سه قطره خون بر پیشانی 16 آذر

16 آذر سنگ نشانی است که ره گم نشود
16 آذر جرقه‌ائی در سیاهی، فریادی در سکوت

16 آذر روزی که شهید تاریخ می‌سازد
16 آذر روزی که دانشجو کلمه می‌گردد
16 آذر روزی که پرومته در زنجیر زنده زنده در آتش غاسق شهید می‌شود
16 آذر روزی که هرگز در تاریخ ما نمی‌میرد
16 آذر روزی که استبداد و امپریالیسم در باتلاق آن می‌میمرند

16 آذر روزی که دانشجو دانشجو می‌شود
16 آذر روزی که دانشجو متولد می‌گردد
16 آذر روزی که آذر توحید بر آذر شرک غلبه می‌کند
16 آذر روزی که خون بدل به آذر می‌شود
16 آذر روزی که خون سونامی‌ می‌آفریند
16 آذر روزی که خون پیام می‌شود
16 آذر روزی که شیخ و شاه را به لرزه در می‌آورد
16 آذر روزی که دانشگاه بودن خود را احساس می‌کند
16 آذر روزی که ناس بر خناس علم بر جهل حق بر باطل ایمان بر کفر حقیقت بر سرنیزه مستضعف بر مستکبر حسین بر یزید ابراهیم بر نمرود و موسی بر فرعون عیسی بر یهوه و یحیی بر هردیس محمد بر دارالندوه بلال بر امه ابن خلف عمار بر ابوجهل و ابوذر بر عثمان علی بر قاسط و مارق و ناکث پیروز می‌شود
16 آذر روزی که قلم بر جهل و چراغ بر تاریکی شهید بر جلاد فلق بر غاسق غلبه می‌کند
16 آذر روزی که آتشکده  جهل و نفاق و شرک فرو می‌میرد تا کاخ ستمگر کسری شیخ و شاه ویران شود و دیو جهانخوار غرب از تنوره واماند
16 آذر روز از جان گذشتن روز پیروزی خلق روز فرار دشمن
16 آذر روزی که استبداد و استثمار و استحمار در مسلخ عشق رمی ‌میشوند
16 آذر عاشورای آذر بر جهل و نفاق و ریا و فریب
16 آذر سه قطره خونی که خود تاریخ می‌سازد
16آذر نه‌ائی که با خون نوشته شد
16 آذر لائی که به رنگ خون در آمد
16 آذر روز دانشگاه روز وحدت علم با مبارزه
16 آذر روزی که ستاره‌ها به خون کشیده می‌شوند
16 آذر روزی که رسولان رهائی بر گونه دانشجو و دانشگاه اسم می‌شوند
16 آذر روزی که علم و کتاب و دانشگاه بر استبداد و استثمار و استحمار و استعمار پیروز می‌شود
16 آذر جرقه‌ای در سیاهی فریادی در سکوت عصیانی بر ظالم
16 آذر کلمه‌ائی که با خون بر تارک دانشگاه نوشته شد
16 آذر روزی که هر گز نمی‌میمرد
16 آذر شمعی که هرگز خاموش نمی‌شود
16 آذر فریاد ابوذر در ربذه لبیک دانشجو بر دعوت حسین مظلومیت علی در دادگاه عدالت عصیان  مصدق بر استبداد فریاد خلق بر امریکا
16 آذر عصیان هابیل بر قابیل شهید بر جلاد خون بر سر نیزه حق بر باطل ایمان بر کفر فجر بر سیاهی علم بر جهل نور بر ظلمت پرومته بر زئوس
16 آذر کتابی که هرگز بسته نمی‌شود
16 آذر دانشگاهی که هرگز تعطیل نمی‌شود
16 آذر  مدرسه‌ائی که هرگز خاموش نمی‌گردد
16 آذر سرفصلی که با خون بر تارک دانشگاه نوشته شد

16 آذر آذری که هرگز فرو نمی‌میمرد
16 آذر فانوسی که یک عالم نفت توشه
16 آذر سنگ نشانی است که ره گم نشود
16 آذر عنوانی فراموش نشدنی بر تابلو دانشگاه
16 آذر آتشگه دیرینه پا بر جا
16 آذر آغازی که انجام ندارد
16 آذر کتابی که پایان ندارد

ای نور ما، ‌ای روح ما، ‌ای آذر خونین ما
خوش میروی بر جان ما‌، ای یوسف خوش نام ما
از خون بگویم یا قلم، از شب بگویم یا فلق
ای نعره شیران ما، آتش بزن بر جان ما
یکدم بلالم میکنی، یکدم هلال می‌کنی، یکدم ابوذر می‌شوم
ای آذر عیار ما‌، ای وای ما، ‌ای وای ما
در آتش نمرود شاه، خوش میروی بر فقه شیخ
ای کوکب درَان ما‌، ای ماه ما، ‌ای ماه ما
هم شاه را سیلی زنی، هم شیخ را رسوا کنی
ای دلبر مقصود ما‌، ای قبله معبود ما
ما از شریعت خسته ایم، در دام فقه ابتریم
در گل بمانده پای ما‌، ای بر دریده دام ما
جهل و فقاهت دین ما، مکر و ریا اخلاق ما
در گل نشسته عقل ما‌، ای یار ما عیار ما
ظلم و ستم قانون ما، اعدام و زندان فقه ما
جوشی بنه در شهر ما، نظاره کن این دود ما
ای درشکسته در اوین‌، ای بر دریده دام شیخ
ای آذر خوش نام ما، ‌ای مصطفی ‌ای مصطفی
در آتش و در سوز تو، ‌ای احمد منصور ما
غائب مبادا صورتت، یکدم زپیش چشم ما
از شمع گویم یا سحر، از می‌ بگویم یا چمن
ای شاهد خونین ما، ‌ای شمع ما، ‌ای شمع ما
ای باد بی آرام ما، با گل بگو پیغام ما

خون شهیدان حجت است، یا ربنا یا ربنا
با عقل خود گر جفتمی‌، من گفتنیها گفتمی
خاموش کن تا نشنود، این قصه را فقه و ریا
ای عاشقان‌ ای عاشقان، امروز مائیم و شما
پیراهن آذر شده، از خون روان مصطفی

سلام بر آذر، سلام بر مصطفی، سلام بر احمد، سه قطره خون 16 آذر