چرا رژیم مطلقه فقاهتی حاکم امروز تا این اندازه بر طبل اسلام زیارتی میکوبد؟
آنچه که در شرایط جدید منطقه خاورمیانه بیش از هر چیز در رابطه با عملکرد رژیم مطلقه فقاهتی حاکم بر ایران قابل توجه میباشد اینکه، رژیمی که خود مولود فقه و فقاهت و حوزه و اسلام دگماتیسم فقاهتی میباشد و در دامن اسلام فقاهتی سنتی حوزه تکوین و تکون پیدا کرده است و اندیشه، تئوری، فرهنگ و ایدئولوژیاش همه مولود فقه و فقاهت است و هویت تاریخیاش چه قبل از صفویه - که فقه صورت سنتی و غیر سیاسی داشت و توسط شیخ طوسی در قرن چهارم پایه گذاری گردید - و چه از زمان صفویه که فقه حکومتی توسط رساله جامع عباسی که بنا بهدستور و درخواست شاه عباس صفوی از شیخ بهائی به عنوان اولین رساله فقهی تاریخ اسلام فقاهتی مدون گردید و حتی چه در زمان خود خمینی که فقه در ظل تئوری ولایت فقیه او جنبه حکومتی به خود گرفت، همه در چارچوب فقه و فقاهت سنتی حوزه تعریف میشد و مشروعیتی که این رژیم در آغاز تکوین برای خود تعریف میکرد - هر چند در کتاب «ولایت فقیه»، خمینی سعی میکرد به آن چهره کلامی بخشد - ولی آنچنانکه از نام این کتاب بر میآید، خمینی میکوشد تا این مشروعیت کلامی کتاب ولایت فقیه را با لباس فقه و فقاهت تعریف نماید و یا بالاخره در خدمت فقه و فقاهت در آورد.
به همین دلیل است که آنجائیکه خمینی میگوید هدف حکومت اسلامی اجرای حدود و حکم الهی است مقصودش از حدود و حکم الهی همان فقه فقاهت اسلام دگماتیسم حوزه میباشد نه چیزی بیشتر از آن و لذا تا زمانی که خمینی زنده بود، میکوشید تا در چارچوب فقه حکومتی که خود بنیانگذار آن بود حرکت و تصمیمات سیاسی خود را تبیین نماید اما آنچه از بعد از خمینی با حاکمیت خامنهائی و حزب پادگانی او در عرصه رژیم مطلقه فقاهتی مادیت پیدا کرد، این است که به موازات تثبیت خامنهائی و حزب پادگانی او رفته رفته در عرصه نظری و ذهنی به مرور زمان خامنهائی همه تلاشش بر این امر استوار شد که اسلام فقاهتی را در زیر چتر اسلام زیارتی تعریف کند نه مانند خمینی اسلام زیارتی را در کانتکس اسلام فقاهتی که البته این موضوع در این زمان به قدری حساس و برجسته شده است که میبینیم که خامنهائی برای یک زیارت اربعین امام حسین که بنا به گفته نهادهای خبری خود رژیم بیش از یک میلیون و دویست هزار نفر از ایرانیها شرکت کردهاند در این وضعیت حساس امنیتی که هیولای خشونت و ترور داعش در منطقه بوجود آورده است، تمامی نهادهای نظامی و انتظامی و اداری خود از شهرداری تهران تا سپاه و بسیج و غیره به کار میگیرد تا اقدام به یک چنین نمایشی بکند.
در صورتی که به لحاظ تاریخی و مذهبی همه کسانی که با تاریخ اسلام آگاهی دارند خوب میدانند که در اربعین امام حسین هیچ اتفاق مهم تاریخی انجام نگرفته است جز اینکه یکی از اصحاب پیامبر اسلام به نام جابر ابن عبدالله انصاری که در واقعه عاشورا حضور نداشته و ظاهرا بینائی خود را هم قبلا از دست داده بود پس از اینکه خبر شهادت امام حسین و عاشورا را میشنود جهت جبران غیبت خود در عاشورا انفرادی به کربلا میآید و برای شهداء یک مراسم شخصی و فردی مثل غسل و نماز و غیره به جا میآورد، به جز این واقعه به لحاظ تاریخی هیچ اتفاق دیگری در اربعین امام حسین اتفاق نیافتاده است چراکه به لحاظ تاریخی اصلا دیگر اسراء از غروب عاشورای 61 که از کربلا انتقال داده شدند، دیگر به کربلا برنگشتند و پس از کوفه و شام به مدینه انتقال پیدا کردند و قطعا در روز اربعین اسراء در کربلا نبودند و حداقل آنچنانکه تاریخ شهادت میدهد یا در شام بودند و یا در مسیر به طرف مدینه در حرکت بودند و مهمتر از این اینکه اصلا ما در سنت اسلامی اولیه مراسمی به نام اربعین نداریم، بطوریکه بزرگترین شخصیت تاریخ اسلام که آبشخور و سرچشمه اسلام و نبوت میباشد یعنی شخصیت خود پیامبر اسلام با این همه عظمت اصلا نه در شیعه و نه در تسنن مراسمی به عنوان اربعین پیامبر اسلام نداشته و نداریم و یا در خصوص امام علی که شخصیت او در اسلام عظیمتر و بزرگتر از شخصیت امام حسین میباشد، در شیعه ما بعد از مراسم شهادت او در 21 رمضان هرگز مراسمی تحت نام اربعین امام علی برگذار نمیکنیم.
حال سوالی که در این رابطه مطرح میشود اینکه چرا رژیم مطلقه فقاهتی در چارچوب مراسم سنتی عاشورا و امام حسین در اربعین امسال این اندازه بر طبل اسلام زیارتی کوبید؟ و یا در دو سال قبل از این، زمانی که رژیم مطلقه فقاهتی میخواست ضریح طلا و نقرهائی قبر امام حسین که در ایران با طلا و نقره ساخته شده بود از مسیر زمینی به عراق منتقل کند در مسیر انتقال این ضریح تمامی مدارس و ادارات شهرها را تعطیل میکرد تا مردم با بوسیدن و مالیدن دست و دستمالهای خود به این ضریح طلا و نقرهائی، از این ضریح طلب شفاعت کنند و یا در مراسم دهه اول محرم تمام تلاش رژیم بر این است که تا با جایگزین کردن عاشورای سنتی به جای عاشورای تاریخی توسط مداحان دولتی که امروز به صورت یک تشکیلات قوی و سراسری در حزب پادگانی خامنهائی درآمدهاند از مردم اشک چشم بگیرند، نه مانند سالهای قبل از انقلاب 57 عاشورا و حسین تاریخی انگیزه حرکت و مبارزه ضد حکومتی گردد و یا در خصوص امام هشتم تمام تلاش رژیم مطلقه فقاهتی بر این امر قرار دارد تا به هر نحوی که شده آن را به صورت نماد و سمبل اسلام زیارتی در داخل کشور درآورد و در این رابطه تمام تلاش رژیم بر آن است که با تکیه بر تشکیلات بسیج و حزب پادگانی و مداحان دولتی، تمامی آن مراسمی که برای امام حسین انجام میگیرد به نحوی از انحاء و به شکل دولتی و هدایت شده مثل پیاده راه افتادن از شهرها در مراسم 29 صفر و غیره برای امام رضا هم به انجام برساند و در خصوص قبور امام زادههای شهر و روستا، رژیم مطلقه فقاهتی تلاش میکند تا به هر شکلی شده اینها را به صورت نماد اسلام زیارتی درآورد بطوریکه امروز فضای اینها گرمتر از عرصه مساجد میباشد و گرچه مساجد دولتی پشت سر هم ساخته و افتتاح میشوند ولی به علت سایه حکومت بر این مساجد به صورت مستقیم و غیر مستقیم خالی از حضور مسلمانان میباشد و حداکثر زمان حضور بهرهوری از مساجد، زمان مراسم ختم مردهها میباشد و بعد از آن مساجد که باید دایره اصلی اسلام پیامبر باشد خالی از مسلمانان است.
البته رژیم مطلقه فقاهتی گاها مثل مراسم اعتکاف ماه رجب میکوشد تا توسط تشکیلات دولتی و زیر تبلیغ و حضور رادیو و تلویزیون، نیروهای تشکیلاتی خودش را به مساجد بکشاند ولی آمارهای خود رژیم هم نشان میدهد که تمامی پروژههای رژیم مطلقه فقاهتی تا کنون ناتمام مانده و ختم به شکست شده است. چرا؟
برای پاسخ به این سوال باید به سوال دیگری جواب بدهیم و آن اینکه چه نیازی رژیم مطلقه فقاهتی به اسلام زیارتی در این زمان دارد؟ در رابطه با پاسخ به این سوال است که باید توجه داشته باشیم که برعکس اسلام فقاهتی، اسلام زیارتی یک اسلام عوام پسند است در صورتی که اسلام فقاهتی یک اسلام حکومت پسند میباشد. به عبارت دیگر برعکس اسلام فقاهتی که یک اسلام خشن و خشک و رعب آور است و همه جای آن صحبت از تکفیر، تعزیر، قصاص، حد، تقلید، سنگسار، ارتداد، زندان، شکنجه و غیره است، در اسلام زیارتی صحبت از شفاعت و زیارت و واسطگی ائمه بین خداوند و بندگان برای بخشیدن گناهان بندگان و اجابت کردن خواستههای فرد است.
در اسلام زیارتی اصلا سخن از اجتماع و سیاست نیست سخن از فرد، شفاعت، قبر، ضریح، اشک، ماتم و نوحه است، نه آگاهی و تلاش و دعا و پیوند مستقیم و بی واسطه انسان با خداوند. به همین دلیل است که رژیم مطلقه فقاهتی میتواند با تکیه بر اسلام زیارتی در این زمان توسط تشکیلات مداحان و نوحه و ضریح و ماتم و جایگزین کردن حسین سنتی به جای حسین تاریخی، وسیلهائی جهت بسیج نیروهای مذهبی سنتی جامعه ایران فراهم نماید چراکه در شرایطی که قاعده هرم جامعه ایران در شهر و روستا هنوز دارای مذهب سنتی میباشند و در شرایطی که جامعه ایران با اینکه بیش از صد سال از انقلاب مشروطیت و 36 سال از انقلاب ضد استبدادی بهمن ماه سال 57 میگذرد به علت حاکمیت حکومتهای مستبد و توتالیتر هنوز از حداقل تشکیلات حزبی جوشیده از پائین - نه احزاب کلینکسی یکبار مصرف تزریقی از بالا که در زمان تقسیم قدرت برای چند روزی آفتابی میشوند و پس از انتخابات و تقسیم قدرت مانند برف در برابر آفتاب در زمین فرو میروند و هیچ رسالتی جز مشارکت در قدرت برای خود قائل نیستند - محروم میباشند.
از آنجائیکه این رژیم به خاطر شرایط تاریخی عصر حاضر و فشار داخلی و بینالمللی حاضر به پذیرش شکلی مولفهائی از دموکراسی مثل انتخابات شده است، با عنایت به اینکه این پذیرش شکلی باعث تکوین پارادوکس در ساختار این رژیم بین انتخابات و مشروعیت فقهی و فقاهتی که از طرف امام زمان بر فقیهان رژیم مطلقه فقاهتی تنفیذ میگردد، شده است و مدت 36 سال است که این پارادوکس رژیم را در عرصه تقسیم باز تقسیم متوالی و مرحلهائی قدرت بین جناحهای داخلی خود آبستن جنگ و تضاد و کودتا و جنگهای حیدر و نعمتی کرده است، با همه این فراز و نشیبها به هر حال برای این رژیم چارهائی جز تکیه بر این پارادوکس وجود ندارد چراکه هم در عرصه تقسیم قدرت داخلی و هم در رابطه با تبلیغ جهانی این رژیم نیازمند به این پارادوکس میباشد و در چارچوب تکیه بر این پارادوکس است که در فضای فقدان حزب و تشکیلات این رژیم جهت استمرار حیات خود نیازمند به بسیج و تحریک احساسات مردم میباشد که اسلام زیارتی در این عرصه و در این زمان به عنوان بهترین بسترساز این بسیج تودههای قاعده نشین هرم جامعه میباشد.
البته جایگاه اسلام زیارتی در دستگاه سیاسی رژیم مطلقه فقاهتی زمانی حساسیت خود را بیشتر به نمایش میگذارد که در مقایسه با رقابتی که با سعودیها در هژمونی منطقه و هژمونی بر هلال شیعه دارد این موضوع را مورد مطالعه قرار دهیم. از آنجائیکه سعودیها برای تثبیت هژمونی مذهبی خود بر کشورهای سنی مذهب منطقه بر حرمین شریفین یعنی مسجد الحرام و مسجد النبی مکه و مدینه تکیه میکنند، طبیعی است که اسلام زیارتی با تکیه بر حرمین ائمه شیعه در عراق و ایران و همچنین حرم حضرت زینب در سوریه میتواند عامل تثبیت آلترناتیوی رژیم مطلقه فقاهتی بر هلال شیعه بشود و لذا در عرصه این اسلام زیارتی است که رژیم مطلقه فقاهتی میکوشد تا از شیعیان عربستان سعودی گرفته تا شیعیان بحرین، یمن، پاکستان، افغانستان، ایران، سوریه و عراق حول رهبری خود بسیج نماید، طبیعی است که رژیم مطلقه فقاهتی هرگز توسط اسلام فقاهتی نمیتواند علویان سوریه و یا زیدیه یمن و دیگر تودههای عوام فرقههای مختلف شیعه که اعتقادی به فقه و فقاهت حوزههای شیعه ندارند حول ادعای هژمونی طلبانه خود در منطقه بسیج کند به این دلیل است که در شرایط فعلی برای رژیم مطلقه فقاهتی اسلام زیارتی دارای فونکسیون فراوانی میباشد و در تحلیل نهائی فونکسیون اسلام زیارتی در عرصه بسیج شیعیان کشورهای عربستان، یمن، کویت، بحرین، پاکستان، هند، افغانستان، عراق، سوریه و لبنان در راستای تثبیت هژمونی رژیم مطلقه فقاهتی بیشتر از فونکسیون اسلام فقاهتی میباشد.
البته نکته دیگری که در این رابطه نباید از نظر دور بداریم عبارت است از اینکه اسلام فقاهتی که امروز به صورت اسلام حکومتی چهارگانه:
1 - اسلام وهابیگری سعودیها.
2 - اسلام اخوان المسلمین.
3 - اسلام تکفیری و سلفیگری القاعده و داعش.
4 - اسلام مطلقه فقاهتی ایران، در حال جنگ و خشونت با یکدیگر میباشند و به خصوص در صحنه ظهور هیولای داعش چهرهائی بس ضد انسانی و خشونت طلب به خود گرفته است و از آنجائیکه این چهار اسلام حکومتی تلاش میکنند تا هویت مذهبی خود را در چارچوب فقه و فقاهت و اسلام فقاهتی به نمایش بگذارند، همین امر باعث گردیده است تا اسلام فقاهتی دیگر مانند گذشته توانائی جذب قلوب مردم عوام مسلمان در لباس تقلید و مقلد بودن نداشته باشد.
نکته دیگری که طرح آن در اینجا خالی از عریضه نمیباشد اینکه از آنجائیکه در اسلام فقاهتی هیرارشی ارزشها در چارچوب میزان آموزش دروس فقهی و تشکیلات سنتی تعریف میشود با عنایت به اینکه در چارچوب معیار فقه دانی و مراتب تشکیلات حوزه روحانیت سنتی حوزههای شیعه در طول 36 سال عمر رژیم مطلقه فقاهتی، جناح دولتی روحانیت و مراجع دولتی حوزههای شیعه در برابر جریان سنتی که ضد رژیم میباشند در اقلیت قرار داشته و دارند و تزریق یکطرفه پول و میز و تشکیلات خامنهائی در طول 36 گذشته رژیم مطلقه فقاهتی جهت تسخیر این حوزهها چندان مثمر ثمر نبوده است، به همین دلیل از آنجائیکه خامنهائی برعکس خمینی که به لحاظ فقهی در مرتبه مرجعیت قرار داشت دارای مرتبه تشکیلاتی و درسی فقهی در حوزه سنتی روحانیت قم و نجف و مشهد نمیباشد لذا این امر باعث شده تا او جهت تثبیت حاکمیت خود بر حوزهها از سنگر اسلام فقاهتی به طرف سنگر اسلام زیارتی پناه ببرد چرا که در عرصه اسلام زیارتی به جای روحانیت فقه خوانده حوزهها این مداحان هستند که نقش درجه اول دارند و میتوانند با تحریک احساسات مردم آنها را در حمایت از رژیم بسیج نمایند که از این بابت یعنی پرورش و سازماندهی مداحان دولتی برعکس روحانیت حوزههای فقاهتی حزب پادگانی خامنهائی در طول 25 سال حکومت خامنهائی دارای موفقیت چشمگیری بوده است بطوریکه در تظاهرات 9 دیماه سال 88 که پس از عاشورای جنبش اجتماعی 88 و در اعتراض به شعار «مرگ بر اصل ولایت فقیه» که در روز عاشورای 88 توسط جنبش دانشجوئی و جنبش اجتماعی در خیابانهای تهران مطرح شد، این مداحان دولتی بودند که نقش کلیدی در بسیج مردم داشتند. فراموش نکنیم که دستگاه صدا و سیما در عرصه تثبیت و تبلیغ اسلام زیارتی نقشی به مراتب بیشتر از منابر و ائمه جمعه و جماعت اسلام فقاهتی دارد که باز این اهرم و عصا هم در دست دولت و حزب پادگانی خامنهائی میباشد.
بنابراین در این رابطه است که اکنون میتوانیم به این نتیجه گیری بپردازیم که تلاش حزب پادگانی خامنهائی در اربعین سال جاری برای فرستادن بیش از یک میلیون نفر به زیارت کربلا با آن هزینه سیاسی و لجستیکی و نظامی و انتظامی که برای این رژیم داشت، یک حرکت در راستای تثبیت هژمونی رژیم مطلقه فقاهتی بر هلال شیعه در منطقه میباشد که از بعد از طوفان هیولای خشونت داعش در منطقه و در عراق و سوریه به چالش کشیده شده بود، اما با زمینگیر کردن داعش در عراق و سوریه توسط حملات نظامی از زمین و هوای جهان سرمایهداری و در راس آنها امپریالیسم آمریکا و کشورهای مرتجع منطقه که در راس آنها عربستان سعودی دارد و حمایت نظامی رژیم مطلقه فقاهتی از ارتش عراق توسط سپاه قدس، این همه باعث گردیده تا با گل آلود شدن آب در منطقه بستر جهت ماهی گیری رژیم مطلقه فقاهتی فراهم شود.
والسلام