در بالائیهای قدرت چه میگذرد؟
درحاشیه مراسم 14 خرداد 94 رژیم مطلقه فقاهتی – قسمت دوم
3- انتخابات مجلس دهم و مراسم 14 خرداد 94
البته هر چند در جریان مراسم 14 خرداد 94 موضوع چالش بین خامنهائی و هاشمی رفسنجانی - که مولود انتخابات شورای خبرگان رهبری در اسفند 94 میباشد - عمده شده بود و بر تضادهای دیگر رژیم سایه انداخته بود، ولی هرگز نباید فراموش کنیم که در جریان مراسم 14 خرداد امسال موضوع انتخابات مجلس دهم قبل از آن از طریق شیخ حسن روحانی به چالش گرفته شد چراکه قبل از مراسم 14 خرداد در روزهای دوازدهم و سیزدهم خرداد 94 وزارت کشور دولت یازدهم جهت بسترسازی اداری انتخابات اسفند ماه 94 سمینار فرمانداران کشور برپا کرد که در این سمینار برای اولین بار شیخ حسن روحانی و علی لاریجانی (که در این شرایط به همراه علی مطهری سمت گیری به سمت دولت یازدهم و جریان اعتدالیون برعکس برادرش در قوه قضائیه در پیش گرفته است) از موضوع انتخابات سالم و برداشتن پوشش دور صندوقهای رای جهت اطمینان به خالی بودن این صندوقها قبل از آوردن به حوزههای رای گیری سخن گفتن که خود این امر برای اولین بار اعترافی بود به پر بودن صندوقهای رای گیری قبل از ورود به حوزههای رای گیری در انتخابات 36 ساله گذشته رژیم مطلقه فقاهتی میکرد.
به هر حال در همین سمینار فرمانداران، احمد جنتی هم که به عنوان دبیر شورای نگهبان سخنرانی کرد دوباره با طرح نظر استصوابی شورای نگهبان در خصوص گزینش و تعیین فیلتر از طرف این شورا مانند گذشته بر سر راه ورود جناح مقابل سخن گفت که خود این چالش بین روحانی و علی لاریجانی از یک طرف و شیخ احمد جنتی از سوی دیگر تنور چالش انتخابات مجلس دهم را به یکباره داغ کرد تا آنجا که در مراسم شب چهاردهم خرداد 94 که نوبت سخنرانی شیخ حسن روحانی بود، روحانی در سخنرانی خود مانند گذشته توسط حمایت از توافق هستهائی با غرب جناح به اصطلاح اصولگرا را به چالش کشید آنچنانکه در ضمن سخنرانی او طرفداران جناح به اصطلاح اصولگرا بر علیه روحانی شعار دادند. به همین دلیل مراسم 14 خرداد 94 در خصوص چالش انتخابات مجلس دهم هم بین دو جناح داخلی قدرت بی نصیب نماند و آنچنانکه پیش بینی میشد از بعد از پیوند بین حسن روحانی و علی لاریجانی موضوع چالش انتخابات مجلس دهم در دستور کار روحانی قرار گرفت.
شعار روحانی و علی لاریجانی شفاف کردن مکانیزم انتخابات از جمله شفاف شدن صندوقهای رای بود البته علت اینکه بین روحانی و لاریجانی از یکطرف و هاشمی رفسنجانی و حسن خمینی از طرف دیگر در خصوص موضوع انتخابات دو گانه مجلس دهم و خبرگان رهبری تقسیم کار شده بود و در مراسم 14 خرداد و قبل از آن در سمینار فرمانداران این تقسیم کار مادیت پیدا کرد این بود که در طول دو سالی که از عمر دولت یازدهم میگذرد روحانی دریافته است که بدون کسب حمایت مجلس دهم، امکان هیچگونه حرکت درونی و برونی برای دولت یازدهم وجود ندارد که جریان رای گیری وزیر آموزش عالی در مجلس نهم در عرصه تثبیت دولت و سنگ اندازی مجلس نهم در خصوص توافق هستهائی درس عبرتی برای روحانی بود. بنابراین روحانی همه موفقیت دولت یازدهم در عرصه سیاسی و اقتصادی در گرو کسب کرسیهای مجلس دهم توسط پیوند با اصلاح طلبان و جنبش سبز و کارگزاران میداند.
البته روحانی در این رابطه خوب واقف است که برای شکست جناح به اصطلاح اصولگرا در انتخابات مجلس دهم قبل از آن نیازمند به دستاوردهای اقتصادی و اجتماعی برای جامعه بحران زده ایران میباشد چراکه در شرایطی که 45% از جوانان تحصیل کرده ایران بیکار هستند و قشر متوسط جامعه ایران که به عنوان بزرگترین حامی او در انتخابات خرداد 92 بودهاند به علت بحران اقتصادی فراگیر فعلی در حال ریزش میباشند و در حالی که جامعه ایران در عرصه اقتصاد رانتی و اقتصاد نفتی و اقتصاد زیرزمینی و قاچاق به سوی دو قطبی شدن پیش میرود و تضاد بین دو قطب سیر و گرسنه روز به روز عمیقتر میشود و شکافهای طبقاتی و اجتماعی در جامعه ایران به سوی عمیقتر شدن پیش میروند و هنجارها در جامعه ایران دچار تقابل شده است و سرمایهداری وابسته ایران روز به روز به سوی بحرانیتر شدن پیش میرود و جامعه ایران را مانند یک گلوله برفی در سراشیب سقوط قرار داده است و ناهنجاریها اعم از جنایت، سرقت، فسادهای اداری، رشوه، ریا، طلاق، قتل، خیانت و غیره در حال بدل شدن به عرف میباشد و جرم و جنایت و فساد و دزدی و ارتشاء در جامعه ایران روز به روز روند صعودی به خود گرفته است و خودکشی و طلاق و تن فروشی بدل به یک نُرم اجتماعی شده است.
همچنین اعتیاد و فساد و فحشا فراگیر شده است و بدل به پر کردن ساعات فراغت طبقه مرفه جامعه شده است، سن تن فروشی به زیر 15 سال رسیده است، سن کودکان کار به زیر 10 سال آمده است، دروغ و ریا و فریب شرط ورود در دستگاههای دولتی شده است، فقر همه گیر شده است، دستمزد 5 میلیون خانوار کارگر ایرانی کمتر از یک سوم خط فقر میباشد. تنها بیش از دو میلیون سرباز فراری و پنج میلیون نفر مهاجر خارج از کشور و 5 میلیون نفر نیروی کار تازه نفس تحصیل کردهائی که مانند سونامی در دو سال آینده وارد بازار کار خواهند شد، در راه است و بانک جهانی نرخ تورم ایران را در شرایط فعلی 2/17% اعلام کرده است، همراه با سمت گیری سرمایهداری بحران زده ایران به سمت دلالی، تجاری، رانتی، قاچاق، فساد، تقسیم ناعادلانه ثروت، اقتصاد انحصاری، تجاری، دولتی، رانتی، نفتی و وابسته به سیاستهای پولی – بانکی نادرست و نظام مالیاتی ناکار آمد و انزوای جهانی توسط تحریمها و کاهش جهانی قیمت نفت به همراه سقوط ارزش ریال پول رسمی کشور در چارچوب تورم کمرشکن که باعث گردیده تا به یکباره در همین سال جاری نان 85% و بنزین 42% افزایش قیمت پیدا کند همراه با افزایش روز افزون بیکاری که طبق اعلام مرکز آمار تعداد بیکاران لیسانس 40% میباشد یعنی از تعداد 7 میلیون و 174 هزار نفر لیسانس تعداد 3 میلیون و 769 هزار 194 نفر بیکار هستند و در حالی که شرایط شاخص فلاکت یعنی بیکاری بعلاوه تورم هنوز روندی رو به افزایش دارد.
حجم نقدینگی کشور در این شرایط که طبق آمار خود بانک مرکزی از مرز 750 هزار میلیارد تومان گذشته است که صد البته این امر بسترساز سقوط ارزش پول ملی کشور شده است و همراه با افزایش شدید کسری بودجه دولت که مجبور به قرض و چاپ اسکناس و افزایش نجومی نقدینگی شده باعث گردیده تا آنچنانکه اسحاق جهانگیری معاون اول دولت یازدهم میگوید 80% از بودجه کشور صرف هزینههای جاری دولت بشود و در یکی دو سال آینده آنچنانکه او میگوید هیچ بودجهای برای طرح عمرانی باقی نماند که البته تکیه دولت یازدهم در این شرایط جهت مهار تورم مانع از رشد اقتصادی هم شده است، در نتیجه اگر رشد اقتصادی کشور در این شرایط منفی نباشد مثبت نخواهد بود.
بنابراین در شرایط فعلی دولت یازدهم علاوه بر اینکه بودجه عمرانی ندارد بودجه جاری کافی هم ندارد، در نتیجه مشکل عمده روحانی در این شرایط فقر مردم است یعنی از آنجائیکه در شرایط فعلی دولت نتوانسته بیکاری را مهار کند و 5/5 میلیون نفر بیکار در کشور وجود دارد و امنیت شغلی برای مردم به خصوص جوانان وجود ندارد و اغلب سرمایههای کشور هنوز صرف واسطهگری و دلالی میشود و به علت تورم و بیکاری و نبودن تامین اجتماعی فسادهای اجتماعی روند صعودی به خود گرفتهاند و اقتصاد سرمایهداری ایران در عرصه حوزههای عمومی از دو عامل ارتشاء و فساد رنج میبرد و آنچنانکه نشریه شهروند در 28 دیماه سال 93 به نقل از اسحاق جهانگیر معاون اول رئیس جمهور نوشت دولت دهم برای کنترل قیمت ارز میلیاردها دلار از پول بیتالمال را در قالب حواله یا پول نقد به صرافیهای دوبی و استانبول فروخت و ظرف 17 ماه دولت دهم 22 میلیارد دلار کشور را به خارج صادر کرده است.
به علاوه هزینه چهار جنگ لبنان و سوریه و عراق و یمن در شرایط فعلی که باید به حساب دولت یازدهم اضافه کنیم، این همه باعث شده تا روحانی برای موفقیت در انتخابات مجلس دهم نیازمند:
اولا وحدت با اصلاح طلبان خاتمی و جنبش سبز موسوی – کروبی و کارگزاران هاشمی رفسنجانی باشد که این وحدت در گرو پاسخ به وعدههائی که در دوران انتخابات خرداد 92 به این جریانها داده میباشد لذا در شرایطی که روحانی هنوز نتوانسته ممنوع التصویر بودن محمد خاتمی را حل کند و در خصوص رفع حصار موسوی و کروبی با خامنهائی وارد معامله شده است و ادامه حصار موسوی و کروبی وجه المعامله حمایت خامنهائی از پروژه توافق هستهائی قرار داده است و در خصوص حقوق جنبش دانشجوئی هم هنوز کوچکترین گامی در جهت نفی ضوابط پادگانی از دانشگاههای کشور برنداشته است و فقط با طرح شعارهای تو خالی سر دانشجویان شیره میمالد و هنوز حتی نتوانسته موقعیت موقت سرپرستهای دانشگاه را تغییر بدهد، طبیعی است که در این رابطه روحانی شرایط خوبی ندارد هر چند که برای جنبش اصلاحات خاتمی و کارگزاران هاشمی رفسنجانی و بخش میانه رو جنبش سبز موسوی – کروبی جهت مقابله با جناح به اصطلاح اصولگرا راهی جز حمایت و تقویت روحانی و هاشمی رفسنجانی در این شرایط به علت رویاروئی خامنهائی و حزب پادگانی او با آنها وجود ندارد ولی این حمایت از باب «اکل میته» میباشد.
4 - 14 خرداد 94 و تضادهای منطقهائی و بینالمللی رژیم مطلقه فقاهتی:
در 14 خرداد 94 نه تنها شرایط رژیم مطلقه فقاهتی به لحاظ اوج گیری تضادهای درونیاش در رابطه با تقسیم قدرت بین جناحهای درونی حاکمیت به موازات نزدیک شدن به انتخابات مجلس دهم و شورای خبرگان رهبری در اسفند ماه سال 94 دارای شرایط خودویژهائی میباشد، به لحاظ تضادهای منطقهائی و بینالمللی هم 14 خرداد 94 برای رژیم مطلقه فقاهتی دارای خودویژگیهائی بود که در اینجا به تبیین آن میپردازیم.
الف – برای فهم تضادهای منطقهائی و بینالمللی رژیم مطلقه فقاهتی در 14 خرداد 94 باید توسط فلش بک 36 ساله به دوران بعد از انقلاب ضد استبدادی 57 برگردیم که با موج سواری روحانیت حاکم در خلاء نیرویهای پیشگام، اسلام فقاهتی توانست گردونه و هژمونی این انقلاب را در دست بگیرد که به علت رقابت تاریخی که از زمان صفویه بین اسلام فقاهتی شیعه و اسلام فقاهتی تسنن در عرصه تضاد سیاسی و هژمونی طلبانهائی که بین دو رژیم صفویه و امپراطوری عثمانی تکوین پیدا کرد هر چند با سرنگون شدن حکومت صفویه توسط شروطی که نادر شاه افشار در پذیرش تاج و تاخت گذاشت تضاد دو اسلام فقاهتی شیعه و سنی فروکش کرد و در دوران قاجار و پهلوی هم از آنجائیکه حکومتها ثبات خود را در تضاد بین شیعه و سنی تعریف نمیکردند موضوع تضاد سیاسی در منطقه مضمون مذهبی نداشت بلکه تنها از مضمون سیاسی اقتصادی برخوردار بودند،اما از زمان انقلاب 57 از آنجائیکه توسط این انقلاب، روحانیت حوزه و اسلام فقاهتی شیعه توانست به رهبری سیاسی برسد در نتیجه به موازات حاکمیت اسلام فقاهتی و روحانیت شیعه تضاد مذهبی شیعه و سنی جایگزین تضاد سیاسی قبلی منطقه شد.
از اینجا بود که شعار صدور انقلاب آنچنانکه در مقدمه قانون اساسی دیدیم جزو دستور کار رژیم مطلقه فقاهتی ایران از سال 58 قرار گرفت و در راستای این شعار صدور انقلاب بود که رژیم مطلقه فقاهتی از همان آغاز تلاش کرد تا جهت صدور انقلاب خود بسترسازی بکند، آنچنانکه مثلا در عراق حزب الدعوه عراق که از قبل از انقلاب 57 معتقد به کار فرهنگی بود و از حمایت صد در صد سردمداران این رژیم در آن زمان برخوردار بود در عراق به یکباره با مرحله سوزی کامل وارد فاز نظامی با حکومت صدام شد و اقدام به ترور رهبران حزب بعث کرد تا آنجا که صدام حسین جهت مقابله با آنها اقدام به اعدام محمد باقر صدر و خواهرش که از رهبران این حزب بودند کرد و «شعار جنگ، جنگ تا رفع فتنه در کل جهان» در راستای این پروژه مطرح گردید و در راستای این پروژه از زمان اشغال سفارت تا جنگ 8 ساله و بالاخره نفی هولوکاست تا امروز که جنگهای نیابتی تمام منطقه را از یمن و لبنان گرفته تا سوریه و عراق و غیره در برگرفته است همه در این رابطه قابل تعریف میباشد.
بنابراین از آنجائیکه برای رژیم مطلقه فقاهتی در طول 36 سال گذشته خود خمینی به عنوان نماد این استراتژی مطرح بوده است لذا در مدت 26 سالی که از فوت خمینی میگذرد هر سال توسط دعوت و انجام سمینارهای بینالمللی و منطقهائی که در حاشیه این مراسم با هزینههای نجومی انجام میگیرد رژیم مطلقه فقاهتی میکوشد تا در این رابطه گام نرم افزاری و سخت افزاری بردارد. بنابراین در این رابطه است که بدون فهم مضمون شعار صدور انقلاب رژیم مطلقه فقاهتی در طول 36 سال گذشته هرگز نمیتوانیم به تحلیل همه جانبه از مراسم 14 خرداد دست پیدا کنیم.
ب – یکی از پدیدههای واکنشی پیروزی اسلام فقاهتی شیعه از سال 57 در ایران تکوین اسلام حکومتگرای فقاهتی تسنن تحت نامهای القاعده و طالبان و بالاخره داعش در منطقه است که ظهور این اسلام قدرتگرای فقاهتی تسنن در منطقه باعث گردید تا تضاد دو اسلام حکومتگرای فقاهتی شیعه و سنی وارد فاز جدیدی بشود که از سال 2003 به دنبال اشغال عراق توسط امپریالیسم آمریکا و سقوط صدام حسین و حزب بعث عراق و جایگزین کردن حکومت شیعیان وابسته به رژیم مطلقه فقاهتی ایران در عراق تضاد دو اسلام حکومتگرای شیعه و سنی وارد فاز جدیدی شد که داعش مولود این فاز جدید میباشد.
ج – با تولد داعش در منطقه تضاد شیعه و سنی و جنگ دو اسلام حکومتگرای فقاهتی شیعه و سنی در سطح منطقه وارد فاز جدیدی شد. ابومصعب الزرقاوی که بنیانگذار اولیه داعش میباشد و بزرگ شده اردن بود در آغاز در افغانستان اردوگاهی تشکیل داد و به تربیت نیروهای نظامی سنی مسلمانی که از سراسر جهان و به خصوص از کشورهای منطقه به آنجا رفته بودند پرداخت، زرقاوی از همان آغاز با انگیزه ضد شیعی به آموزش این نیروها پرداخت و از آنجائیکه در این رابطه معتقد به خشونت علیه شیعه بود - حتی بن لادن او را تندرو میخواند - گرچه زرقاوی در سال 2006 به دست آمریکائیها در عراق کشته شد ولی از سال 2010 جانشینی او به ابوبکر البغدادی رسید.
د - از سال 2012 حرکت ابوبکر البغدادی به علت ضعف حاکمیت خاندان اسد بر شمال سوریه از عراق به شمال سوریه یعنی تل رفعت و رقه منتقل گردید و در آنجا بود که جریان مخوف داعش اعلام هویت کرد. داعش یک سازمان پلیسی – اطلاعاتی –اسلامی است که رهبری پلیسی – اطلاعاتی آن در دست افسران مجرب ارتش صدام میباشد همان ارتشی که در ماه مه 2003 توسط فرماندار انتخابی امپریالیسم متجاوز آمریکا - پال بریمر – به همراه هزاران افسر مجرب تحصیل کرده منحل گردید.
ه – داعش از همان آغاز تکوین در صدد جنگ سنی – شیعه بود و خود را نماینده سنیها اعلام کرد و لذا از همان آغاز دشمن اصلی آنها ایران شیعی بود. اسم ابوبکر البغدادی رهبر این جریان مخوف تبلیغی از خلافت عباسی در بغداد است و در این رابطه ایرانیها را سپاه صفوی میدانند که اشاره به دولت شیعی صفوی و زنده کردن یک درگیری تاریخی میکند.
و – داعش در این زمان در صدد است که از اختلافات ایران و عربستان در مورد سوریه و عراق و یمن همچون زمان جنگ ایران و عراق - که صدام حسین به جنگ عرب و عجم تبدیل کرده بود - به جنگ شیعه و سنی تقسیم بکند تا بیشترین کمک را از کشورهای سنی منطقه بگیرد.
ز - ظهور جنگ در یمن باعث گردید تا رقابت شیعه در عرصه تضاد ایران و عربستان وارد فاز جدیدی بشود چراکه با توجه به موقعیت استراتژیک یمن در خصوص راههای آبی کشتیهای نفتی در دریای احمر و خلیج عدن این امر باعث گردیده که توجه کشورهای عربی و غربی به صورت موقت از عراق و داعش کاسته شود و در این شرایط به سمت این قسمت از منطقه خاورمیانه متمرکز گردد و همین امر باعث گردیده است تا در این شرایط جنگ نیابتی یمن در عرصه تضاد دو کشور عربستان و ایران به این آسانیها پایان پذیر نباشد؛ لذا جنگی که در حال حاضر در یمن میگذرد آمیزهای از جنگ منظم و نامنظم میباشد و باعث گردیده است تا به مرزهای کشورهای سنی مذهب منطقه کشیده شود.
ح – از آنجائیکه در حال حاضر 50% از خاک سوریه در دست داعش میباشد و تنها رژیم اسد بر 22% خاک سوریه حکومت میکند و داعش در عراق در حال مبارزه برای پس گرفتن بزرگترین استان عراق یعنی الانبار میباشد که در صورت موفق شدن داعش به تصرف الانبار میتواند در آینده به راحتی به شهرهای کربلا و نجف و سامرا حمله بکند و آنها را تصرف نماید و به مرزهای ایران نزدیک بشود.
ط – در این شرایط جنگهای نیابتی در عراق و سوریه و یمن و لبنان مولود تلاش دو قدرت ایران و عربستان جهت کسب هژمونی در منطقه خاورمیانه میباشد.
ی – در این شرایط مداخله نظامی عربستان و کشورهای سنی عرب هم پیمان او در یمن نوعی رقابت استراتژیک با ایران است چراکه جنگ شیعه و سنی در منطقه در شرایط فعلی نوعی رقابت استراتژیک عربستان با ایران میباشد که بازتابی از ژئوپلتیک منطقه است. بنابراین اگر عربستان سیاسی در شرایط فعلی توانسته است ائتلافی از ده کشور عربی و سنی از جمله مصر و سودان و اردن و پاکستان تشکیل دهد، طرف دیگر هم از حمایت کشورهای شیعه عراق و سوریه برخوردار میباشد.
ک – در این شرایط به علت شرایط خودویژه منطقه تفاهم ایران با 5+1 مورد مخالفت جدی کشورهای عربی و در راس آنها کشور عربستان قرارگرفته است و لذا تلاش میکنند تا آن را به هم بزنند و شرایط رابطه ایران با غرب را به قبل برگردانند.
ل – در هفته ماقبل 14 خرداد تشدید درگیری لفظی بین نظامیان ایران و عربستان و تغییرات در ساختار حاکمان عربستان توسط روی کار آمدن افراد ضد ایرانی اوضاع منطقه را حساستر ساخته است.
م – در خصوص وضعیت پروژهائی هستهائی ایران در شرایط فعلی گرچه این پروژه از سال 2002 با آفتابی شدن دستگاههای سانتریفیوژهای نطنز سیاسی شد و در سال 2003 پس از حمله ارتش امپریالیستی آمریکا به عراق و اشغال نظامی این کشور رژیم مطلقه فقاهتی برنامه هستهائی خود را متوقف کرد البته در سال 2004 چند ماه قبل از انتخابات رئیس جمهوری آمریکا مهر و موم سایت در دست ساختمان نطنز که توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی نصب شده بود توسط رژیم مطلقه فقاهتی برداشته میشود و مجددا به کار ساختمان غنی سازی ادامه داده میشود و لذا در سال 2006 اولین غنی سازی اورانیوم انجام میگیرد و در همین سال تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل آغاز میشود. انتقال پرونده انرژی هستهائی ایران به فصل هفتم شورای امنیت که هر آن امکان جنگ قانونی علیه ایران را به قدرتهای جهانی میدهد در ادامه این مرحله صورت گرفت.
ن – در شرایط فعلی طبق شرایط جدید:
1 - ایران پروتکل الحاقی را میپذیرد.
2 - ایران تنها یک مرکز غنی سازی خواهد داشت و آن مرکز نطنز خواهد بود.
3 - در مرکز نطنز تا 10 سال آینده فقط میتواند 5060 سانتریفیوژ از نسل اول داشته باشند و اورانیومی به میزان 75/3% غنی کنند.
4 - ایران حق ندارد بیش از 300 کیلو اورانیوم غنی شده ذخیره کنند.
5 - اورانیوم غنی شده در روسیه بدل به سوخت میشود.
6 - فردو مرکز تحقیقات فیزیک اتمی میشود و از غنی سازی اورانیوم ممنوع میباشد.
7 - ایران در فردو تنها میتواند 1000 سانتریفوژ سترون نگاه دارد بدون آنکه توسط آنها بتواند اورانیوم غنی بکند.
8 - تاسیسات کارخانه آب سنگین اراک تغییر کاربری میدهد تا که ایران نتواند پلوتونیم تهیه کند و پلوتونیم ناچیزی هم که تولید میکند باید به خارج منتقل شود.
9 - مشکلی اصلی رژیم در این رابطه شورای امنیت سازمان ملل است چراکه هنوز پرونده از بخش هفتم شورای امنیت به آژانس نرفته است.
س – بنابراین در 14 خرداد 94 شرایط رژیم مطلقه فقاهتی در عرصه بینالمللی به شدت شناور میباشد چراکه:
اولا تمام سیاستهای منطقهائی و بینالمللی رژیم مطلقه فقاهتی پیوندی گسست ناپذیر با توافقنامه هستهائی با 5+1 پیدا کرده است لذا در صورتی که این توافق به شکست منتهی شود که بعید به نظر میرسد (چراکه دو طرف غرب و رژیم مطلقه فقاهتی هم اکنون در شرایطی به سر میبرند که نیازمند به این توافق میباشند) تمام رشتههای رژیم مطلقه فقاهتی پنبه خواهد شد.
ثانیا در عرصه منطقه، داعش در شرایط تهاجمی قرار دارد که هر آن ممکن است با حمله به کربلا و نجف شرایط جهت مداخله مستقیم به صورت همه جانبه برای ایران اجباری بشود.
ثالثا اوضاع یمن به شدت شرایط منطقه را باروتی کرده است چراکه هر آن امکان وجود دارد تا با مداخله قدرتهای بینالمللی منطقه را در آتش فراگیر دیگری فرو ببرد.
والسلام