رژیم مطلقه فقاهتی حاکم در ایستگاه «بحران موجودیت» یا «بحران تثبیت؟»

 

در روز شنبه 17 شهریور ماه جاری، رژیم مطلقه فقاهتی حاکم همزمان علاوه بر اعدام سه نفر از زندانیان سیاسی کرد (به نام‌های برادران مرادی و رامین حسین پناهی) مقر حزب دموکرات کردستان ایران و حزب دموکرات کردستان (که دو شاخه انشعابی حزب سابق دمکرات کردستان قاسملو می‌باشند) در اقلیم کردستان عراق، درست در زمانیکه پلنوم کمیته مرکزی حزب دموکرات کردستان در دفتر سیاسی آن حزب در حال انجام بود، توسط عملیات ترکیبی (موشک‌های هدایت شونده و پهپادهای کنترل کننده) راست پادگانی تحت هژمونی سپاه مورد حمله قرار داد؛ که این حمله مهندسی شده رژیم مطلقه فقاهتی حاکم، باعث کشته و زخمی شدن ده‌ها نفر از کادرها و اعضاء حزب دموکرات کردستان شد؛ و بعد از این حمله بود که از طرف جریان‌های سیاسی کردستان، فراخوانی اعتصاب عمومی داده شد، در نتیجه بازار و بعضی از مراکز کار و تحصیل در استان کردستان و کرمانشاه و آذربایجان غربی مورد استقبال قرار گرفت.

فارغ از اینکه چرا رژیم مطلقه فقاهتی از فردای این حمله برای اولین بار به صورت علنی حمله موشکی به منطقه‌ای از خاک کشور دیگر قبول کرد؟ و فارغ از اینکه چرا از فردای حمله و اعدام‌های فوق، «کُری خوانی» فرماندهان راست پادگانی به آنجا رسید که حتی پایگاه‌های نظامی تا دو هزار کیلومتر خارج از مرزهای ایران را (کشورهای اروپائی را هم ) تهدید کردند؟ و فارغ از اینکه چرا کشور عراق به شورای امنیت سازمان ملل در خصوص حمله به خاکش شکایت نکرد؟ و دستگاه دیپلماسی عراق تنها با یک اعلامیه صوری (که دو طرف ضارب و مضروب را) محکوم کرد، بسنده نمود و به صورت رسمی هیچ کشوری این حمله نظامی را که به خاک کشور دیگری (اقلیم کردستان عراق) انجام گرفته است، محکوم نکرده‌اند؟ و فارغ از اینکه، چرا این حمله نظامی درست در فردای روزی انجام گرفت که سران سه کشور روسیه و ایران و ترکیه (پوتین و رجب طیب اردوغان و شیخ حسن روحانی در روز جمعه مورخ 16/6/97) در خصوص مسائل منطقه از جمله حمله به ادلب سوریه در تهران جلسه مشترک داشتند؟ و فارغ از اینکه، چرا در اعتراض به اعدام‌ها و حمله موشکی 17 شهریور ماه، برای اولین بار بنا به دعوت گروه‌های سیاسی کردستان ایران، حرکات اعتراضی توده‌های مردم ایران، از استان کردستان به سطح استان کرمانشاه و استان آذربایجان غربی هم رسید؟ و همزمان در اعتراض به این حمله و اعدام‌های رژیم مطلقه فقاهتی، آن‌ها اقدام به تعطیلی و نشست در خانه‌های خود کردند؟ و فارغ از اینکه چرا تمامی نهادها و جناح‌های درونی رژیم مطلقه فقاهتی با عمل و سکوت خود (مانند اعدام‌های دهه شصت و نسل‌کشی سیاسی تابستان 67) رضایت خودشان را از اعدام‌ها و حمله موشکی روز 17/6/97 اعلام کردند؟ و هیچگونه صدای مخالفی از جناح‌های درونی حاکمیت مطلقه فقاهتی بلند نشد؟ (و حتی آنانیکه که در این زمان فریاد اعتراضی وا عدالتا و وا اصلاحات آنها گوش فلک را کر کرده است، با سکوت خود و آدرس غلط دادن به توده‌ها رضایت خودشان را در این رابطه اعلام کردند) و فارغ از اینکه چرا رژیم مطلقه فقاهتی حاکم در شرایطی اقدام به این اعدام‌ها و حمله موشکی کرد که فرابحران‌های اقتصادی و سیاسی و مدیریتی و زیست محیطی موجودیت رژیم مطلقه فقاهتی را به لرزه درآورده است؟ و فارغ از اینکه چرا رژیم مطلقه فقاهتی حاکم در شرایطی اقدام به این اعدام‌ها و حمله موشکی کرد که جامعه بزرگ رنگین کمان ایران، به علت سیاست سرکوب و رویکرد نظامی – امنیتی و تحمیل وحدت مکانیکی و غیر دموکراتیک رژیم مطلقه فقاهتی بر اقلیت‌های قومی و مذهبی، در آستانه بحران فرهنگی قرار گرفته است؟ و فارغ از اینکه چرا در شرایطی رژیم مطلقه فقاهتی حاکم و راست پادگانی اقدام حمله موشکی به منطقه‌ای از خاک عراق کشور همجوار و هم سایه کرد که به علت بحران سیاسی پسا انتخابات عراق و بحران اقتصادی و اجتماعی و زیست محیطی این کشور و به خصوص قیام مردم بصره و آتش زدن کنسولگری رژیم مطلقه فقاهتی در عراق و موضع‌گیری‌های حیدر العبادی نخست وزیر عراق در حمایت از تحریم‌های نفتی و بانکی و اقتصادی امپریالیسم آمریکا بر علیه رژیم مطلقه فقاهتی حاکم و شکاف و تفرقه فراگیر در میان گروه‌های سیاسی شیعیان عراق، رژیم مطلقه فقاهتی در نقطه مینیموم محبوبیت اجتماعی و سیاسی در عراق قراردارد؟ و فارغ از اینکه چرا در شرایطی رژیم مطلقه فقاهتی حاکم اقدام به حمله موشکی در منطقه‌ای از خاک عراق کرد که این رژیم خود را آماده نمایش عوام‌فریبانه زیارت اربعین امام حسین که با صرف میلیاردها دلار و دینار و تومان از سرمایه‌های مردم نگون‌بخت ایران جهت بازتولید هژمونی از دست رفته این رژیم بر هلال شیعه در منطقه و در رقابت هژمونی با عربستان سعودی کرده است؟ و فارغ از اینکه چرا در شرایطی رژیم مطلقه فقاهتی اقدام به این اعدام‌ها و حمله موشکی به منطقه‌ای از خاک کشور همسایه کرد که جنبش اعتراضی و جنبش‌های مطالباتی و جنبش‌های دموکراسی‌خواهانه اقلیت‌های اعتقادی و قومی و سیاسی و اجتماعی جامعه بزرگ ایران در حال اعتلای فراگیر و سراسری می‌باشند؟ و رژیم مطلقه فقاهتی حاکم ناتوانی خودش را در 40 سال گذشته، در پاسخگوئی دموکراتیک به حرکات توده‌ای و مطالبات دموکراتیک گروه‌های مختلف اجتماعی جامعه رنگین ایران نشان داده است؟ و رژیم مطلقه فقاهتی حاکم جز سرکوب مهندسی شده و اعدام‌های انتقامی و ایجاد فضای رعب و وحشت و ترور و اختناق (در چارچوب استراتژی النصر فی الرعب معاویه ابن ابوسفیان) راه علاجی برای پاسخگوئی به این جنبش‌های مطالباتی توده‌های مردمی ایران نداشته است؟ و فارغ از اینکه چرا در شرایطی رژیم مطلقه فقاهتی حاکم اقدام به انجام این اعدام‌ها و حمله موشکی به منطقه‌ای از خاک کشور همسایه می‌نماید که مثلث شوم ترامپ – نتانیاهو – سلمان در منطقه توسط رویکرد «رژیم چنج» در تلاش‌اند تا با ترفندهای اقتصادی و سیاسی و حتی نظامی رژیم مطلقه فقاهتی حاکم را سرنگون کنند؟ و فارغ از اینکه چرا در شرایطی رژیم مطلقه فقاهتی حاکم اقدام به انجام این اعدام‌ها و حمله موشکی به منطقه‌ای از خاک عراق می‌کند که تضادهای جناح‌های درونی حکومت در عرصه پروژه تقسیم باز تقسیم قدرت بین خودشان به نقطه بحرانی رسیده است؟ و فارغ از اینکه چرا در شرایطی رژیم مطلقه فقاهتی اقدام به انجام این اعدام‌ها و حمله موشکی به منطقه‌ای از خاک عراق می‌کند که رژیم مطلقه فقاهتی در کنار روسیه و ارتش سوریه در آستانه حمله به ادلب آخرین استان آزاد نشده سوریه می‌باشند؟ (که بحرانی‌ترین نقطه جنگ داخلی سوریه است و با شروع فراگیر حمله به ادلب بیش از سه میلیون جمعیت استان ادلب به صورت آواره به سمت ترکیه و اروپا حرکت خواهند کرد و بیش از 15 هزار نفر نیروی‌های نظامی مخالف دولت سوریه که در این استان پناه گرفته‌اند به سمت کشورهای اروپا باز خواهند گشت و از آنجائیکه کشورهای امپریالیسم آمریکا و اروپا و کشورهای مرتجع منطقه از جمله عربستان و امارات و عمان در آزادسازی ادلب سهم ندارند، این همه باعث گردیده است تا حمله به ادلب از حساسیت خودویژه‌ای برخوردار بشود و در همین رابطه موضوع حمله به ادلب که باعث ایجاد آرایش جدیدی در عرصه منطقه توسط نیروی‌های بین‌المللی و منطقه‌ای شده است، تضاد بین ترکیه با روسیه و رژیم مطلقه فقاهتی هم ایجاد کرده است، چراکه ترکیه بر خلاف روسیه و رژیم مطلقه فقاهتی با حمله فراگیر نظامی به ادلب مخالف است).

باری، آنچه در رابطه با اعدام‌ها و حمله موشکی روز شنبه مورخ 17/6/97 رژیم مطلقه فقاهتی حاکم حائز اهمیت می‌باشد اینکه:

اولاً قطعاً و جزما همزمانی اعدام‌ها با حمله موشکی در یک روز امری تصادفی نبوده است و بدون تردید همزمانی اعدام‌ها و حمله موشکی از قبل طراحی و مهندسی شده بوده است و تمامی نهادهای امنیتی رژیم مطلقه فقاهتی در تصمیم گیری آن دخالت داشته‌اند؛ که خود این نشان دهنده ان است که «رژیم مطلقه فقاهتی توسط این اعدام‌ها و حمله موشکی به دنبال انجام یک پروژه امنیتی و انتقامی بوده است، نه اجرای حکم فقهی و حقوقی». یادمان باشد که پرونده برادران مرادی مربوط به 9 سال قبل می‌باشد و پرونده رامین حسین پناهی مربوط به جریان کوموله است.

ثانیاً به علت اعتلای جنبش‌های توده‌ای و مطالباتی گروه‌های مختلف جامعه بزرگ ایران به خصوص در دو ماه گذشته و عدم توانائی رژیم مطلقه فقاهتی در پاسخگوئی دموکراتیک با خواسته‌های فوق در چارچوب سابقه 40 سال گذشته عمر رژیم مطلقه فقاهتی، بدون تردید رژیم مطلقه فقاهتی در 40 سال گذشته عمر خود نشان داده است که «در شرایطی که موجودیت این رژیم دچار خطر استراتژیک بشود، تنها بر اعدام‌ها و سرکوب مطلق و نسل‌کشی و کادرکشی جریان‌های مخالف تکیه می‌نماید» که جوی خون دهه 60 و نسل‌کشی سیاسی زندانیان در تابستان 67 معرف همین امر می‌باشد؛ زیرا خمینی در دهه 60 در زمانی اقدام به نسل‌کشی و جوی خون و اعدام‌های نجومی کرد که احساس کرد که موجودیت رژیم مطلقه فقاهتی دچار خطر استراتژیک شده است.

ثالثاً حزب دموکرات کردستان شاخه انشعابی از حزب سابق دموکرات کردستان قاسملو، در فرایند پسا انشعاب خود با اعلام مبارزه مسلحانه با رژیم مطلقه فقاهتی و همکاری علنی با جناح هار حاکم امپریالیسم آمریکا در چارچوب «رژیم چنج» مثلث ترامپ – نتانیاهو – سلمان، رویکردی جهت تجزیه کردستان از ایران در پیش گرفته است که همین امر بهترین محملی در دست رژیم مطلقه فقاهتی حاکم جهت انجام این پروژه امنیتی قرار داده است؛ بنابراین انجام این پروژه توسط رژیم مطلقه فقاهتی در این شرایط تند پیچ تاریخ ایران می‌تواند، در ضمن پاسخی به رویکرد نظامی مثلث ترامپ - نتانیاهو – سلمان هم باشد.

رابعاً بدون تردید رژیم مطلقه فقاهتی نشان داده است که در شرایطی که حرکات توده‌ای خودجوش و خودسازمانده و خودرهبری گروه‌های مختلف جامعه بزرگ ایران در چارچوب مطالبات خودشان در حال اعتلا باشد، این رژیم توسط مشتعل کردن تضاد خود با جریان‌های سیاسی که ادعای آلترناتیوی دارند، می‌کوشد تا آدرس مبارزات واقعی جامعه ایران را در نگاه بین‌المللی تغییر دهد.

خامسا در شرایطی که توازن قوا در عرصه نظامی به سود حاکمیت می‌باشد اما توازن قوا در عرصه اجتماعی به سود جنبش‌های پیشرو جامعه بزرگ ایران است، طبیعی است که تکیه کردن بر اهرم نظامی و امنیتی جهت سرکوب می‌تواند باعث افت اعتلای جنبش اجتماعی مردم ایران بشود.

سادساً اینکه آیا رژیم مطلقه فقاهتی توسط اینگونه ترفندها در این شرایط خودویژه می‌تواند از بحران موجودیت خود عبور نماید و وارد بحران تثبیت بشود؟ سوالی است که آینده باید به آن پاسخ بدهیم.

پایان