انتخابات مجلس عراق و بازتابهای داخلی و منطقهای و بینالمللی آن – قسمت اول
انتخابات مجلس عراق در شرایطی انجام گرفته است که یاغیگری ترامپیسم و استراتژی شبه فاشیستی دولت شبه نظامی ترامپ کشور عراق و منطقه و عرصه بینالمللی را در شرایط فرابحران سیاسی قرار داده است، چرا که در کشور عراق در فرایند پساشکست داعش، دوران جدید سیاسی شروع شده است که مردم زخمخورده و فلاکتزده عراق از یکطرف هزینه انسانی و اقتصادی بیش از 20 سال جنگ و خرابی سیاست جنگطلبانه حزب بعث صدام حسین پرداخت میکنند و از طرف دیگر در حال پرداخت کردن هزینه 15 سال سیاست تجاوزگرایانه و اشغالگرایانه امپریالیسم آمریکا به این کشور میباشند و مهمتر از همه امروز در برابر ویرانیهای اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی 5 ساله حاکمیت خشنترین و عقب ماندهترین جریان پیرو اسلام فقاهتی و حکومتی تاریخ اسلام، یعنی داعش قرار دارند.
همان جریانی که در طول 5 سال حاکمیت خود بر این خطه، نه تنها زنان و مردان عراقی را به بردگی گرفتند و در بازار برده فروشی خود به فروش گذاشتند و نه تنها با کشت و کشتار و اعدامهای قرون وسطائی، هویت اسلام فقاهتی و اسلام حکومتی را به نمایش گذاشتند و نه تنها برای اقتصاد و بلاد این خطه جز ویرانی و بیابانهای سوخته دستاوردی نداشتهاند و نه تنها تمامی گذشته تاریخی و تمدنی و فرهنگی این خطه را به آتش کشیدند، بلکه مهمتر از همه اینکه این فرقه و جریان اسلام فقاهتی و حکومتی برای همیشه تاریخ بشر «انسانیت را به چالش کشیدند» و نشان دادند که «اسلام فقاهتی و اسلام حکومتی در هر شکل و فرقه مذهبی که باشند، چه متعلق به مذهب تسنن باشند و چه متعلق به مذهب تشییع باشند، اولین حقیقتی که قربانی حاکمیت فقاهتی آنها میشود، خود انسان و انسانیت است»؛ زیرا در رویکرد و مذهب و شریعت اسلام فقاهتی و اسلام حکومتی، «انسان در خدمت حکومت و فقه و شریعت میباشد» و یا به زبان عیسای مسیح «آنها انسان را برای شنبه میخواهند نه (آنچنانکه عیسای مسیح میگفت) شنبه برای انسان»؛ و اسلام و دین و فقه و شریعت آنچنانکه پیامبر اسلام میخواست برای انسان (بعثت لاتمم مکارم الاخلاق) نمیخواهند، بلکه انسان را در راستای کسب و صیانت از حاکمیت سیاسی و اقتصادی و اجتماعی خود تعریف میکنند.
باری، در چنین شرایطی است که ملت مظلوم عراق در فرایند پسادوران جنگطلبانه صدام حسین و حزب بعث عراق و پسادوران تجاوز امپریالیسم آمریکا و پساشکست فرقه و جریان داعش، تنها دستاوردی که از آن دوران سیاه و شوم سه مؤلفهای فوق برایشان باقی مانده است، فقر و ویرانی و حاکمیت سیاسی فرقهگرایانه مذهبی و هویتی و هویت ملی فروپاشیده و تاخت و تاز کشورهای خارجی و منطقهای برای غارت و سلطه و تجزیه این کشور و به هم خوردن هیرارشی اجتماعی عراق میباشد.
باری، انتخابات عراق در شرایطی انجام گرفته است که در عرصه منطقه، جنگ داخلی سوریه و تضاد هژمونیک منطقهای بین رژیم مطلقه فقاهتی از یکطرف و رژیم ارتجاعی عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی و متکی بر آپارتاید و اشغالگر و معتقد به پاکسازی قومی و مذهبی و تروریست دولتی و کودککش و ضد انسان اسرائیل از طرف دیگر شعلهور میباشند و کوره پنج جنگ نیابتی منطقه خاورمیانه هنوز داغ است و شکست مسلم امپریالیسم آمریکا در تجاوز نظامی به افغانستان و عراق و لیبی و سوریه و کردستان عراق و شورای همکاری خلیج فارس و یمن و حتی ترکیه رجب طیب اردوغان و عفرین سوریه، یاغیگری ترامیسم را به اوج خود رسانیده است و اوجگیری تضاد بین خلق فلسطین و صهیونیست متجاوز و اشغالگر و نژادپرست و کودککش اسرائیل به خصوص از بعد از انتقال سفارت آمریکا به بخش شرقی بیت المقدس در چارچوب استراتژی یاغیگری ترامپیسم که در این شرایط به عنوان بازوی نظامی صهیونیستها جهت سرکوب خلق فلسطین عمل میکنند و کنگره آمریکا نقش سفارت رژیم صهیونیستی اسرائیل بازی میکند و نهادهای تصمیمگیری کشور آمریکا، منطقه اشغال شده صهیونیستهای جهانی میباشند و کشتار خلق فلسطین (در روز نکبت یا روز ارض) و در راهپیمائی روز بازگشت (العوده) که عکسالعمل مظلومانه مردم غزه نسبت به بازگشائی سفارت آمریکا در بیت المقدس پایتخت آینده کشور فلسطین بود، (که منهای کشته شدن بیش از 110 نفر از مردم مظلوم فلسطین توسط ارتش سرکوبگر رژیم آپارتاید اسرائیل، هزاران نفر زخمی و دستگیر شدند) شرایط فرابحران منطقه خاورمیانه را پیچیدهتر ساخته است؛ و در عرصه بینالمللی خروج امپریالیسم آمریکا از برجام و صفبندی جدید سیاسی بین اروپا و آمریکا و بین چین و رو سیه با آمریکا و تلاش امپریالیسم آمریکا برای بازگرداندن هژمونی بینالمللی از دست رفته خود و تلاش دولت نیمه فاشیست ترامپیسم جهت غلبه بر بحرانهای اقتصادی و سیاسی داخلی خود و مقابله با دو دشمن استراتژیک اقتصادی و سیاسی خود یعنی چین و روسیه، همه و همه باعث گردیده است تا انتخابات مجلس عراق در این تندپیچ سیاسی داخلی و منطقهای و بینالمللی حامل بسی پیامها برای جامعه باشد که تحلیل آن برای ما امری لازم و ضروری میباشد.
بنابراین در یک جمعبندی کلی انتخابات مجلس عراق دارای این خودویژگیها میباشد:
1 - مشارکت حداقلی مردم عراق در این انتخابات است که طبق آمار دولت عراق (برعکس انتخابات مجلس قبلی عراق) کمتر از 44% افراد مشمول حق رأی در این انتخابات شرکت کردهاند که خود این مشارکت حداقلی مردم عراق در انتخابات مجلس عراق بیانگر این امر است که اکثریت ملت فلاکتزده و مظلوم عراق نسبت به تمامی جریانهای داخلی که در راستای کسب قدرت سیاسی حاکم تلاش میکنند ناامید و مأیوس میباشند و هیچکدام از این جریانها را به عنوان نماینده سیاسی خود نمیدانند؛ و حاکمیت فعلی و نظام سیاسی حاکم را مشکلگشای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی خود نمیشناسند. فساد فراگیر و چند لایهای و ساختاری و سیستمی دستگاه حاکمیت عراق، همراه با فقر استخوانسوز همگانی و ویرانی و بیابانهای سوخته پساجنگهای صدام حسین و اشغال نظامی امپریالیسم آمریکا و حاکمیت سیاه داعش و فروپاشی هیرارشی اجتماعی جامعه عراق و حاکمیت رژیم فرقهگرایانه مذهبی و قومی، مشکلات کلیدی امروز جامعه عراق میباشند.
2 - توزیع کرسیهای مجلس عراق در این انتخابات (در مقایسه با انتخابات قبلی عراق) خود حامل پیامهای روشنگری میباشد که همان 44% شرکت کننده در این انتخابات برای مردم عراق به همراه آوردند، چراکه در این انتخابات: ائتلاف سائرون تحت رهبری مقتدی صدر توانست 54 کرسی و اتئلاف الفتح تحت رهبری هادی العامری، (فرمانده حشد الشعبی، دستساز سپاه قدس رژیم مطلقه فقاهتی) توانست 47 کرسی و ائتلاف النصر تحت رهبری حیدر العبادی توانست 42 کرسی و ائتلاف دوله القانون تحت رهبری نوری المالکی توانست 26 کرسی و حزب دموکرات کردستان تحت رهبری مسعود بارزانی توانست 25 کرسی و ائتلاف الوطنیه تحت رهبری ایاد علاوی توانست 21 کرسی و حزب تبار الحکمه تحت رهبری سید عمار حکیم توانست 19 کرسی و حزب اتحاد میهنی کردستان تحت رهبری کوسرت رسول (جانشین جلال طالبانی) توانست 18 کرسی بدست بیاورند؛ و البته بقیه کرسیها بین جریان و افراد مستقل دیگر تقسیم شدهاند.
آنچه در مقایسه تقسیم این کرسیها در این انتخابات با تقسیم کرسیها در انتخابات قبلی عراق قابل توجه است اینکه، در انتخابات قبلی آرایش کرسیها در چارچوب رهبری این جریانها عبارت بودند از: اول نوری المالکی با 92 کرسی، دوم - مقتدی صدر با 24 کرسی، سوم - عمار حکیم با 29 کرسی، چهارم - اسامه النجیفی با 23 کرسی، پنجم – ایاد علاوی با 21 کرسی، ششم – مسعود بارزانی با 19 کرسی و هفتم – جلال طالبانی با 19 کرسی.
در صورتی که در این انتخابات آرایش اخیر کاملاً به هم ریخته شده است، چراکه در این انتخابات اول – مقتدی صدر با 54 کرسی، دوم – هادی العامری با 47 کرسی، سوم حیدر العبادی با 42 کرسی و چهارم – نوری المالکی با 26 کرسی و پنجم – مسعود بارزانی با 25 کرسی و ششم - ایاد علاوی با 21 کرسی و هفتم - سید عمار حکیم با 19 کرسی میباشند.
برای تحلیل پیام تقسیم کرسیها در دو انتخابات مجلس عراق، باید قبل از هر چیز به مشخصه سیاسی رویکرد رهبر جریانهای فوق عنایت کنیم که در این رابطه میتوانیم به مشخصات رویکرد مقتدی صدر رهبر ائتلاف سائرون اشاره کنیم که در این انتخابات توانست 54 کرسی به دست بیاورد و البته ائتلاف سائرون، ائتلاف بین جیش المهدی مقتدی صدر با حزب کمونیست عراق میباشد که این دو جریان در انتخابات فوق توسط شعار «مبارزه با فقر» و «مبارزه با فساد بالائیها» و «مبارزه با نیروهای خارجی مداخلهگر در عراق» توانستند حمایت حاشیه تولید عراق را به خود جذب کنند؛ که البته توجه به جوهر شعارهای فوق و توجه به ماهیت جریانهای ائتلاف کننده سائرون و توجه به حامیان حاشیه تولید آنها نشان دهند «ماهیت پوپولیستی ائتلاف سائرون» میباشد.
مقایسه 54 کرسی سائرون در این انتخابات با 34 کرسی جریان مقتدی صدر در دوره قبل انتخابات عمومی مجلس عراق نشان دهنده این واقعیت است که پوپولیسم به عنوان یک آفت فراگیر جنبش مردم عراق را در این شرایط تهدید میکند. قابل ذکر است که پوپولیسیم به خصوص در فرایند پسافروپاشی سوسیالیسم دولتی بلوک شرق و یکه سواری نظام سرمایهداری تقریباً برای تمامی کشورهای جهان و منوپل شدن هژمونی امپریالیسم آمریکا در عرصه نظم بینالمللی و فراگیر شدن فقر عمومی در کشورهای پیرامونی و حتی در حاشیه تولید کشورهای متروپل، به صورت یک اپیدمی بینالمللی جنبش تودهها و زحمتکشان شهر روستای این کشورها را تهدید میکند. بطوریکه امروز شاهدیم که حتی در کشور آمریکا که مناسبات تمام عیار کاپیتالیسم عریان حاکم میباشد، هیولای ترامپیسم نماینده بخش هار سرمایهداری یعنی امپریالیسم مالی – نظامی به صورت هیولای پوپولیسم ستیزهگر ظهور پیدا کرده است.
بنابراین پیروزی سائرون یا ائتلاف جیش المهدی با حزب کمونیست عراق که از جانب نیروهای حاشیه تولید عراق حمایت میشوند و شعار «مبارزه با فقر و فساد حاکم و نیروهای مداخله گری خارجی اعم از امپریالیسم آمریکا و رژیم مطلقه فقاهتی در دستور کار خود دارند»، خود معرف ظهور هیولای پوپولیسم در کشور فقرزده و جنگزده عراق در این شرایط فرا بحرانی میباشد. مخالفت سائرون و مقتدی صدر با نیرویهای مداخلهگر خارجی (که در رأس آنها مخالفت با حضور نظامی امپریالیسم آمریکا و رژیم مطلقه فقاهتی حاکم در عراق میباشد) از آنجائیکه خود مقتدی صدر به جای اعتقاد به «شیعه – عربی» معتقد به «عرب - شیعهای» میباشد، همین رویکرد مقتدی صدر مبین آن است که ائتلاف سائرون در این شرایط مخالف سر سخت حضور نظامی رژیم مطلقه فقاهتی در عراق میباشند؛ و از آنجائیکه در رویکرد مقتدی صدر و سائرون «حشد الشعبی تحت رهبری هادی العامری (که در این انتخابات توانست تحت عنوان ائتلاف الفتح، با کسب 47 کرسی در مقام دوم پس از سائرون مقتدی صدر قرار گیرد) دستساز سپاه قدس و نماینده دخالت و حضور نظامی رژیم مطلقه فقاهتی در عراق هستند»، بدون شک در مجلس جدید عراق، چالش فوق به صورت چالش بین مقتدی صدر و هادی العامری تبلور پیدا خواهد کرد که البته در این عرصه از طرف دوله القانون نوری المالکی (که برعکس انتخابات قبلی که با 92 کرسی در رأس قرار داشت در این انتخابات با 26 کرسی در پائین جدول قدرت قرار گرفته است) حمایت میشود؛ و در همین رابطه است که از آنجائیکه هیچکدام از جریانها و ائتلافهای فوق نتوانستهاند در این انتخابات به اکثریت مطلق کرسیهای مجلس دست پیدا کنند، لذا جهت تعیین و انتخاب دولت و نخست وزیر نیازمند به ائتلاف جدید در بین ائتلافهای فوق میباشند. در نتیجه همین ضرورت ائتلافهای جدید برای تعیین دولت باعث گردیده است تا در فرایند پساانتخابات فوق، دو صفبندی جدید در بین ائتلافهای فوق بوجود بیاید.
صف اول: تلاش رژیم مطلقه فقاهتی جهت ایجاد ائتلاف بین ائتلاف الفتح (تحت رهبری هادی العامری فرمانده حشد الشعبی دستساز سپاه قدس رژیم مطلقه فقاهتی) با ائتلاف دوله القانون (تحت رهبری نوری المالکی که در این انتخابات توانست 26 کرسی ب i دست بیاورد) و حزب تیار الحکمه (تحت رهبری سید عمار حکیم که در این انتخابات توانست 19 کرسی به دست بیاورد) و حزب اتحادیه میهنی کردستان (تحت رهبری کوسرت که توانست در این انتخابات 18 کرسی به دست بیاورد) و ائتلاف النصر (تحت رهبری حیدر العبادی که در این انتخابات توانست 42 کرسی به دست بیاورد) میباشد. بدون تردید در صورت تحقق این ائتلاف مهمترین مشخصه سیاسی این صف آن است که از حضور نظامی و سیاسی رژیم مطلقه فقاهتی و استمرار موجودیت حشد الشعبی بازوی نظامی سپاه قدس در عراق حمایت خواهد شد و تنها در این صورت است که رژیم مطلقه فقاهتی حاکم میتواند بازنده این انتخابات نباشد.
صف دوم: ائتلافی است که با حمایت امپریالیسم آمریکا و عربستان سعودی در عراق در حال شکلگیری میباشد که شامل ائتلاف النصر حیدر العبادی و الوطنیه ایاد علاوی و حزب دموکرات کردستان مسعود بارزانی میشوند. بدون تردید در صورت موفقیت این ائتلاف در تعیین دولت و کابینه، مهمترین مشخصه این صف مبارزه با حضور و دخالت رژیم مطلقه فقاهتی و مبارزه با موجودیت حشد الشعبی و سپاه قدس در عراق است.
باری، در چارچوب تحلیل فوق از انتخابات عراق است که میتوان دریافت که نظام سیاسی به اصطلاح دموکراسی حاکم بر کشور عراق (که از بعد از تجاوز و اشغال نظامی امپریالیسم آمریکا توسط جناح هار امپریالیسم آمریکا در کشور عراق به صورت دستساز و تزریقی تکوین پیدا کرده است) مانند دموکراسی لبنان و دموکراسی رژیم صهیونیستی اسرائیل، یک «دموکراسی قومی و مذهبی و هویتی» میباشد نه «دموکراسی شهروندی.» بر این مطلب بیافزائیم که هر چند در دیسکورس نظامهای سیاسی هنوز تعریف مشخص مورد توافق نظریهپردازان در باب دموکراسی وجود ندارد، با همه این احوال بین نظریهپردازان در باب دو مشخصه اصلی دموکراسی توافق وجود دارد؛ که این دو مشخصه مورد توافق نظریهپردازان در باب دموکراسی عبارتند از:
الف - حقوق شهروندی برابر.
ب – حق تعیین سرنوشت همگانی.
ادامه دارد