سلسله دروس نهجالبلاغه – قسمت چهارم
چیستی و چگونگی «عدالت» در رویکرد امام علی
«وَتَمَّتْ کلِمَتُ رَبِّک صِدْقًا وَعَدْلًا لَا مُبَدِّلَ لِکلِمَاتِهِ… - و مشیت پروردگار تو با صدق و عدالت به جریان افتاده است، هیچ عامل تبدیل کنندهای برای مشیتهای او وجود ندارد» (سوره انعام - آیه 115).
«فَلِذَلِک فَادْعُ وَاسْتَقِمْ کمَا أُمِرْتَ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَقُلْ آمَنْتُ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ کتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَینَکمُ اللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّکمْ لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَکمْ أَعْمَالُکمْ لَا حُجَّةَ بَینَنَا وَبَینَکمُ اللَّهُ یجْمَعُ بَینَنَا وَإِلَیهِ الْمَصِیرُ - و بدین جهت دعوت به سوی خدا کن و چنانکه دستور داده شدهای، استقامت نما و پیرو هوهای آنان مباش و به آنان بگو: من به آن کتاب که خدا نازل کرده است ایمان آوردهام؛ و من مأمور گشتهام که میان شما عدالت را بر پا کنم خداوند پروردگار ما و شما است. ما در گرو اعمال خود و شما مرهون کردارهای خویشتن میباشید. میان ما و شما حجتی نمانده که بیان نشده باشد. خداوند همه ما را جمع خواهد کرد و بازگشت نهایی ما به سوی اوست» (سوره شوری – آیه 15).
«لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَینَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ... - به تحقیق ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و کتاب و میزان حق و باطل را با آنان نازل کردیم تا مردم خود بنیاد برای برپائی عدالت در جامعه خود برخیزند» (سوره حدید - آیه 25).
«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا کونُوا قَوَّامِینَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَلَا یجْرِمَنَّکمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَی أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَی وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ - ای کسانی که ایمان آوردید به خاطر خداوند برای عدالت قیام کنید و به عدالت گواهی بدهید و دشمنی گروهی شما را وادار نکند که عدالت ننمائید. عدالت بورزید که نزدیکتر به تقوی است و برای خداوند تقوی بورزید قطعاً خداوند بکردار شما داناست» (سوره مائده - آیه 8).
«وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا رَجُلَینِ أَحَدُهُمَا أَبْکمُ لَا یقْدِرُ عَلَی شَیءٍ وَهُوَ کلٌّ عَلَی مَوْلَاهُ أَینَمَا یوَجِّهْهُ لَا یأْتِ بِخَیرٍ هَلْ یسْتَوِی هُوَ وَمَنْ یأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَهُوَ عَلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ - خداوند مثل دو مردی را میزند که یکی از آن دو لال است و توان هیچ کاری ندارد و بار سنگینی بر دوش گرداننده خود میباشد، به هر طرف که روی آورد، خیری از او ساخته نیست، آیا چنین موجود ناچیز با کسی که امر به عدالت میدهد و در صراط مستقیم حرکت میکند، یکی است» (سوره نحل - آیه 76).
« إِنَّ اللَّهَ یأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ... - خداوند دستور به عدل و احسان میدهد» (سوره نحل – آیه 90).
باری، بدین ترتیب است که پیامبر اسلام جهت نهادینه کردن عدالت پروسهای تکوین یافته از پائین در طول 23 سال حرکت رهائیبخش مکی و مدنی خود در چارچوب مؤلفههای مختلف توحید کلامی و توحید اخلاقی و توحید اجتماعی و توحید طبقاتی و مبارزه با اشکال تبعیضات نژادی و سیاسی و فرهنگی و قومی و قبیلهای و اجتماعی و فرهنگی و مذهبی اقدام به فرهنگسازی توسط قرآن میکرد تا توسط همین فرهنگسازی بتواند عدالت پروسهای تکوین یافته از پائین را در جامعه نهادینه بکند. لذا در همین رابطه است که امام علی در همان سه خطبه آغازین شروع خلافتش (خطبههای 15 و 16 و 92 نهجالبلاغه صبحی الصالح) پس از اینکه در خطبه 15 رویکرد خودش را (خطاب به جنبش عدالتخواهانهای که با قیام خود حکومت عثمانی را سرنگون کرده بودند و امام علی را به عنوان آلترناتیو عثمان انتخاب کرده بودند) رویکرد عدالتطلبانه تعریف و تبیین و تشریح میکند، در خطبه 16 جهت نهادینه کردن رویکرد عدالتخواهانه خود بر فرهنگسازی بر شیوه پیامبر اسلام تکیه مینماید.
«أَلَا وَ إِنَّ بَلِیتَکمْ قَدْ عَادَتْ کهَیئَتِهَا یوْمَ بَعَثَ اللَّهُ نَبِیهُ وَ الَّذِی بَعَثَهُ بِالْحَقِّ لَتُبَلْبَلُنَّ بَلْبَلَةً وَ لَتُغَرْبَلُنَّ غَرْبَلَةً وَ لَتُسَاطُنَّ سَوْطَ الْقِدْرِ حَتَّی یعُودَ أَسْفَلُکمْ أَعْلَاکمْ وَ أَعْلَاکمْ أَسْفَلَکمْ وَ لَیسْبِقَنَّ سَابِقُونَ کانُوا قَصَّرُوا وَ لَیقَصِّرَنَّ سَبَّاقُونَ کانُوا سَبَقُوا وَ اللَّهِ مَا کتَمْتُ وَشْمَةً وَ لَا کذَبْتُ کذْبَةً وَ لَقَدْ نُبِّئْتُ بِهَذَا الْمَقَامِ وَ هَذَا الْیوْمِ أَلَا وَ إِنَّ الْخَطَایا خَیلٌ شُمُسٌ حُمِلَ عَلَیهَا أَهْلُهَا وَ خُلِعَتْ لُجُمُهَا فَتَقَحَّمَتْ بِهِمْ فِی النَّارِ - آگاه باشید که شرایط و وضعیت جامعه امروز شما همانند شرایط و وضعیت جامعه عربستان در زمان ظهور پیامبر اسلام میباشد سوگند به خدایی که پیامبر اسلام را به حق مبعوث کرد مانند جامعه آن زمان عربستان شما در عرصههای پراکسیس اجتماعی و سیاسی و باطنی و اجتماعی و طبقاتی به آزمایش کشیده میشوید و چونان محتوای دیگ جوشان درهم و برهم خواهید گشت تا پائینیهای جامعه به بالا صعود کنند و بالا رفتههای به ناحق جامعه به پائین سقوط نمایند. سوگند به خدا من از دوران ماقبل سقوط عثمان وضعیت فعلی را پیشبینی میکردم و میدانستم که خطاهای او مانند اسب سرکشی خواهد بود که او را به آتش طغیان جامعه و مردم میکشاند» (نهجالبلاغه صبحی الصالح – خطبه 16 – ص 57 – سطر 5).
3 - اگر بخواهیم در عرصه تقسیمبندی و تعیین هیرارشی گفتمان دوران (چهار سال و نه ماهه) خلافت امام علی با گفتمان دوران 23 ساله مکی و مدنی پیامبر اسلام و گفتمان سال 61 هجری عاشورای امام حسین مقایسه نمائیم، میتوانیم بگوئیم که هر چند همه اینها بر شعار «عدالت و قسط و مبارزه حق و باطل» تکیه داشتهاند و هر چند همه اینها در گفتمانسازی خود بر توحید به عنوان یک جهانبینی در مؤلفههای مختلف کلامی و انسانی و اجتماعی و تاریخی و جهان تکیه محوری میکردهاند، اما با همه این احوال میتوانیم از زاویه نوع تکیهای خاص و عام و مشخصی که هر کدام از آنها بر محورهای مورد اعتقاد خود کردهاند به این ترتیب آرایش بدهیم؛ یعنی رویکرد پیامبر اسلام را رویکرد «توحیدگرایانه» در مؤلفههای مختلف آن تعریف نمائیم و رویکرد امام علی را رویکرد «عدالتطلبانه یا برابریخواهانه» تعریف کنیم؛ و رویکرد امام حسین را رویکرد «استبدادستیزانه و حریتخواهانه» بدانیم.
برای فهم این موضوع در اینجا شعارهای محوری پیامبر اسلام و امام علی و امام حسین مورد مقایسه قرار میدهیم:
الف - پیامبر اسلام:
«قُلْ یا أَهْلَ الْکتَابِ تَعَالَوْا إِلَی کلِمَةٍ سَوَاءٍ بَینَنَا وَبَینَکمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِک بِهِ شَیئًا وَلَا یتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ... - ای اهل کتاب بیائید به سوی حقیقتی که بین ما و شما متساوی است، تنها او را پرستش کنیم و شریکی هم برای او قرار ندهیم و بعضی بعض دیگر را ارباب خود قرار ندهیم» (سوره آل عمران - آیه 64).
« وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْکرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیکمْ إِذْ کنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَینَ قُلُوبِکمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا... - به ریسمان الهی بچسبید و متفرق و متشتت نشوید آن وقت را به یاد بیاورید که با هم دشمن بودید خداوند دلهای شما را به هم مهربان کرد در نتیجه صبح کردید و با هم برادر شدید» (سوره آل عمران – آیه 103).
ب – امام علی:
امام علی به فرزندش محمد ابن الحنفیه میگوید: «یا بُنَی إِنِّی أَخَافُ عَلَیک الْفَقْرَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنْهُ فَإِنَّ الْفَقْرَ مَنْقَصَةٌ لِلدِّینِ مَدْهَشَةٌ لِلْعَقْلِ دَاعِیةٌ لِلْمَقْتِ - فرزندم، از فقر بر تو میترسم و تو از ترس گرفتار شدن به فقر به خدا پناه ببر چرا که فقر موجب نقصان دین و فکر و پریشانی روان انسانی میشود» (نهجالبلاغه - حکمت 319).
خطاب به مالک اشتر امام علی از قول پیامبر اسلام میفرماید: «...فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ یقُولُ فِی غَیرِ مَوْطِنٍ لَنْ تُقَدَّسَ أُمَّةٌ لَا یؤْخَذُ لِلضَّعِیفِ فِیهَا حَقُّهُ مِنَ الْقَوِی غَیرَ مُتَتَعْتِعٍ... - هیچ امتی و قومی و جامعهای به مقام ترقی و رفاه نمیرسد مگر آنکه قبلاً آن جامعه به این مرحله از رشد رسیده باشند که پائینیهای جامعه در مقابل بالائیها بایستند و حق و حقوق خود را مطالبه نمایند بدون آنکه زبانشان به لکنت بیفتد» (نهجالبلاغه صبحی الصالح – نامه 53 – ص 428).
«...اللَّهُمَّ إِنَّک تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ یکنِ الَّذِی کانَ مِنَّا مُنَافَسَةً فِی سُلْطَانٍ وَ لَا الْتِمَاسَ شَیءٍ مِنْ فُضُولِ الْحُطَامِ وَ لَکنْ لِنَرِدَ الْمَعَالِمَ مِنْ دِینِک وَ نُظْهِرَ الْإِصْلَاحَ فِی بِلَادِک فَیأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِک... - خدا تو میدانی من نه در پی ریاست و زعامت و حکومتم و نه طالب مال و ثروت دنیا، من فقط مردی مصلح میباشم و میخواهم نشانههای از بین رفته دین را برگردانم و در بلاد اصلاحی به عمل آورم تا ستمدیدگان در امان قرار گیرند» (نهجالبلاغه صبحی الصالح - خطبه 131 – ص 189 – سطر دوم).
ج – امام حسین:
«...أَلاَ تَرَوْنَ إِلَی اَلْحَقِّ لاَ یعْمَلُ بِهِ وَ إِلَی اَلْبَاطِلِ لاَ یتَنَاهَی عَنْهُ... - آیا نمیبینید که به حق عمل نمیشود و از باطل باز داشته نمیشوند.»
«هَیهَاتَ مِنَّا الذِّلَّة - محال است که من ذلت را بپذیرم.»
«لاَ أُعْطِیکمْ بِیدِی إعْطَاءَ الذَّلِیلِ - من دست ذلت به دست اینان نمیدهم.»
«اِن لم یکن لکم دین و کنتم لا تخافون المعادَ کونوا احراراً فی دنیا کم» - «انی اکره آن بئدا هم بالقتال - من میل ندارم که شروع کننده جنگ با آنان باشم.»
باری در مقایسه بین اصول محوری سه گانه اندیشههای پیامبر اسلام و امام علی و امام حسین به وضوح ما با سه نوع گفتمان روبرو میشویم که در یک تقسیمبندی میتوانیم این سه نوع گفتمان را به این صورت تعریف نمائیم. گفتمان پیامبر اسلام در دوران 23 ساله مکی و مدنیاش «گفتمان توحیدی در دو عرصه سلبی و ایجابی و در مؤلفههای مختلف کلامی و اجتماعی و سیاسی و طبقاتی بوده است»؛ و گفتمان دوم گفتمان امام علی میباشد که «گفتمان عدالتطلبی در عرصه مبارزه با تبعیضات طبقاتی و اجتماعی و سیاسی است»؛ و گفتمان سوم «گفتمان آزادی و رهائی اجتماعی و سیاسی در عرصه مبارزه ضد استبدادی است.»
بدون تردید وقتی که این سه گفتمان را در کنار هم قرار میدهیم و بر این باور باشیم که آبشخور اولیه نظری و عملی این سه گفتمان همان آتشفشان قله وحی نبوی پیامبر اسلام و قرآن میباشد، این واقعیت برای ما روشن میگردد که «گفتمان مدل حرکت پیشگام در چارچوب برخورد مشخص بر پایه تحلیل مشخص از شرایط مشخص جامعه خود، در هر موقعیت خاص اجتماعی تاریخی تکوین پیدا میکند» بنابراین در این رابطه است که میتوان داوری کرد که حتی در یک جامعه مشخص در شرایط مختلف زمانی، در چارچوب وحی نبوی و قرآن هم نمیتوان بر یک مدل واحد گفتمانی تکیه کرد، به عبارت دیگر اگر وظیفه پیشگام تئوریپردازی و فراهم کردن فضای کنشگری برای شهروندان و تعیین مسیر راهپیمائی مستضعفین در فرایندهای مختلف اجتماعی و تاریخی و هدایتگری و سازمانگری کنشگران اصلی جامعه تعریف نمائیم. در این چارچوب جنبش پیشگامان مستضعفین ایران باید برای تعیین مدل حرکتی یا گفتمان مبارزاتی خود در عرصه عمل و نظر:
اولاً باید به صورت تطبیقی عمل نمایند نه در شکل انطباقی و کپی و پیست کردن از مدل حرکت پیشگامان یا پیشاهنگان و یا پیشروان دیگر جوامع.
ثانیاً برای دستیابی به گفتمان و مدل حرکتی خود، باید به صورت تطبیقی در چارچوب برخورد مشخص توسط تحلیل مشخص از شرایط مشخص از جامعه خاص خود عمل کنند.
ادامه دارد