نیم نگاهی به نشست چهارم پالتاکی - قسمت اول

1 - آنچه گذشت:

در نشست چهارم پالتاکی مثل نشست سوم به علت اینکه یکی از اصحاب پالتاکی در ابتدای نشست به انتقاد در باب علت تعیین موضوع جلسه چهارم که عبارت بود از «آسیب‌شناسی صد ساله جنبش کارگری ایران» که در سه شماره 70 و 71 و 72 نشر مستضعفین مطرح شده بود پرداخت زیرا مطابق نظر منتقد موضوع نشست طبق مصوبه اولیه مدیریت پالتاکی می‌بایست نقد سرمقاله باشد در صورتی که «آسیب‌شناسی جنبش صد ساله جنبش کارگری ایران» جزء مقاله‌های سری متن نشر مستضعفین بود نه «سرمقاله»، البته مدیر نشست در پاسخ او توضیح داد که خود این تعیین موضوع در نشست سوم به صورت دموکراتیک توسط همه پرسی تغییر کرده است. پس از پایان موضوع حاشیه با اعلام مدیر جلسه نشست چهارم پالتاکی وارد پلمیک شد.

در ابتدای این پلمیک مدیر جلسه محورهای مقاله «آسیب‌شناسی جنبش صد ساله کارگری ایران» نشر مستضعفین (که به این صورت خلاصه کرده بود) مطرح کرد:

1 - در طول صد سال گذشته جنبش کارگری ایران خصلت دفاعی داشته است.

2 - خواسته‌های طبقه کارگر ایران در طول این مدت بیشتر جنبه صنفی داشته است تا سیاسی.

3 - طرح خواسته‌های صنفی توسط کارگران ایران صورت «صنفی کارگاهی» داشته است نه «صنفی طبقه‌ائی».

4 - مبارزات طبقه کارگر ایران به علت «کارگاهی» بودن نه «طبقه‌ائی» صورت پراکنده و مکانیکی و سکتاریستی داشته نه سراسری.

5 - طبقه کارگر ایران بیشتر به صورت «طبقه‌ائی در خود» بوده نه «طبقه‌ائی برای خود».

6 - به علت «کارگاهی» بودن خواسته‌های طبقه کارگر ایران و محیط شدن «خواسته‌های کارگاهی» بر «خواسته‌های طبقه‌ائی» باعث شده تا کثرت «خواسته‌های کارگاهی و مشخص و کنکریت» جایگزین «خواسته‌های طبقه‌ائی معین و عام و همگانی» بشود.

7 - خواسته‌های همگانی و طبقه‌ائی طبقه کارگر ایران مثل حق تشکل مستقل، یا افزایش حقوق، یا اصلاح قانون کار و یا امنیت شغلی کارگران و تعیین وضعیت کارگران قراردادی و غیره در شرایط فعلی محاط در خواسته‌های مشخص کارگاهی شده است که این امر علاوه بر اینکه باعث دسته دوم شدن این خواسته گردیده، جایگاه مبارزه صنفی جهت بسیج همگانی طبقه کارگر ایران از دست داده است.

8 - فقدان تشکیلات مستقل کارگری در برابر تشکیلات زرد حاکمیت (مثل خانه کارگر یا انجمن‌های صنفی و شوراهای کارگری) و اکثریت بودن رای کارفرما همراه با حق وتو دولت در شورایعالی کار در برابر نماینده منتخب تشکیلات زرد کارگری باعث تضعیف قدرت کارگران ایران جهت چانی زنی با کارفرما برای دستیابی به خواسته‌های صنفی (که در راس آن‌ها تعیین حداقل حقوق و دستمزد سالانه کارگران می‌باشد) شده است.

9 - محاط شدن خواسته‌های طبقه‌ی کارگران ایران در برابر خواسته کارگاهی باعث سکتاریسم کارگران در عرصه مبارزه صنفی - طبقاتی و مبارزه اجتماعی شده است.

10 - جنبش‌های اجتماعی و دموکراتیک ایران در غیبت جنبش طبقه کارگر ایران نمی‌توانند به نتیجه‌ائی نهائی برسند و غیبت جنبش کارگری ایران بزرگ‌ترین عامل ضربه پذیری جنبش‌های اجتماعی و دموکراتیک ایران در طول 36 سال گذشته بوده است.

11 - علت غیبت جنبش طبقه کارگر ایران در عرصه جنبش‌های اجتماعی و سیاسی و دموکراتیک ایران در 36 سال گذشته عدم طرح خواسته‌ها و مطالبات طبقه کارگر ایران در برنامه و شعار این جنبش‌ها بوده است.

12 - تا زمانی که مبارزه صنفی کارگران ایران از صورت کارگاهی بدل به صورت طبقه‌ائی نشود کارگران ایران در عرصه مبارزه صنفی خود به علت توان سرکوب کارفرما نمی‌تواند به آن خواسته‌های حداقلی صنفی کارگاهی خودشان هم دست پیدا کند، به عبارت دیگر دستیابی به خواسته‌های صنفی کارگاهی هم در گرو مبارزه صنفی طبقه‌ائی کارگران ایران می‌باشد نه بالعکس (زیرا در فضای سرکوب و اختناق حاکم یک دست صدا ندارد و قابل سرکوب می‌باشد)

13 - در شرایط فعلی در آرایش خواسته‌های طبقه کارگر ایران خواسته‌های صنفی آنان بر خواسته‌های سیاسی‌شان اولویت دارد چراکه برای کارگران نان و زندگی و رفاه نسبی و معیشت خانواده تقدم دارد.

الف - نقد اول:

پس از طرح این محورهای مقاله «آسیب‌شناسی صد ساله طبقه کارگران ایران نشر مستضعفین» توسط مدیر نشست، خود او به طرح نکته نظرات نقدی خودش در رابطه با این مقاله پرداخت. البته قبل از اینکه وارد طرح نظرات خودش بشود از افراد نشست خواهش کرد که با مشارکت همه جانبه خود در این پلمیک جهت دستیابی به پاسخ سوال استراتژیک «چه باید کرد؟» برای برخورد با جنبش کارگری ایران همکاری کنند. نقدهای مدیر نشست به مقاله فوق نشر مستضعفین عبارت بودند از:

الف – برعکس نظر نشر مستضعفین در این مقاله مبارزه جنبش کارگری ایران در طول صد سال گذشته حرکتی رو به جلو داشته است بطوریکه وضعیت جنبش کارگری ایران در شرایط فعلی هرگز قابل مقایسه با زمان شاه نیست و در طول صد سال گذشته جنبش کارگری ایران گام‌های بلندی برداشته است.

ب - یکی از گام‌ها بزرگی که جنبش کارگری ایران برداشته است، آگاهی او به نیاز تشکل یابی و سازماندهی و نهادینه کردن مستقل جنبش کارگری و انجام مبارزه فرایندی در فاز صنفی و اجتماعی می‌باشد، در صورتی که تا دهه 60 حتی جنبش سیاسی ایران به جایگاه «نهادهای اجتماعی» و نهادینه کردن و سازماندهی و مبارزه اجتماعی پی نبرده بود و به همین دلیل مبارزات گذشته جامعه ما بیشتر شکل توده‌ائی داشته است تا صورت سازماندهی شده در چارچوب «نهادهای اجتماعی» و جامعه مدنی و نهادینه کردن و تشکل و سازماندهی کردن مبارزات اجتماعی، اما برعکس در شرایط فعلی تمامی گروه‌های اجتماعی جامعه ایران از کارگران گرفته تا دانشجویان و زنان و معلمان و وکلا و پرستاران و غیره نهادینه شده‌اند و دارای تشکیلات وابسته به خود می‌باشند و به صورت «نهادهای اجتماعی» در جامعه ایران درآمده‌اند.

 ج - موضوع ایده تغییر و تحول به عنوان یک امر مسلم در اندیشه طبقه کارگر ایران که امروز صورت همگانی پیدا کرده است، دیگر موضوعی بود که مدیر جلسه در نقد مقاله فوق به عنوان یک گام بلند دیگر جنبش کارگری ایران مطرح کرد.

د - از نظر منتقد تا قبل از دهه 60 مبارزه جنبش‌های سه گانه ایران صورت سیاسی داشته است به این ترتیب که جریان‌های سیاسی «جنبش سیاسی ایران» می‌کوشیدند تا جهت کسب قدرت سیاسی و افزایش قدرت خود در چانه زنی با بالائی‌های قدرت از این جنبش‌ها به نفع خود یارگیری نمایند، اما در شرایط فعلی مبارزه جنبش‌ها از جمله جنبش کارگری ایران به علت نهادینه شدن و سازماندهی و تشکیلات مستقل صورت اجتماعی پیدا کرده است و در ایران امروز «مبارزه اجتماعی» بر «مبارزه سیاسی» اولویت پیدا کرده است.

ه - گرچه تشکل سراسری در کانتکس اتحادیه‌ها و سندیکاها برای طبقه کارگر ایرانی در شرایط فعلی به عنوان یک ضرورت می‌باشد اما به علت خفقان و فشار رژیم توتالی‌تر حاکم در شرایط فعلی امکان دستیابی به این مهم برای جنبش کارگری ایران وجود ندارد، در نتیجه جنبش کارگری ایران مجبور است تا مبارزه خودش را در شکل «صنفی کارگاهی» از کانال همین تشکل‌های کوچک به انجام برساند.

و - مبارزه یک امر قانونمند می‌باشد که جنبش کارگری ایران این قانونبندی در بستر آن توسط فراز و فرودهای خود رفته رفته به آن دست پیدا می‌کند و لذا تنها از این مسیر است که جنبش کارگری ایران می‌تواند به تشکیلات سراسری خود دست پیدا کند.

ز - «طبقه‌ائی کردن» مبارزه طبقه کارگر ایران در گرو آن است که با طرح خواسته همگانی طبقه کارگر ایران کل طبقه کارگر ایران را درگیر مبارزه عام صنفی بکنیم.

ح – مشکل مقاله فوق نشر مستضعفین در این است که به طرح دیالکتیک پیوند با کارگر و دیالکتیک مبارزه فراگیر طبقاتی طبقه کارگر و با جنبش کارگری نمی‌پردازد.

ط - دستیابی به تشکیلات سراسری از طریق بالائی‌های قدرت برای طبقه کارگر ایران غیر ممکن می‌باشد، حتما تشکل سراسری باید از طریق پائین به بالا شکل بگیرد.

ی – موفق‌ترین شکل مبارزه طبقاتی مبارزه درازمدت از طریق نهادهای اجتماعی می‌باشد.

ک – تعریفی که او برای کارگر و طبقه کارگر در ایران ارائه داد - با تاسی از شریعتی - معتقد است که کلیه کسانی که کار می‌کنند و زندگی‌شان از طریق کار خودشان تامین می‌شود کارگر هستند، بنابراین در این رابطه او معتقد است که در ایران امروز جامعه کارگری به صورت طبقه درآمده است و ما امروز در ایران طبقه کارگر داریم نه جامعه کارگری.

ل – از نظر او شعارهائی مثل افزایش حقوق و دستمزد کارگران می‌تواند در این زمان به عنوان یک شعار کلان و طبقه‌ائی مطرح شود.

ب – نقد دوم:

بعد از پایان یافتن نقد مدیر نشست یکی دیگر از اصحاب پالتاکی نقد خود را به مقاله «آسیب‌شناسی صد ساله جنبش کارگری ایران» نشر مستضعفین را اینچنین مطرح کرد:

1 - در ایران هنوز طبقه کارگر شکل نگرفته است لذا نباید جامعه کارگری ایران را با طبقه کارگر اروپائی که در آنجا کارگر اروپائی به صورت طبقه درآمده است، مقایسه کنیم.

2 - تا زمانی که جامعه کارگری ایران شکل طبقه پیدا نکرده است خواسته‌ها و مبارزه جامعه کارگری ایران باید صورت کارگاهی و صنفی داشته باشد. از بعد از تکوین طبقه کارگر ایران است که خود به خود خواسته‌های کارگری ایران از صورت کارگاهی بدل به خواسته‌های طبقه‌ائی می‌شود.

3 - اشکال مقاله آسیب‌شناسی جنبش صد ساله نشر مستضعفین این است که در تحلیل مشخص شرایط موجود جامعه کارگری ایران خوب برخورد کرده است اما در «آسیب‌شناسی جنبش صد ساله کارگران ایران» ضعیف عمل کرده است.

4 - مشکل اصلی جامعه کارگری ایران این است که در دهه‌های گذشته جریان‌های سیاسی جنبش سیاسی ایران نتوانسته‌اند با جامعه کارگری ایران رابطه تنگاتنگ و دو طرفه‌ائی داشته باشند و به علت رابطه یک طرفه‌ائی که بین جریان‌های سیاسی و جامعه کارگری وجود داشته است هر جریانی تلاش می‌کرده تا توسط سربازگیری از جامعه کارگری ایران قدرت خود را در مبارزه کسب قدرت با بالائی‌های قدرت بالا ببرد، همین امر باعث گردیده تا جامعه کارگری ایران گرفتار فقر آموزشی و فقر تجربه تشکیلاتی بشود.

5 - مشکل آموزشی و تشکل پذیری فقط محدود به جامعه کارگری ایران نیست، دیگر گروه‌های اجتماعی ایران از این بیماری و ضعف در رنج می‌باشند.

6 - مبارزه سیاسی جامعه کارگری ایران در دهه‌های گذشته معلول تاثیری پذیری این جامعه از جنبش اجتماعی ایران بوده است، به این ترتیب که همیشه اول موج اجتماعی شکل پیدا کرده است، بعد این موج به جامعه کارگری ایران منتقل گردیده است و جامعه کارگری را به حرکت درآورده است.

7 - برای اینکه بتوانیم در آسیب‌شناسی جامعه کارگری ایران به استراتژی درست جهت برخورد با جامعه کارگران ایران دست پیدا کنیم باید ابتدا به تعیین مدل بپردازیم، به این ترتیب که مشخص کنیم آیا از طریق جنبش اجتماعی می‌خواهیم جنبش کارگری را به حرکت درآوریم یا بالعکس توسط رهبری جنبش کارگری می‌خواهیم جنبش اجتماعی ایران را دچار تحول و تغییر بکنیم؟ طبیعی است که به موازات پاسخی که ما به این سوال و این مدل سازی بدهیم استراتژی متفاوتی جهت برخورد با جامعه کارگری برای ما حاصل می‌شود چراکه در مدل اول ما باید جامعه کارگری ایران را در بستر جنبش اجتماعی دچار تحول بکنیم، اما در مدل دوم جنبش اجتماعی ایران از طریق اعتلای جنبش کارگری ایران دچار تحول می‌شود؛ لذا نشر مستضعفین برای اینکه بتواند به ارائه استراتژی جهت برخورد با جنبش کارگری ایران بپردازد، باید ابتدا مدل سازی کند.

8 - در این مقاله، نشر مستضعفین به تحلیل وضعیت جامعه کارگر ایران می‌پردازد اما راه حلی ارائه نمی‌دهد، در نتیجه کارگر ایرانی وقتی این مقاله را می‌خواند مشکلات خودش را فهم می‌کند اما راه نجاتی برای رهائی از مشکلاتش پیدا نمی‌کند لذا او با خواندن این مقاله مشکلاتش دو چندان می‌شود.

9 - برای ایجاد تحول در جنبش کارگری ایران باید نگاه فرایندی داشته باشیم و در چارچوب این نگاه فرایندی است که مبارزه صنفی حتی در شکل کارگاهی آن می‌تواند برای این جنبش بسترساز و اعتلاءبخش باشد.

10 - فرایند اول جنبش کارگری ایران صد در صد خصلت صنفی دارد.

11 - ما بدون جنبش اجتماعی نمی‌توانیم جنبش کارگری ایران را وارد فرایند سیاسی بکنیم، اول باید جنبش اجتماعی را فعال کنیم خود به خود جنبش کارگری فعال خواهد شد.

12 - از آنجائیکه جنبش کارگری ایران آگاهی و تجربه سازماندهی خود را از بیرون طبقه فهم می‌کند این وظیفه جنبش سیاسی ایران است تا به آموزش و انتقال تجربه تشکیلاتی به طبقه کارگر ایران بپردازد.

13 - در طول دهه‌های گذشته هیچ فعالیتی از طرف جریان‌های جنبش سیاسی ایران جهت آموزش و سازماندهی جامعه کارگری ایران صورت نگرفته است.

14- ضعف نهادهای اجتماعی و فقدان جامعه مدنی در ایران همه برگشت پیدا می‌کند به ضعف جریان‌های سیاسی جنبش سیاسی ایران.

ادامه دارد