تاثیر، «برجام» بر «جنبش‌های اجتماعی ایران» در مرحله پساتوافق – قسمت سوم

 

ج – ماحصل آنچه گفته شد:

ماحصل آنچه تا کنون گفته شد اینکه:

1 - از آنجائیکه توافق «برجام» باعث گردیده تا پروژه هسته‌ای رژیم مطلقه فقاهتی در بین راه عقیم و سترون بشود این امر بسترساز آن شده است که رژیم مطلقه فقاهتی، آینده حاکمیت تضمین شده هسته‌ای خود را وجه المعامله یا وجه المصالحه تثبیت موجودیت خود در حال حاضر در داخل و منطقه و بین‌المللی قرار دهد.

2 - معمار اصلی این پروژه مصالحه یا معامله خود خامنه‌ای است (که از نیمه دوم سال 91 پس از تحریم نفت و تحریم بانک مرکزی ایران و تورم بیش از 40% و بیکاری بالاتر از 20 % و همزمانی «رکود تورمی» در اقتصاد ایران و رشد منفی منهای 6% تولید ناخالص ملی و قطع و بلوکه شدن دلارهای نفتی که تنها شریان درآمد اقتصادی رژیم مطلقه فقاهتی می‌باشد و تحمیل هزینه سرسام آور جنگ‌های نیابتی در منطقه، به همراه عدم توانائی دولت دست نشانده دهم محصول کودتای انتخاباتی سال 88 و خطر به چالش کشیده شدن ثبات و موجودیت رژیم مطلقه فقاهتی توسط آتش زیر خاکستر جنبش‌های سرکوب شده اجتماعی ایران و رشد بحرانی تضادهای داخلی حاکمیت در عرصه تقسیم باز تقسیم قدرت) خامنه‌ای را مجبور گردید تا عطای پروژه هسته‌ای را به لقائش ببخشد و خود را آماده نوشیدن جام سوم زهر بکند (که جام اول زهرخوران رژیم مطلقه فقاهتی بعد از شکست پروژه اشغال سفارت آمریکا در سال 58 بود و جام دوم زهرخوران این رژیم در تابستان 67 بعد از شکست شعار «جنگ، جنگ تا رفع فتنه در کل جهان» و یا شکست شعار صدور انقلاب توسط «راه قدس از کربلا می‌گذرد» و یا شکست استراتژی جنگ طلبانه رژیم توسط شعار «اگر از اسرائیل و صدام بگذریم از فهد نخواهیم گذشت» و یا شکست هژمونی طلبانه با شعار «اگر این جنگ صد سال هم ادامه پیدا کند عقب نشینی نخواهیم کرد» بوده است).

3 - از آنجائیکه هدف رژیم مطلقه فقاهتی (در تکوین پروژه هسته‌ای و استمرار 20 ساله آن، تحت مدیریت الیگارشی سپاه پاسداران یا حزب پادگانی خامنه‌ای همراه با هزینه صدها میلیارد دلار نفتی ملت نگون بخت ایران در راستای ایجاد توازن استراتژیک در منطقه خاورمیانه با کشور متجاوز و اشغالگر و کودک کش اسرائیل و تضمین آینده این رژیم در برابر تجاوزات نظامی قدرت‌های امپریالیستی جهانی به سرکردگی امپریالیسم آمریکا بوده است)، به علت سقط جنین این پروژه توسط افشاگری‌های مجاهدین خلق این پروژه خانمانسوز سترون و عقیم گردید. در نتیجه رژیم مطلقه فقاهتی نتوانست مانند پاکستان و کره شمالی از این شجره خبیثه میوه چینی کند.

4 - از همان آغاز تکوین پروژه هسته‌ای رژیم مطلقه فقاهتی ناف این پروژه چه به لحاظ مدیریتی و چه به لحاظ امنیتی و چه به لحاظ اجرائی به تشکیلات الیگارشی سپاه وصل شد چراکه الیگارشی سپاه یا همان حزب پادگانی خامنه‌ای به خصوص از بعد از تجاوز و اشغال نظامی عراق و لیبی و سقوط صدام حسین و قذافی، توسط ناتو و امپریالیسم آمریکا، تضمین آینده حاکمیت خود را مانند کره شمالی در گرو پروژه هسته‌ای می‌دیدند و باور کردند که تنها فاکتوری که می‌تواند مانع از سقوط آن‌ها در برابر تجاوز امپریالیستی بشود، فقط و فقط (آنچنانکه در کره شمالی تجربه شد) پروژه هسته‌ای می‌باشد؛ لذا در همین رابطه بود که الیگارشی سپاه از سال 84 توسط دولت دست نشانده نهم و دهم کوشیدند تمامی انرژی مالی، مدیریتی، علمی، فنی، اداری، سیاسی، تشکیلاتی و امنیتی خودشان را جهت به ثمر رساندن این پروژه متمرکز کنند.

5 - از آنجائیکه خامنه‌ای از سال 68 که بر کرسی رهبری رژیم مطلقه فقاهتی تکیه زد، جهت مدیریت بیش از 80% قدرت سیاسی، اجرائی، قضائی، نظامی، انتظامی، اقتصادی و تبلیغاتی رژیم مطلقه فقاهتی متمرکز شده در دست خود بدون اینکه در برابر احدی پاسخگو باشد، نه مانند خمینی از جایگاه کاریزما برخوردار بود و نه فقیه برجسته‌ای در حوزه‌های فقاهتی بود و نه از حمایت مردمی برخوردار بود و نه اتوریته تشکیلاتی و فقهی در روحانیت داشت و نه صاحب حزب سیاسی بود، لذا برای مدیریت دسپاتیزم کرسی رهبری خود، تنها یک راه برایش باقی مانده بود و آن پیوند با «سپاه برگشته از جبهه‌های 8 ساله جنگ با صدام» و استحاله و نهادینه کردن آن و تبدیل کردن آن به بزرگ‌ترین کارتل و الیگارشی حکومت ایران بود؛ و از اینجا بود که از همان سال 68 به موازات تکوین و تثبیت قدرت خامنه‌ای در رهبری، سپاه به عنوان بزرگ‌ترین کارتل تاریخ ایران جهت جایگزینی با بورژوازی بزرگ فراری دربار پهلوی تکوین پیدا کرد.

6 - در طول 26 سالی که از عمر کرسی رهبری خامنه‌ای بر رژیم مطلقه فقاهتی می‌گذرد، الیگارشی سپاه برای او به مثابه یک حزب سیاسی پادگانی می‌باشد که دارای یک تشکیلات سیاسی –اجتماعی با بیش از صدها هزار کادر حرفه‌ای در تمامی ادارات و واحدهای تولیدی و دانشگاه‌های و محلات از شهر تا روستا و تمامی نهادهای اداری و سیاسی و قضائی و نظامی و انتظامی و تبلیغاتی حضور دارد. در نتیجه این الیگارشی یا کارتل بزرگ اقتصادی یا حزب پادگانی یا چماق سرکوب یا مشت آهنین خامنه‌ای امروز در جهان به صورت یک پدیده منحصر به فرد و هیولای غیر قابل کنترلی در آمده است که سیاست و اطلاعات و اقتصاد و پول و امنیت و رسانه و قضا همه را یکجا در خود جمع کرده است و امروز خود را صاحب اصلی نظام و رژیم مطلقه فقاهتی می‌داند و لذا حفظ رژیم مطلقه فقاهتی در حال و آینده در برابر جنبش‌های اجتماعی ایران و تضادهای درون حکومت و تجاوزات منطقه‌ای و بین‌المللی را جزء رسالت خود می‌داند.

7 - رابطه خامنه‌ای با الیگارشی سپاه در طول 26 سال گذشته مانند رابطه او با ارتش یک رابطه یکطرفه نبوده است بلکه بالعکس خامنه‌ای از همان آغاز کسب قدرت رهبری کوشید تا توسط یک رابطه دو طرفه با این الیگارشی به آن‌ها تفهیم کند تا آنچنانکه حیات قدرت او به این حزب پادگانی متکی است، استمرار حیات این الیگارشی به استمرار حیات او متصل می‌باشد؛ لذا به همین دلیل بود که از زمانیکه تضاد درون حاکمیت رژیم مطلقه فقاهتی به راس قدرت یعنی «هاشمی رفسنجانی» از انتخابات دولت نهم در سال 84 به بعد رسید، هاشمی رفسنجانی نخستین فردی بود که می‌دانست شیشه عمر خامنه‌ای در دست الیگارشی سپاه می‌باشد و به همین ترتیب از آن تاریخ هاشمی رفسنجانی با شعار «بازگشت سپاه به پادگان‌ها» این شیشه عمر خامنه‌ای را به چالش گرفت.

8 - بزرگ‌ترین بازنده «توافق برجام» الیگارشی سپاه می‌باشد چراکه او احساس می‌کند که توسط «برجام» پروژه سترون شده هسته‌ای که شیشه عمر او بود از ید قدرت او خارج شده است و بدل به یک پروژه تحقیقاتی گردیده. در نتیجه این هیولای زخم خورده در مرحله پساتوافق می‌کوشد تمامی دستاوردهای سیاسی و نظامی و انتظامی و اقتصادی و غیره «برجام»، تحت الشعاع تاخت و تازهای مهار ناشدنی خود درآورد و همین امر بسترساز آن شده است تا در مرحله پساتوافق همه چیز، چه در منطقه و چه در داخل تحت الشعاع جولان این هیولای زخم خورده قرار گیرد بطوریکه بدون تحلیل مشخص از این هیولای قدرت و الیگارشی و حزب پادگانی و چماق سرکوب هر گونه تحلیل از شرایط پساتوافق چه در عرصه جنبش‌های اجتماعی ایران و چه در رابطه با فضای سیاسی داخلی و چه در خصوص منطقه و شرایط بین‌المللی سترون و عقیم خواهد بود.

9 - از آنجائیکه نیاز خامنه‌ای به این حزب پادگانی یا کارتل یا الیگارشی، «یک نیاز، بود و نبود می‌باشد» با عنایت به اینکه معمار بلامنازع «توافق برجام» خود خامنه‌ای از اول تا آخر بوده است، لذا جهت کسب رضایت این هیولا، خامنه‌ای می‌کوشد در مرحله پساتوافق دست این الیگارشی در تمامی عرصه‌های قدرت باز بگذارد و همین امر باعث شده است تا در محاق مه گرفته و تاریک ایران در دوران پساتوافق هم چیز در خطر حمله و تصاحب و سلطه این هیولا قرار گیرد.

10 - تاریخ گذشته رژیم مطلقه فقاهتی در طول 37 سال گذشته نشان داده است که به موازات شکست و زهرخوران این رژیم، بلافاصله رژیم مطلقه فقاهتی جهت ترمیم زخم خود به جان جنبش‌های اجتماعی ایران می‌افتد آنچنانکه کودتای فرهنگی رژیم مطلقه فقاهتی «تحت مدیریت فرج دباغ معروف به عبدالکریم سروش» که از بهار 59 تا مهر 63 ادامه داشت و بسترساز نابودی جنبش سیاسی و دانشجوئی ایران گردید، هزینه‌ای بود که جنبش‌های اجتماعی ایران برای شکست پروژه اشغال سفارت رژیم مطلقه فقاهتی پرداخت کرد و نسل کشی زندانی‌های سیاسی در تابستان 67 هزینه دومی بود که جنبش سیاسی ایران بابت زهرخوران شکست دوم رژیم مطلقه فقاهتی در جنگ 8 ساله با صدام حسین پرداخت کرد و طبیعی است که در مرحله پساتوافق جنبش‌های اجتماعی ایران باید منتظر پرداخت هزینه سوم این شکست رژیم مطلقه فقاهتی توسط الیگارشی سپاه و حزب پادگانی خامنه‌ای باشند.

والسلام