در حاشیه مراسم 16 آذر 94

جنبش دانشجوئی: آب یا سراب؟

هر چند در طول 36 سالی که از عمر رژیم مطلقه فقاهتی می‌گذرد، این رژیم از همان آغاز تکوین خود، الی زماننا هذا، «برای از سکه انداختن و بایگانی کردن روز 16 آذر، به عنوان نماد مبارزه، با استبداد و استعمار و وابستگی، جنبش دانشجوئی ایران تلاش کرده است»؛ و به خصوص در جریان، «کودتای فرهنگی بهار 59 که تا مهر ماه 62 ادامه پیدا کرد»، تمام تلاش خود را به کار گرفت تا توسط:

1 - تسویه و غربال خونین دانشجویان سیاسی و منتقد.

2 - اخراج موقت و دائم دانشجویان غیر خودی و غیر حکومتی.

3 - جلوگیری از هر گونه فعالیت تشکیلات صنفی مستقل از نهادهای حکومتی.

4 - ایجاد تشکیلات زرد، دانشجوئی و حکومتی و تزریق شده از بیرون توسط نهادهای امنیتی رژیم مطلقه فقاهتی.

5 – سهمیه‌بندی کردن جذب دانشجویان در چارچوب نهادهای حکومتی.

 

6 - فیلترینگ چند لایه‌ای در گزینش دانشجویان، جهت آب‌بندی کردن، از ورود نیروهای غیر خودی و غیر حکومتی به دانشگاه‌ها.

7 - امنیتی و پلیسی و پادگانی کردن، فضای دانشگاه‌ها، توسط سیطره و سلطه نهادهای امنیتی حکومتی رژیم مطلقه فقاهتی - که در راس آن‌ها سپاه قرار دارد - در عرصه مدیریت و جذب و گزینش و محیط و محتوای نرم‌افزاری و سخت‌افزاری دانشجو در دانشگاه‌های کشور.

8 - دستگیری و زندانی و اعدام کردن دانشجویان منتقد سیاسی همراه با تیغ، داغ، درفش، شکنجه، تجاوز و...

9 - ایجاد نهادهای حکومتی دانشجوئی دست‌ساز، توسط نهادهای امنیتی رژیم مطلقه فقاهتی از بیرون دانشگاه‌ها، جهت دخالت در مدیریت نرم‌افزاری و سخت‌افزاری دانشگاه‌ها و فعالیت‌های صنفی و فرهنگی دانشجویان.

10 - جلوگیری و ممانعت از تکوین هر گونه نهاد غیر حکومتی و مستقل دانشجوئی، در دانشگاه‌ها، حتی در عرصه صنفی و فرهنگی.

11 - پادگانی کردن فضای دانشگاه‌ها توسط حضور مستقیم نیروهای نظامی و انتظامی رژیم جهت ایجاد رعب عمومی در دانشجویان.

12 - تزریق امکانات مالی و صنفی، حکومتی برون از دانشگاه‌ها، از طریق نهادهای دست‌ساز و وابسته دانشجوئی حکومتی.

13 - تسویه و غربال و بازنشستگی اجباری و روتین و فراگیر، اساتید مستقل و غیر خودی و غیر حکومتی، از دانشگاه‌ها جهت تزریق اساتید وابسته حکومتی و...، سیل خروشان جنبش «ضد استبدادی و ضد استعماری و استقلال‌طلبانه دانشجویی ایران را، همراه با 16 آذر - نماد تاریخی مبارزه ضد استبدادی و ضد استعماری و ضد وابستگی این جنبش-، از چشمه خشک کند، که صد البته، از آنجائیکه رژیم مطلقه فقاهتی تا تیرماه 78 به غلط فکر می‌کرد، که توانسته است توسط استراتژی یا راهبرد، »بزرگ‌ترین دفاع از رژیم مطلقه فقاهتی، خوب حمله کردن با حقیقت جنبش دانشجوئی است، این جنبش را سترون سازد.

در جریان، قیام 18 تیر جنبش دانشجوئی، که آذرخشی بود، که به یک باره سیاهی شب استبداد 20 ساله حاکم بر دانشگاه‌های ایران را شکست، دریافت، که در طول 20 سال (58 تا 78) جهت نابودی جنبش دانشجویی، سورنا را از دهان گشادش نواخته است.

لذا به همین دلیل بود، که از بعد از «سرکوب قیام 18 تیر 78 جنبش دانشجوئی» (توسط شورای امنیت ملی، شیخ حسن روحانی و نیروی انتظامی باقر قالیباف و حمایت اداری، اجرائی، سیاسی و معنوی دولت هفتم سیدمحمد خاتمی، همراه با هژمونی حزب پادگانی خامنه‌ای) سردمداران رژیم مطلقه فقاهتی و در راس آن‌ها حزب پادگانی خامنه‌ای کوشیدند تا «توسط پروژه جدید مهندسی شده پلیسی، امنیتی در ادامه طولی و عرضی مکانیزم‌های سرکوب‌گرانه قبلی (20 سال قبل از قیام تیر 78) نطفه هر گونه تحرک سیاسی و اجتماعی و حتی صنفی و فرهنگی، مستقل و جمعی جنبش دانشجوئی را در دانشگاه‌های ایران خشک کنند و هزینه مبارزه سیاسی و اجتماعی و حتی صنفی و فرهنگی به صورت جمعی در دانشگاه‌ها برای دانشجویان تا آنجا بالا ببرند که دیگر دانشجویان حاضر به ریسک کردن در این رابطه نشوند.»

اما و هزار اما، شکست این پروژه جدید مهندسی شده پلیسی، امنیتی حزب پادگانی خامنه‌ای، در سال 88 توسط قیام همه جانبه جنبش دانشجوئی در حمایت از جنبش سبز میرحسین موسوی، برای حزب پادگانی خامنه‌ای، جهت سرکوب جنبش دانشجوئی ایران، راهی جز تکیه عریان بر سرنیزه و شکنجه و زندان و اعتراف‌گیری و تجاوز و حمله‌های مغولی به خوابگاه‌های دانشجوئی و به چالش کشیدن هر گونه حریم امن دانشجویان همراه با تیغ و داغ و درفش و... در کنار صد چندان کردن آن مکانیزم‌های مهندسی سرکوب‌گرانه امنیتی پلیسی و پادگانی قبلی، باقی نگذاشت؛ و صد البته واقعیت بزرگی که حزب پادگانی خامنه‌ای و جناح‌های رقیب درونی حکومت، از بعد از انتخابات خرداد 76 و به خصوص انتخابات خرداد 88 به آن دست پیدا کردند، این بود که:

اولا سرکوب درازمدت جنبش دانشجوئی، برعکس جنبش‌های عام اجتماعی ایران، به علت عقبه نظری و تاریخی و تجربی و عینی و ذهنی که جنبش دانشجوئی ایران دارد، هرگز ممکن نیست.

ثانیا تا زمانیکه جنبش دانشجویی ایران به صحنه سیاسی وارد نشود، امکان اعتلای جنبش‌های عام اجتماعی ایران اعم از کارگری و زنان و کارمندان و غیره وجود ندارد.

ثالثا برای سرکوب و به رکود کشانیدن جنبش‌های عام اجتماعی ایران اعم از جنبش مردمی و جنبش کارگران و جنبش زنان و جنبش کارمندان و جنبش دانش‌آموزان و غیره قبل از هر اقدامی، باید جنبش دانشجوئی ایران را به رکود کشانید و سرکوب کرد.

رابعا در عرصه صفحه شطرنج تقسیم باز تقسیم قدرت بین جناح‌های درونی حکومت، تنها مؤلفه‌ای که می‌تواند پروژه‌های مهندسی شده حزب پادگانی خامنه‌ای را، نقش بر آب سازد، ورود جنبش دانشجوئی به این صفحه شطرنج تقسیم باز تقسیم قدرت بین جناح‌های درونی حکومت، در حمایت از جناح‌های رقیب حزب پادگانی خامنه‌ای می‌باشد.

از این مرحله بود که جناح‌های رقیب حزب پادگانی خامنه‌ای، در عرصه شطرنج تقسیم باز تقسیم قدرت درونی حکومت، تنها سلاح استراتژیک و راهبردی، که برای رقابت با حزب پادگانی و پروژه‌های انتخابات مهندسی او به صحنه آوردن، جنبش دانشجوئی است، چراکه در این رابطه از نظر این جناح‌های رقیب، علاوه بر اینکه ورود جنبش دانشجویی، به این صفحه شطرنج تقسیم قدرت بین جناح‌های درونی حکومت، باعث می‌شود، «تا موازنه قدرت بین جناح‌های درونی حکومت، در رقابت با حزب پادگانی خامنه‌ای به سود آن‌ها تغییر نماید» خود ورود جنبش دانشجوئی، به این صفحه شطرنج تقسیم قدرت، باعث می‌گردد که مانند لوکوموتیوی، «قطار جنبش‌های عام اجتماعی ایران را به حرکت درآورد»، که این تجربه بی‌بدیل تاریخی در طول 8 ماه مبارزه بی‌امان جنبش دانشجوئی ایران (یعنی از خرداد 88 تا عاشورای 88) برای جناح‌های رقیب درون حاکمیت و حزب پادگانی خامنه‌ای آفتابی شد.

لذا، هر چند «حزب پادگانی خامنه‌ای این حقیقت را در انتخابات خرداد 76 در جریان غلبه جناح به اصطلاح اصلاح‌طلب سیدمحمد خاتمی بر حزب پادگانی او، و کاندید شش دانگش، یعنی اکبر ناطق نوری تجربه کرده بود»، ولی تجربه 8 ماهه سال 88، این حقیقت را برای حکومت و جناح‌های درونی آن ثابت کرد، که حضور فیزیکی جنبش دانشجوئی ایران در عرصه شطرنج تقسیم باز تقسیم قدرت بین جناح‌های درونی حکومت نقش اول بازی می‌کند. علی ایحال، از این مرحله بود که، حضور جنبش دانشجوئی در بازی تقسیم قدرت بین جناح‌های درونی حکومت، آنچنانکه برای حزب پادگانی خامنه، صورت هیولای مرگ پیدا می‌کند، برای جناح‌های رقیب حزب پادگانی خامنه‌ای، صورت تنها سوپاپ اطمینان جهت غلبه بر حزب پادگانی خامنه‌ای و شکست انتخابات مهندسی شده او دارد.

به همین دلیل جناح‌های رقیب حزب پادگانی خامنه‌ای در درون حکومت، اعم از جناح کارگزاران هاشمی رفسنجانی یا جناح به اصطلاح اصلاح‌طلب محمد خاتمی یا جناح اعتدال‌گرای شیخ حسن روحانی یا بخشی از جناح جنبش سبزمیر حسین موسوی و شیخ مهدی کروبی، در آستانه هر انتخابات رژیم مطلقه فقاهتی تلاش می‌کنند، جهت آچمز کردن حزب پادگانی خامنه‌ای و نقش بر آب کردن انتخابات مهندسی شده او و مقابله کردن با ورود الیگارشی سپاه به عرصه انتخابات توسط بسترسازی در راستای اعتلای جنبش دانشجوئی، و ورود این جنبش به صفحه شطرنج انتخابات مهندسی شده، به عنوان «یک آس در بازی تقسیم قدرت»، در دست خود گیرند.

علیهذا، در این شرایط زمانی، به علت نزدیک شدن به انتخابات دو قلوی اسفند ماه 94 از آنجائیکه انتخابات دو قلوی اسفند 94 در صفحه شطرنج تقسیم باز تقسیم قدرت در درون جناح‌های درونی حکومت، از خودویژگی‌های حساس تاریخی عمر رژیم مطلقه فقاهتی برخوردار می‌باشد (چرا که در انتخابات اسفند ماه 94 برای سومین بار در طول عمر 36 ساله رژیم مطلقه فقاهتی، تضاد درونی جناح‌های حکومت به راس هرم یعنی بین هاشمی رفسنجانی و خامنه‌ای می‌رسد، و برای اولین بار در طول 36 سال عمر رژیم مطلقه فقاهتی، «این تضاد راس هرم قدرت، به مجلس خبرگان رهبری و انتخابات نمایندگان مربوطه، انتقال پیدا می‌کند»)؛ لذا در همین رابطه است که، جناح‌های رقیب حزب پادگانی خامنه‌ای تلاش می‌کنند، تا با وارد کردن جنبش دانشجوئی، به این صحنه، شرایط را برای تثبیت موجودیت آلترناتیوی خود در راس هرم قدرت توسط کسب کرسی‌های مجلس خبرگان رهبری، در انتخابات اسفند ماه 94 فراهم کنند.

البته برعکس آن، در همین رابطه، حزب پادگانی خامنه‌ای تحث لوای جناح‌های اصول‌گرا در سه شاخه اصول‌گرای افراطی و اصول‌گرای اعتدالی و اصول‌گرای به اصطلاح اصلاح‌طلب، از آنجائیکه استمرار هژمونی خود در هرم قدرت حکومت، در گرو هژمونی حزب پادگانی خامنه‌ای و حضور الیگارشی سپاه همراه با انتخابات مهندسی شده خامنه‌ای می‌بینند، لذا در این رابطه است که، حضور جنبش دانشجوئی در بازی شطرنج تقسیم باز تقسیم قدرت بین جناح‌های درونی حکومت در اسفند ماه 94 به ضرر خود ارزیابی می‌کنند. در نتیجه همین جدال درونی حکومت در کانتکس انتخابات دو قلوی اسفند ماه 94 باعث گردید، تا در 16 آذر 94 قشون‌کشی جناح‌های درونی حکومت جهت بسترسازی تثبیت موجودیت خود در هرم قدرت، به جنبش دانشجوئی و به صحنه دانشگاه‌های کشور کشیده شود؛ و جنگ حیدر نعمتی جناح‌های درونی قدرت به صورت، تضاد جریان‌های درون جنبش دانشجوئی مادیت پیدا کند.

بنابراین، بسیار طبیعی است که، در دوران انتخابات مهندسی شده رژیم مطلقه فقاهتی، بازار روی‌آوری به جنبش دانشجوئی و دانشگاه‌ها گرم شود و از اینجا بود که در 16 آذر 94 در آستانه فرایند زایمان جدید تقسیم قدرت بین جناح‌های درونی حکومت توسط انتخابات دو قلوی اسفندماه 94، این 16 آذر بدل به جدال سخنران‌ها و سخنگویان، جناح‌های درونی قدرت در راه بسترسازی جهت وارد کردن یا منفعل کردن، جنبش دانشجوئی به صفحه شطرنج تقسیم قدرت در انتخابات دو قلوی اسفندماه 94 بشود. در نتیجه این امر باعث گردید تا در 16 آذر ماه 94 (و بعد از این تا اسفند 94) سخنگویان و سخنرانان جناح راست در راستای سنگ‌اندازی جهت حضور جنبش دانشجوئی در صفحه شطرنج تقسیم قدرت در انتخابات دو قلوی اسفندماه 94 حرکت کنند، برعکس جناح‌های رقیب درونی حکومت، اعم از جناح کارگزاران هاشمی رفسنجانی یا جناح به اصطلاح اصلاح‌طلب سیدمحمد خاتمی و جناح اعتدالیون شیخ حسن روحانی و بخشی از جناح جنبش سبز میرحسین موسوی در 16 آذر 94 (و ادامه آن تا اسفند ماه 94) تلاش می‌کنند، تا جهت آچمز کردن پروژه مهندسی کردن انتخابات دو قلوی اسفند ماه 94 - مانند انتخابات خرداد 92 - حزب پادگانی خامنه‌ای «در چارچوب تجربه خرداد 76 و 88 توسط جنبش دانشجوئی، به عنوان رقیب حزب پادگانی خامنه‌ای وارد فرایند انتخابات مهندسی شده اسفند ماه 94 بشوند.»

برای نمونه در این رابطه، برای فهم این جدال جناح‌های درونی قدرت در 16 آذر ماه 94 می‌توانیم به سخنرانی شیخ حسن روحانی در دانشگاه شریف توجه کنیم که محورهای سخنرانی او عبارت بودند از:

1 - ذکر نام بهشتی و مفتح و طالقانی و بازرگان و شریعتی به عنوان افرادی که دانشگاه را متحول کردند.

2 - اینکه قدرت باید توسط دانشجویان نقد شود و از آنجائیکه در این زمان نقد برخی قوا و نهادهای حکومت سخت می‌باشد، فعلا شما نقد را از دولت و رئیس جمهوری شروع کنید.

3 - در این سخنرانی، او اعلام کرد که در انتخابات خرداد 92 مردم مسئله هسته‌ای را به بحث گذاشتند و در مورد هسته‌ای هم رای دادند.

4 - بعضی فکر می‌کنند که دولت یازدهم، دولت لبخند، گفتگو و مذاکره است و دنبال بنیه نظامی نیست اما دولت یازدهم در طول 2 سال گذشته به اندازه 10 سال گذشته در حوزه دفاعی کار کرده است.

5 - امروز تورم دارد تک رقمی می‌شود.

6 - فضای امنیتی را در دانشگاه نمی‌پسندم، ما فضای امن می‌خواهیم نه امنیتی.

7 - ما در شرایط بعد از «برجام» و تحول اقتصادی هستیم.

8 - همه باید تلاش کنیم تا حماسه خرداد سال 92 را در انتخابات اسفند ماه 94 تکرار کنیم.

والسلام