سلسله درس‌های قرآن‌شناسی - تفسیر سوره حدید – قسمت 11

سوره حدید مرامنامه حرکت جامعه‌سازانه مدنی پیامبر اسلام

 

برای تفسیر آیات آخر یا قسمت چهارم آیات سوره حدید باید به این نکات توجه شود:

1 - در آیه 25 به صراحت غرض از ارسال رسل و انزال کتب این می‌داند که انبیاء مردم را جهت برپائی عدالت اجتماعی یا قسط عادت دهند تا جامعه بشری پیوسته در اجتماع عدالت محور زندگی کنند و خلقت آهن برای این بوده تا مردم خود در دفاع از عدالت اجتماعی جامعه خود قدرتمند شوند

2 - ترم قسط با ترم عدالت تفاوت می‌کند چراکه قسط فقط مشمول عدالت اجتماعی و اقتصادی می‌شود اما عدالت در یک جامعه جنبه حقوقی دارد، بنابراین موضوع قسط عدالت اقتصادی می‌باشد که تنها با نفی استثمار امکان پذیر می‌باشد.

3 - جایگاه قسط در این آیه یک جایگاه فراتاریخی می‌باشد نه تاریخی، بنابراین در همه زمان‌ها باید عملی گردد.

4 – طرح‌ترم قسط در آیه فوق به عنوان هدف و غرض ارسال رسل و انزال کتب به عنوان یک قاعده می‌باشد نه استثناء.

5 - منظور از میزان آنچنانکه قرآن در آیات 7 الی 9 سوره الرحمن تبیین کرده است «وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِیزَانَ - أَلَّا تَطْغَوْا فِی الْمِیزَانِ - وَأَقِیمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِیزَانَ - خداوند عدالت را در بین شما برقرار کرد تا شما عدالت را در همه امور برقرار سازید» وسیله سنجش و گرفتن حق و دادن آن به ذی حق است، لذا مراد از میزان عدل و حق می‌باشد و میزان نماد عینی کتاب است. به عبارت دیگر میزان نمایش عینی کتاب می‌باشد و میزان الگو و امام و اسوه می‌باشد و میزان به معنای حق و عدالت است که آنچنانکه مطرح کردیم با قسط متفاوت می‌باشد. در همین رابطه طبق آیه 25 سوره حدید قرآن عدالت و میزان را اعم بر قسط می‌داند. به عبارت دیگر انجام قسط در راستای تحقق عدالت می‌باشد نه عدالت در راستای تحقق قسط، پس عدالت اقتصادی یا قسط یکی از بسترهای تحقق عدالت می‌باشد نه همه آن پس منظور از میزان در آیه 25 حدید، عدالت می‌باشد که به وسیله آن حق از باطل و راست از دروغ و عدل از ظلم و فضیلت از رذیلت تمیز داده می‌شود، در همین رابطه است که می‌توانیم بگوئیم که قسط عدل دو سویه و متقابل است نظام و قوانین حقوقی می‌باشد.

6 - آنچنانکه در آغاز تفسیر این سوره مطرح کردیم سوره حدید اولا خلاصه کل قرآن می‌باشد، ثانیا این سوره به صورت یکجا در سال پنجم هجری بعد از جنگ خندق در سخت‌ترین سال 23 سال حرکت پیامبر اسلام نازل شده است، ثالثا این سوره به عنوان مرامنامه حرکت پیامبر اسلام مطرح می‌باشد؛ لذا در این رابطه است که در شش آیه آغاز سوره حدید کامل‌ترین متن تئوری فلسفی قرآن از خداوند به عنوان تنها محور تمامیت وجود و جهان‌بینی توحیدی مطرح شده است و در ادامه آن در کانتکس تبیین موضوع جهاد مالی و انفسی در چارچوب تئوری ایدئولوژی اسلامی به طرح موضوع انفاق می‌پردازد و سپس در کادر جهان‌بینی توحیدی به تبیین انسان توحیدی در بستر خشیت الهی پرداخت و در آخرین مرحله در پنج آیه آخر سوره حدید (آیه 25 تا 29) به تبیین نقش تاریخی انبیاء الهی می‌پردازد که در راس آن‌ها در آیه 25 سوره حدید، هدف تاریخی بعثت انبیاء استقرار عدالت و تهییج عملی توده‌های مردم جهت برپائی قسط یا عدالت اقتصادی – اجتماعی می‌داند که در ادامه در راستای تبیین تاریخی بعثت انبیاء که تحت نهضت تسلسلی حرکت نوح و ابراهیم بوده است، به تبیین تکوین و انحراف بعدی پدیده رهبانیه در مسیحیت می‌رسد و آن را یک بدعت تاریخی در حرکت انبیاء می‌داند که با انحراف آن بیشتر پیروان مسیحیت را گرفتار فسق کرد و باز در همین رابطه در دو آیه 28 و 29 به جمع بندی کل آیه می‌پردازد و با تکیه بر ایدئولوژی اسلام به عنوان نور و آگاهی فردی و اجتماعی و تاریخی در زندگی این دنیای مردم مطرح می‌کند و فضل خداوند را در چارچوب این نور و آگاهی در همین جهان که خود بسترساز ارزش‌ها در آخرت می‌باشد، تبیین می‌کند.

7 - یکی از نکته‌های کلیدی که سوره حدید در کلیت خود مطرح می‌کند عبارت است از اینکه خداوند و رسالت انبیاء و آخرت و قیامت و بهشت و جهنم مختص همه انسان‌ها می‌باشد نه خاص مسلمان‌ها و لذا در این رابطه قرآن هر گونه آپارتاید مذهبی و دینی را نفی می‌کند، لذا موضوع هدایت و ارزش‌های دینی در انسان را به صورت جهانی و انسانی و تاریخی نگاه می‌کند نه از عینک دین خاص اسلام یا یهودیت و یا مسیحیت. به عبارت دیگر از نظر سوره حدید خدا و آخرت و ارسال پیامبران مربوط به همه مردم و همه تاریخ و همه انسان‌ها می‌باشد نه خاص اعراب و مسلمانان و یا شیعیان ایران و عراق.

8 - موضوع مهم دیگری که در سوره حدید به طرح آن می‌پردازد عبارت است از اینکه در عرصه منظومه معرفتی توحیدی اسلام هر تغییری در گرو تبیین است آنچنانکه هر تبیینی در گرو تئوری می‌باشد و توحید به عنوان آبشخور اصلی تئوری در منظومه معرفتی اسلام می‌باشد، به همین دلیل در یک تقسیم بندی کلی می‌توانیم آیات سوره حدید را به سه قسمت تقسیم کنیم، قسمت اول، شش آیه اول سوره حدید می‌باشد که جنبه تئوری منظومه معرفتی اسلام دارد و بیانگر الله به عنوان محور اصلی جهان و وجود و انسان و جامعه و تاریخ می‌باشد، در قسمت دوم به تبیینات جامعه و انسان و تاریخ در چارچوب تئوری توحید می‌پردازد و در قسمت سوم به بیان تغییرات که در راس آن‌ها موضوع انفاق و جهاد مالی و انفسی می‌باشد تکیه و تاکید می‌کند.

9 - موضوع دیگری که در سوره حدید به آن می‌پردازد آرایش سه مرحله ترویج و تبلیغ و تهییج در استراتژی حرکت پیامبر اسلام می‌باشد که در عرصه ترویج در این سوره به تدوین تئوری توحید و تبیین انسانی و اجتماعی و تاریخی می‌پردازد و در عرصه تبلیغ با تکیه بر شعار قرض حسن به خدا و پاداش دنیا و آخرت و فونکسیون ترویج به صورت روشنائی و نور در این جهان و در قیامت به انجام آن تکیه می‌کند و در رابطه با تهییج تمامی سوره در راستای تهییج مسلمانان در مرحله قبل از فتح جهت جهاد مالی و جهاد انفسی در راستای تاسیس حرکت اسلام می‌باشد.

10 - نکته دیگری که در سوره حدید قابل توجه می‌باشد تحلیل از شرایط اجتماعی و تاریخی که با بیان برتری ارزش‌های مبارزه قبل از فتح نسبت به مرحله بعد از فتح این حقیقت را به نمایش می‌گذارد که در شرایط تاریخی که امروز ما قرار گرفته‌ایم باید مشخص کنیم که در مرحله تاسیس یا قبل از فتح قرار داریم یا در مرحله استقرار و بعد از فتح، طبیعی است که این مرحله در استراتژی حرکت جهت تعیین تاکتیک محوری در هر مرحله تاریخی قابل توجه می‌باشد. به عبارت دیگر تا زمانی که به آرایش استراتژی در چارچوب قبل از فتح و بعد از فتح یا تمیز دوران تاسیس و دوران استقرار نپردازیم امکان تدوین استراتژی برای هیچ حرکتی وجود نخواهد داشت.

11 - تفکیک حیات دنیا به عنوان دنیاپرستی و دنیاطلبی از موضوع دنیا از دیگر موضوع‌های محوری است که در سوره حدید به آن تکیه شده است. جدی گرفتن دنیا و اعتقاد به عبور آخرت از عمل دنیا و پیوند عرضی نه طولی و زمانی بین دنیا و آخرت از موضوع‌های محوری سوره حدید می‌باشد چراکه روشنائی در آخرت در گرو روشنائی در دنیا است آنچنانکه روسیاهی آخرت معلول رو سیاهی دنیا می‌باشد. در این رابطه سوره حدید به صراحت مطرح می‌کند که آنچنانکه خود دنیا به عنوان ارزش و مزرعه و بسترساز آخرت و قیامت می‌باشد، باید جدی گرفته شود نه آنچنانکه امام محمد غزالی می‌گفت هوی هم باشند یعنی از نظر غزالی کسی که دنیا داشته باشد آخرت ندارد و بالعکس حیات دنیا یک امر منفی و مردی می‌باشد چراکه وابستگی و تعلق به دنیا که همان حیات دنیا یا دنیاپرستی از نظر قرآن می‌باشد، باعث زمین گیر شدن افراد می‌گردد، آنچنانکه در این رابطه امام علی فرمود «...تَخَفَّفُواتَلْحَقُوا... - سبکبار باشید تا رستگار گردید» (خطبه 21 – نهج‌البلاغه).

12 - امکان شجاعت در عمل در گرو انجام بصیرت در نظر می‌باشد، اصل دیگری است که سوره حدید به تبیین آن می‌پردازد؛ لذا از آنجائیکه هدف سوره حدید تهییج پیروان پیامبر اسلام در سال پنجم هجری جهت انجام جهاد مالی و انفسی و انفاق در راه حرکت پیامبر اسلام می‌باشد، در این رابطه سوره حدید می‌تواند این شجاعت عملی در مسلمانان را به انجام برساند زیرا مطابق این سوره بصیرت در نظر و شناخت و معرفت مسلمانان حاصل می‌شود. در این رابطه سوره حدید بر پایه تدوین توحید و نبوت و آخرت جهت تحقق این بصیرت در نظر مسلمانان تکیه می‌کند.

13 - موضوع دیگری که سوره حدید به تبیین آن می‌پردازد تبیین و تعیین منافق و کافر فلسفی، اجتماعی، سیاسی و تاریخی می‌باشد که از نظر سوره حدید منافق و کافر فلسفی و سیاسی و اجتماعی و تاریخی با منافق و کافر فقهی فرق می‌کند، چراکه از نظر سوره حدید منافق و کافر فلسفی و اجتماعی و سیاسی و تاریخی افرادی هستند که به نفی نظری و عملی حق و حقیقت و خداوند و عدالت در جهان و جامعه و تاریخ می‌پردازند و حقوق و حق اجتماعی و انسانی و تاریخی مردم را در خدمت منافع فردی و گروهی خود در می‌آورند، لذا منافق همان کافری است که به صورت آگاهانه حق را می‌پوشاند اما پوشانیدن حق از طرف کافر ممکن است آگاهانه یا ناآگاهانه باشد، بنابراین تعریف منافق از نظر سوره حدید پوشانیدن حق فلسفی و حق اجتماعی و حق تاریخی به صورت آگاهانه می‌باشد.

14 - جایگزین کردن معاد عملی در قیامت به جای معاد جسمانی و معاد روحانی در سوره حدید به جنگ هزار ساله کلامی بین معتقدین به معاد جسمانی و معاد روحانی پایان می‌دهد چراکه از نظر سوره حدید قیامت، مادیت یافتن عمل دنیا است نه جسم و نه روح که میراث فلسفه یونانی ارسطوئی و افلاطونی توسط سه نحله مشائیون فارابی و ابن سینا و اشراقیون شیخ سهروردی و یا نحله ترکیبی ملاصدرا می‌باشد.

15 - از نظر سوره توحید هدف ارسال رسل و انزال کتب الهی عبارتند از:

الف – دعوت به توحید و اجتناب از طاغوت «...أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ...» (سوره نحل - آیه 36).

ب – دعوت به خدا و آخرت « إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَادُوا وَالنَّصَارَی وَالصَّابِئِینَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیوْمِ الْآخِرِ...» (سوره بقره - آیه 62).

ج – دعوت به کتاب و حکمت «رَبَّنَا وَابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ یتْلُو عَلَیهِمْ آیاتِکَ وَیعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ...» (سوره بقره - آیه 129).

د- تزکیه و تقوی «وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا - فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا - قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاهَا - وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا» (سوره شمس - آیات 7 - 10).

ه – آزادی و رهائی انسان «...وَیضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیهِمْ...» (سوره اعراف - آیه 157).

و - برپائی قسط و عدالت «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَینَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ...» (سوره حدید - آیه 25).

16 – به لحاظ اینکه در سوره حدید بیش از هر چیز بر انفاق مال تکیه کرده است و از آنجائیکه شش آیه اول سوره حدید پیچیده‌ترین آیات توحید فلسفی می‌باشد و ناب‌ترین تجربه‌های توحیدی پیامبر اسلام است، لذا می‌توان گفت که سوره حدید توحیدی‌ترین سوره قرآن می‌باشد در حالیکه مالی‌ترین یا اقتصادی‌ترین سوره قرآن نیز می‌باشد، همچنین سوره حدید آخرتی‌ترین سوره قرآن است در حالیکه دنیائی‌ترین سوره قرآن نیز می‌باشد، در سوره حدید وحدت زن و مرد در کنار وحدت دنیا و آخرت و وحدت توحید و اقتصاد قرار گرفته است.

17 - در احتجاج از امام علی در تفسیر این قسمت از آیه 25 سوره حدید «...وَأَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ...» امام علی در تفسیر علت اینکه در این آیه نزول آهن مطرح شده می‌فرماید نزول در این آیه به معنای خلق است نه انزال از طریق وحی.

18 - در مجمع البیان در تفسیر پیامبر اسلام از این قسمت آیه 27 سوره حدید که می‌فرماید «...وَرَهْبَانِیةً ابْتَدَعُوهَا...» از عبدالله ابن مسعود روایت کرده است که ابن مسعود می‌گوید من در پشت سر پیامبر اسلام سوار بر الاغ بودم، پیامبر به من فرمود ای عبدالله هیچ می‌دانی هواداران عیسی بن مریم از کی مساله رهبانیت در دین مسیح را بدعت کردند؟ عبدالله عرضه داشت خیر، پیامبر اسلام فرمود سلاطین جور بعد از عیسی علیه السلام بر آنان مسلط شدند و معصیبت‌ها رواج دادند اهل ایمان به خشم آمده و با آنان به جنگ برخاستند و در آخر شکست خوردند و این کار در سه نوبت صورت گرفت و در هر سه نوبت شکست نصیب آن‌ها شد و در نتیجه از مومنین به جز عده‌ائی اندک نماند، این عده اندک گفتند اگر دشمنان ما را بشناسد تا آخرین نفر ما نابود خواهد شد و دیگر احدی از ما باقی نمی‌ماند پس بیائید در روی زمین پراکنده و پنهان شویم، لذا ناگزیر متفرق شدند و به غارهای کوه پناه بردند و از آن زمان بود که رهبانیت در دین مسیح پدید آمد و در این جا بود که پیامبر اسلام فرمود «رهبانیه امتی الجهاد و الصلاه و الصیام و الحج - رهبانیت امت من جهاد و صلاه و روزه و حج می‌باشد.»

19 - ماکس وبر می‌گوید «پارادایم کیس دین اسلام یک مجاهد مسلح است در صورتی که پارادایم کیس دین یهود یک بازرگان است و پارادایم کیس دین مسیحیت یک راهب صومعه نشین می‌باشد.»

«لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَینَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ...» در این آیه به تشریع دین از طریق ارسال رسل و انزال کتاب و میزان می‌پردازد و هدف رسالت انبیاء و انزال کتب پیامبران الهی، مردم را واداشتن به قیام برای قسط می‌داند منظور از بینات، آیاتی است که پیام حرکت انبیاء را روشن می‌کند نه معجزه‌های بیرونی و به همین دلیل پیروان راستین پیامبران با فهم پیام پیامبران به دین پیامبران ایمان پیدا می‌کردند نه با درخواست معجزه و کارهای خارق العاده از پیامبر، این افراد کافر و جاهل و منافق بودند از پیامبر معجزه می‌خواستند وگرنه افرادی مثل ابوذر و بلال و سلمان و... پیامبر را از پیامش می‌شناختند نه از معجزه‌اش، لذا در این زمان هم باید معجزه بودن قرآن را با زنده بودن پیامش برای این زمان ثابت کنیم «...فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ...» کلمه حدید از حد با تشدید به معنای نفوذ ناپذیر می‌باشد که کلمه باس به معنای تاثیر شدید می‌باشد، لذا در این رابطه است که در این آیه برای آهن دو نقش نظامی و اقتصادی قائل می‌باشد چون اقسام سلاح‌هایی که بشر از قدیم می‌ساخته از آهن بوده است که مبین نقش نظامی آهن می‌باشد و اما در خصوص نقش اقتصادی آهن می‌توانیم به نقش آهن در صنایع اشاره کنیم «...وَلِیعْلَمَ اللَّهُ مَنْ ینْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَیبِ...- به معنای این است که ما اهن را برای این خلق کردیم تا خداوند معلوم کند چه کسانی در مرحله غیبت پیامبران در راستای برپائی قسط توسط شورانیدن توده‌ها او را یاری می‌کنند.»

«وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا وَإِبْرَاهِیمَ وَجَعَلْنَا فِی ذُرِّیتِهِمَا النُّبُوَّةَ وَالْکِتَابَ فَمِنْهُمْ مُهْتَدٍ وَکَثِیرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ» در این آیه پس از تبیین استراتژی حرکت انبیاء در آیه 25 سوره حدید، به تبیین انجام این استراتژی در تسلسل نهضت انبیاء الهی که سر سلسله جنبان آن‌ها نوح و ابراهیم می‌باشد، می‌پردازد.

«ثُمَّ قَفَّینَا عَلَی آثَارِهِمْ بِرُسُلِنَا وَقَفَّینَا بِعِیسَی ابْنِ مَرْیمَ وَآتَینَاهُ الْإِنْجِیلَ...» کلمه «قَفَّینَا» در آیه فوق به معنای این است که ما به طور مستمر پیامبران را دنبال هم فرستادیم که روش این پیامبران آن بود که آیندگان آن‌ها به دنبال گذشتگان می‌رفتند.

«...وَقَفَّینَا بِعِیسَی ابْنِ مَرْیمَ وَآتَینَاهُ الْإِنْجِیلَ وَجَعَلْنَا فِی قُلُوبِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَرَحْمَةً...» تفاوت دو واژه «رَأْفَةً» و «رَحْمَةً» در این آیه در این است که رافت در مورد دفع شر می‌باشد و رحمت در مورد جلب خیر، مراد از قرار گرفتن رافت و رحمت در دل پیروان مسیح انجام آن توسط متن انجیل می‌باشد که یک کتاب اخلاقی می‌باشد نه فقهی.

«...وَرَهْبَانِیةً ابْتَدَعُوهَا مَا کَتَبْنَاهَا عَلَیهِمْ...» کلمه رهبانیت از ماده رهبت به معنای خشیت و ترس است و عرفا رهبت را به معنای صومعه نشینی و غارنشینی و گریز از خلق - برای نجات خود می‌باشد - تفسیر کرده‌اند، کلمه ابتداع به معنای این است که موضوعی که جزو دین نمی‌باشد وارد دین بکنیم و معنای «...مَا کَتَبْنَاهَا عَلَیهِمْ...» یعنی ما این امر را به آن‌ها ننوشته و مقرر نکرده بودیم یعنی ما آن رهبانیت را بر آنان واجب نکرده بودیم.

«...إِلَّا ابْتِغَاءَ رِضْوَانِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَایتِهَا...» به معنای آن است که ما رهبانیت را بر آنان واجب نکرده بودیم لیکن خود آن‌ها برای خوشنودی خدا و به دست آوردن رضوان او، آن را بر خود واجب کردند ولی آنطور که باید همان رهبانیت خود ساخته را حفظ نکردند و از حدود خود تعیین کرده تجاوز کردند و لذا در این رابطه بود که مانند امت‌های رسولان سابق، بعضی مومن و بیشتر آنان فاسق شدند. ویل دورانت می‌گوید از سال 200 میلادی بود که پدیده رهبانیت در دین مسیح توسط بدعت گزاران بوجود آمد، البته لازم به تذکر است که خود انجیل برعکس قرآن 90 سال بعد از عیسی مسیح نوشته شده است لذا هیچیک از انجیل‌ها به دست خود عیسی مسیح نوشته نشده است.

«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَآمِنُوا بِرَسُولِهِ یؤْتِکُمْ کِفْلَینِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ...» در این آیه دوباره به حرکت پیامبر اسلام برمی‌گردد و از مخاطبین که همان ایمان آورندگان به حرکت پیامبر اسلام می‌باشد، می‌خواهد که تقوا بورزند و در بستر این تقوای در حرکت ایمان مضاعف به پیامبر پیدا کنند؛ لذا همین امر مجدد به ایمان به پیامبر اسلام در آیه فوق دلالت برایمانی بعد از ایمان می‌کند یا مرتبه‌ائی بالاتر از ایمان می‌کند که حاصل آن آنچنانکه آیه مطرح می‌کند این خواهد بود «...یؤْتِکُمْ کِفْلَینِ مِنْ رَحْمَتِهِ...» کفل به معنای حظ و نصیب است یعنی کسی که مرتبه بالاتری از ایمان بدست بیاورد، دو برابر حظ و بهره از این ایمان خود خواهد برد چراکه «...وَیجْعَلْ لَکُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ...» چراکه این مومنین هم در دنیا نور دارند و هم در آخرت نوری که از عقیده و ایمان آن‌ها حاصل شده است.

«لِئَلَّا یعْلَمَ أَهْلُ الْکِتَابِ أَلَّا یقْدِرُونَ عَلَی شَیءٍ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ...»

در این آیه در ادامه آیه قبل می‌خواهد بگوید که این مومنین به حرکت پیامبر اسلام از آنجائیکه دارای ایمان مضاعفی می‌باشند و در بستر این ایمان مضاعف آن‌ها است که آن‌ها صاحب دو کفل از رحمت و نور می‌شوند تا اهل کتاب بدانند که فضل خداوند فقط در انحصار اهل کتاب نیست چراکه فضل به دست خداست و خداوند دارای فضلی عظیم می‌باشد.

 

والسلام