«جنبش زنان ایران» در مسیر «رهائی» - قسمت نهم
پر واضح است که این همه باعث میگردد تا چنین داوری کنیم که «سختترین مبارزه تبعیضستیزانه زنان (و به خصوص زنان ایران) در این شرایط، مبارزه با تبعیض فرهنگی و تبعیض فقاهتی است»، چرا که برای نمونه در 38 سال عمر رژیم مطلقه فقاهتی حاکم این رژیم، نوک پیکان ماشین سرکوب خود را در سرکوب جنبش زنان ایران و سرکوب هر گونه مبارزه با ستم فقهی و ستم فرهنگی حاکم بر زنان ایران قرار داده است. لذا نباید تعجب کنید که حتی جریانهای رویکرد پیشاهنگی در ایران در سه مؤلفه:
1 – تحزبگرانه لنینیستی،
2 - ارتش خلقی مائوئیستی،
3 – چریکگرائی مدرن رژی دبرهای، جهت رهائی زن ایرانی قبل از هر چیز در رابطه با مبارزه با ستم فرهنگی تحمیل شده بر زنان ایران، توسط رژیم مطلقه فقاهتی در 38 سال گذشته، معتقد به انقلاب ایدئولوژیکی درون تشکیلاتی میشوند. هر چند که این انقلاب ایدئولوژیکی درون تشکیلاتیشان هم به لحاظ مضمون و هم به لحاظ سمتگیری دارای اشکالات استراتژیک و تاکتیکی بوده است. ولی من حیث المجموع، همین اعتقاد جریانهای رویکرد سه مؤلفهای پیشاهنگی، خود معرف این حقیقت است که «بزرگترین نبرد جنبش زنان ایران در عصر رژیم مطلقه فقاهتی حاکم، مبارزه با ستم فرهنگی و ستم فقهی تحمیل شده بر زنان ایران میباشد». لذا تا زمانیکه زن ایرانی نتواند خود را از ستم فرهنگی و ستم فقاهتی حاکم نجات دهد، امکان رهائی زن ایرانی از نابرابریهای جنسیتی و نابرابریهای اجتماعی و نابرابریهای سیاسی و نابرابریهای اقتصادی وجود ندارد.
علی ایحاله در این رابطه است که «نشر مستضعفین در ادامه راه آرمان مستضعفین به عنوان ارگان سیاسی - عقیدتی جنبش پیشگام مستضعفین ایران در طول 8 سالی که از حیات آن میگذرد، پیوسته تلاش کرده است تا در راستای مبارزه با نابرابریها و تبعیضهای موجود جامعه ایران، علاوه بر اینکه بر نابرابری جنسیتی در چارچوب شعار تساوی حقوق زن مردم جنبش زنان ایران تکیه نماید، در راستای مقابله با ستمهای مضاعف تحمیل شده بر زن ایرانی، مبارزه با ستم فرهنگی و ستم فقهی حاکم بر زنان ایران را در سرلوحه استراتژی اقدام عملی سازمانگرانه جنبشی خود، جهت دستیابی به جامعه مدنی جنبشی تکوین یافته از پائین قرار دهد»؛ و در این رابطه است که نشر مستضعفین در 8 سال گذشته عمر خود جهت مبارزه با این ستم فرهنگی و ستم فقهی تحمیل شده بر زنان ایران به صورت ساختاری، توسط مبارزه ایدئولوژیکی مداوم با اسلام فقاهتی حاکم تحت لوای تفکیک انواع سه گانه اسلامشناسی تطبیقی و اسلامشناسی انطباقی و اسلامشناسی دگماتیسم و تعریف کردن اسلام فقاهتی حاکم در چارچوب اسلام دگماتیسم، مبارزه تئوریک و ایدئولوژیک کرده است.
مبارزه ایدئولوژیک نشر مستضعفین در 8 سال گذشته با اسلام فقاهتی حاکم، جهت مبارزه با ستم فقهی و ستم فرهنگی حاکم بر زن ایرانی، منهای تفکیک اسلامشناسی فقاهتی و دگماتیسم از اسلامشناسی تطبیقی و انطباقی در عرصههای مختلف دیگری اعم از:
الف – عرصه مبارزه طبقاتی تاریخی.
ب – عرصه دموکراسی سوسیالیستی.
ج - عرصه حقوقی از قانون اساسی مشروطیت تا قانون اساسی رژیم مطلقه فقاهتی که یک قانون اساسی زن ستیز میباشد.
د – عرصه سیاسی مبارزه با تبعیض سیاسی حاکم بر زنان.
ه – عرصه تشکیلاتی، توسط آسیبشناسی پیوسته جنبش زنان ایران در راستای دستیابی به تشکیلات مستقل و سراسری و پیوند با شاخههای دیگر جنبشهای اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران.
و – عرصه استراتژی، با تفکیک سه مؤلفه پیشاهنگی، پیشگامی و پیشروئی، استراتژی جنبش زنان ایران و همگام با آن، آسیبشناسی رویکرد پیشاهنگی در چهار دهه (از شهریور 20 تا بهمن 57).
ز - تبیین حقوق زن در چارچوب اندیشه اقبال لاهوری انجام داده است. عنایت داشته باشیم که نشر مستضعفین برای اولین بار در زبان فارسی، دستگاه اندیشه اقبال لاهوری یا پروژه بازسازی فکر دینی او، در کادر دموکراسی - سوسیالیستی مورد اعتقاد او مورد بازخوانی مجدد قرار داد؛ و در چارچوب این بازخوانی بوده است که یکی از موضوعاتی که در منظومه معرفتی اقبال مورد بازخوانی مجدد قرار گرفته است، موضوع زن در نگاه اقبال میباشد که مطابق آن، نبرد اقبال لاهوری با اسلام فقاهتی در خصوص حقوق زن، مورد بازشناسی مجدد قرار گرفته است.
ح – تبیین حقوق زن در عرصه منظومه معرفتی شریعتی، باز در همین رابطه صورت گرفته است. فراموش نکنیم که یکی از محورهائی که شریعتی در چارچوب آن به مبارزه با اسلام فقاهتی و اسلام دگماتیسم پرداخت، «موضوع زن بوده است» که شریعتی ابتدا در اسلامشناسی مشهد تحت عنوان «زن در نگاه پیامبر اسلام» به تبیین آن پرداخته است و سپس در کتاب «فاطمه فاطمه است» که شریعتی با مرزبندی زن مترقی از زن سنتی و زن مدرن، به تبیین الگوی زن مترقی میپردازد؛ و در کنفرانس «انتظار عصر حاضر از زن مسلمان» به کالازدائی بورژوائی از زن مترقی مسلمان، میپردازد؛ و در جزوه «حسن و محبوبه» پارادایم کیس زن مترقی مسلمان مورد نظر خود را مورد تبیین قرار میدهد.
نشر مستضعفین در هشت سالی که از عمرش میگذرد، در ادامه راه آرمان مستضعفین به عنوان ارگان عقیدتی سیاسی جنبش پیشگام مستضعفین ایران، پیوسته تلاش کرده است تا حقوق زن ایرانی در عرصه جنبش زنان ایران، به صورت زن پیشرو مورد تحلیل و تبیین و آسیبشناسی قرار دهد.
3 - اعلام «8 مارس به عنوان روز زن» یک تکیه نمادین بشر امروز است تا در لوای آن بتوانند افکار عمومی جهان را متوجه یک حقیقت بزرگ کتمان شده تاریخ بشریت بکنند؛ و آن حقیقت بزرگ «حقوق زن به عنوان یک انسان است»؛ که بشریت در عرصه تاریخ طبقاتی در شرق و غرب به انحاء مختلف، انسان بودن زن را به بازی گرفته است. آنچنانکه حتی تا قرن نوزدهم زن مناسبات سرمایهداری هم قدرت انتخاب کردن و انتخاب شدن نداشت. بنابراین، هر چند آبشخور تعیین 8 مارس به عنوان روز زن بازگشت پیدا میکند به روز 8 مارس سال 1857 که کارگران زن کارخانههای نساجی و پارچه بافی و ریسندگی نیویورک برای:
الف - افزایش دستمزد.
ب - کاهش ساعات کار.
ج - بهبود شرایط کار، دست به تظاهرات خیابانی زدند که البته تظاهرات آنها در 8 مارس 1857 سرکوب شد و تظاهرات 8 مارس زنان کارگر ریسندگی نیویورک شکست خورد و آنها نتوانستند به سه خواسته خود، یعنی افزایش دستمزد و کاهش ساعات کار و بهبود شرایط کار، دست پیدا کنند، ولی با همه این احوال، هر چند که قیام و تظاهرات زنان ریسندگی نیویورک در 8 مارس شکست خورد، از آنجائیکه خواستههای سه گانه تظاهرات زنان کارگر نساجی نیویورک «یک موضوع صرف کارگاهی نبود» و خواسته همه زنان کارگر در کشورهای متروپل و کشورهای پیرامونی، در عرصه چرخه بهرهکشی و استثمار نظام سرمایهداری بود، لذا از بعد از سرکوب و شکست تظاهرات 8 مارس 1857 موضوع مبارزه عدالتطلبانه کارگران زن کارخانههای ریسندگی نیویورک، در دستور کار زنان کارگر جهان قرار گرفت؛ و از آنجائیکه مبارزه صنفی و خواستههای سرکوب شده صنفی کارگران نساجی نیویورک، در پروسه زمان بعد از سرکوب از فرایند صنفی به علت فراگیر و سراسری شدن، مضمون سیاسی بر علیه نظام جهانی سرمایهداری پیدا کرد، در کنار سه خواسته، افزایش دستمزد و کاهش ساعات کار و بهبود شرایط کار، خواستههای سیاسی، مثل حق انتخاب کردن و انتخاب شدن زنان بعدا به لیست این خواستهها اضافه گردید.
در نتیجه، با اینکه بیش از 160 سال است که از سرکوب تظاهرات 8 مارس زنان کارگر نیویورک میگذرد، در طی این درازمدت زمانی با اعلام نهادهای جهانی «8 مارس به عنوان روز جهانی زن به رسمیت شناخته شده است»؛ و امروز در کنار «اول ماه مه به عنوان روز جهانی کارگر»، «8 مارس به عنوان روز جهانی زن»، به صورت یک پرچم و فانوس دریائی در آمده است؛ که بشریت در عصری که نظام بهرهکشی و استثمارگرانه سرمایهداری بر جهان امروز چتر انداخته است و چهره سیاه سرمایهداری به صورت زنجیرهای استثمارگرانه بر دست کارگران جهان، به خصوص کارگران زن در آمده است، «روز 8 مارس» هر سال میتواند برای بشریت یادآور ستم مضاعف اقتصادی و سیاسی و اجتماعی، توسط نظامهای طبقاتی حاکم بر بشریت باشد؛ و عاملی گردد تا وجدان بشریت از آن همه رنج استخوانسوز زن تاریخی به درد آید؛ و در لوای آن، افکار عمومی بشریت بیدار شود.
پر پیداست که تا زمانی که افکار بشریت نسبت به یک فاجعه آگاهی پیدا نکند، نجات از آن فاجعه در دستور کار اصحاب قدرت حاکم بر نهادهای بینالمللی و منطقهای و کشوری قرار نمیگیرد. بنابراین وظیفه ما، جهت گرامی داشت 8 مارس به عنوان روز جهانی زن این است تا در عرصه داخلی و کشوری خود، افکار عمومی مردم را متوجه ظلم و ستم مضاعفی که بر زنان ایران در دوران 38 ساله رژیم مطلقه فقاهتی رفته و میرود بکنیم؛ و در همین رابطه، «زنان ایران را متوجه و خودآگاه به حقوق از دست رفته خود بنمائیم» و این حقیقت را برای زنان ایران تبیین نمائیم که تنها راه دستیابی به حقوق از دست رفته آنها، «دستیابی به جامعه مدنی جنبشی تکوین یافته از پائین میباشد»؛ زیرا تنها در عرصه این جامعه مدنی جنبشی است که جنبش زنان ایران توسط سازمانگری زنان ایران و پیوند با شاخههای جنبشهای اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران، میتوانند با مبارزه عدالتطلبانه - جنسیتی، تمامی تبعیضهای حاکم بر زنان ایران، اعم از تبعیضهای جنسیتی و تبعیضهای اقتصادی و تبعیضهای سیاسی و تبعیضهای اجتماعی، به چالش بکشند.
ادامه دارد