از 16 آذر 32 تا 16 آذر 1400 – قسمت هفت

مروری بر «تاریخ پر فراز نشیب» جنبش دانشجوئی ایران

 

6 - ششمین خودویژگی جنبش دانشجوئی ایران «مکانیزم سازمان‌یابی دینامیک و تطبیقی جنبش دانشجوئی ایران (در 80 سال گذشته عمر این جنبش، از شهریور 20 الی الآن و به خصوص در 68 سال فرایند پسا قیام سه روزه آذرماه 32 این جنبش) می‌باشد». عنایت داشته باشیم که در طول 80 سال گذشته عمر جنبش دانشجوئی ایران، «این جنبش هرگز شکل واحد و ثابتی جهت سازمان‌یابی کنش‌گران خود نداشته است و پیوسته به صورت سیال در چارچوب تحلیل مشخص از شرایط زمانی و مکانی حرکت خود، نوع سازمان‌یابی کنش‌گران خودش در بستر سه فاز مبارزاتی صنفی – سیاسی و سیاسی – صنفی و سیاسی – سیاسی انتخاب کرده است». در نتیجه همین دینامیک مکانیزم سازمان‌یابی جنبش دانشجوئی در 80 سال گذشته عمر این جنبش باعث شده است که:

از ضربه‌پذیری فراگیر کنش‌گران در برابر حرکت‌های سرکوب‌گرانه رژیم‌های شاه و شیخ جلوگیری نماید، به عبارت بهتر، جنبش دانشجوئی در 80 سال گذشته توسط «مکانیزم دینامیک و شناور سازمان‌یابی کنش‌گران خود در برابر مکانیزم‌های سرکوب‌گرایانه و امنیتی (رژیم‌های سرکوب‌گر شاه و شیخ) ایجاد ضربه‌خورهای قوی کرده است». قابل ذکر است که در عرصه سرکوب دستگاه‌های امنیتی و سرکوب‌گر رژیم‌های توتالیتر، «عاملی که بسترساز ضربه تشکیلاتی جنبش‌ها و جریان‌ها می‌شود شکل و مکانیزم ثابت تزریق شده از بالا است که اصطلاحاً به لحاظ تشکیلاتی با عبارت، انگشت سرکوب‌گر بر روی شکل روتین تشکیلاتی، تعریف می‌گردد» بنابراین، «تنها موضوعی که می‌تواند حرکت کنش‌گران از صورت روتین جهت ضربه‌پذیری از دستگاه‌های امنیتی و سرکوب‌گر حاکمیت خارج بکند، فقط و فقط همین مکانیزم شناور سازمان‌یابی کنش‌گران می‌باشد» که به صورت مصداقی و مشخص در شرایط حاضر این موضوع را می‌توانیم «در پروسه مبارزه اعتراضی – اعتصابی جنبش کارگران مجتمع نیشکر هفت تپه تجربه بکنیم.»

یادمان باشد که جنبش کارگران نیشکر هفت تپه در کنار جنبش کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران بزرگ، دو جنبش کارگری بودند که در دهه هفتاد و هشتاد توانستند از شکل نهادینه شده سندیکائی مستقل برخوردار بشوند و برای مدتی هم توانستند «با مکانیزم سندیکائی کنش‌گری کارگران نیشکر هفت تپه و شرکت واحد اتوبوسرانی را سازماندهی بکنند» و البته این مکانیزم مبارزه سندیکائی مستقل جنبش کارگری مجتمع نیشکر هفت تپه و شرکت اتوبوس رانی تهران دستاوردهای عملی هم در گذشته برای کنش‌گران آن داشته است و شاید به عبارت بهتر بتوان گفت که «برای مدتی مکانیزم حرکت سندیکائی مستقل به عنوان الگوی سازمان‌یابی و حرکت مطالباتی جنبش کارگری در کشور بوده است» اما به علت «شکل ثابت سازمان‌یابی سندیکائی و مهمتر از آن شکل سازمان‌یابی از بالا در روش سندیکائی باعث گردید که کنش‌گران جنبش کارگران هفت تپه و شرکت واحد اتوبوسرانی تهران در پروسه حرکت مطالباتی خودشان ضربه‌پذیری فراوانی از طرف دستگاه‌های سرکوب‌گر و امنیتی چند لایه‌ای رژیم مطلقه فقاهتی داشته باشند»؛ و از آنجائیکه رژیم مطلقه فقاهتی حاکم جنبش سندیکائی مستقل کارگران ایران (و در رأس آنها جنبش کارگران هفت تپه و شرکت واحد اتوبوس رانی تهران) به عنوان آلترناتیو سازمان‌های زرد حکومتی مثل خانه کارگر و شوراهای کارگری و انجمن‌های اسلامی می‌دانند، در نتیجه همین امر باعث گردیده تا دستگاه‌های امنیتی و سرکوب‌گر چند لایه‌ای رژیم مطلقه فقاهتی حاکم، نوک پیکان سرکوب خودشان را در سرکوب جنبش‌های مستقل کارگری بگذارند؛ که البته حاصل آن بیش از همه سرکوب همین حرکت مستقل سندیکائی در دو جنبش کارگران هفت تپه و شرکت اتوبوسرانی تهران بوده است.

در همین رابطه بوده است که کنش‌گران جنبش کارگران مجتمع نیشکر هفت تپه جهت مقابله با ضربه‌پذیری حملات سرکوب‌گرایانه دستگاه‌های سرکوب‌گر و امنیتی رژیم مطلقه فقاهتی (در فرایند پسا غیر رسمی اعلام کردن حرکت سندیکائی آنها توسط رژیم مطلقه فقاهتی حاکم) کوشیدند خارج از شکل مبارزه سندیکائی، حرکت مطالباتی صنفی و سیاسی خودشان را به صورت مستقل از حاکمیت و جریان‌های جامعه سیاسی داخل و خارج از کشور از راست راست تا چپ چپ و مستقل از جناح‌های درونی قدرت حاکمیت رژیم مطلقه فقاهتی حاکم به صورت خودجوش و خودسازمانده و خودرهبر و تکوین یافته از پائین دنبال نمایند. بدون تردید یکی از دستاوردهای مهم جنبش کارگران مجتمع نیشکر هفت تپه در فرایند نوین حرکت مطالباتی اعتراضی – اعتصابی‌شان، «مکانیزم سازمان‌یابی شناور آنها می‌باشد» که علاوه بر اینکه برای آنها «امکان رهبری خودجوش و جمعی و تکوین یافته از پائین فراهم می‌کند، از همه مهمتر اینکه حرکت سرکوب‌گرایانه دستگاه‌های امنیتی و سرکوب‌گر چند لایه‌ای رژیم مطلقه فقاهتی حاکم را در این رابطه عقیم و سترون می‌سازد» و «تکیه بر مکانیزم مجمع عمومی جهت سازمان‌یابی شناور حرکت خودشان یکی از دستاوردهای مهم آنها در این رابطه بوده است». چراکه:

اولاً مکانیزم مجمع عمومی جهت سازمان‌یابی حرکت کنش‌گران جنبش مطالباتی کارگران نیشکر هفت تپه، «تلفیقی از گردهمایی شناور آنها و تشکل شناور آنها می‌باشد». در نتیجه همین شناور یا غیر روتین بودن حرکت و تشکل آنها باعث عدم ضربه‌پذیری آنها می‌شود.

ثانیاً در رویکرد جدید جنبش کارگران نیشکر هفت تپه از آنجائیکه «مکانیزم مجمع عمومی صورت شورائی دارد، همین امر باعث می‌گردد تا رویکرد مجمع عمومی – شورائی در تقابل حرکت سندیکائی مستقل قبلی آنها (که حرکت سازمان‌یابی از بالا می‌باشد) قرار بگیرد». بیافزائیم که مهم‌ترین خودویژگی رویکرد مجمع عمومی – شورائی همان پروسه خودجوشی و خودسازماندهی و خودرهبری و مستقل و دینامیک و تکوین یافته از پائین می‌باشد که در رویکرد مجمع عمومی – شورائی این پروسه به صورت تمام عیار مادیت پیدا می‌کند.

ثالثاً تجربه سازمان‌یابی جنبش مطالباتی کارگران نیشکر هفت تپه در چارچوب رویکرد مجمع عمومی – شورائی تکوین یافته از پائین به صورت خودجوش و مستقل و خودرهبر و خودسازمانده نشان داده است که «مکانیسم مجمع عمومی – شورائی هم می‌تواند برای کنش‌گران این جنبش‌ها یک نوع تشکل و سازماندهی دینامیک و شناور باشد و هم می‌تواند تشکلی پایدار و مقاوم در برابر ضربه‌های دستگاه‌های امنیتی و سرکوب‌گر رژیم مطلقه فقاهتی باشد.»

فراموش نکنیم که چه در رژیم شاه و چه در رژیم شیخ تشکل‌های مستقل جنبش‌های مطالباتی و سیاسی پیوسته ممنوع بوده است و این رژیم‌ها با حداکثر فشار ممکن هر گونه تشکل توده‌ای و مستقل از حکومت جنبش‌های مطالباتی و سیاسی خودجوش و خودسازمانده و خودرهبر و مستقل و تکوین یافته از پائین را سرکوب کرده‌اند و لذا همین امر باعث گردیده که در طول بیش از یک قرن گذشته هرگز نوع معینی از تشکل مستقل از حکومت و جریان‌های جامعه سیاسی ایران نتواند به صورت دینامیک در راستای سازمان‌یابی همه‌گیر و سراسری کنش‌گران اردوگاه بزرگ زحمتکشان ایرانی از اقشار میانی تا طبقه کارگر ایران به کار گرفته شوند.

رابعاً بدون تردید مکانیزم مجمع عمومی – شورائی جنبش مطالباتی کارگران نیشکر هفت تپه نشان داده است که با این مکانیزم «کنش‌گران این جنبش از درجه بالای سازمان‌یابی و قدرت طبقاتی برخوردار می‌باشند». چرا که آنها توسط «مکانیزم مجمع عمومی – شورائی توانسته‌اند در عرصه میدانی به درجه بالائی از اتحاد دست پیدا کنند و با دخالت‌گری مستمر کنش‌گران توانسته‌اند رژیم و کارفرما را در برابر قبول مطالبات خودشان وادار به عقب‌نشینی کنند.»

خامسا تجربه مکانیزم مجمع عمومی – شورائی در پروسه حرکت مطالباتی جنبش کارگران مجتمع نیشکر هفت تپه نشان داده است که «مکانیزم مجمع عمومی – شورائی می‌تواند به صورت عینی قدرت کنش‌گران را در میدان بسیج نماید و برآیند تصمیم جمعی کنش‌گران قطب‌نمای حرکت آنها (توسط رهبری جمعی تکوین یافته از پائین) بشود.»

سادساً تجربه جنبش مطالباتی کارگران مجتمع نیشکر هفت تپه در فرایند جدید آن نشان داده است که «مکانیزم مجمع عمومی – شورائی خودجوش و تکوین یافته از پائین علاوه بر اینکه یک تشکل است و باعث بروز قدرت اراده جمعی کنش‌گران می‌شود همچنین بسترساز تصمیم جمعی و انتخاب جمعی کنش‌گران نیز می‌باشد و در ضمن فارغ از اشکال بوروکراتیک می‌باشد و نمایش دهنده عمل مستقیم کارگری در عرصه میدانی نیز هست.»

سابعاً تجربه کارگران نیشکر هفت تپه در فرایند جدید حرکت مطالباتی‌شان نشان داده است که «مکانیزم مجمع عمومی – شورائی خود بهترین مکانیزم جهت مادیت پیدا کردن رویکرد شورائی خودجوش و خودسازمانده و خودرهبر تکوین یافته از پائین می‌باشد» و بی‌شک در چارچوب همین رویکرد شورائی توسط مکانیزم مجمع عمومی – شورائی است که «اراده جمعی می‌تواند از کانال شوراهای تکوین یافته از پائین اعمال قدرت میدان و عینی بکنند»؛ و می‌تواند «اصل برابری را میان آحاد کنش‌گران تأمین نماید.»

ثامناً تجربه کارگران نیشکر هفت تپه در فرایند جدید مبارزه مطالباتی‌شان نشان داده است که با ظهور «مکانیزم مجمع عمومی – شورائی، دیگر مکانیزم سندیکائی نمی‌تواند مانند گذشته اول و آخر مکانیزم تشکل کنش‌گران جنبش‌های مطالباتی باشد.»

تاسعا مطابق این دستاوردهای مکانیزم سازمان‌یابی مجمع عمومی – شورائی، در این شرایط تندپیچ امروز جامعه بزرگ ایران، «ما بر این باوریم که این دستاوردها برای جنبش دانشجوئی ایران در عرصه حرکت‌های صنفی – سیاسی و سیاسی – صنفی و سیاسی- سیاسی می‌تواند یک نوع مکانیرم سازمان‌یابی شناور و دینامیک و موفق باشد» زیرا «مکانیزم مجمع عمومی – شورائی می‌تواند در عرصه حرکت مطالباتی و سیاسی جنبش دانشجوئی ایران باعث ظهور رهبری جمعی و عملی تکوین یافته از پائین بشود.»

از اینجا است که می‌توانیم داوری کنیم که «مکانیزم مجمع عمومی – شورائی یا تلفیق شوراهای خودجوش و تکوین یافته از پائین با تشکل در فضای اختناق سیاسی حاکم می‌تواند شکل مقدور و ممکن برای کنش‌گران جنبش دانشجوئی بشود» و می‌تواند «بهترین حفاظ امنیتی کنش‌گران اصلی جنبش دانشجوئی در برابر دستگاه‌های سرکوب‌گر رژیم مطلقه فقاهتی باشد» و می‌تواند در این شرایط بسترساز ظهور جمعی جامعه دانشجوئی در عرصه مبارزه مطالباتی باشد.

ادامه دارد