«انتخابات خرداد 1400» (رئیس جمهوری) در چارچوب «استراتژی یکدست کردن حکومت» و «حذف متحدین داخلی این رژیم» توسط هسته سخت رژیم مطلقه فقاهتی «با کدامین سناریوی صورت میگیرد؟» -
سرمقاله:
خیزش آبانماه 98 (اگرچه در ادامه حرکت حلزونی انفجار اجتماعی دیماه 96 بود ولی) در مقایسه با خیزش دیماه 96 (که نخستین خیزش پائینیهای جامعه ایران در ابعاد ملی بود) دارای خودویژگیهایی میباشد که بدون فهم و شناخت آن هرگز و هرگز نمیتوانیم به «تحلیل مشخص نسبت به استراتژی یکدست کردن حکومت و حذف متحدین داخلی رژیم» (توسط حزب پادگانی خامنهای در فرایند پساسرکوب هولناک خیزش آبانماه 98) و بالاخره در انتخابات آینده خرداد 1400 (رئیس جمهوری سیزدهم رژیم مطلقه فقاهتی حاکم) دست پیدا کنیم. برای فهم خودویژگیهای خیزش آبانماه 98 (در مقایسه با خیزش دیماه 96) باید عنایت داشته باشیم که:
اولاً خیزش آبانماه 98 نشان داد که رژیم مطلقه فقاهتی حاکم در «فرایند کامل فروریزی مشروعیت اجتماعی خود قرار گرفته است» و مهمتر از آن اینکه خیزش آبانماه 98 نشان داد که در زمان به چالش کشیده شدن «موجودیت» رژیم مطلقه فقاهتی حاکم توسط تودههای اعماق جامعه ایران، رژیم مطلقه فقاهتی حاکم حاضر است که «حداقل مشروعیت اجتماعی» خود را در پای «حفظ موجودیت این رژیم ذبح نماید». یادمان باشد که خیزش آبانماه 98 «در عرض 4 روز» توسط حرکت اعتراضی مسالمتآمیز تودههای اعماق جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران آنچنان در ابعاد ملی و سراسری فراگیر شد که «22 استان و یا 200 شهر و بزرگ و کوچک کشور ایران را در برگرفت.»