جنبش‌های «خودجوش پیشرو» در مسیر «خودسازمان‌یابی» - قسمت پنجم

 

بدین ترتیب جنبش پیشگامان مستضعفین ایران باید عنایت داشته باشند که شکل سازمان‌یابی جنبش‌های مطالباتی گروه‌های مختلف اجتماعی جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران در دو جبهه بزرگ افقی آزادی‌خواهانه و عمودی برابری‌طلبانه و در فرایندهای مختلف صنفی و مدنی و سیاسی باید صورت خودجوش و دینامیک و مشخص و کنکریت داشته باشد، نه مکانیکی و دستوری و تزریق شده از بالا. برای مثال در عرصه جنبش‌های صنفی پراتیک اجتماعی مطالبه‌گرایانه امروز جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران هرگز نباید یک شکل واحد سازمان‌گرایانه مثل سندیکائی، یا اتحادیه‌ای، یا کانونی، یا انجمنی، یا شورائی و غیره بر همه گروه اجتماعی تکلیف بکنیم. هر چند که برای جنبش پیشگامان مستضعفین ایران تکیه محوری کردن بر جنبش سندیکائی (خودجوش و خودرهبر و خودسازمانده و دینامیک و مستقل از حاکمیت و مستقل از جامعه سیاسی و تکوین یافته از پائین) یک اصل می‌باشد. ولی هرگز جنبش پیشگامان مستضعفین ایران نباید در راستای تزریق انطباقی یکطرفه شکل سندیکائی سازماندهی بر گروه‌های مختلف اجتماعی جامعه ایران گام بر دارد.

لذا در همین رابطه است که شاهدیم که در فرایند جدید سال‌های 96 و 97 جنبش‌های خودجوش و دینامیک تکوین یافته از پائین و مستقل روندی رو به اعتلا پیدا کرده‌اند و به صورت خودجوش در عرصه فرایند صنفی جنبش مطالبه‌گرایانه خود، اشکال مختلفی از سندیکا تا اتحادیه تا شورا و تا کانون و انجمن و غیره جهت سازماندهی خود انتخاب کرده‌اند.

باری، فراموش نکنیم که بزرگترین عاملی که باعث گردید تا جنبش سندیکائی کارگران ایران در دهه بعد از شهریور 20 نابود بشود، دخالت‌های یکطرفه حزب توده جهت تزریق شکل واحد سازماندهی وابسته به خود بود؛ بنابراین جوهر تمامی جنبش‌های خودجوش و خودسازمانده در عرصه فرایندهای مختلف صنفی و مدنی و سیاسی مطالبه‌گرایانه می‌باشد که این جنبش مطالبه‌گرایانه در فرایندهای مختلف (از فرایند صنفی تا فرایند مدنی و فرایند سیاسی) می‌توانند به صورت دینامیک در دو جبهه افقی آزادی‌خواهانه و عمودی مطالبه‌گرایانه اعتلا پیدا کنند، به عبارت دیگر آنچنانکه جنبش‌های صنفی جزء جنبش‌های مطالبه‌گرایانه می‌باشند، جنبش‌های مدنی و جنبش‌های سیاسی در دو جبهه مختلف افقی آزادی‌خواهانه و عمودی برابری‌طلبانه نیز جز جنبش مطالبه‌گرایانه می‌باشند.

نکته‌ای که طرح آن در همین جا و در همین رابطه خالی از عریضه نمی‌باشد اینکه در فرایند جدید سال‌های 96 و 97 جنبش‌های مطالبه‌گرایانه گروه‌های مختلف اجتماعی جامعه ایران «گرفتار حصار جنبش صنفی آن هم در شکل حداقلی آن شده‌اند». توجه به خواسته‌ها و شعارهای جنبش‌های خودجوش و خودسازمانده سال‌های 96 تا 97 این حقیقت را به وضوح آشکار می‌سازد که مهمترین خواسته جنبش مطالبه‌گرایانه گروه‌های مختلف اجتماعی جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران، از کارگران تا معلمان و تا کامیونداران و تا بازنشستگان و تا مزدبگیران و کارمندان و غیره عبارتند از «پرداخت حقوق معوقه و افزایش حداقل حقوق و حداکثر نفی خصوصی‌سازی کارخانه‌ها و مدارس و مبارزه با کالائی شدن آموزش و غیره می‌باشد.»

پر واضح است که عدم اعتلای خواسته‌های جنبش صنفی گروه‌های مختلف اجتماعی جامعه ایران، مولود و سنتز عدم اعتلای پراتیک اجتماعی موجود می‌باشد؛ بنابراین جنبش پیشگامان مستضعفین ایران جهت اعتلای پراتیک اجتماعی موجود جنبش‌های مطالبه‌گرایانه گروه‌های مختلف اجتماعی جامعه بزرگ ایران باید:

اولاً تلاش کنند تا هزینه مبارزه در جامعه کاهش بدهند. فراموش نکنیم که آنچنانکه قبلاً هم مطرح کرده‌ایم کاهش دادن هزینه مبارزه برای گروه‌های مختلف اجتماعی امروز جامعه ایران در عرصه جنبش‌های مطالبه‌گرایانه صنفی و مدنی و سیاسی باعث فراگیر شدن و مشارکت حداکثری توده‌ها (که در عرصه زندگی عادی خود می‌خواهند برای بهتر شدن زندگی عادی خود مبارزه نمایند) می‌شود، به عبارت دیگر هر چه هزینه مبارزه برای توده‌ها توسط دستگاه‌های چند لایه‌ای سرکوب‌گر رژیم مطلقه فقاهتی افزایش پیداکنند، این افزایش هزینه باعث کاهش مشارکت حداکثری توده‌ها می‌گردد.

بر این مطلب بیافزائیم که هدف محوری جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در این رابطه باید بر پایه بسترسازی جهت مشارکت حداکثری توده‌ها در مبارزه مطالبه‌گرایانه صنفی و مدنی و سیاسی به صورت خودجوش و خودسازمانده و خودرهبر و خودمدیریتی و مستقل و تکوین یافته از پائین باشد، چرا که هر چه مشارکت حداکثری توده‌ها در عرصه جنبش مطالبه‌گرایانه سه مؤلفه‌ای صنفی و مدنی و سیاسی بیشتر بشود، علاوه بر اینکه امکان سرکوب آنها توسط دستگاه‌های چند لایه‌ای سرکوب‌گر رژیم مطلقه فقاهتی غیر ممکن می‌گردد، باعث بالا رفتن وزن پائینی‌ها و تغییر توازن قوا در عرصه میدانی به سود پائینی‌ها می‌شود. لذا «تا زمانیکه جنگل به حرکت در نیاید» امکان سرکوب فراگیر جنبش‌های مطالبه‌گرایانه جامعه ایران وجود دارد.

ثانیاً جنبش پیشگامان مستضعفین ایران جهت رادیکالیزه کردن جنبش‌های مطالبه‌گرایانه گروه‌های مختلف اجتماعی اردوگاه بزرگ مستضعفین ایران، هرگز نباید توسط ترفندهای سیاسی خارج از جنبش در راستای پیشبرد اهداف سیاسی و تشکیلاتی خود به تزریق برنامه و استراتژی برای این جنبش‌های دینامیک بپردازند، چرا که اینگونه رویکردها باعث امنیتی شدن فضای فعالیت و مبارزه جنبش مطالبه‌گرایانه و بالا بردن هزینه مبارزه توسط حاکمیت و در نهایت بسترسازی جهت سرکوب این جنبش‌ها می‌شود.

برای نمونه دیدیم که در شرایطی که جنبش‌های مطالبه‌گرایانه تحت هژمونی جنبش کارگران نیشکر هفت تپه و کارگران فولاد اهواز در حال اعتلا بود، سازمان مجاهدین خلق جهت کسب هویت سیاسی و تشکیلاتی و پر کردن خلاء میدانی خود با فرار به جلو شعار «کانون‌های شورشی» (به تاسی از رژی دبره و انقلاب کوبا) سر داد. گرچه این شعار مجاهدین خلق در داخل کشور فقط جنبه توپخانه‌ای و تبلیغاتی داشت و در عرصه میدانی در داخل کشور عاری از هر گونه پیاده نظام آن سازمان بود، ولی با همه این تفاسیر حداقل تاثیری که اینگونه شعارهای توخالی و تبلیغاتی در عرصه جنبش‌های مطالبه‌گرایانه گروه‌های مختلف اجتماعی و در رأس آنها جنبش کارگران نیشکر هفت تپه و کارگران فولاد اهواز گذاشت، امنیتی شدن فضا توسط دستگاه‌های چند لایه‌ای سرکوب‌گر رژیم مطلقه فقاهتی و بالا بردن هزینه مبارزه بود.

4 - وجه مشترک شعارهای جنبش‌های مطالبه‌گرایانه کارگران و معلمان و غیره کشور در فرایند جدید سال‌های 96 و 97 توقف خصوصی‌سازی کارخانه‌ها و کارگاه‌ها و مبارزه با کالائی شدن آموزش معلمان است که علاوه بر اینکه در تحلیل نهائی سنتز این شعارهای مشترک کارگران و معلمان، مبارزه با سرمایه‌داری حاکم می‌باشد، خود این شعارها معرف سمت‌گیری حرکت جنبش مطالباتی کارگران و معلمان از فرایند صنفی به سمت فرایند سیاسی نیز می‌باشد.

یادمان باشد که مبارزه با نظام سرمایه‌داری حاکم چه با مؤلفه سلبی صورت بگیرد و چه با مؤلفه ایجابی، «یک مبارزه سوسیالیستی می‌باشد». البته ضعف و مشکلی که در شعار کارگران نیشکر هفت تپه و کارگران فولاد اهواز (در این رابطه وجود داشت) این بود که این کارگران با شعار توقف خصوصی‌سازی (اگرچه با شعار مدیریت شورائی هم مطرح می‌کردند) ولی با همه این تفاسیر «به دنبال دولتی کردن» دوباره (آن هم توسط دولت نفتی و رانتی و غارتگر مانند گذشته) صنایع نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز هستند. پر واضح است که با توجه به رویکرد سرمایه‌داری حکومت و دولت در عرصه سیاست و اقتصاد هرگز شعار دولتی کردن این صنایع دارای جوهر ضد سرمایه‌داری نمی‌باشد.

بنابراین اگر خصیصه بارز نظام سرمایه‌داری کالائی کردن همه چیز از نیروی کار تا آموزش بدانیم، بدون تردید بدون مبارزه همه جانبه ایجابی و سلبی با سرمایه‌داری امکان مبارزه با معلول یا کالائی شدن نیروی کار تا آموزش وجود نخواهد داشت.

5 - در آسیب‌شناسی جنبش‌های خودجوش مطالبه‌گرایانه امروز جامعه ایران از جنبش مطالباتی کارگران تا جنبش مطالباتی معلمان و بازنشستگان و کامیونداران و غیره آفتی که بیش از همه قابل توجه می‌باشد اینکه این جنبش‌ها هنوز نتوانسته‌اند از فراگیری و گستردگی کشوری برخوردار بشوند. در نتیجه همین محدودیت کمی آنها باعث گردیده است تا امکان عقب‌نشینی رژیم مطلقه فقاهتی به صورت همه جانبه در برابر مطالبات آنها ضعیف بشود.

البته در این رابطه یک استثناء وجود دارد و آن در خصوص جنبش کامیونداران است که برعکس دیگر جنبش‌های مطالباتی گروه‌های مختلف اجتماعی جامعه ایران صورت فراگیر داشته است، در نتیجه همین فراگیری جنبش مطالبه‌گرایانه کامیونداران باعث گردید تا مانند جنبش اعتراضی دو میلیون مالباخته سراسر کشور، رژیم مطلقه فقاهتی حاضر به عقب‌نشینی در برابر خواسته‌های آنها بشود، ولی در خصوص جنبش معلمان و بازنشستگان و غیره به علت عدم فراگیری کشوری این جنبش‌ها رژیم مطلقه فقاهتی حاکم هنوز حاضر به عقب‌نشینی در برابر خواسته‌ها نشده است.

پایان