گزارشی از روز 28 مرداد 32

امروز در شهر چه خبر است؟

در شهر چه خبر است؟ وای خدایا امروز در شهر چه خبر است؟ چرا امروز هیاهوی دیگری در شهر برپاست؟ چرا رجال های حاشیه تولید امروز سلطان شهر شده اند؟ خدایا در شهر چه خبر است ؟ چرا طیب ها و شعبان بی مخ ها و دار و دسته اراذل اوباش شان امروز سکاندار شهر شده اند؟ چرا شاه و شیخ و زاهدی و کاشانی و نصیری و فلسفی و ... امروز تبسم کنان جام پیروزی سر می کشند؟ چرا امروز برعکس روزهای قبل که شعار مرگ بر مصدق از میتینگ های حزب توده بلند بود، اوباشان شاه و شیخ این شعار را مستانه سر می دهند؟

 

در شهر چه خبر است؟ وای خدایا در شهر چه خبر است؟ چرا توده ها امروز همه نجواکنان از نباء عظیمی از هم می پرسند که خود موضوع آن می باشند؟ چرا قاسط و مارق و ناکث همه با هم، هم پیمان شده اند تا جمل و صفین را در نهروان شاه و شیخ به پیروزی برسانند؟ چرا جلاد و جائر و فاسق و جاهل امروز به خونخواهی شهید به میدان آمده اند؟

در شهر چه خبر است؟ نکند کلمه منحوس آزادی آنچنانکه شیخ فضل الله نوری می گفت به صلیب کشید ه اند؟ و یا آن مردک کافر آنچنانکه خمینی در باب مصدق می گفت با گیوتین شریعت و منجنیق امریکا و انگلیس در دادگاه آتش نمرود شاه و شیخ به تیغ انتقام جهل و نفع و غارت و غنیمت گرفتار کرده اند؟


در شهر چه خبر است؟
یا که عدالت مظلوم بر دوش توده های محروم ایران زمین تشییع می گردد؟ یا جنازه بر دار حلاج و میثم اونگ ساعت تاریخ لرزان ایران زمین کرده اند؟ یا که گرگان جهانخوار یوسف به خونخواهی از انسانیت و حریت و آزادی و عدالت بر خاسته اند؟


در شهر چه خبر است؟
چرا امروز جهل آگاهی را به محکمه قابیل کشیده اند؟ یا که شریعت و فقاهت انسانیت را به برگی می کشاند؟ یا که قاسط و مارق و ناکث بر گور عدالت مظلوم زحمت کشان ایران زمین جام مستانه سر می کشند؟ یا که رسول آزادی و آگاهی و عدالت مصدق را در دادگاه امپریالیسم جنایت و شاه خیانت و شیخ سفاهت به محکمه تاریخ کشیده اند؟


در شهر چه خبر است؟
کجایند آن کفن پوشان 30 تیر که با خون خود خط سرخ فلق بر آسمان سیاه غائصب واقف استبداد قوام کشیدند؟ کجایند آن دلاور مردان سرزمین نفت خوزستان که قهرمانانه شرکت نفت انگلیس را در دادگاه قابیل جنایتکار با خون خود مجبور به فرار کردند؟ کجایند آن سلحشوران سرزمین زیتون که با خون خود کودتای سیاه سوم اسفند انگلیس را در سیاهی قرارداد وثوق الدوله با آتش پرومته رهائی خویش به فتح ملی شدن صنعت نفت مبدل ساختند؟

در شهر چه خبر است؟ چرا امروز دو باره آتشکده خرین فارس که برای دو سال خاموش شده بود دو باره با اتش جهل موبدان دین فروش عکاظ و دارالندوه شعله ور گشته است؟ چرا امروز کاخ ویران شده کسری که برای مدت دو سال بدل به موزه تاریخ جنایت شده بود دو باره آباد شده است؟ چرا امروز جنازه بر دار رفته شیخ فضل الله نوری زنده در لباس کاشانی و فلسفی و بروجردی و ... به خونخواهی و انتقام از عدالت و آزادی بر خاسته اند؟ چرا امروز طیب و شعبون بی مخ و قمه کش های صفین شعار یا خیل الله ارکبی و ابشری بالجنه بر آل حسین سر می دهند؟ چرا صدای تپانچه فدائیان اسلام که سینه حسین زمان فاطمی مثله کرده بود امروز خاموش شده است؟ چرا زاهدی ها و نصیری ها و اشرف پهلوی و ... پرچم دار انتقام خون حسین در کربلای دو ساله مصدق شده اند؟ چرا دار و دسته مظفر بقائی و خلیل ملکی و آیت در حال جمع کردن غنایم جنگی احد بعد از پیروزی شده اند؟ چرا فقاهت و شریعت و جهالت لباس جنایت و خیانت و سفاهت بر تن کرده است؟ چرا نیکسون در لوای گرمی حمام خون در دانشگاه تهران به کاشانی تبریک پیروزی می گوید؟

در شهر چه خبر است؟ چرا مصدق موسای ضیاء و فرقان و ذکر در نیل جهل و خیانت و خنایت غرق شده است؟ چرا حزب توده نفتی امروز به انتقام خیانت های گذشته خود آزادی و عدالت و آگاهی را آواره و تنها کرده است؟ چرا امروز خیانت حقیقت را به محاکمه می کشد و جنایت آزادی را متهم می کند و جهالت انسانیت را به زنجیر بردگی می کشاند؟

در شهر چه خبر است؟ چرا مصدق مرد آگاهی و آزادی و رهائی مشرق زمین در زنجیر زئوس استبداد و استثمار و استحمار به منقار کرکسان شریعت و فقاهت و رذیلت اسیر کرد ه اند؟ در کدامین دادگاه استبداد بر جنازه آزادی می گرید؟ در کدامین دادگاه قابیل به خونخواهی هابیل شاکی می شود؟ در کدامین دادگاه جهل آگاهی را به صلیب می کشد؟ در کدامین دادگاه عدالت باز مصلوب می گردد؟ در 28 مرداد دادگاه امروز تاریخ ایران همه چیز باز تعریف می شوند چراکه این امروز است که شیخ فضل الله نوری مشروطه را باز تعریف می کند کاشانی شریعت و دیانت به تعریف فقاهت می کشاند و خمینی کفر و ایمان را باز تعریف می کند و بروجردی روحانیت و مرجعیت را تعریف می کند و حزب توده منافع زحمت کشان را تعریف می کند و شاه و زاهدی و اشرف و نصیری آزادی را باز تعریف می کنند و طیب و شعبون بی مخ انسانیت را باز تعریف می کنند؟


در شهر چه خبر است؟
چرا زحمت کشان راست قامت صنعت نفت امروز خاموشند؟ چرا جنبش کارگران و دانشجویان و زنان و روشنفکران ما یک مرتبه مانند برف آب شدند و در زمین فرو رفتند؟ آیا نمی بینند که فرعون بر موسی و نمرود بر ابراهیم و قیصر بر عیسی و هردیس بر یحیی و برده داران مکه بر محمد و معاویه بر علی و یزید بر حسین قاهر شده است؟ آیا نمی بیند که آزادی بر صلیب رفته و عدالت در زنجیر زئوس مظلوم شده و انسانیت در چاه های نخلستان های بنی نجار مدینه سر در حلقوم چاه بر تنهائی خویش در احمد آباد تاریخ می نالد؟ آیا نمی بینند که کنسرسیوم های امپریالیستی امروز جشن پیروزی خود را بر روی کشتیهای اقیانوس پیمای خلیج بر پا می کنند؟


در شهر چه خبر است؟
چرا امروز بجای پرچم آزادی و عدالت و انسانیت مظلوم دیروز، لباس ناموس مصدق در بند را به احتزاز درآورده اند؟ مگر کلمه مصدق در تاریخ این مرز بوم خود پرچم بیداری خلقهای مشرق زمین نمی باشد؟ مگر نام مصدق در فرهنگ نامه آزادی رهائی انسانیت را یدک نمی کشد؟ مگر شرافت مصدق از شرافت زحمت کشان ایران جدا می باشد؟ پس چرا مصدق تنها است؟ پس چرا مصدق مظلوم است؟ پس چرا مصدق قبل از دشمن بر صلیب جهل آویزان کرده اند؟ پس چرا مصدق اذان گوی بی محلی شده که هم در آزادی سر او می برند و هم در استبداد هم در مجلس شاه خائن است و هم در فتوای شیخ کافر هم خائن حزب توده است و هم خیانتکار منافع انگلیس هم گلوله های فدائیان اسلام بر جانش کاری است و هم خیانت های حزب زحمت کشان بقائی هم سیلی کاشانی می خورد و هم توطئه زاهدی تحمل می کند؟


امروز در شهر چه خبر است؟
چرا آزادی را و عدالت را انسانیت را ایرانیت را همه در لوای مصدق در صحنه کودتای شاه و شیخ و امپریالیسم به صلیب رذیلت و خیانت و جنایت می کشانند؟


سلام بر مصدق

سلام بر مصدق کلمه آزادی

سلام بر مصدق کلمه بیداری مشرق زمین

سلام بر مصدق کلمه عدالت مظلوم زحمت کشان ایران

سلام بر مصدق کلمه همیشه زنده شرافت و هویت ایرانی

سلام بر مصدق فاتح تک سوار صنعت نفت ایران

سلام بر مصدق رسول رهائی خلق در زنجیر ایران

سلام بر مصدق طوفان خشم ضد امپریالیستی خلقهای در بند مشرق زمین

سلام بر مصدق آگاهی در زنجیر

سلام بر مصدق آزادی در بند

سلام بر مصدق انسانیت در تبعید

سلام بر مصدق مصداق ایرانی