سلسله درسهای بعثتشناسی پیامبر اسلام
اهداف بعثت پیامبر اسلام - قسمت بیست و سوم
ب – هدف دوم بعثت پیامبر اسلام مبارزه با واسطههای تاریخی فیزیکی و متافیزیکی بین خداوند و انسانها جهت بی واسطه کردن رابطه انسانها با خداوند میباشد:
شاید سختترین و بزرگترین و طاقت سوزترین مبارزهائی که پیامبر اسلام در طول مبارزه 23 ساله حیات نبوی خود در استمرار مبارزه نهضت تسلسلی ضد بتپرستی ابراهیم خلیل داشته است، مبارزه با واسطههای ساختگی بین خداوند و انسانها اعم از واسطههای بشری، شیئی، قبری، مردهائی، ضریحی، مجسمهائی، تصویری، شخصیتی و غیره که تکوین یافته توسط صاحبان قدرت سه گانه «زر و زور و تزویر» یعنی بتسازی و بتتراشی جهت بتپرستی تودهها بوده است و مبارزه با شرک و کفر که ستون فقرات مبارزات نظری و عملی قرآن و پروژه حج و 54 نبرد نظامی و رویاروئی فیزیکی با سران دارالندوه و قبایل اطراف مکه و مدینه پیامبر اسلام در طول حیات نبوی 23 سالهاش میباشد، در تحلیل نهائی همه در راستای نفی واسطههای بین خداوند و انسانها میباشد، چراکه بزرگترین هدف فلسفی و ایدئولوژیک پیامبران ابراهیمی و در رأس آنها پیامبر اسلام این بوده است که دست انسانها را بگیرند و بی واسطه و مستقیم در دستان خداوند قرار دهند.
دعا که از نظر همه پیامبران ابراهیم تنها رابطه بین همه انسانها با خداوند است و تمامی انسانها از پیامبران ابراهیمی گرفته تا انسانهای همه تاریخ بشر تنها و تنها بوسیله دعا میتوانند با خداوند رابطه برقرار نمایند و به جز دعا هیچگونه مکانیزم دیگری جهت پیوند و رابطه بین همه انسانها با خداوند وجود ندارد، بزرگترین کشف انبیاء ابراهیمی و بزرگترین هدیه انبیاء ابراهیمی به بشریت بوده است، چراکه انبیاء ابراهیمی و در رأس آنها پیامبر اسلام به همه بشریت و مسلمانان پیرو خویش آموختند که شما همه انسانها علی السویه خارج از رنگ، نژاد، مذهب، تاریخ و جغرافیا میتوانید بدون واسطه هیچکس نه قبر، نه ضریح، نه بت، نه اشخاص، نه ارواح و نه هیچ چیز دیگر با خداوند به صورت مستقیم وارد دیالوگ و گفتگو بشوید.
پیامبران ابراهیمی و در رأس آنها پیامبر اسلام به همه انسانها خارج از رنگ و نژاد و دین و مذهب و تاریخ و جغرافیا آموختند که زیباترین و توحیدیترین و تنها امکان رابطه بین خداوند و انسانها رابطه مستقیم و بی واسطه بوسیله دعا است. آنها به همه انسانها آموختند که همه انسانها علی السویه بندگان خدا هستند و همه انسانها علی السویه حتی گناه کارترین انسانها میتوانند بدون هیچگونه واسطهائی با خداوند از طریق دعا فقط از طریق دعا، فقط و فقط و فقط از طریق دعا وارد گفتگو و دیالوگ شوند:
باز آی هر آنکه هستی باز آی / گر کافر و گبر و بتپرستی باز آی
این درگه ما درگه نومیدی نیست / صد بار اگر توبه شکستی باز آی
دو سر هر دو حلقه هستی / به حقیقت به هم تو پیوستی
مولوی
ما زخود سوی تو گردانیم سر /چون توئی از ما به ما نزدیکتر
با چنین نزدیکئی دوریم دور / در چنین تاریکی بفرست نور
این دعا هم بخشش و تعلیم توست / ورنه در گلخن گلستان از چه رست
مثنوی دفتر دوم
ای خدای پاک و بی انباز و یار / دست گیر و جرم ما را در گذار
یاد ده ما را سخنهای رقیق / که تو را رحم آورد آن ای رفیق
هم دعا از تو اجابت هم زتو / ایمنی از تو مهابت هم زتو
گر خطا گفتیم اصلاحش تو کن / مصلحی تو ای تو سلطان سخن
کیمیا داری که تبدیلش کنی / گر چه جوی خون بود نیلش کنی
این چنین مینیاگریها کار توست / وین چنین اکسیرها زاسرار توست
مثنوی – دفتر دوم – ص 90 - س 7
مرد حجی همره حاجی طلب / خواه هند و خواه ترک و یا عرب
منگر اندر نقش و اندر رنگ او / بنگر اندر عزم و در آهنگ او
گر سیاه است و هم آهنگ تو است / تو سپیدش دان که همرنگ تو است
ورسفید است و ورا آهنگ نیست / زو ببر کز دل مرا او را رنگ نیست
مثنوی – دفتر اول - ص 58 - س 24
«مع کل شی ء لا به مقارنه و غیر کل شی ء لا بمزایله - خداوند با همه وجود است بدون پیوستگی و جدای از همه وجود است بدون دوری و فاصله.»
امام علی - نهج البلاغه صبحی الصالح - خطبه یک – ص 40 - س 3
متصل نی منفصل نیای کمال / بلکه بی چون و چگونه زاعتدال
ماهیانیم و تو دریای حیات / زندهایم از لطفت ای نیکو صفات
تو نگنجی در کنار فکرتی / نی به معلولی قرین چون علتی
مولوی - مثنوی دفتر سوم – ص 158 – س 16
آئینه دل چون شود صافی و پاک /نقشها بینی برون از آب و خاک
هم ببینی نقش و هم نقاش را / فرش دولت را و هم فراش را
مثنوی دفتر دوم – ص 30 – س 10
و اصلا هدف چهار سوره پایانی قرآن که با امر «قل» شروع میشود، یعنی سوره کافرون، اخلاص، فلق و ناس که در رأس آنها سوره اخلاص قرار دارد و پیامبر اسلام ارزش این تنها سوره کوچک قرآن را به اندازه ثلث کل قرآن میدانست، جهت مقابله کردن با این واسطههای ساختگی بین خداوند و انسانها میباشد که به صورت سمبلیک، بت در هر شکل و صورت آن نماد این واسطه سازی بین خداوند و انسانها است و شرک و کفر در قرآن فونکسیون این بتسازی بین خداوند و انسانها میباشد. به همین دلیل بود که همین نهضت مبارزه با بتپرستی ابراهیم خلیل تا به موسی رسید مستقیما این مبارزه بتپرستی ابراهیم به صورت مبارزه با نظام فاسد اجتماعی فرعونی و قارونی و بلعم باعورائی درآمد و به پیامبر اسلام که رسید این مبارزه با بتپرستی و بتسازی و بتتراشی جنبه تاریخی پیدا کرد و پیامبر اسلام با شعار «لااله الا الله» مبارزهائی در راستای شکستن بتهای درون کعبه که گفته میشود بیش از 300 بت فقط در خانه کعبه قرار داشت منهای بتهائی که هر قبیلهائی در معبد خاص خود قرار داده بود، به انجام رسانید.
لذا به این ترتیب است که همه فرایندهای مبارزه با بتسازی و بتپرستی و بتتراشی پیامبران ابراهیمی دلالت بر همان نهضت واحد ضد بتپرستی ابراهیم خلیل میکند که در لوای آن ابراهیم خلیل و پیامبران الهی خلف او تا پیامبر اسلام تلاش کردند تا بشریت را از جزمیت در نگرش به جهان و جهانبینی به جایگاهی در جهانبینی هدایت کنند که جهانبینی دم به دم در حال تحول و تغییر میباشد:
بیزارم از آن کهنه خدائی که تو داری / هر لحظه مرا تازه خدای دگر استی
چراکه خدای پیامبران ابراهیمی برعکس خدای تصوف هند شرقی و خدای بودا که غیر پرسونال و شناخت آن برای انسانها صورت ثابت و ساکن دارد و اصلا کلمه بت در آغاز تکوین آن در دیسکورس مشرق زمین دلالت بر همان مجسمه بودا میکرده است که از هند شرقی به دیگر بلاد بشری از جمله بین النهرین که مرکز و گهواره بعثت انبیاء ابراهیمی بوده سرایت کرده است و لذا مبارزه انبیاء ابراهیمی با بت و بتتراشی و بتسازی و در نهایت بتپرستی مبارزه با این واسطههای جزمی بین انسانها و خداوند بوده است، چراکه آنچنانکه قرآن میگوید خود بتپرستان بتها را واسطه بین خودشان و خداوند عالمیان به حساب میآوردند و آنها را شفیعان در برابر خداوند عالمیان میدانستند.
«وَیعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا یضُرُّهُمْ وَلَا ینْفَعُهُمْ وَیقُولُونَ هَؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِنْدَ اللَّهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللَّهَ به ما لَا یعْلَمُ فِی السَّمَاوَاتِ وَلَا فِی الْأَرْضِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَی عَمَّا یشْرِکُونَ - این بتپرستان به جای خداوند چیزی را میپرستند که نه ضرری دارد و نه سودی و در باب این بتها میگویند اینها واسطههای بین ما و خداوند هستند ای پیامبر به این بتپرستان بگو شما با این عقایدتان در باب بتها میخواهید در باب خداوند از چیزی خبر بدهید که آنها در آسمانها و زمین نسبت به آن بی خبرند پس خداوند منزه است از آن شرکهائی که شما توسط این بتها میورزید» (سوره یونس - آیه 18).
آنچنانکه در این آیه به صراحت قرآن مشخص میکند، از نگاه بتپرستان این بتها خود خداوند نیستند بلکه آنچنانکه قرآن میگوید بتسازان و بتتراشان تاریخ بشر این بتها را واسطه بین خداوند و انسانها قرار دادهاند و باور تودهها را آنچنان شکل دادهاند که گویا این بتها نزد خداوند از آنها شفاعت میکند و از آنجائیکه تودههای مردم در طول تاریخ به غلط بر اثر تبلیغات مسموم این بتسازان و بتتراشان تاریخ در خود توانائی و پتانسیل ارتباط مستقیم با بی نهایت و خداوند نمیبینند و بر اثر تزریق و تلقین فرهنگ تقلیدی از جانب این بتتراشان و بتسازان تاریخ بر تودهها به جای فرهنگ تحقیقی که پیامبران ابراهیمی بذر آن را در میان تودهها کاشتند، تودهها نمیتوانند مستقیم در آفتاب نگاه کنند لذا بتسازان و بتتراشان تاریخ بشر به دروغ این بتها را واسطه قرار دادهاند تا بین تودهها و خداوند به عنوان واسطه و شفیع باشند و به همین دلیل پیامبران ابراهیمی و در رأس آنها پیامبر اسلام جهت مبارزه با بتسازان و بتتراشان تاریخ مجبور بودند قبل از هر چیز به مبارزه با این بتپرستی تحمیلی از بالائیهای قدرت سه گانه بر تودهها بپردازند و قبل از هر امری تلاش کردند تا به این تودهها و بتپرستان بقبولانند که برای ارتباط با خدواند نیاز به واسطه نیست.
تنها وسیله ارتباط ما با خداوند دعا است که همه انسانها میتوانند خود بدون واسطه توسط دعا با خداوند در تماس باشند و به جز دعا هیچگونه مکانیزم دیگری برای ارتباط بین ما و خداوند وجود ندارد، لذا در این رابطه است که قرآن میفرماید:
«وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ - ما (خداوند) از رگ گردنشان بهشان نزدیکتر هستیم» (سوره ق - آیه 16).
«وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیسْتَجِیبُوا لِی وَلْیؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یرْشُدُونَشدون - (ای پیامبر) چون بندگان من از تو سراغ من را گرفتند بدانند که من نزدیکم و دعوت دعا کنندگان را اجابت میکنم البته در صورتی که مرا بخوانند پس باید که آنان دعوت من را اجابت کنند و باید به من ایمان آورند تا شاید رشد و تکامل پیدا کنند» (سوره بقره - آیه 186).
ادامه دارد