در ونزوئلا چه میگذرد؟ - قسمت چهارم
7 – تکیه بر دموکراسی در جوامع مختلف به دو صورت انجام گرفته است:
الف – تکیه بر دموکراسی به صورت شکل حکومت.
ب – تکیه بر دموکراسی به عنوان نظام اجتماعی.
در تکیه بر دموکراسی به عنوان تنها شکل حکومت که لیبرال دموکراسی سرمایهداری بر آن تکیه میکند، هدف لیبرال دموکراسی صیانت از آزادیهای فردی صرف میباشد در صورتی که در دموکراسی به عنوان نظام اجتماعی هدف تقسیم سه مؤلفهای قدرت سیاسی و قدرت اقتصادی و قدرت معرفتی توسط اجتماعی کردن قدرت سیاسی و قدرت اقتصادی و قدرت معرفتی میباشد.
پر واضح است که در لیبرال دموکراسی سرمایهداری به عنوان شکل حکومت تکیه محوری بر تقسیم تک مؤلفهای قدرت سیاسی است. لذا دو مؤلفه دیگر قدرت یعنی قدرت اقتصادی و قدرت معرفتی موضوع دموکراسی واقع نمیشوند. طبیعی است که در آن چارچوب دو مؤلفه دیگر قدرت اقتصادی و قدرت معرفتی در دست سرمایهداری جهت رقابت آزاد بازار و استثمار فرد از فرد و طبقه از طبقه و ملت از ملت در میآید؛ بنابراین تا زمانیکه دموکراسی در چارچوب نظام اجتماعی مشمول اجتماعی کردن سه مؤلفهای قدرت نشود، دموکراسی نمیتواند به عنوان یک نظام اجتماعی تعریف بشود.
در خصوص سوسیالیسم پوپولیستی هوگو چاوزی هم مشکل از همین جا شروع شد که تکیه این سوسیالیسم بر دموکراسی، از آغاز به عنوان شکل حکومتی و سیاسی و ابزاری بود. لذا چاوز معتقد بود که ما باید از طریق انتخابات به کسب قدرت سیاسی دست پیدا کنیم نه از طریق انقلاب یا کودتا و غیره. ولی آنچه در این رویکرد وجود نداشت اینکه چگونه میتوان توسط دموکراسی تک مؤلفهای سیاسی، سوسیالیسم را به صورت نظام اجتماعی درآورد. در نتیجه همین ناتوانی سوسیالیسم پوپولیستی باعث گردید که سرمایهداری در دوران دولت بولیواری بدل به هیولای سرمایهداری نفتی و رانتی و دولتی امروز ونزوئلا بشود؛ که بدون تردید اولین قتیل این سرمایهداری آنچنانکه امروز در جامعه ونزوئلا شاهد هستیم خود دموکراسی تک مؤلفهای سیاسی میباشد که البته در جریان انتخاب خوان گوایدو به عنوان رئیس جمهور موقت ونزوئلا (توسط امپریالیسم آمریکا و کشورهای متروپل سرمایهداری) دیدیم که همین دموکراسی کانال دخالت مستقیم امپریالیسم آمریکا در تعیین سرنوشت مردم ونزوئلا به نفع حفظ منافع خودشان بود.
بنابراین اگر بر این باوریم که بدون دموکراسی امکان گذار به سوسیالیسم وجود ندارد، باید در تعریف خود از دموکراسی، «بر دموکراسی به عنوان نظام اجتماعی تکیه کنیم نه دموکراسی به عنوان صرف تک مؤلفهای شکل حکومت» و طبیعی است که میتوان نتیجه گرفت که بدون دموکراسی به عنوان نظام اجتماعی، امکان گذار از سرمایهداری به سوسیالیسم وجود ندارد چراکه این تنها توسط دموکراسی به عنوان نظام اجتماعی است که میتوان توسط اجتماعی کردن قدرت سه مؤلفهای سیاسی و اقتصادی و معرفتی بسترها جهت دستیابی به دموکراسی سوسیالیستی فراهم کرد.
قابل ذکر است که «دموکراسی در صورت نظام اجتماعی یک پروسه میباشد نه یک فراورده»، آنچنانکه دموکراسی تک مؤلفهای به عنوان شکل حکومت میباشد. بر این مطلب بیافزائیم که «دموکراسی به عنوان نظام اجتماعی حتماً باید از پائین تکوین پیدا کند» آنچنانکه دموکراسی تک مؤلفهای سیاسی از بالا به صورت پارلمانی به انجام میرسد؛ و البته همین سیر تکوین دموکراسی به عنوان نظام اجتماعی از پائین باعث میشود که قاعده هرم کنشگران اجتماعی بزرگتر بشود. غیبت و یا بیتفاوتی امروز قاعده جامعه ونزوئلا مولود و سنتز فقدان دموکراسی به عنوان نظام اجتماعی در دوران چاوز – مادورو میباشد که خود این امر شرایط برای دخالت همه جانبه امپریالیسم آمریکا در کشور ونزوئلا فراهم کرده است.
8 - در شرایطی که راست افراطی در چارچوب شعار پوپولیسم از خود آمریکا تا لهستان و برزیل و غیره حتی نئولیبرالیسم تاچری و ریگانی را هم در جهان سرمایهداری و کشورهای متروپل به چالش کشیدهاند، طبیعی است که سوسیالیسم پوپولیستی چاوز – مادوروائی هم در شکل دیگر، در کشور ونزوئلا در جهت صیانت از سرمایهداری دولتی و نفتی و رانتی موجود تلاش میکنند چراکه هر دو رویکرد پوپولیستی در چارچوب نظام سرمایهداری تلاش میکنند تا برنامه خود را به پیش ببرند و هیچکدام از این دو رویکرد پوپولیستی ادعای به چالش کشیدن نظام سرمایهداری را ندارند. پس اگر بحران ونزوئلا نبرد دو رویکرد پوپولیستی جهت حفظ نظام سرمایهداری در ونزوئلا تعریف کنیم، داوری بیربطی نکردهایم.
9 - جایگاه نفت در اقتصاد نفتی ونزوئلا باعث گردیده است (که علاوه بر اینکه 95% قدرت ارزی ونزوئلا در اختیار دولت بولیواری باشد و تنها 5% قدرت ارزی در اختیار بخش خصوصی قرار گیرد) بدون تردید همین اقتصاد نفتی بسترساز ظهور فساد گسترده در سرمایهداری رانتی دولتی حاکم شده است؛ و همین اقتصاد نفتی است که سوسیالیسم پوپولیستی چاوزی را بدل به سوسیالیسم صرف توزیعی جهت توزیع درآمدهای نفتی کرده بود. بدون تردید آنچنانکه در دولت پوپولیسم ستیزهگر و غارتگر نهم و دهم محمود احمدینژاد (یار دیرینه هوگو چاوز) شاهد بودیم، از آنجائیکه در اقتصادهای نفتی درآمد نفت در اختیار دولتهای پوپولیستی میباشد همین امر باعث میگردد تا علاوه بر رانت و فساد این دولتها اقتصاد مولد و تولیدی در جامعه توان رشد و شکوفائی پیدا نکنند که خود این امر باز عاملی جهت ظهور سونامی تورم و رکود و بیکاری و فروپاشی نظام اقتصادی و اجتماعی در اینگونه کشورها (آنچنانکه امروز در ونزوئلا شاهد هستیم) میشود.
10 - گرچه فقرزدائی از جامعه جزء اولویتهای اصلی سوسیالیسم پوپولیستی میباشد، اما از آنجائیکه فقرزدائی در این رویکرد از طریق سرریز کردن سرمایههای نفتی به قاعده جامعه به انجام میرسد، در نتیجه این امر باعث میگردد تا فقرزدائی (آنچنانکه امروز در کشور ونزوئلا شاهد هستیم) صورت پایدار پیدا نکند.
11 - در خصوص موضعگیری جریانهای جامعه سیاسی ایران (در داخل و خارج از کشور در دو جناح راست و چپ) در رابطه با بحران ونزوئلا آنچه که قابل توجه میباشد اینکه تنها جریانهائی از جامعه سیاسی ایران از دخالتهای امپریالیسم آمریکا در بحران امروز ونزوئلا و انتخاب دستساز خوان گوایدو حمایت میکنند که علاوه بر حمایت از پروژه رژیم چنج ترامپ – نتا نیاهو – بن سلمان در ایران معتقدند که همین پروژه دخالت مستقیم آمریکا در ونزوئلا میتواند در عرصه پروژه رژیم چنج آمریکا در ایران به نفع آنها تکرار بشود. لذا به همین دلیل است که هم جریانهای راست سلطنتطلب و هم سازمان مجاهدین خلق به صورت مستقیم و غیر مستقیم از پروژه رژیم چنج آمریکا در ونزوئلا حمایت میکنند.
12 - امپریالیسم آمریکا به همراه همپیمانان منطقهایش در آمریکای لاتین و اتحادیه اروپا جهت به زانو درآوردن دولت نیکلاس مادورو و جایگزین کردن خوان گوایدو رئیس جمهور دستساز خودش تلاش میکنند تا به صورت ترکیبی تمامی مکانیزمهای رژیم چنج را به کار گیرند که این مکانیزم عبارتند از:
الف – تحریمهای همه جانبه اقتصادی و بانکی و نفتی و غیره.
ب – دخالت در انتخابات.
ج – دخالت نظامی از کودتا تا جنگ داخلی.
13 - قابل ذکر است که هیچ کدام از این مکانیزمها نمیتواند در خدمت اعتلای مبارزه دموکراتیک تودههای ونزوئلا باشد لذا به همین دلیل قاعده جامعه ونزوئلا در برابر انواع دخالتهای امپریالیسم آمریکا موضعگیری منفی دارند و هیچگونه حمایتی از قاعده جامعه ونزوئلا از سیاستهای مداخلهگرایانه بر علیه دولت مادورو مشاهده نمیشود.
14 - در این شرایط تندپیچ تاریخ حرکت تحولخواهانه جامعه ونزوئلا، کشور ونزوئلا در آستانه جنگ داخلی قرار گرفته است چرا که:
اولاً نظام اقتصادی و اجتماعی ونزوئلا در حال فروپاشی کامل میباشد.
ثانیاً ارتش از دولت مادورو حمایت میکنند هر چند که امکان شقه شدند ارتش هم وجود دارد. ولی به هر حال دفاع ارتش از مادورو شرایط برای تکوین جنگ داخلی از طریق حرکت مداخلهگرایانه نظامی امپریالیسم آمریکا از طریق کشور کلمبیا وجود دارد.
15 - آنچه در رابطه با نیکلاس مادورو و دولت او در این شرایط خودویژه قابل توجه میباشد اینکه او منهای تکیه بر ارتش بتواند مانند زمان چاوز قاعده جامعه ونزوئلا را از حالت بیتفاوتی خارج کند و آنها را به عنوان کنشگران اصلی بر علیه دخالتهای مستقیم و غیر مستقیم امپریالیسم آمریکا وارد میدان بکند. البته اینکه چگونه در این شرایط در عرصه تحریمهای اقتصادی و تحریم بانکی و نفتی و غیره مادورو میتواند قاعده جامعه ونزوئلا را به حرکت درآورد سوالی است که صورت یک معمای بیپاسخ دارد. البته حمایت مستقیم و همه جانبه دو قدرت بینالمللی چین و روسیه از دولت مادورو در برابر دخالتهای امپریالیسم آمریکا در این شرایط تعیین کننده میباشد.
پایان