بعثتشناسی پیامبر اسلام – قسمت 30
بعثت پیامبر اسلام در راستای زمینی کردن دین اسطورهائی بشر
13 - مولوی در غزل شماره 2707 کلیات دیوان شمس - ص 1004 - س 28 کف روی سیلاب را صورت یافتن بی صورت تبیین مینماید و در این رابطه است که میگوید:
کف دریاست صورتهای عالم / زکف بگذر اگر اهل صفائی
البته قبل از این مولوی در دفتر اول مثنوی - ص 25 - س 33 با بیان:
صورت از بی صورتی آمد برون / باز شد کانا الیه راجعون
کلا مکانیزم تکوین تمامی مؤلفههای وجود به صورت تکوین صورت از بی صورتی تبیین میکند اما در این غزل مولوی با بیان:
کف دریاست صورتهای عالم / زکف بگذر اگر اهل صفائی
کلا تکوین صورت از بی صورتی که مکانیزم تکوین وجود میباشد به صورت کف روی آب مطرح میکند که صد البته این دیدگاه تبیینی مولانا در خصوص وحی نبوی پیامبر اسلام نیز صادق میباشد چراکه اگر آنچنانکه معلم کبیرمان شریعتی در تبیین معراج و اسری پیامبر اسلام تبیین مینماید تمامی صعود پیامبر اسلام از نردبان تکامل فردی و اجتماعی به صورت وجودی و دیالکتیکی و ارگانیکی یا به بیان خود معلم کبیرمان اگزیستانسی بوده است و از آنجائیکه وحی پیامبر اسلام - آنچنانکه علامه محمد اقبال لاهوری در کتاب بازسازی فکر دینی در اسلام – فصل روح فرهنگ و تمدن اسلامی – ص 144 - 145 – س 21 به بعد میگوید: «شکل استعمال کلمه وحی در قرآن نشان میدهد که قرآن وحی را خاصیتی از حیات و وجود میداند البته این هست که از نظر قرآن خصوصیت و شکل وحی برحسب مراحل مختلف تکامل حیات متفاوت است گیاهی که به آزادی در مکان رشد میکند جانوری که برای سازگار شدن با محیط تازه حیات دارای اندام تازهائی میشود و انسانی که از اعماق درونی خود روشنی تازهائی دریافت میکند همه نماینده حالات و مراتب مختلف وحی از نظر قرآن هستند که بنابر ضرورتهای ظرف پذیرای وحی میشوند.» - شکل وجودی و اگزیستانسی و درونی داشته است نه شکل برونی و مکانیکی انچنانکه اسلام فقاهتی حوزه معتقد است.
در همین رابطه است که آنچنانکه مولوی میگوید قطعا تکوین وحی نبوی در وجود پیامبر اسلام در آغاز صورت بی صورت داشته است و بعدا در عرصه پروسس دینامیزم تکوین 23 ساله فرایند مکی و مدنی بوده است که این صورت بی صورت وحی نبوی که مانند جنینی در وجود پیامبر اسلام تکوین پیدا کرده بود صورت خارجی به خود گرفته است و در همین رابطه است که قرآن نزول وحی نبوی پیامبر اسلام به دو صورت انزالی و تنزیلی مطرح میکند که تکیه انزالی قرآن بر وحی نبوی پیامبر اسلام آنچنانکه مفسرین قرآن از آغاز تا کنون گفتهاند دلالت بر همان تکوین وحی بی صورت در شکل دفعی در وجود پیامبر اسلام میکند برعکس تکیه تنزیلی قرآن که دلالت بر همان صورتیابی وحی بی صورت در بستر زمان به صورت تدریجی مینماید.
لذا در همین رابطه است که میتوانیم امر صورتیابی وحی نبوی از شکل بی صورت آن در اشکال مختلف فردی و اجتماعی و فرهنگی و تاریخی و حتی جغرافیائی تبیین نمائیم به این ترتیب است که اصلا صورتیابی وحی بی صورت در وجود پیامبر اسلام از همان آغاز بسترساز اسلام تاریخی بوده است و شاید بهتر آن باشد که بگوئیم خود اسلام تاریخی مولود صورتیابی وحی بی صورت در وجود پیامبر و بستر زمان میباشد و از اینجا است که امر اجتهاد در اصول و فروع میتواند در عرصه زمان بعد از وفات پیامبر اسلام بسترساز تکوین صورتهای نوین از وحی نبوی بشود. به عبارت دیگر هر چند در آغاز تکوین وحی نبوی امر صورتیابی از مطلق بی صورتی که مانند جنینی در وجود پیامبر اسلام به صورت فرایند انزالی و دفعی شکل یافته است اما در ادامه آن از بعد از وفات پیامبر اسلام در بستر اجتهاد در اصول و فروع که خود عامل اصلی و بسترساز اسلام تاریخی در عرصه زمان میباشد صورت نسبی دارد و همین امر بسترساز تکامل اسلام تاریخی از بعد از وفات پیامبر اسلام (که همان گوهر ختم نبوت پیامبر اسلام میباشد) است، بنابراین در عرصه اسلام تاریخی صورتیابی از وحی بی صورت، صورت نسبی دارد و از اینجا است که وحی میتواند به صورت برگشت ناپذیر از بعد از وفات پیامبر اسلام در کانتکس پروژه ختم نبوت تکامل پیدا کند.
14 - علت ابطال شعار سلفیه و اسلام ناب محمدی که نماینده شعار اسلام ارتجاعی در این زمان میباشد این است که از نظر سردمداران این اندیشه تکامل و حرکت تاریخی امری برگشت پذیر میباشد که آنچنانکه مولوی میگوید خود این خلاف اصول وحی نبوی است.
هیچ آئینه دگر آهن نشد / هیچ نان گندمی خرمن نشد
هیچ انگوری دگر غوره نشد / هیچ میوه پخته باکوره نشد
پخته گرد و از تغییر دور شو / هیچ و برهان محقق نور شو
مثنوی – دفتر دوم – ص 99 – س 22 به بعد
15 - شعار اسلام سلفیه و اسلام ناب محمدی که توسط طرفداران اسلام ارتجاعی و اسلام خشونت و اسلام فقاهتی در این زمان مطرح میشود به معنای نفی اسلام تاریخی میباشد که بسترساز اسلام اجتهادی و اسلام بازسازی شده اقبال و شریعتی بوده است.
16 - معنای شعار «بازگشت به قرآن» اقبال و شریعتی مضمون شعار اسلام سلفیه و اسلام ناب محمدی ارتجاع مذهبی ندارد بلکه بالعکس دلالت بر آبشخور اسلام تاریخی توسط تفسیر نو از قرآن به وسیله پروژه اجتهاد در اصول و فروع میکند.
17 - پروژه ختمیت نبوت علامه محمد اقبال لاهوری نخستین پیش فرض اسلام تاریخی میباشد، چراکه آنچنانکه اقبال میگوید:
پس خدا بر ما شریعت ختم کرد / بر رسول ما رسالت ختم کرد
رونق از ما محفل ایام را / او رسل را ختم و ما اقوام را
خدمت ساقی گری با ما گذاشت / داد ما را آخرین جامی که داشت
لا نبی بعدی زاحسان خداست / پرده ناموس دین مصطفی است
قوم را سرمایهی قوت از و / حفظ سر وحدت ملت از او
حق تعالی نقش هر دعوی شکست / تا ابد اسلام را شیرازه بست
دل زغیر اله مسلمان بر کند / نعرهی لاقوم بعدی میزند
کلیات مولانا اقبال لاهوری – فصل رمز بیخودی – ص 70 - س 1 به بعد
تنها در کانتکس پروژه ختم نبوت پیامبر اسلام است که دست عقل برهانی استقرائی بشر جهت اجتهاد در اصول و فروع اسلام تاریخی در بستر زمان فراهم میشود.
«ظهور ولادت عقل برهانی استقرائی بشر همراه با ظهور اسلام در نتیجه اکتشاف ضرورت ختم نبوت و پایان یافتن خود رسالت پیامبران به حد کمال خود میرسد» (کتاب بازسازی فکر دینی علامه محمد اقبال لاهوری – فصل روح فرهنگ و تمدن اسلامی – ص 146 - س 4).
البته در همین جا لازم به تذکر است که شیخ مرتضی مطهری جهت نفی پروژه گرانسنک ختم نبوت اقبال اقدام به طرح یک پروژه آلترناتیوی عکسالعملی کرده است که برعکس پروژه ختم نبوت اقبال که بر مبنای تولد عقل برهان استقرائی انسان به عنوان عامل ختم رسالت و ختم نبوت از قرن هفتم میلادی بنا شده است، شیخ مرتضی مطهری در تبیین خاتمیت رسالت و نبوت پیامبران ابراهیمی میگوید این فقه حوزههای فقاهتی است که به علت اینکه از آنچنان پتانسیلی برخوردار میباشد که این فقه تا پایان تاریخ میتواند مردم را اداره کند لذا بسترساز ختم نبوت پیامبر اسلام شده است. بنابراین در این پروژه شیخ مرتضی مطهری فقه حوزههای فقاهتی جایگزین عقل برهانی استقرائی اقبال لاهوری میکند چراکه اقبال ظهور عقل استقرائی انسان بسترساز ختم نبوت و رسالت میداند اما مطهری تکوین فقه حوزه را عامل ختم نبوت میداند، به عبارت دیگر مطهری خاتمیت فقاهتی را جایگزین خاتمیت نبوت اقبال میکند.
18 - طرح شعار اسلام سلفیه و اسلام ناب محمدی به معنای این است که کل اسلام تاریخی فقط همان آیات قرآن و روایات محدود نقل شده از پیامبر اسلام میباشد و به جز این دو منبع ما منابع معرفتی دیگری در اسلام نداریم.
19 – زمانی که پیامبر اسلام بذر اسلام اولیه خود را در بستر دینامیزم 23 ساله پروسه تکوین با آن مبارزه طاقت سوز 23 ساله مکی و مدنی خود در سرزمین تاریخ کاشت هدفش این بود که این بذر بتواند توسط تغذیه از عقل استقرائی انسان در بستر زمان رشد و تکامل کند نه اینکه به صورت اسکولاستیکی و فراتاریخی در موزه باقی بماند.
د – پروژه حج ابراهیمی با معماری پیامبر اسلام در خدمت زمینی کردن دین آسمانی:
مواردی که در رابطه با زمینی کردن اسلام آسمانی توسط پروژه حج ابراهیمی به دست معمار بزرگ حج یعنی پیامبر اسلام باید در نظر بگیریم عبارتند از:
1 - پروژه حج برای اولین بار توسط پیامبر اسلام در مذهب پیامبران ابراهیمی سلف خود بازتعریف و بازتولید و بازسازی گردید و به جز در اسلام در هیچ مذهب پیامبران ابراهیمی سلف پیامبر اسلام اعم از موسی و عیسی و غیره حج و کعبه به عنوان زیارتگاه مطرح نبوده است لذا این پیامبر اسلام بود که برای اولین بار با زنده کردن کعبه توسط پروژه تغییر قبله پروژه حج زیارتی را معماری کرد.
2 - تا قبل از فتح مکه کعبه در خدمت بت پرستی بود و به جز اندک زمان حیات ابراهیمی که از نظر تاریخی برای ما ناشناخته میباشد آنچه که تاریخ از وضعیت کعبه و حج قبل از اسلام مطرح میکند فقط دلالت بر بت خانه بودن کعبه دارد و به عبارت دیگر تا قبل از معماری و بازتولید و بازسازی و بازتعریف حج و کعبه توسط پیامبر اسلام حج و کعبه در خدمت بت پرستی بوده است و این هم یک طنز تاریخ است که چگونه در عرصه تاریخ غصب شده طبقاتی کعبه که بنایش توسط ابراهیم در راستای برپائی توحید بوده است از بعد از ابراهیم خلیل در خدمت بت پرستی قرار گرفته است.
3 - قبل از بازتعریف و بازسازی و معماری مجدد پیامبر اسلام مرکز مقدس پیامبران ابراهیمی بیت المقدس بوده است و خود مسلمانان و پیامبر اسلام هم تا سال دوم هجرت یعنی بیش از 15 سال بعد از بعثت پیامبر اسلام به سمت بیت المقدس نماز میخواندند و قبله مسلمین نیز همین بیت المقدس بود.
4 - پروژه حج بت پرستان بر پایه کعبه تا زمان فتح مکه توسط پیامبر اسلام بر سه مولف استوار بود که عبارت بودند از:
مؤلفه اول – طواف بر گرد کعبه با نیت طواف بر گرد بتهای درون کعبه که گاها طبق گواهی تاریخ تعداد این بتها تا 300 بت هم میرسید.
مؤلفه دوم - پروژه حج بت پرستان - سعی بین صفا و مروه بود که به دلیل اینکه دو بت بر روی دو کوه صفا و مروه قرار داده بودند حتی زنان به صورت عریان تلاش میکردند تا با سعی و هروله کنان بین صفا و مروه حمایت این بتها را به دست آورند.
مؤلفه سوم - حج بت پرستان – قربانی بود که بت پرستان جهت کسب حمایت بتها میکوشیدند تا در راه آن بتها قربانی کنند.
5 - پیامبر اسلام در راستای بازسازی پروژه حج کوشید علاوه بر حفظ سه مؤلفه طواف و سعی و قربانی حج بت پرستی سه مؤلفه دیگر به این پروژه اضافه کند که عبارتند از: اول - مؤلفه احرام، دوم - مؤلفه وقوف در عرفات و مشعر و منا، سوم - مؤلفه رمی جمره و عید قربان.
6 - پیامبر اسلام پس از حفظ سه مؤلفه طواف و سعی و قربانی حج بت پرستی کاری که در رابطه با این سه مؤلفه کرد اینکه با حذف بتها در کعبه و در صفا و مروه و در جایگاه قربانی الله را جایگزین آن کند و به این ترتیب بود که این سه مؤلفه در کنار آن سه مؤلفه خود پیامبر اسلام شش مؤلفه احرام و طواف و سعی و وقوف در عرفات و مشعر و منی و رمی جمره و بالاخره قربانی و عید ارکان پروژه حج ابراهیمی پیامبر اسلام را تشکیل میدهند.
7 - هدف پیامبر اسلام از آرایش این شش مؤلفه در کانتکس پروژه حج زمینی کردن دین اسطورهائی و آسمانی پیامبران ابراهیمی در فرایند ختم نبوت و رسالت و قطع آسمان بر زمین بود چراکه پیامبر اسلام آنچنانکه اقبال لاهوری میگوید اعتقاد داشت که در مرحله ختم نبوت و رسالت انبیاء ابراهیمی با تولد عقل استقرائی بشر دیگر دین اسطورهائی و اسکولاستیکی فونکسیون هدایتگرانه نخواهد داشت، لذا در این رابطه بود که پیامبر اسلام کوشید توسط شش مؤلفه حج خود دین اسطورهائی و آسمانی و اسکولاستیک انبیاء ابراهیمی را زمینی کند چراکه در احرام توسط مهار «خود» های سرکش نفسانی انسان در چارچوب زنده کردن «من» حقیقی انسان که به اندازه همه بشریت معنی دارد انسان زمینی متولد میشود و همین انسان متولد شده زمینی مرحله احرام است که در فرایند طواف در برابر بی نهایت قرار میگیرد و بدین ترتیب زندگی با بی نهایت بزرگ را در زمین بدون آسمان در طواف تجربه میکند و در سعی با تلاش دنیوی میکوشد تا آخرت را از دل این دنیا بیرون بکشد و خود معمار دنیا و آخرت خود باشد و در وقوف در عرصه سه مؤلفه «شناخت» و «شعور» و «عشق» میکوشد بی واسطه در زمین بی نهایت را در بستر معرفت و شناخت سه مؤلفهائی فهم کند و در مرحله رمی جمره میکوشد پس از شناخت دشمنان زمینی خود به دفع و نفی آنها بپردازد و در قربانی تلاش میکند که آنچه بیشتر دوست دارد و بیشتر او را زمین گیر کرده است برای سبکبال شدن جهت پرواز در زمین با دست خود، آنها را قربانی کنند.
8 - بنابراین علت اینکه در ادیان یهود و مسیحیت یا موسی و عیسی زیارت کعبه و حج مطرح نشده این بوده که در زمان موسی و عیسی به علت اینکه بشریت در مرحله اسطورهائی زندگی میکردند نیازمند این پروژه جهت زمینی کردن نداشتهاند زیرا بشر آن روز توان زمینی شدن نداشته است و علت اینکه پیامبر اسلام توانست توسط پروژه حج، بستر زمینی کردن حرکت خود را آماده کند تولد عقل استقرائی در انسان بوده است که پیامبر اسلام توسط مؤلفه وقوف سه مرحله عرفات و مشعر و منی به تعالی و رشد این عقل استقرائی انسان در چارچوب پروژه حج میپردازد.
9 - یکی از اهداف پیامبر اسلام در نجات کعبه و حج از حصار بت پرستان و تلاش بی وقفه در جهت تغییر قبله از بیت المقدس به طرف کعبه یعنی از شمال به طرف جنوب این بود که پیامبر میخواست در عرصه اسلام تاریخی خود توسط حج بازسازی شده ابراهیمی پیوند همیشگی خود را با ابراهیم خلیل بنیانگزار نهضت توحید در تاریخ بشر به نمایش بگذارد.
10 - بدون فهم بعثت پیامبر اسلام اصلا فهم و شناخت پروژه حج برای ما امکان پذیر نمیباشد چراکه نکته محوری که در رابطه با پروژه حج پیامبر اسلام نباید فراموش کنیم اینکه حج در خدمت اهداف بعثت پیامبر اسلام بوده است نه بالعکس، به همین دلیل بدون شناخت اهداف بعثت پیامبر اسلام یا به عبارت دیگر بدون بعثتشناسی امکان حجشناسی برای ما وجود نخواهد داشت یعنی همیشه در عرصه اسلام تاریخی حجشناسی در گرو بعثتشناسی است و در همین رابطه است که کوشیدیم موضوع حجشناسی در چارچوب بعثتشناسی پیامبر اسلام تبیین کنیم.
البته همه اینها در گرو این است که ما معمار اصلی حج ابراهیمی را خود پیامبر اسلام بدانیم و در همین رابطه است که حج فقاهتی که امروز رژیم مطلقه فقاهتی بر طبل آن میکوبد تنها فونکسیونی که برای حاجی دارد اینکه توسط آدرس غلط گرفتن از اسلام فقاهتی در خدمت رژیم مطلقه فقاهتی قرار میگیرد و لذا در این رابطه است که رژیم مطلقه فقاهتی سالانه با هزینه کردن میلیاردها دلار توسط تشکیلات فقهی در عرصه خود پروژه حج برای حاجیان وسیله را جایگزین هدف میکنند، به عبارت دیگر توسط اسلام فقاهتی با جایگزین کردن حج فقاهتی به جای حج ابراهیمی، حج تکنیکی فقهی را جایگزین حج توحیدی پیامبر اسلام میکنند که در این صورت همه هدف حاجی این خواهد که به لحاظ تکنیکی و فقهی حج او دارای اشکال فنی نشود و طبعا در این صورت حاجی میتواند توسط رعایت اصول فنی فقهی و تکنیکی برنده پروژه حج فقهی بشود بدون اینکه بوئی از هدف پیامبر اسلام نسبت به بازسازی و بازتولید و بازتعریف این حج پیدا کند و در این رابطه است که تمام تلاش کاروانداران حج فقاهتی رژیم مطلقه فقاهتی این است که در سرزمین وحی با پیدا کردن قبری، حال یا در احد باشد و یا در مکه باشد و یا در بقیع به جای توجه و تفکر، از حاجی اشک بگیرند.
ادامه دارد