جنبش زنان، پیشگام جنبش مدنی مردم ایران – قسمت سوم

 

13 - همبستگی اجتماعی در عرصه مبارزه دموکراتیک همگام با اعتلای جنبش مطالباتی جنبش‌های سه گانه رمز موفقیت مبارزه آزادی‌خواهانه و برابری طلبانه مردم ایران می‌باشد.

14 - تقویت جامعه مدنی در ایران در گرو به رسمیت شناختن حق تشکل‌های مستقل گروه‌های مختلف اجتماعی جامعه ایران برای حضور در جنبش مطالباتی سراسری جامعه امروز ایران می‌باشد.

15 - تنها در چارچوب تکوین جنبش مطالباتی جنبش‌های سه گانه جامعه امروز ایران است که گروه‌های مختلف امروز جامعه ایران می‌توانند امیدوار بشوند که راه کسب حق و حقوق از دست رفته آن‌ها از مسیر روش‌های مدنی و اصلاحات تدریجی بنیادین سیاسی و اقتصادی و اجتماعی می‌گذرد.

16 - موفقیت مبارزه دموکراتیک آزادی‌خواهانه و برابری طلبانه در هر جامعه‌ای به خصوص در جامعه ایران در گرو آزادی زنان جامعه می‌باشد، آنچنانکه می‌توان به ضرس قاطع اعلام کرد که بدون آزادی زنان امکان دستیابی به حداقل خواسته دموکراتیک در عرصه مبارزه آزادی‌خواهانه و برابری طلبانه وجود ندارد.

17 – دستیابی به حقوق از دست رفته زنان ایران تنها در چارچوب تحقق عدالت حقوقی در کنار عدالت اقتصادی و اجتماعی ممکن می‌باشد.

18 - بدون تحقق عدالت حقوقی امکان نفی آپارتاید جنسی در جامعه ایران نیست.

19 - خواست برابری خواهانه و دموکراتیک جامعه زنان ایران، امروز از کانال تحقق عدالت حقوقی، عدالت سیاسی، عدالت اقتصادی و عدالت اجتماعی ممکن شدنی است.

20 - شعارهای فرمالیته و فرمایشی رژیم مطلقه فقاهتی در حمایت از زنان امروز ایران مثل:

الف – اشتغال زنان با محوریت خانواده،

ب – اشتغال نیمه وقت زنان،

ج – کاهش ساعت کار زنان،

د - افزایش مرخصی زایمان زنان بدون بسترسازی اقتصادی و اجتماعی به نفع زنان (در همین رابطه محمد حسن زاد معاون فنی و درآمد سازمان تامین اجتماعی در گفتگوی با ایسنا اعلام کرد که 47 هزار زن از 145 هزار زنی که در 18 ماهه گذشته از مرخصی 6 ماهه زایمان استفاده کرده‌اند در بازگشت به کار پس از مرخصی از کار اخراج شده‌اند).

ه – دور کاری زنان،

و – سیاست تفکیک جنسی،

ز – سیاست بالا بردن نرخ باروری زنان،

ح – اشتغال پاره وقت زنان،

ط – تشویق بازنشستگی زودرس زنان، تلاشی در راستای محصور و محدود کردن زنان در چارچوب خانه، همچنین به چالش کشیدن امنیت شغلی زنان ایران در شرایط فعلی جامعه بحران زده ایران می‌باشد که خود بسترساز حذف تدریجی زنان ایران از فعالیت اجتماعی و اقتصادی نیز هست.

21 - فرهنگ مردسالارانه و پدرسالارانه در کنار آپارتاید جنسی که امروز فشار کمرشکنی بر زنان ایران وارد کرده است و باعث شده است تا سختی مضاعف و چند گانه‌ائی در جامعه استبدادزده امروز ایران بر زنان ایران تحمیل کند، مولود اسلام فقاهتی و استحمار فقهی جامعه ایران می‌باشد چراکه نظام حقوقی اسلام فقاهتی بر چهار تبعیض استوار می‌باشد:

الف - تبعیض زن و مرد،

ب – تبعیض مسلمان و نامسلمان،

د - تبعیض برده و برده‌دار،

ه – تبعیض فقیه و غیر فقیه.

22 - فقر و فحشا و اعتیاد و پدیده کودکان خیابانی و تن فروشی و ناهنجاری‌های دیگر امروز جامعه ایران باعث گردیده تا هزینه مبارزه رهائی‌بخش زن ایرانی در جامعه امروز ایران صد چندان شود.

23 - حذف زنان ایرانی از حیات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ایران و خانه نشین کردن آن‌ها در راستای سیاست افزایش نرخ باروری، برنامه‌ائی است که رژیم مطلقه فقاهتی امروز دنبال می‌کند.

24 - محروم کردن زنان ایران از اساسی‌ترین حقوق دموکراتیک خود که حق سازماندهی و تشکل مستقل می‌باشد توسط رژیم مطلقه فقاهتی در طول 36 سالی که از عمر این رژیم می‌گذرد، بزرگ‌ترین ضربه به مبارزه برابری طلبانه زنان ایران وارد کرده است.

25 - مجوز قانونی برای ازدواج‌های مکرر مردان بدون اجازه همسر به صورت ازدواج‌های موقتی یا دائمی بسترساز فحشا و بزهکاری و فشار مضاعف بر زنان امروز جامعه ایران شده است.

26 - حاکمیت نظام حقوقی اسلام فقاهتی در چارچوب آپارتاید جنسی باعث گردیده است تا زن در جامعه امروز ایران به موجودی درجه دوم بدل شود.

27 - محدود کردن نقش زن ایرانی به تولید مثل و اداره خانه شعاری است که رژیم مطلقه فقاهتی در طول 36 سال گذشته جهت محروم کردن زن ایرانی از حضور در حیات اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی می‌دهد.

28 - اجرای قانون تفکیک جنسی در بیش از 60 دانشکده و ادامه آن در شهرداری تهران گامی دیگر در راستای منفعل کردن زن ایرانی در بستر جنبش مطالباتی خود می‌باشد.

29 - سیاست افزایش جمعیت در عرصه رقابت هژمونی رژیم مطلقه فقاهتی بر هلال شیعه خاورمیانه و تلاش در جهت رسانیدن جمعیت ایران - طبق گفته خامنه‌ای - به 150 میلیون نفر، در این رقابت در ایرانی که امروز حتی به لحاظ آب و هوا توان داشتن بیش از 40 میلیون نفر جمعیت ندارد فشار مضاعف دیگری است که بر گرده زن ایرانی امروز وارد شده است.

30 - گرچه مبارزه زنان ایران در راه دستیابی به خواست‌های دموکراتیک و برابری خواهانه دارای پیشینه تاریخی می‌باشد اما آنچه که به صورت مشخص در طول بیش از صد سالی که از انقلاب دموکراتیک مشروطیت می‌گذرد باعث شکست این مبارزه زنان ایران شده است، فرهنگ و سنت و نظام حقوقی فقه زده ایران می‌باشد و لذا تا زمانی که این چتر حقوقی تبعیض آمیز نفی نشود امکان رهائی زن ایرانی وجود ندارد و صد البته تا زمانی که زن ایرانی به رهائی نرسد، اگر صد انقلاب دیگر هم در جامعه ایران بشود، باز آش همان آش است و کاسه همان کاسه.

31 - علت اینکه انقلاب دموکراتیک مشروطیت ایران نتوانست زن ایرانی را در مسیر رهائی قرار دهد و تا 50 سال بعد زن ایرانی حق انتخاب کردن و انتخاب شدن در تعیین سرنوشت خود نداشت و او را در ردیف «مهجورین» و «نابالغان» به حساب می‌آوردند، حاکمیت اسلام فقاهتی زن ستیز بر نظام حقوقی، زائیده انقلاب مشروطیت بود.

32 - آگاه سازی و سازماندهی زنان ایران در تشکل‌های صنفی و سیاسی در عرصه جنبش مطالباتی و نهادینه مبارزه آن‌ها تنها مسیر رهائی زن ایرانی در جامعه فقه زده و استبداد می‌باشد.

33 - بی حقی زنان ایرانی در جامعه مردسالار و پدرسالار امروز ایران آنچنان در فرهنگ و سنت تاریخی ایران به علت فقه زدگی نهادینه شده است که امروز آپارتاید جنسی جزء اعتقاد مردم ایران شده است.

34 - نهادینه شدن نظام حقوقی فقه زده ایران در جامعه امروز ایران آنچنان فراگیر و گسترده می‌باشد که باعث شده است تا سدی در برابر نفوذ اندیشه‌های نو و مترقی و برابری خواهانه به ذهنیت زنان ایران ایجاد کند.

35 - فراموش کردن و نادیده گرفتن جایگاه استراتژیک حقوق زن ایرانی در تحقق و دستیابی به دموکراسی و جامعه مدنی باعث گردید تا جنبش سیاسی ایران نسبت به حقوق زن ایرانی و جنبش مطالباتی زن ایرانی بیگانه شود و همین بیگانگی بسترساز رکود فعلی جنبش مطالباتی زن ایرانی در جامعه امروز ایران شده است.

36 - تا زمانی که زن ایرانی نتواند در همه شئون اجتماعی و سیاسی و حقوقی و اقتصادی در برابر مرد ایرانی از حق برابری برخوردار گردد، هر گونه مبارزه تحول گرایانه در جامعه ایران شکست خواهد خورد.

37 - حق شرکت در تعیین سرنوشت و برابری حقوق زن و مرد در راس خواسته‌های جنبش مطالباتی زن ایرانی در بیش از صد سال بعد از مشروطیت می‌باشد.

38 - آنچنانکه علامه دهخدا گفت: «انسان آزاد خلق می‌شود، لذا باید آزاد زندگی کند و آزاد بمیرد»، بنابراین «هر کس را که عقیده بر آن باشد که زنان ایران نباید از حقوق اجتماعی بهره‌مند شوند نباید او را انسان خواند.»

39 - علت اینکه تا سال 1330 یعنی 45 سال بعد از فرمان مشروطیت زنان ایران حتی بر روی کاغذ هم از حق انتخاب کردن و انتخاب شدن محروم بودند، حاکمیت نظام حقوقی اسلام فقاهتی بر سنت و اندیشه و فرهنگ مردم ایران بود.

40 - اگر مجلس رژیم مطلقه فقاهتی تصویب می‌کند که ازدواج موقت نیاز به ثبت رسمی ندارد و تعدد زوجات یا چند همسری را در جامعه امروز ایران قانونیت می‌بخشد، باید همه این‌ها در چارچوب همان نظام حقوقی زن ستیز اسلام فقاهتی حاکم تبیین کنیم.

41 - اجرای طرح عفاف و حجاب وزارت کشور رژیم مطلقه فقاهتی گامی دیگر در راه حذف زنان از حیات اجتماعی و خانه نشین کردن آن‌ها می‌باشد.

42 - حذف زنان ایرانی از عرصه حیات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و سرکوب جنبش مطالباتی زنان ایران بر ضد نابرابری و تبعیض جنسی، عامل رکود مبارزه دموکراسی طلبانه امروز جامعه ایران می‌باشد چراکه تا زمانی که نیمی از جمعیت ایران - یعنی زنان ایران - وارد مبارزه آزادی‌خواهانه و دموکراسی طلبانه نشوند هیچ باری در این رابطه به منزل نخواهد رسید.

43 - حق طلاق، حق حضانت فرزند، حق مسافرت، حق ارث، حق قضاوت و غیره از ابتدائی‌ترین حقوق زنان ایران است که 36 سال است که در رژیم مطلقه فقاهتی نفی می‌شود.

44 - جنبش زنان ایران در عرصه مبارزه دموکراتیک به علت نمایندگی از 50% جمعیت ایران، به عنوان پیشگام مبارزه دموکراتیک جامعه ایران برای دستیابی به آزادی‌های دموکراتیک می‌باشند.

45 - به چالش کشیده شدن امنیت شغلی زنان کارگر ایرانی امروز بزرگ‌ترین هدف رژیم مطلقه فقاهتی جهت خانه نشین کردن زن ایرانی در راستای سیاست افزایش جمعیت این رژیم می‌باشد.

46 - خواسته مشترک زنان کارگر ایرانی با مردان کارگر در کانتکس جنبش مطالباتی کارگران ایران عبارتند از:

الف – باطل کردن قراردادهای موقت، که طبق گزارش خبرگزاری مهر در 16 تیرماه 94 بیش از 93% کل قراردادهای کارگران ایران به صورت موقت منعقد می‌گردد.

ب – افزایش دستمزدها مطابق نرخ واقعی تورم و دستیابی کارگران و زحمتکشان به مزد شرافتمندانه، که طبق گزارش خبرگزاری تسنیم در 22 تیرماه 94 بیش از 7 میلیون کارگر ایرانی دستمزدی کمتر از 712 هزار تومان می‌گیرند.

ج – تامین امنیت شغلی، که طبق گفته ربیعی وزیر کار بیش از 7 میلیون کارگر ایرانی در مشاغل غیر رسمی کار می‌کنند.

د - توقف خصوصی سازی.

ه - احیای حقوق سندیکائی و ایجاد تشکل و سندیکاهای مستقل کارگری، می‌باشد.

47 - خواسته خودویژه جنبش مطالبات زنان کارگر ایران که مختص خود کارگران زن ایرانی می‌باشد عبارتند از:

الف – دریافت مزد مساوی با مردان کارگر در برابر کار همسان.

ب – حق استفاده زنان کارگر از 6 هفته مرخصی قبل زایمان و مرخصی بعد از زایمان.

ج – تاسیس مهد کودک در کنار کارگاه.

د - در اختیار قرار دادن زمان مناسب جهت شیر دادن به نوزاد در زمان حضور در کارگاه.

ه – قدغن کردن اشتغال زنان به کارهای سخت.

و – لغو آپارتاید جنسی.

48 - تصویب 8 مارس به عنوان روز جهانی زن مانند روز جهانی کارگر و اعلام تعطیلی آن برای زنان ایرانی جهت اعتراض زنان ایران همگام با زنان جهان نسبت به شرایط غیر عادلانه‌ای که به خصوص با پیدایش نظام سرمایه‌داری بر آنان تحمیل گردیده است.

والسلام