سلسله مقالاتی در باب مبانی تئوریک استراتژی – قسمت بیست و شش

محورهای «استراتژی جنبش پیشگامان مستضعفین ایران»

 

یادمان باشد که مبانی گفتمان اقبال با مبانی گفتمان شریعتی هم در همین چارچوب متفاوت بودند، چراکه مبانی گفتمان محمد اقبال که مربوط به نیمه اول قرن بیستم بود عبارت بودند از:

الف - دستیابی به امت واحده از طریق دولت – ملت‌های مسلمانی که در مرحله پسا فروپاشی امپراطوری عثمانی در سال 1924 تکوین پیدا کرده بودند.

ب – دو مرحله‌ای بودن استراتژی: اول فرایند «لا» ئی و دوم فرایند «الا» یعنی «آزادی و برابری و همبستگی». «جوهر توحید، به اعتبار اندیشه‌ای که کار آمد است عبارت است از مساوات و مسئولیت مشترک و آزادی» (بازسازی فکر دینی در اسلام – فصل ششم – اصل حرکت در ساختمان اسلام – ص 177- سر سوم).

ج - بازسازی تمام بنای اسلام از اول تا آخر توسط «اجتهاد در اصول و فروع» آن.

د – جایگزین کردن اسلام قرآنی تطبیقی بازسازی شده به جای اسلام فقاهتی و اسلام صوفیانه و اسلام فیلسوفانه و اسلام کلامی اشعری و معتزله چهارده قرن گذشته جوامع مسلمین.

البته مبانی گفتمان شریعتی عبارت بودند از:

الف – نفی سه مؤلفه قدرت حاکم یعنی «زر و زور و تزویر» یا «استثمار و استبداد و استحمار.»

ب – برتری خطر قدرت استحمار بر دو قدرت استثمار و استبداد در جامعه آن روز ایران.

ج - تقسیم قدرت استحمار حاکم به دو مؤلفه استحمار نو و استحمار کهنه.

د - تکیه بر شعار اسلام منهای روحانیت جهت مبارزه با استحمار.

ه – اعتقاد به جوهر جامعه ایران به عنوان یک جامعه دینی.

و – اعتقاد به تحول فرهنگی در راستای تحول اجتماعی توسط تحول دینی به وسیله بازسازی کل اسلام و جایگزین کردن اسلام قرآنی به جای اسلام فقاهتی و اسلام صوفیانه و اسلام فیلسوفانه یونانی‌زده.

در صورتی که مبانی گفتمان امروز جنبش پیشگامان مستضعفین ایران (که از دل پراتیک اجتماعی امروز جامعه ایران قابل کشف می‌باشد) عبارتند از:

الف – «رویکرد جنبشی» یا جامعه مدنی جنبشی تکوین یافته از پائین به جای «رویکرد حزبی» تزریق شده از بالا.

ب – اعتقاد به «تقدم حرکت افقی جنبش‌های اجتماعی» در دو جبهه آزادی‌خواهانه و برابری‌طلبانه، بر «حرکت عمودی» احزاب سیاسی.

ج - اعتقاد به «رویکرد سازمان‌گری تطبیقی» در عرصه پراتیک اجتماعی به صورت دینامیک و خودجوش و خودسازمانده و خودرهبر و خودمدیریتی به جای «رویکرد انطباقی و هرمی و سازماندهی عمودی.»

د - اعتقاد به «بدیل دموکراتیک» به جای بدیل «انقلابی‌گری و رژیم چنج و رژیم رام.»

ه - اعتقاد به «تقدم جنبش فرهنگی» در راستای «تحقق جنبش اجتماعی و جنبش سیاسی» در جامعه امروز ایران.

و – اعتقاد به تحقق «جنبش فرهنگی» در جامعه دینی ایران توسط «جنبش اصلاح دینی تطبیقی.»

ز - اعتقاد به «جوهر ضد سرمایه‌داری» هر گونه پراتیک اجتماعی آزادی‌خواهانه و برابری‌طلبانه در جامعه بزرگ امروز ایران؛ زیرا در جامعه امروز ایران مناسبات سرمایه‌داری موجود همه ارزش‌های مادی و معنوی را به چالش کشیده است و همه چیز را «کالائی» کرده است - از محیط زیست تا آموزش و کار و انسان و بهداشت و مسکن و غیره - لذا به همین دلیل گفتمان امروز در جامعه ایران باید از جوهر ضد سرمایه‌داری برخوردار باشد.

ح - اعتقاد به رویکرد «تحول‌گرایانه تکوین یافته از پائین» به جای رویکرد به اصطلاح «اصلاح‌طلبانه از بالا» توسط کسب قدرت سیاسی یا توسط مشارکت در قدرت سیاسی یا توسط جناح‌های درونی حکومت یا توسط دخالت و تجاوز قدرت‌های امپریالیستی خارجی.

باری، بدین ترتیب است که می‌توانیم داوری کنیم که برای گفتمان‌سازی جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در این عصر و در این نسل جامعه ایران در چارچوب پراتیک اجتماعی موجود جامعه ایران، «راهی از پیش ساخته شده وجود ندارد تا ما بتوانیم به صورت انطباقی و وارداتی به آن تاسی بجوئیم». لذا به همین دلیل جنبش پیشگامان مستضعفین ایران باید در این شرایط تندپیچ تاریخ ایران که ابر بحران‌های اقتصادی و اجتماعی و زیست محیطی و سیاسی جامعه ایران را به نقطه جوش خود رسانده است، با عصای «تحلیل مشخص از شرایط مشخص، پراتیک اجتماعی جامعه بزرگ ایران به صورت تطبیقی» به این مهم بپردازد و توسط آن بتواند با آسیب‌شناسی همه جانبه از گفتمان معلمان کبیرمان محمد اقبال و شریعتی، «گفتمان تطبیقی خودش را کشف نماید» و سپس در راستای توده‌ای کردن گفتمان خود گام بردارد.

البته در این چارچوب جنبش پیشگامان مستضعفین ایران باید به این حقیقت آگاه باشد که در جامعه امروز ایران «جوهر و مضمون ضد سرمایه‌داری پراتیک اجتماعی می‌تواند سر پل پیوند بین دو جبهه آزادی‌خواهانه و برابری‌طلبانه قرار بگیرد». همچنین جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در این شرایط باید به این امر آگاه باشد که «نقد سرمایه‌داری حاکم بر جامعه ایران» اگر به صورت علمی صورت بگیرد، می‌تواند بسترساز اعتلای پراتیک اجتماعی امروز جامعه ایران بشود.

به همین ترتیب جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در این شرایط باید آگاه باشد که فونکسیون مبارزه دموکراتیک امروز جامعه ایران در راستای نفی تبعیض‌های طبقاتی و جنسیتی و عقیدتی و فرهنگی و قومیتی تنها توسط گفتمان‌سازی و توده‌ای کردن آن گفتمان قابل تعمیق می‌باشد؛ یعنی آنچنانکه گفتمان (ضد تبعیض طبقاتی و ضد تبعیض جنسیتی و ضد تبعیض قومیتی و ضد تبعیض عقیدتی) جنبش پیشگامان مستضعفین ایران از دل پراتیک ضد تبعیض اجتماعی مردم ایران حاصل می‌شود، به موازات «توده‌ای کردن این گفتمان»، خود این گفتمان ضد تبعیض اجتماعی جنبش پیشگامان مستضعفین ایران به صورت دیالکتیکی می‌تواند بسترساز تعمیق آن نیز بشود.

5 - در شرایط موجود جامعه ایران، «رقابت فشرده گفتمانی» بین رویکردهای مختلف وجود دارد که عدم شناخت یا بی‌تفاوتی جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در این شرایط بسترساز بسی آفت‌ها و آسیب‌ها می‌باشد. گفتمان‌های موجود در جامعه امروز ایران عبارتند از:

الف – گفتمان به اصطلاح «اصلاح‌طلبانه‌ای» که از خرداد 76 (با پیروزی سید محمد خاتمی بر رقیب خود یعنی اکبر ناطق نوری که نماینده هسته سخت رژیم مطلقه فقاهتی حاکم بود و در انتخابات دولت هفتم این جنبش صوری در ادامه شکست رویکرد نئولیبرالیستی دولت پنجم و ششم اکبر هاشمی رفسنجانی در عرصه اقتصادی) در بالائی‌های قدرت در عرصه پروژه تقسیم باز تقسیم قدرت بین جناح‌های درونی حکومت به وجود آمد و بر ای مدت 20 سال یعنی تا دی‌ماه 96، گفتمان به اصطلاح اصلاح‌طلبانه توانست بر جامعه ایران مسلط بشود؛ و در این 20 سال (از خرداد 76 تا دی‌ماه 96) گفتمان به اصطلاح اصلاح‌طلبانه در رنگ‌های مختلف سفید و سبز و بنفش و زرد توانست به عنوان گفتمان مسلط جامعه ایران درآید؛ و بخش بزرگی از جامعه ایران را به خصوص در میان اقشار میانی شهری به دنبال خود بکشاند. تا آنجائیکه طبق گفته باقر قالیباف در تجمع 25 خرداد سال 88 خیابان آزادی در حمایت از جنبش سبز میر حسین موسوی تنها در تهران بیش از سه میلیون نفر شرکت کردند، البته دوران سلطه این گفتمان بر جامعه ایران از خیزش دی‌ماه 96 مردم ایران که با شعار «ا صلاح‌طلب و اصول گرا - دیگه تمام ماجرا» پایان یافت. قابل ذکر است که محورهای اصلی مانیفست این رویکرد عبارتند از:

اولاً رژیم مطلقه فقاهتی اصلاح‌پذیر می‌باشد.

ثانیاً قانون اساسی ولایت‌مدار رژیم مطلقه فقاهتی حاکم اگر بدون تنازل اجرا بشود، دارای ظرفیت‌های آزادی‌خواهانه و برابری‌طلبانه‌ای می‌باشد (فراموش نکنیم که شعار میر حسین موسوی در سال 88 اجرای بدون تنازل قانون اساسی بود و در چارچوب این شعار بود که میر حسین به توده‌های نگون‌بخت ایران شعار بازگشت به دوران مشعشع و طلائی خمینی در دهه 60 می‌داد).

ثالثاً اصلاحات رژیم مطلقه فقاهتی باید از طریق جناح‌های درونی حکومت و توسط خود رژیم مطلقه فقاهتی به انجام برسد.

رابعاً مسیر اصلاحات رژیم مطلقه فقاهتی از طریق صندوق‌های رأی مهندسی شده خود رژیم مطلقه فقاهتی عبور می‌کند.

بدین ترتیب بود که گفتمان به اصطلاح اصلاح‌طلبی درون حکومتی برای مدت 20 سال (از خرداد 76 تا دی‌ماه 96) توانست در رنگ‌های مختلف سفید و سبز و بنفش بخش بزرگی از جامعه ایران را به دنبال خود بکشاند؛ اما هر چند که این گفتمان از دی‌ماه 96 به دوران سلطه خود بر جامعه ایران پایان داد، ولی به هر حال در این شرایط همچنان به عنوان یک گفتمان در رقابت فشرده گفتمان‌های امروز جامعه ایران مطرح می‌باشد و در این رابطه هنوز سردمداران این رویکرد از کروبی تا میر حسین موسوی و غیره تلاش می‌کنند تا با فشار بر حزب پادگانی خامنه‌ای و قبول حزب پادگانی خامنه‌ای جهت عفب‌نشینی در عرصه تقسیم باز تقسیم قدرت با آنها به بازتولید این گفتمان بپردازد. مخالفت همه جانبه این رویکرد با خیزش دی‌ماه 96 در آغاز و ترساندن جامعه ایران با شعار سوریزاسیون شدن ایران و حرکت‌های زیگزاگی بعدی آنها در خصوص خیزش دی‌ماه 96 همه و همه در این رابطه قابل تفسیر می‌باشد؛ اما آنچه که در این رابطه قابل اهمیت می‌باشد اینکه هر چند خیزش دی‌ماه 96 توسط حزب پادگانی خامنه‌ای سرکوب شد، ولی مهمترین فونکسیون تاریخی خیزش دی‌ماه 96 همین پایان دادن به دوران حاکمیت گفتمان به اصطلاح اصلاح‌طلبانه درون حکومتی رژیم مطلقه فقاهتی بود که تا مراسم تشییع جنازه هاشمی رفسنجانی، این گفتمان توسط شعار «یا حسین، میر حسین» جنبش دانشجوئی ایران پایدار بود.

از دی‌ماه 96 این گفتمان صورت مسلط خود را بر جامعه ایران از دست داد، ولی با همه این احوال در جامعه امروز ایران این گفتمان توسط سردمداران آن به صورت خزنده در صورت‌های مختلف در داخل و خارج از کشور در حال بازتولید می‌باشند که همین امر باعث می‌شود تا جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در شرایط تندپیچ امروز جامعه ایران توسط آسیب‌شناشی همه جانبه این گفتمان در 21 سال گذشته خطرات آن در اشکال مختلف حکومتی و خارج از حکومتی و داخل و خارج از کشور را برای جامعه امروز ایران روشن سازد و از بازتولید دوباره جلوگیری نمایند.

ب - گفتمان پیشاهنگی (در اشکال مختلف تحزب‌گرایانه لنینیستی و ارتش خلقی مائوئیستی و چریک‌گرائی مدرن رژی دبره‌ای آن در داخل و خارج از کشور) می‌باشد؛ که هر چند این گفتمان در فرایند پسا فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و بلوک شرق و سوسیالیسم دولتی و جریان‌های حزب – دولت لنین در دهه آخر قرن بیستم گرفتار بحران‌های فراگیر تئوریک و سیاسی و تشکیلاتی شده‌اند و تا کنون نتوانسته‌اند از آن بحران به علت خلاء تئوریک رهائی پیدا کنند، با همه این احوال گفتمان پیشاهنگی در سه مؤلفه مارکسیستی و مذهبی و حتی ملی آن در اشکال مختلف‌شان در رقابت فشرده گفتمان‌های امروز ایران در داخل و خارج از کشور به صورت فراگیر ادامه دارد.

طبیعی است که جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در این شرایط تندپیچ حرکت جامعه ایران در فرایند گفتمان‌سازی خود موظف است که به آسیب‌شناشی همه جانبه «گفتمان پیشاهنگی» نیز در سه مؤلفه تحزب‌گرایانه حزب – دولت لنینیستی و چریک‌گرائی رژی دبره‌ای و ارتش خلقی مائوئیستی آن به صورت کنکریت بپردازد.

ادامه دارد