوسیالیستی بوده است که پیوسته اعتقاد داشته‌ایم که تنها از کانال و مسیر و نقشه راه دموکراتیک است که می‌توان به دموکراسی سه مؤلفه‌ای مدل دموکراسی سوسیالیستی دست پیدا کنیم؛ و در همین رابطه در رویکرد ما «راه سوسیالیسم از مسیر دموکراسی سه مؤلفه‌ای می‌گذرد نه بالعکس»، به عبارت دیگر در رویکرد جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در راستای «اجتماعی کردن قدرت اقتصادی و اجتماعی کردن قدرت سیاسی و اجتماعی کردن قدرت معرفتی» در جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران، باید علاوه بر «تکیه محوری بر جامعه مدنی جنبشی دینامیک خودجوش و خودسازمانده و خودرهبر مستقل تکوین یافته از پائین» و علاوه بر «تکیه بر جامعه ایران به عنوان کنشگران اصلی و نیروی عامل دموکراسی سه مؤلفه‌ای» و علاوه بر «تکیه بر استراتژی جنبش – حزبی به جای استراتژی حزبی – جنبشی» و علاوه بر «تکیه بر رویکرد پیشگامی به جای رویکرد پیشاهنگی سه مؤلفه‌ای تحزب‌گرایانه لنینیستی و ارتش خلقی و چریک‌گرائی مدرن رژی دبره‌ای، باید فاعل محور باشیم» و برای تعریف این «فاعل» باید «جنبش‌محور» باشیم و برای «جنبش‌محوری» باید جنبش‌ها را به صورت طیفی در دو جبهه «افقی آزادی‌خواهانه و عمودی برابری‌طلبانه» تعریف کنیم و «پیوند» دو جبهه بزرگ آزادی‌خواهانه و برابری‌طلبانه اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران باید در «اولویت» کار پیشگامان مستضعفین ایران قرار بگیرد.

7 - در عرصه استراتژی عام جنبش پیشگامان مستضعفین ایران (در 40 سال گذشته چه در فرایند آرمان مستضعفین و چه در فرایند نشر مستضعفین) پیوسته بر این باور بوده‌ایم که «مسیر دموکراتیک» برای نیل به دموکراسی سه مؤلفه‌ای در کادر الگوی دموکراسی سوسیالیستی تنها زمانی در جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران دست یافتنی می‌باشد که:

اولاً توسط «پلورالیسم اعتقادی و فرهنگی و مذهبی» بتوانیم در جامعه ایران به «پلورالیسم اجتماعی» و سپس به «پلورالیسم سیاسی» دست پیدا کنیم.

ثانیاً توسط «سکولاریسم حکومتی» یا «جدائی دین از حکومت» (نه جدائی دین از سیاست و نه جدائی دین از اجتماع) بتوانیم شرایط برای حاکمیت حقوق بشر و حقوق انسانی در چارچوب انسان‌محوری در جامعه ایران فراهم نمائیم.

ثالثاً توسط «فدراتیو کشوری» (نه فدراتیو صرف منطقه‌ای و یا فدراتیو صرف قومی) شرایط برای نهادینه کردن دموکراسی اجتماعی در جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران فراهم بکنیم.

8 - در عرصه استراتژی عام جنبش پیشگامان مستضعفین ایران (در 40 سال گذشته چه در فرایند آرمان مستضعفین و چه در فرایند نشر مستضعفین) پیوسته بر این باور بوده‌ایم که تکیه بر «حقوق دموکراتیک» چه در عرصه فردی و چه در عرصه جمعی یا اجتماعی، از نفی تبعیض جنسیتی گرفته تا نفی تبعیض قومیتی و تا نفی تبعیض اعتقادی و فرهنگی و نفی تبعیض طبقاتی و نفی تبعیض سیاسی و غیره چه به صورت سلبی و چه به صورت ایجابی، باید به صورت ارگانیک و دیالکتیکی انجام بگیرد، نه به صورت مکانیکی و انفرادی و موردی؛ بنابراین هر گونه تکیه مکانیکی و موردی کردن بر نفی تبعیضات موجود جهت دستیابی به حقوق دموکراتیک فردی و اجتماعی، جدای در نظر گرفتن نفی تبعیضات دیگر، نه تنها دستیابی به آن حقوق در جامعه امروز ایران غیرممکن می‌باشد و نه تنها این گونه تلاش در حد شعار باقی خواهد ماند، بلکه مهمتر از همه اینکه این رویکرد باعث «سکتاریست» طرفداران نفی آن تبعیض مشخص نسبت به جنبش‌های پیشرو می‌شود.

باری، در چارچوب همین استراتژی عام جنبش پیشگامان مستضعفین ایران (در 40 سال گذشته در دو فرایند آرمان مستضعفین و نشر مستضعفین) است که در شرایط خودویژه و تندپیچ اجتماعی جامعه امروز ایران، جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در برابر تمامی جریان‌هائی جامعه سیاسی ایران (در دو جناح راست و چپ داخل و خارج از کشور که بر طبل آلترناتیوسازی و کسب قدرت سیاسی و یا مشارکت در قدرت سیاسی و غیره می‌کوبند) معتقد به «پروژه گفتمان‌سازی به عنوان تنها مسیر بدیل دموکراتیک» (در برابر بدیل انقلابی‌گری پیشاهنگی و بدیل رژیم چنج مثلث ترامپ – نتا نیاهو – بن سلمان و بدیل تجزیه‌طلبانه قومیتی) می‌باشد. مبانی نظری این پروژه گفتمان‌سازی جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در شرایط امروز جامعه ایران عبارتند از:

الف - جنبش‌های اجتماعی جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران در فرایند جدید سال‌های 96 و 97 (برعکس جنبش‌های اجتماعی سال 57 که صبغه آرمانی داشتند) بیشتر «صبغه مطالباتی» دارند، ولی از آنجائیکه جنبش‌های اجتماعی در فرایند جدید سال‌های 96 و 97 صورت خودجوش و خودسازمانده و دینامیک و خودرهبر و خودمدیریتی و تکوین یافته از پائین و مستقل از حکومت و مستقل از جناح‌های درونی قدرت در رنگ‌های مختلف سفید و سبز و بنفش و مستقل از جناح‌های راست و چپ جامعه سیاسی ایران در داخل و خارج از کشور می‌باشند، همین امر باعث گردیده است تا این «جنبش‌های مطالباتی» در طول دو سال گذشته (96 و 97) باعث «بالا آمدن وزن پائینی‌های جامعه ایران در عرصه توازن قوای میدانی با دستگاه‌های چند لایه‌ای سرکوب‌گر رژیم مطلقه فقاهتی حاکم و حزب پادگانی خامنه‌ای و راست پادگانی تحت هژمونی سپاه بشوند». تغییر گفتمان رژیم مطلقه فقاهتی در فرایند جدید سال‌های 96 و 97 (برعکس گفتمان سرکوب همه جانبه 38 ساله گذشته عمر رژیم مطلقه فقاهتی حاکم) از «گفتمان تهاجمی به گفتمان تدافعی» - آنچنانکه به وضوح از بعد از اعتلای جنبش کارگران نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز و جنبش کامیونداران شاهد بودیم - مولود همین فونکسیون اعتلای جنبش‌های دینامیک و خودجوش و خودسازمانده و خودرهبر و خودمدیریتی و تکوین یافته از پائین و مستقل از حکومت و مستقل از جناح‌های درونی قدرت در رنگ‌های مختلف سفید و سبز و بنفش و مستقل از جناح‌های راست و چپ جامعه سیاسی ایران در داخل و خارج از کشور می‌باشند.

ب - از آنجائیکه از جمله وظایف کلیدی جنبش پیشگامان مستضعفین ایران «مطالبه‌گر بار آوردن گروه‌های مختلف اجتماعی جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران در دو جبهه بزرگ افقی آزادی‌خواهانه و عمودی برابری‌طلبانه می‌باشد»، لذا جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در راستای پرورش مطالبه‌گرایانه جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران، باید ابتدا گروه‌های مختلف اجتماعی جامعه بزرگ ایران را در عرصه «افقی و عمودی» پراتیک اجتماعی خود «پرسش‌گر» بار بیاورند، چراکه تا زمانیکه گروه‌های مختلف اجتماعی جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران در عرصه پراتیک اجتماعی افقی و عمودی خود (در چارچوب مطالبات آزادی‌خواهانه یا افقی و مطالبات برابری‌طلبانه یا عمودی) وارد فرایند پرسش‌گری نشوند و نتوانند به صورت عملی و نظری وضعیت موجود را توسط به پرسش گرفتن عملی و نظری به چالش بکشند، هرگز نخواهند توانست در عرصه پراتیک اجتماعی مطالبه‌گرایانه خود، وارد پروسس تغییر سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و زیرساختی و روساختی جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران بشوند.

البته در فرایند «مطالبه‌گرایانه» از آنجائیکه گروه‌های مختلف اجتماعی جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران، در چارچوب «زندگی عادی و افقی خود وارد فرایند مطالبه‌گری صنفی و سیاسی و مدنی در دو جبهه بزرگ افقی آزادی‌خواهانه و عمودی برابری‌طلبانه می‌شوند» و از آنجائیکه «تمامی گروه‌های اجتماعی جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران در چارچوب تلاش برای زندگی بهتر مادی و این جهانی و عینی و روزمره خود وارد فرایند مطالبه‌گری صنفی و سیاسی و مدنی در دو جبهه بزرگ افقی آزادی‌خواهانه و عمودی برابری‌طلبانه می‌شوند»، همین خودویژگی‌های روانشناسی اجتماعی گروه‌های مختلف جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران باعث می‌گردد که «جنبش مطالبه‌گری» همیشه در جامعه از «مطالبه‌گری صنفی» آغاز بشود و در عرصه پراتیک اجتماعی صنفی است که گروه‌های مختلف اجتماعی به اعتلای جنبش مطالباتی خود دست پیدا می‌کنند و توسط اعتلای جنبش مطالباتی گروه‌های مختلف اجتماعی جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران در دو جبهه افقی آزادی‌خواهانه و عمودی برابری‌طلبانه است که جنبش مطالباتی جامعه ایران در بستر پراتیک اجتماعی مشخص و کنکریت خود می‌توانند از فرایند مطالبات صنفی، وارد فرایند مطالبات مدنی و بالاخره وارد فرایند مطالبات سیاسی بشوند. پر پیداست که در چارچوب این رویکرد، «جنبش پیشگامان مستضعفین ایران هرگز نباید نسبت به جنبش مطالبه‌گرایانه صنفی گروه‌های مختلف اجتماعی از کارگران تا کامیونداران و تا معلمان و تا بازنشستگان و تا مزدبگیران و تا کارمندان و پرستاران و تا حاشیه‌نشینان اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران بی تفاوت باشند.»

در نتیجه جنبش پیشگامان مستضعفین ایران موظف است وظایف حداقلی و حداکثری (چه در عرصه حرکت افقی آزادی‌خواهانه و چه در عرصه حرکت عمودی برابری‌طلبانه) خود را در بستر همین پراتیک اجتماعی مطالبه‌گرایانه گروه‌های مختلف اجتماعی جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران تعریف بکنند، بدین خاطر محصور ماندن جنبش‌های مطالبه‌گرایانه گروه‌های مختلف اجتماعی جامعه امروز ایران در دایره صرف صنفی و کارگاهی، آن هم با شعارهای حداقلی مثل پرداخت حقوق معوقه یا افزایش حداقل حقوق خود، یا دریافت حداقل تسهیلات تأمین اجتماعی در این شرایط خودویژه و فرابحرانی و تندپیچ تاریخ ایران، وظایف جنبش پیشگامان مستضعفین ایران را دو چندان می‌کند، چراکه یکی از مسئولیت‌های کلیدی جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در این شرایط خودویژه شکستن همین حصارهای صنفی جنبش‌های مطالبه‌گرایانه گروه‌های مختلف اجتماعی، جهت اعتلا بخشیدن به حرکت مطالبه‌گرایانه آن‌ها در فرایندهای مدنی و سیاسی می‌باشد.

بنابراین اگر هیرارشی جنبش مطالبه‌گرایانه گروه‌های مختلف اجتماعی جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران در دو جبهه افقی آزادی‌خواهانه و عمودی برابری‌طلبانه به سه مؤلفه مطالبات صنفی و مطالبات مدنی و مطالبات سیاسی تقسیم بکنیم، «بدون تردید جنبش‌های مطالبه‌گرایانه گروه‌های مختلف اجتماعی به صورت طبیعی باید از فرایند صنفی استارت بخورند.»

ج - گروه‌های مختلف اجتماعی در عرصه پراتیک اجتماعی مطالبه‌گرایانه خود می‌توانند (علاوه بر پراتیک اجتماعی مطالبه‌گرایانه خود) پراتیک سازمان‌یابی (و خارج شدن از صورت توده‌های بی‌شکل و اتمیزه) به صورت مشخص و کنکریت تجربه کنند. تفاوت اشکال مختلف سازماندهی امروز گروه‌های مختلف اجتماعی جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران در دو جبهه بزرگ افقی آزادی‌خواهانه و عمودی برابری‌طلبانه از شکل سندیکائی مستقل (مثل سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه تا کارگران اتوبوس واحد) گرفته تا شکل اتحادیه‌ای و تا شکل شورائی و تا شکل کانونی و انجمنی و غیره، همه مولود و سنتز این موضوع می‌باشند.

د - دموکراسی سه مؤلفه‌ای (اجتماعی شدن قدرت سیاسی و اجتماعی شدن قدرت اقتصادی و اجتماعی شدن قدرت معرفتی یا به قول معلم کبیرمان شریعتی مبارزه با «زر و زور و تزویر») سنتز مبارزه دموکراتیک جامعه به عنوان کنش‌گران اصلی می‌باشد؛ بنابراین بدون «پروسس دموکراتیک اجتماعی و بدون تکیه بر جامعه مدنی جنبشی خودجوش و خودسازمانده و خودرهبر و مستقل و دینامیک تکوین یافته از پائین»، دموکراسی به عنوان یک نظام اجتماعی (نه دموکراسی به عنوان صرف «شکل حکومت» آنچنانکه لیبرال دموکراسی سرمایه‌داری بر طبل آن می‌کوبد) در یک جامعه تکوین پیدا نمی‌کند؛ بنابراین در این رابطه است که می‌توانیم داوری کنیم که تنها گروه‌های مختلف اجتماعی (که در عرصه جنبش مطالباتی خود و در فرایندهای مختلف صنفی و مدنی و سیاسی شکل می‌گیرند) می‌توانند پراکسیس دموکراتیک (در راستای دستیابی به دموکراسی سه مؤلفه‌ای اجتماعی کردن قدرت سیاسی و اجتماعی کردن قدرت اقتصادی و اجتماعی قدرت معرفتی) را تجربه کنند؛ و در چارچوب همین پراکسیس دموکراتیک می‌توانند نهادهای جامعه مدنی (جنبشی خودجوش و خودسازمانده و خودرهبر و خودمدیریتی و دینامیک تکوین یافته از پائین و مستقل از حاکمیت و مستقل از جناح‌های درونی قدرت در رنگ‌های مختلف سفید و سبز و بنفش و غیره و مستقل از جناح‌های راست و چپ جامعه سیاسی داخل و خارج از کشور) تکوین یافته از پائین و قاعده اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران را نهادینه کنند.

و – تکیه محوری بر «دموکراسی سه مؤلفه‌ای اجتماعی کردن سیاست و اجتماعی کردن اقتصاد و اجتماعی کردن معرفت» و اعتقاد به «دموکراسی سه مؤلفه‌ای به عنوان نقشه راه سوسیالیسم تکوین یافته از پائین» (نه سوسیالیسم دستوری و تزریقی از بالا آنچنانکه در سوسیالیسم حزب – دولت قرن بیستم شاهد بوده‌ایم)، اعتقاد به «مبارزه آلترناتیوی سلبی و ایجابی با نظام سرمایه‌داری» (به عنوان آبشخور تبعیضات طبقاتی و اجتماعی و انسانی و کالا کردن همه چیز از نیروی کار کارگر تا آموزش و بهداشت و مسکن و محیط زیست و غیره) حاکم بر جامعه ایران، اعتقاد به «سکولاریسم حکومتی» یا جدائی دین از حکومت (نه سکولاریسم سیاسی و نه سکولاریسم کلامی و فلسفی)، اعتقاد به «بدیل دموکراتیک» در چارچوب جامعه مدنی جنبشی خودجوش و خودسازمانده و خودرهبر و خودمدیریتی تکوین یافته از پائین و مستقل از حکومت و جناح‌های درونی قدرت و مستقل از جناح راست و چپ جامعه سیاسی ایران در داخل و خارج از کشور به جای بدیل رژیم چنج ترامپ – نتا نیاهو – بن سلمان و امپریالیسم خبری اروپا و آمریکا و بدیل انقلابی‌گری جریان‌های‌خواهان کسب قدرت سیاسی از هر طریق و روش، اعتقاد به «رویکرد فاعل‌محوری در عرصه استراتژی کوتاه‌مدت و درازمدت با تکیه بر جنبش‌های مطالباتی» (خودجوش و خودسازمانده و خودرهبر و خودمدیریتی تکوین یافته از پائین و مستقل از جناح‌های درونی قدرت و مستقل از جناح‌های راست و چپ جامعه سیاسی داخل و خارج از کشور) در سه جبهه «جنبش‌های صنفی و جنبش‌های مدنی و جنبش‌های سیاسی اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران»، اعتقاد به «فدراتیو کشوری» در راستای دستیابی به دموکراسی سه مؤلفه‌ای به عنوان نظام اجتماعی (نه دموکراسی به عنوان صرف شکل حکومت آنچنانکه لیبرال دموکراسی سرمایه‌داری بر طبل آن می‌کوبد) به جای فدراتیو صرف منطقه‌ای و فدراتیو صرف قومی که بسترساز تجزیه‌طلبی و فروپاشی ملت بزرگ و رنگین کمان ایران می‌شود، اعتقاد به «جامعه‌محوری» به عنوان کنش‌گران عرصه مبارزه دموکراتیک به جای مطلق کردن هژمونی طبقه کارگر، اعتقاد به ضرورت «مسیر دموکراتیک» جهت نیل به دموکراسی سه مؤلفه‌ای به جای تکیه مکانیکی کردن بر دموکراسی از هر مسیر و روش غیر دموکراتیک، اعتقاد به اینکه «دموکراسی سه مؤلفه‌ای یک موضوع فرایندی است» که در چارچوب پراتیک اجتماعی دموکراتیک تکوین یافته از پائین جنبشی حاصل می‌شود نه یک پروژه موضعی (شکل حکومت) که می‌توان به صورت دستوری از بالا به هر شکل و صورتی بر جامعه ایران تزریق کرد، اعتقاد به اینکه «اسلام سیاسی تطبیقی ضد زر و زور و تزویر» یا ضد استثمار و ضد استبداد و ضد استحمار تنها آلترناتیو اسلام حکومتی فقاهتی دگماتیست حاکم می‌باشد که در چارچوب پروژه بازسازی اسلام تطبیقی می‌تواند به عنوان گفتمان حاکم امروز مطرح گردد.

اعتقاد به اینکه «گفتمان‌سازی جنبش پیشگامان مستضعفین ایران» در تند پیچ امروز جامعه ایران:

اولاً باید فاعل‌محور باشد (نه سوژه محور).

ثانیاً باید دموکراسی‌محور باشد.

ثالثاً باید جامعه‌محور باشد.

رابعاً باید جنبش‌محور باشد (نه خیزش‌محور با توده‌های اتمیزه و بی‌شکل).

خامسا باید تغییرمحور باشد (نه تفسیرمحور).

سادساً باید گفتمان‌محور باشد نه آلترناتیومحور.

سابعاً باید مطالبه‌محور در عرصه جنبش‌های صنفی و مدنی و سیاسی افقی آزادی‌خواهانه و عمودی برابری‌طلبانه باشد.

ثامناً باید پوپولیسم‌ستیز، استثمارستیز، استبدادستیز، استحمارستیز، استعمارستیز باشد.

ز - نقش جنبش دانشجوئی ایران در گفتمان‌سازی امروز جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در فرایند رو به اعتلای جنبش‌های مطالباتی که از سال 96 شروع شده است، به عنوان وجدان بیدار جامعه ایران در خلاء حضور احزاب سیاسی و سازماندهی پیشاهنگ و پیشگام جامعه سیاسی ایران، در جهت پر کردن این خلاء احزاب و پیشاهنگ و پیشگام می‌باشد شعار «فرزندان کارگرانیم - کنارتان می‌مانیم» و شعار «اصلاح‌طلب، اصول‌گرا - دیگه تمام ماجرا» دو شعار استراتژیک جنبش دانشجوئی در این فرایند می‌باشد که خود معرف جایگاه جنبش دانشجوئی ایران به عنوان وجدان بیدار جامعه ایران در گفتمان‌سازی امروز جنبش پیشگامان مستضعفین ایران می‌باشد. البته همین جایگاه خودویژه جنبش دانشجوئی در این فرایند خودویژه و حساس، اعتلای جنبش‌های دینامیک تکوین یافته از پائین باعث شده است که هر گونه آفت جنبش دانشجوئی ایران به صورت آفت کل جنبش‌های دینامیک امروز جامعه ایران درآید، آنچنانکه هر گونه اعتلا و ارتقا نظری و عملی جنبش دانشجوئی باعث اعتلای دیگر جنبش‌های دینامیک می‌گردد. خروج جنبش‌های دینامیک اجتماعی جامعه امروز ایران از حصار دایره صنفی در این شرایط تندپیچ تاریخی تنها توسط مدیریت و هژمونی جنبش دانشجوئی ممکن می‌باشد. ولی متاسفانه باید در همین جا و در همین رابطه داوری کنیم که حتی خود جنبش دانشجوئی ایران در این شرایط امروز جامعه ایران محصور دایره صنفی می‌باشند.

ح - در طول دو سال گذشته فرایند رو به اعتلای جنبش‌های دینامیک مطالبه‌محور صنفی و مدنی و سیاسی جامعه ایران، توازن این جنبش‌ها در عرصه هیرارشی آن‌ها متفاوت بوده است و صورتی یکسان و یکنواخت نداشته است بطوریکه تا نیمه دوم سال 96 جنبش دو میلیون نفری مالباختگان که یک جنبش اعتراضی بود در رأس قرار داشت و از اواخر نیمه دوم سال 96 یعنی فرایند پسا خیزش دی‌ماه 96 این جنبش دانشجوئی بود که با تغییر رویکرد خودش توسط شعار «اصلاح‌طلب، اصول‌گرا - دیگه تمام ماجرا» در رأس قرار گرفت و در بهار 97 این جنبش کامیونداران بود که در رأس حرکت جنبش‌های مطالباتی قرار گرفت و بالاخره و بالاخره در نیمه دوم سال 97 به علت اعتلای جنبش کارگران نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز این جنبش کارگری است که در رأس جنبش‌های مطالباتی سه مؤلفه‌ای صنفی و مدنی و سیاسی قرار گرفته است. البته همین تلورانس هیرارشی جنبش‌های پیشرو اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران در فرایند اعتلای دو ساله جنبشی 96 - 97 برای جنبش پیشگامان مستضعفین ایران حامل بسی پیام‌های آموزشی می‌باشد که جنبش پیشگامان مستضعفین ایران نمی‌توانند از کنار آنها بی‌تفاوت عبور کنند.

از جمله مهمترین پیام‌های این تلورانس هیرارشی اینکه «پراتیک اجتماعی» عامل تعیین کننده جایگاه جنبش‌ها (در هیرارشی جنبشی) می‌باشند، نه تئوری‌های کلاسیک از رده خارج شده. لذا در چارچوب همین پیام است که جنبش پیشگامان مستضعفین ایران باید بر محور پراتیک اجتماعی در عرصه حرکت افقی خود حرکت کند.

ط - اعتلای خیزش‌های توده‌های بی‌شکل از دی‌ماه 96 در فرایندهای مختلف الی الان و عدم پیوند و حمایت جنبش‌های مطالباتی دینامیک سه مؤلفه‌ای صنفی و مدنی و سیاسی از این خیزش‌ها نه تنها باعث تغییر توازن قوای بالائی‌ها با پائینی‌های جامعه ایران نشد، بلکه مهمتر از آن اینکه توسط سیاسی شدن زودرس این خیزش‌های توده‌های اتمیزه و بی‌شکل، علاوه بر اینکه شرایط برای سرکوب همه جانبه این خیزش‌ها توسط دستگاه‌های چند لایه‌ای سرکوب‌گر حاکمیت فراهم شده است، باعث امنیتی شدن فضای پراتیک اجتماعی جنبش‌های دینامیک نیز شده است. باری در این رابطه است که جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در این شرایط باید به جای رویکرد خیزشی توده‌های بی‌شکل بر رویکرد جنبش‌های دینامیک مطالبه‌محور سه مؤلفه‌ای صنفی و مدنی و سیاسی تکیه نماید.

ی - در صورت افول جنبش‌های دینامیک مطالبه‌محور صنفی و مدنی و سیاسی در این شرایط تندپیچ تاریخی جامعه ایران با عنایت به شرایط فرابحران‌های اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و زیست محیطی حاکم بر جامعه ایران بدون تردید شرایط برای خیزش‌های توده‌های بی‌شکل حاشیه تولید فراهم می‌شود که در تحلیل نهائی سنتز این خیزش‌های توده‌های بی‌شکل بسترساز ظهور هیولای پوپولیسم درون حاکمیت بر جامعه ایران می‌گردد.

ک - برای اینکه جنبش پیشگامان مستضعفین ایران بتواند در این شرایط خودویژه جامعه امروز ایران در عرصه حرکت افقی جنبش‌های دینامیک، «وزن اجتماعی» خود را بالا ببرد، مجبور است به جای درگیری با مفاهیم ذهنی به اولویت پراتیک اجتماعی در عرصه حرکت افقی خود روی بیاورد.

بنابراین در این رابطه است که در پروژه گفتمان‌سازی جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در این شرایط خودویژه جامعه ایران، «دموکراسی» و «مسیر دموکراتیک» برای جنبش پیشگامان مستضعفین ایران نباید به عنوان «مسیر قدرت» و «کسب هویت» تعریف بشود، بلکه برعکس باید به عنوان «وظیفه اخلاقی» خود تعریف گردد.

پایان