سلسله درس‌های درباب استراتژی اقدام عملی سازمان‌گرایانه جنبش پیشگامان مستضعفین ایران

مبانی تئوریک مدل سیاسی – اجتماعی: «دموکراسی – سوسیالیستی» - قسمت چهاردهم

 

پر واضح است که در طول 39 گذشته عمر رژیم مطلقه فقاهتی، هم این بحران طبقاتی طبقه کارگر ایران عمیق‌تر و فراگیرتر شده است و هم بحران ساختاری بعد از رفرم شاه – کندی در دهه 40 به مرز فلج کننده‌ای رسیده است. لذا در این شرایط خودویژه با این بحران طبقاتی و آن بحران ساختاری نظام سرمایه‌داری حاکم، جهت مقابله با تفرقه و تشتت و شکاف بین جنبش‌های اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران در چارچوب مقابله با بحران تئوریک و ایدئولوژیک و بحران استراتژی و برنامه و بحران نمایندگی حاکم بر اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران، نشر مستضعفین در 9 ساله گذشته حیات سیاسی خود، به عنوان ارگان عقیدتی سیاسی جنبش پیشگامان مستضعفین ایران، در نوک پیکان مبارزه تئوریک و ایدئولوژیک خود، موضوع بازتعریف ترم «کارگر» در ایران قرار داده است؛ که خروجی نهائی این امر آن شده است که نشر مستضعفین، ترم «کارگر» در جامعه ایران را «مشمول همه نیروهای کاری می‌داند که در بازار سرمایه‌داری ایران، به صورت بالفعل و بالقوه و در شکل عینی و ذهنی، جهت امرار معیشت خود، مجبور به فروش نیروی کار خود می‌باشند». پر پیداست که مطابق این تعریف از کارگر، تمامی گروه‌های اجتماعی جامعه ایران که برای امرار معیشت خود نیروی کار خود را اعم از ذهنی و عینی به فروش می‌گذارند، کارگر هستند.

در نتیجه مطابق این تعریف نشر مستضعفین از کارگر، آنچنانکه کارگران صنعتی در ایران کارگر می‌باشند، نیروی کار خدماتی و نیروی کار توزیعی و نیروی کار اداری نیز کارگر هستند؛ یعنی از نظر نشر مستضعفین، ارگان عقیدتی سیاسی جنبش پیشگامان مستضعفین ایران، کارگران صنعتی یا تولیدی و توزیعی و خدماتی 13 میلیون نفری و مزدبگیران اعم از معلمان و پرستاران و حاشیه‌نشینان 18 میلیون نفری کلان شهرهای ایران و دستفروشان دوره‌گرد و بازنشستگان و ارتش 15 میلیون نفری بیکاران ایران که به دنبال فروش نیروی کار خود در بازار سرمایه‌داری بحران‌زده و رکودزده ایران هستند، اما به علت رکود حاکم بر سرمایه‌داری ایران، متقاضی برای خرید نیروی آنها وجود ندارد، همگی جزء طبقه کارگر ایران به حساب می‌آیند.

طبیعی است که نخستین فونکسیون این رویکرد در تعریف ترم «کارگر» در عرصه جنبش‌های اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران، اعتلای جنبش مطالباتی، حتی در چارچوب جنبش مطالبات صنفی طبقه کارگر ایران خواهد شد؛ زیرا دیگر در عرصه جنبش مطالباتی زحمتکشان و مستضعفین جامعه ایران در شرایط فعلی، نمی‌توان بین جنبش مطالباتی کارگران صنعتی با جنبش معلمان و پرستاران و بازنشستگان دیوار چین ایجاد کرد. البته جا دارد که در اینجا به این مهم هم اشاره کنیم که تنها با بازتعریف ترم «کارگر» در این زمان نمی‌توان ترکیب‌بندی طبقاتی طبقه کارگر ایران را در عرصه کشاکش مبارزه طبقاتی مورد تحول همه جانبه عینی و ذهنی قرار داد، چرا که «تا زمانیکه نوآوری‌های تئوریک بدل به آگاهی طبقاتی بین شاخه‌های مختلف طبقه کارگر ایران نشود، این نوآوری‌های تئوریک نمی‌توانند، تحول عینی و ذهنی فراگیر در طبقه کارگر ایران بوجود آورند

به عبارت دیگر، جنبش پیشگامان مستضعفین ایران باید در این زمان با به کار گرفتن فضای مجازی و بیش از 46 میلیون نفر کاربر شبکه‌های اجتماعی در جامعه بزرگ ایران، بتواند نوآوری‌های تئوریک خود را به صورت پروسس آگاهی‌بخش، بذرافشانی و نهادینه نمایند. تنها در آن صورت است که شاخه‌های مختلف طبقه کارگر ایران، از کارگر صنعتی تا کارگر خدماتی تا کارگر توزیعی تا کارگر مزدبگیر اداری تا معلم تا پرستار تا دستفروش تا حاشیه‌نشینان کلان شهرها و غیره می‌توانند خودشان به این خودآگاهی طبقاتی برسند که جزء طبقه کارگر ایران هستند.

در نتیجه همین خودآگاهی طبقاتی در عرصه کشاکش مبارزه طبقاتی باعث می‌گردد تا شرایط برای «ایجاد وحدت درون طبقاتی طبقه کارگر ایران در چارچوب جنبش‌های اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران فراهم بشود» و بالطبع همین امر باعث می‌گردد تا علاوه بر تغییر ترکیب طبقاتی، شرایط برای هم پیمانی و پیوند بین شاخه‌های مختلف طبقه کارگر ایران، جهت درهم شکستن سکتاریست سخت‌خان حاکم بر طبقه کارگر صنعتی ایران و ایجاد توازن قوا در کشاکش طبقاتی، بین 96 درصدی‌های مردم ایران با 4 درصدی‌های حاکم، به سود 96 درصدی‌ها تغییر نماید. (تفکیک 96% با 4% جامعه ایران شعاری بود که محمد باقر قالیباف کاندید ریاست جمهوری دولت دوازدهم ]که نماینده جناح راست پادگانی بود[ در جریان مبارزه تبلیغاتی خود بر علیه جریان رقیب یعنی شیخ حسن روحانی و اسحاق جهانگیری مطرح می‌کرد).

فراموش نکنیم که در شرایط فعلی به علت بحران طبقاتی و بحران ساختاری و بحران نمایندگی طبقه کارگر ایران، توازن قوا بین اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران و رژیم مطلقه فقاهتی، به سود رژیم مطلقه فقاهتی می‌باشد. در نتیجه این توازن منفی قوا باعث گردیده است تا رژیم مطلقه فقاهتی از سال 57 تا به امروز، پیوسته توان سرکوب همه جانبه جنبش‌های اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران را داشته باشد. شکست مبارزه سندیکائی مستقل کارگران هفت تپه و کارگران شرکت واحد تهران، آخرین میوه این شجره خبثیه توازن منفی قوا بین رژیم فقاهتی و طبقه کارگر ایران می‌باشد؛ و بدین ترتیب است که می‌توان نتیجه گرفت که به علت عدم توازن قوا بین اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران با رژیم مطلقه فقاهتی حاکم، علاوه بر اینکه در این شرایط هر گونه مبارزه فراگیر و سرتاسری کارگران در راه دستیابی به تشکیلات مستقل اعم از سندیکا یا اتحادیه یا شوراها تکوین یافته از پائین سرکوب می‌گردد و رژیم مطلقه فقاهتی حاکم حتی حاضر به برپائی یک تظاهرات مستقل غیر حکومتی در روز 11 اردیبهشت یا اول ماه مه روز جهانی کارگران نمی‌شود، تمامی تظاهرات اعتراضی جنبش مطالباتی کارگران ایران از معلمان و پرستاران و بازنشستگان گرفته تا مزدبگیران و کارگران صنعتی و خدماتی و توزیعی و اداری سرکوب می‌شوند.

به همین دلیل نشر مستضعفین در راستای دستیابی به این توازن قوا بین اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران و رژیم مطلقه فقاهتی در طول 9 سال گذشته، تلاش کرده است تا توسط فضای مجازی و 46 میلیون کاربر شبکه‌های اجتماعی جامعه بزرگ ایران (که تنها عرصه‌ای است که توازن قوا بین رژیم مطلقه فقاهتی و اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران به سود اردوگاه و به زیان رژیم مطلقه فقاهتی حاکم می‌باشد)، در چارچوب استراتژی آگاهی‌بخش خود، برای تغییر این توازن قوا به سود اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران، طبقه کارگر ایران در شاخه‌های مختلف آن، از صورت پیاده نظام جنگ جناح درونی رژیم مطلقه فقاهتی در عرصه صفحه شطرنج تقسیم باز تقسیم قدرت بین خود، خارج نماید؛ و همراه با آگاهی‌بخشی طبقاتی، بین شاخه‌های مختلف طبقه کارگر ایران، از معلم تا پرستار تا کارگر صنعتی و تولیدی و توزیعی و خدماتی و اداری تا دستفروشان و حاشیه‌نشینان و بازنشستگان و مزدبگیران، در چارچوب فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی، شرایط جهت ائتلاف و اتحاد و پیوند، بین جنبش‌های درون اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران، به صورت دینامیزم درونی (نه دینامیزم برونی) این طبقه فراهم نماید؛ و به این دلیل بوده است که در طول 9 سال گذشته پیوسته نشر مستضعفین به عنوان ارگان عقیدتی – سیاسی جنبش پیشگامان مستضعفین ایران، اعلام کرده است که «تا زمانیکه توازن قوا بین اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران و رژیم مطلقه فقاهتی، به سود اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران، تغییر نکند، قدرت و توان سرکوب رژیم مطلقه فقاهتی نمی‌توان مهار کرد»؛ و در راستای همین تغییر توازن قوا بوده است که نشر مستضعفین بارها اعلام کرده است، «تا زمانیکه کارگران صنعت نفت ایران، مانند سال 57 وارد عرصه جنبش سیاسی و حرکت تحول‌خواهانه مردم ایران نشوند و هژمونی طبقه کارگر ایران در دست کارگران صنعت نفت ایران قرار نگیرد، امکان تغییر توازن قوا به صورت دینامیزم درونی (نه دینامیزم برونی توسط احزاب سیاسی بیرون از طبقه کارگر ایران) و سازمان‌گری مستقل و دستیابی به تشکیلات مستقل سراسری، اعم از سندیکا و اتحادیه و شوراهای غیر حکومتی تکوین یافته از پائین وجود ندارد

باز در این رابطه بوده است که نشر مستضعفین در طول 9 سال گذشته حیات سیاسی خود، هر گونه حرکت‌های برون‌گرایانه جریان‌های سیاسی از مجاهدین خلق تا جریان‌های راست سلطنت‌طلب و تجزیه‌طلب‌های اقلیت‌های قومی ایران که جهت درهم شکستن توازن قوا بین مردم ایران با رژیم مطلقه فقاهتی، چشم به دخالت‌های نظامی بیرون از مرزها، از جناح‌های جنگ‌طلب امپریالیسم متجاوز آمریکا گرفته تا سردمداران ارتجاعی منطقه، مثل عربستان سعودی و غیره دوخته‌اند، محکوم کرده است؛ و در این رابطه در چارچوب تکیه بر دینامیزم درونی پیوسته در 9 سال گذشته اعتقاد داشته و دارد که «هر گونه تحول در راستای تغییر توازن قوا به سود اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران، باید از درون و در چارچوب جامعه مدنی جنبشی تکوین یافته از پائین شکل بگیرد» و به همین دلیل از نگاه نشر مستضعفین، به عنوان ارگان سیاسی – عقیدتی جنبش پیشگامان مستضعفین ایران، هر گونه تجاوز نظامی خارجی از امپریالیسم آمریکا گرفته تا صهیونیست هار منطقه و رژیم‌های ارتجاعی به سرزمین ایران، علاوه بر اینکه قدرت سرکوب بیشتر جنبش‌های اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران به رژیم مطلقه فقاهتی می‌دهد و علاوه بر اینکه با تخریب زیرساخت‌های اقتصادی، مانند لیبی و سوریه و عراق و افغانستان و یمن در چارچوب استراتژی بیابان‌های سوخته توسط حمله نظامی امپریالیستی و ارتجاعی، باعث می‌گردد تا جامعه ایران به عقب گرد تاریخی و تمدنی کشیده شود، خود این تجاوزات امپریالیستی و ارتجاعی مانند کودتای 1299 رضاخانی و کودتای 28 مرداد 32 بسترساز ظهور رژیم‌های توتالیتر و دست‌ساز و سرسپرده می‌گردد.

همچنین در این رابطه بوده است که نشر مستضعفین در طول 9 سال گذشته، پیوسته معتقد بوده است که برای آفت‌زدائی جنبش‌های اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران و تغییر توازن قوا به سود اردوگاه و دستیابی به تشکیلات مستقل کارگری، اعم از سندیکاها و اتحادیه‌ها و شوراهای تکوین یافته از پائین، نباید پیوسته با مطلق کردن استبداد و قدرت سرکوب رژیم مطلقه فقاهتی، عوامل دیگر درونی پیدایش سکتاریست متصلب و جان سخت و زمخت بین جنبش‌های اردوگاه بزرگ مستضعفین نادیده بگیریم، چراکه مطلق کردن قدرت سرکوب رژیم مطلقه فقاهتی در عرصه تبیین سکتاریست بین جنبش‌های اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران باعث می‌گردد تا رسالت تاریخی خود در عرصه آگاهی‌بخش و بذرافشانی و هسته‌سازی و سازمان‌گری و هدایتگری این جنبش‌ها، به صورت دینامیزم درونی تعطیل بشود.

به همین دلیل نشر مستضعفین در طول 9 سال گذشته معتقد بوده است که از آنجائیکه تنها عرصه‌ای که توازن قوا به سود جنبش‌های اردوگاه مستضعفین ایران می‌باشد، عرصه فضای مجازی است که امروز با بیش از 46 میلیون کار بر شبکه‌های اجتماعی در ایران، جنبش پیشگامان مستضعفین ایران توانائی آن را دارند تا با تکیه بر این اهرم، آنچنانکه میشل فوکو می‌گوید، «توسط ایجاد تحولات اجتماعی و طبقاتی در جامعه ایران، شرایط برای تحولات سیاسی از پائین به صورت دینامیزم فراهم سازند». لذا داوری نهائی ما در این رابطه بر این امر قرار دارد که «در این شرایط که توازن قوا به سود رژیم مطلقه فقاهتی می‌باشد و این توازن قوا باعث گردیده است تا شرایط برای سرکوب رژیم مطلقه فقاهتی فراهم بشود، با همه این احوال جنبش پیشگامان مستضعفین ایران با تکیه بر فضای مجازی و شبکه اجتماعی می‌توانند استراتژی سازمان‌گرایانه و هدایت‌گرانه و آگاهی‌بخش خود را در راستای جامعه مدنی جنبشی تکوین یافته از پائین دنبال نمایند

 ماحصل آنچه که گفته شد اینکه:

1 - ترم «مستضعفین» در رویکرد قرآن برعکس رویکرد دگماتیست اسلام فقاهتی و اسلام روایتی و اسلام زیارتی رژیم مطلقه فقاهتی حاکم بر ایران، یک ترم «مکانیکی و فردی و فراتاریخی و اخلاقی» نیست، بلکه یک ترم «دینامیک و بالنده و طبقه‌ای و تاریخ‌ساز و جامعه‌ساز و جهان‌ساز» می‌باشد.

2 - ترم «مستضعفین» آنچنانکه اسلام دگماتیست حاکم مدعی است به معنای «ضعیف» نیست، بلکه به معنای «به ضعف کشیده شدن» توسط اصحاب سه گانه قدرت در فرایندهای مختلف تاریخی می‌باشد.

3 - «مستضعفین» طبقه بالنده‌ای هستند که در پروسس تاریخ بشر، توسط استعباد و استثمار و استحمار در چارچوب مؤلفه‌های سه گانه قدرت «زر و زور و تزویر» حاکم به ضعف کشیده شده‌اند، تنها طبقه بالنده‌ای هستند که می‌توانند بشریت را به مرحله رهائی از سلطه قدرت‌های سه گانه حاکم برسانند.

4 - تعیین مصداق و ترکیب‌بندی «مستضعفین» در شرایط مختلف تاریخی و اجتماعی جزء وظایف پیشگامان مستضعفین، در هر مقطع مشخص تاریخی و اجتماعی و جغرافیائی کنکریت و مشخص آن جامعه می‌باشد.

5 - انجام «خودآگاهی طبقاتی» که از اهم وظایف جنبش پیشگامان مستضعفین هر جامعه‌ای می‌باشد، مؤخر بر تعیین مصداق مستضعفین کنکریت آن جامعه است.

6 - تحولات اجتماعی و سیاسی در جامعه امروز ایران در گرو تحولات طبقاتی و ترکیب‌بندی جدید طبقه کارگری، توسط بازتعریف ترم کارگر در ایران می‌باشد.

7 - آشفتگی طبقاتی در جامعه امروز ایران به علت جدائی طیف اقشار متوسط شهری و روستائی از طبقه کارگر باعث گردیده است تا وحدت بین جنبش‌های اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران در عرصه مبارزه دموکراتیک و مبارزه سوسیالیستی به صورت یک طلسم درآید.

8 – بازتعریف ترم «کارگر» در طول 9 سال گذشته توسط نشر مستضعفین به عنوان ارگان عقیدتی سیاسی جنبش پیشگامان مستضعفین ایران باعث گردیده است تا شرایط جهت وحدت درون خلقی جنبش‌های اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران فراهم گردد؛ زیرا بازتعریف ترم «کارگر» در جامعه امروز ایران باعث گردیده است تا برعکس سوسیالیست‌های کلاسیک نیمه دوم قرن نوزدهم اروپا که «کارگر» را منحصر به نیروی کار تولید صنعتی می‌کردند، در بازتعریف نشر مستضعفین «کارگر» مشمول همه نیروی‌های کار جامعه ایران می‌شوند که در بازار کار سرمایه‌داری موجود نیروی کار خود اعم از ذهنی و عینی یا بالقوه و بالفعل به فروش می‌گذارند تا توسط آن امکان امرار معیشت برای آنها فراهم شود. مطابق این تعریف نشر مستضعفین از کارگر در جامعه امروز ایران، نه تنها کارگر صنعتی و کارگر خدماتی و کارگر توزیعی و کار حقوق بگیر اداری «کارگر» می‌باشند، بلکه بیش از یک میلیون نفر معلم، همراه با پرستاران و بازنشستگان و حتی بیکارانی که دنبال کار هستند و دستفروشان و مزدبگیران و حاشیه‌نشینانی که با فروش نیروی کار خود امرار معیشت می‌کنند جزء طبقه کارگر ایران می‌باشند.

ادامه دارد

 

  • آگاهی
  • آزادی
  • برابری