طناب کشی جناحهای قدرت رژیم فقاهتی در عرصه رشد تضادهای داخلی این رژیم
1 - اجرای فاز دوم طرح هدفمندی یارانهها یا به عبارتی حذف قطعی سوبسیدها و آزادسازی بازار و قیمتها - که خود پروژهائی دیکته شده از سوی صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی به کشورهای پیرامونی جهت ایجاد بسترسازی برای حل بحران اقتصادی نظام جهانی سرمایهداری توسط تجارت آزاد و رقابت آزاد کالاهای خارجی در بازارهای کشورهای پیرامونی میباشد - توسط دولت یازدهم که از اسفند ماه 92 پس از ابلاغ بودجه سال 93 کشور به دستگاههای دولتی، همراه با افزایش قیمت قبضهای برق و گاز و... استارت خورد.
در فروردین ماه 93 با اعلام رسمی دولت یازدهم جهت ثبت نام مجدد مردم برای اخذ یارانههای نقدی همراه با تبلیغات فراگیر و فوق سنگین جهت کاهش متقاضیان یارانه نقدی از فتوای مراجع دولتی گرفته تا تبلیغات شبانه و روزی رسانههای دولتی و اتمام حجت طیبی وزیر اقتصاد در مجلس نسبت به اعلام لیست ده میلیون افراد غیر مشمول جهت اخذ یارانههای نقدی وارد فاز نوینی شد، چراکه 75 میلیون نفر مردم ایران را در برابر یک رفراندم نانوشته و غیر رسمی نسبت به رژیم مطلقه فقاهتی قرار داد.
از آنجائیکه در شرایطی دولت یازدهم وارد کاخ پاستور شد که مرحله اول طرح هدفمندی یارانهها که بزرگترین پروژه اقتصادی رژیم مطلقه فقاهتی در طول 30 سال حاکمیتش بود - با شکست کامل روبرو شده بود - زیرا میزان تولید ناخالص ملی ایران با اجرای مرحله اول طرح حذف سوبسیدها طبق آمارهای بینالمللی نسبت به زمان قبل از اجرا این طرح 10% کاهش یافته بود و تورم - که مالیات غیرمستقیم تحمیلی زحمتکشان به دولتها میباشد - از 12% قبل از اجرای طرح حذف سوبسیدها در دولت نهم، به 45% دولت دهم رسیده بود و اقتصاد کلان ایران در دولت دهم 6% نسبت به قبل از اجرای طرح، کوچکتر شده بود و رشد اقتصادی ایران پس از اجرای مرحله اول طرح حذف سوبسیدها در دولت دهم به منفی 5/5%رسیده بود و بزرگترین بحران اقتصادی رکود و تورمی تاریخ ایران در دولت دهم دامنگیر اقتصاد ایران شده بود، چراکه سونامی تورم 45% همراه با 4 میلیون بیکار رسمی همراه با کاهش ساعتی پول ملی کشور و فساد مالی خانمانسوز درون نهادهای حکومتی رژیم مطلقه فقاهتی و کاهش قدرت خرید زحمتکشان جامعه ایران را به مرز خط فقر مطلق استخوان سوز رسانیده بود.
در چنین شرایطی برای دولت یازدهم در راستای دیپلماسی شکست تحریمهای اقتصادی کشورهای متروپل سرمایهداری جهانی علیه مردم ایران توسط نرمش قهرمانانه مقام عظمای فقاهت و ولایت نسبت به قبول شکست پروژه بیست و پنج ساله اقتصادسوز و سرمایه سوز و هستی سوز هستهائی رژیم مطلقه فقاهتی راهی جز این باقی نمیماند که مرحله دوم حذف قطعی سوبسیدها و رمز آزادسازی قیمتها جهت شکل دهی به بازار آزاد رقابتهای کالاهای کشورهای سرمایهداری با افزایش قیمتهای حاملهای انرژی دولتی که شامل انواع فراوردههای نفتی و برق و گاز و آب میشود به اجرا گذارد تا توسط آن علاوه بر اینکه بتواند کسری 15 هزار میلیارد ریالی پرداخت یارانه نقدی 45 هزار تومانی جبران نماید، جهت تقویت تولید و کنترل و کاهش تورم در چارچوب پروژههای تجارت جهانی و بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول گام بر دارد.
گرچه هدف اول دولت یازدهم از این هیاهوی فراگیر فوق سنگین تبلیغاتی حیدر نعمتی آن بود که از یک طرف به موازات افزایش قیمتهای حاملهای انرژی در سال 93 و تورم 45% مبلغ 45 هزار تومان یارانه نقدی که طبق وعده دولت دهم قرار بود در مرحله دوم طرح حذف سوبسیدها به مبلغ 150 هزار تومان برسد افزایش ندهد و از طرف دیگر با عنایت به اینکه افزایش حقوق کارمندان دولت در سال 93 به صورت دستوری توسط دولت یازدهم 18% و افزایش حقوق کارگران 25% اعلام شده است. دولت یازدهم جهت خاموش کردن اعتراض این بخش عظیم جامعه ایران راهی جز این ندارد مگر اینکه تورم 45% را به صورت دستوری با پمپاژ ارزهای خارجی و وارد کردن کالاهای خارجی و ثابت نگه داشتن یارانه 45 هزار تومانی و مقابله کردن با کسری بودجه توسط افزایش قیمتهای حاملهای انرژی دولتی به مرز 38% برساند که البته دولت یازدهم در عرصه این معرکه خروس بهمن آباد به هدف خود رسید و توانست در زیر چتر این هیاهوی تبلیغاتی و مظلوم نمائی اقتصادی همان مبلغ 45 هزار تومان یارانه نقدی قبلی در سال 93 را به حساب مردم واریز کند، با همه این احوال مقدمه سازی دولت یازدهم جهت اجرای فاز دوم حذف سوبسیدها برای رژیم مطلقه فقاهتی خود یک رفراندم غیر مستقیم مردم ایران بر علیه رژیم مطلقه فقاهتی بود چراکه،
اولا – در دیماه سال 92 دولت یازدهم جهت بسترسازی مرحله دوم حذف تدریجی سوبسیدها موضوع اعلام تحویل سبد کالائی مجانی به نیازمندان کرد با آنکه این سبد کالا شامل دو تا مرغ یخ زده و ده کیلو برنج هندی و یک شانه تخم مرغ و دو تا شیشه روغن مایع بود، گرچه دولت یازدهم در تعیین مشمولین اخذ این سبد کالا میخواست در راستای کاهش تقاضای افزایش حقوق کارمندان و کارگران در سال 93 در عرصه تورم 45% بسترسازی کند، لذا فقط کارمندان دولتی و کارگران تامین اجتماعی مشمول دریافت این سبد کالا اعلام کرد و با حذف روستائیان و زحمتکشان غیر تامین اجتماعی شهری از دریافت سبد کالا، آنچنان اعتراض مردم فراگیر شد که خود روحانی مستقیما به رادیو تلویزیون آمد و از مردم عذر خواهی کرد. به هر حال آنچه در رابطه با موضوع تقسیم سبد کالا قابل توجه بود اینکه این امر برای رژیم فقاهتی به صورت یک رفراندم از وضعیت مردم ایران پس از 35 سال حاکمیت رژیم فقاهتی در آمد، چراکه در جامعهائی که در طول 35 سال گذشته رژیم فقاهتی بیش از چهار هزار میلیارد دلار فقط فروش نفت و گاز داشته است امروز مردم ایران برای دریافت یک سبد کالائی که جمع قیمت آن برای دولت بیش از 50 هزار تومان تمام نشده است علاوه بر اینکه صفهای چند کیلومتری تشکیل میدهند حتی به مرگ چندین نفر جهت اخذ این سبد کالا در این صفها انجامید و این آش آنچنان شور شد که صدای آشپزهای رژیم مطلقه فقاهتی در مجلس در اعتراض به دولت یازدهم بلند شد، آنچنانکه اینها ماجرای این سبد کالائی قبل از راه پیمائی دولتی 22 بهمن اعلام سند رسوائی رژیم مطلقه فقاهتی پس از 35 سال حاکمیت به جهان و تاریخ دانستند.
ثانیا - با اینکه دولت یازدهم توسط سیاست چماق و هویج و فتواهای مراجع دولتی سعی میکرد تا مردم را وادار به انصراف نسبت به دریافت مبلغ 45 هزار تومان یارانه نقدی بکند با همه این چتربازیها طبق آمار محمد باقر نوبخت سخنگوی دولت یازدهم مورخ 3/2/93 تنها دو میلیون و چهار صد هزار نفر از 75 میلیون نفر مشمولین ثبت نام نکردهاند که البته اگر دو میلیون و چهارصد هزار نفر تعداد حذف شدههای اجباری مهاجرین به خارج کشور و متوفای چهار سال گذشته کشور که دریافت یارانه میکردند، کم کنیم (آنچنانکه طبق گفته خود دولت یازدهم در زمان دولت دهم تعداد افرادی که یارانه 45 هزار تومانی میگرفتند دو میلیون بیش از جمعیت کل کشور بوده است) ته کاسه چیزی باقی نمیماند.
ثالثا - طبق گزارش نوبخت 73 میلیون نفر از مردم ایران جهت دریافت یارانه نقدی ثبت نام کردهاند که خود این آمار دولت یازدهم میتواند برای رژیم مطلقه فقاهتی یک رفراندم عمومی باشد که در زیر این دعوتهای پر حجم مذهبی و ملی شبانه و روزی رژیم فقاهتی مردم ایران در برابر افزایش بیش از 300 هزار تومان حاملهای انرژی توسط دولت یازدهم در سال 93 و تورم بیش از 38% با ثبت نام برای دریافت 45 هزار تومان یارانه نقدی در برابر جهانیان فقر و فلاکت خود را به نمایش میگذارند؛ و اعتراض خود را به موجودیت رژیم مطلقه فقاهتی اعلام میکنند.
2 - موضوع مذاکرات هستهائی و اعلام شکست این پروژه خانمانسوز 25 ساله رژیم مطلقه فقاهتی تحت شعار نرمش قهرمانانه مقام عظمای ولایت توسط مذاکره دولت یازدهم با گروه 5+1 با رقیق کردن اورانیوم 20% و نیمه تعطیل کردن مراکز غنی سازی اورانیوم در نطنز و فوردو و نیز پذیرش بازرسیهای سر زده بیشتر آژانس و نیمه تعطیل کردن کارخانه آب سنگین اراک و تبدیل راکتور 40 مگاواتی آب سنگین به یک نیرو گاه 40 مگاواتی آب سبک و تعطیلی تاسیسات آب سنگین خنداب اراک از آنجائیکه این مذاکرات دولت یازدهم با گروه 5+1 میرود که شاید در تیرماه آینده به توافق نهائی بیانجامد این موضوع باعث شده تا تنور جنگ سهم خواهی قدرت جناحهای درونی رژیم مطلقه فقاهتی که از بعد از انتخابات خرداد دولت یازدهم تحت فشار خامنهائی جهت توافق هستهائی و شکستن تحریمهای اقتصادی که باعث به گل نشستن کشتی حکومت فقاهتی شده بود تا اندازهائی به صورت موقت فروکش کند، دوباره داغ بشود. بطوریکه جناح جنگ طلب رژیم مطلقه فقاهتی که همان حزب پادگانی خامنهائی میباشند تحت هژمونی سپاه و بسیج، سربازان گمنام... از آنجائیکه مدت 24 سال است که (از سال 1368 پس از مرگ خمینی و پایان جنگ 8 ساله و آغاز حاکمیت هاشمی رفسنجانی بر قدرت اجرائی مملکت و خلع ید از دولت میرحسین موسوی و توافق بین خامنهائی و هاشمی رفسنجانی جهت تحویل تمامی پستهای استراتژیک امنیتی، اقتصادی، سیاسی و مدیریتی کشور به سپاه تا سال 1392) به صورت یک دولت در سایه و یک اولترا دولت در سایه تمامی شریانهای اقتصادی، اداری، مدیریتی، نظامی، انتظامی، سیاسی و امنیتی کشور در دست دارند.
نظر به اینکه حزب پادگانی خامنهائی تحت هژمونی سپاه و سربازان گمنام... از بعد از شعار حسن روحانی در آخرین جلسه رادیو و تلویزیونی کاندیداتوری دولت یازدهم در پاسخ به حمله تبلیغاتی باقر قالیباف کاندیدای سپاه در انتخابات دولت یازدهم که گفت «سپاه باید به پادگانها بر گردد» جنگ با حسن روحانی یا دولت یازدهم به صورت خزنده شروع کرده بود و گرچه حسن روحانی بعد از ورود به ساختمان پاستور کوشید جهت تثبیت قدرت خود با حضور در مقرر فرماندهان سپاه و بسیج و سربازان گمنام... عقب نشینی از شعار تبلیغاتی دوران کاندیداتوری خود را اعلام کند و دست مشارکت در قدرت با سپاه و بسیج و سربازان گمنام... بدهد، ولی خصلت تمامیت خواهی این غول بزرگ اقتصادی و سیاسی و امنیتی و مدیریتی و اداری کشور هنوز حاضر به مشارکت با دولت یازدهم نشده است، لذا به هر طریق تلاش میکنند تا مانند نظامیان مصر تحت رهبری السیسی زمینه بن بست دولت یازدهم را فراهم کنند. در همین رابطه از بعد از اینکه امپریالیسم آمریکا موضوع مهار قدرت موشکی سپاه را وارد مذاکره هستهائی 5+1 کرد، حزب پادگانی خامنهائی تحت هژمونی سپاه و بسیج و سربازان گمنام... که مترصد فرصت جهت اعلام جنگ با روحانی و هاشمی رفسنجانی و خاتمی و ناطق نوری بودند فرصت جهت بالا کشیدن فتیله جنگ خود با دولت یازدهم و ایجاد فاصله بین خامنهائی و دولت یازدهم را مناسب دیدند و به این ترتیب از یک طرف با سازماندهی جناح راست گرای خشونت طلب و فاشیستی رژیم مطلقه فقاهتی تحت هژمونی جبهه پایداری و مصباح یزدی و سعید جلیلی و کشانیدن مخالفت این جناح خشونت طلب و فاشیستی تحت لوای دلواپسیم و یا مخالفت با بد حجابی و... به عرصه جامعه و از طرف دیگر با وادار کردن خامنهائی به بایکوت نمایشگاه بینالمللی کتاب در مصلای تهران برای اولین بار پس از 24 سال حکومت و ولایت عظمای او و همزمان با آن حضور خامنهائی در نمایشگاه موشکی سپاه و اعلام فاصله با دولت یازدهم و مضافا بر اینها در تاریخ 28/1/93 با حمله یگان ضد شورشی سپاه به بند 325 و تار و مار کردن اصحاب جنبش سبز موسوی و کروبی کوشیدند تا توسط این حمله جهت الویت پیدا کردن شعار حقوق بشر در ایران در برابر شعار هستهائی دولت یازدهم در عرصه بینالمللی، آخرین ضربه کاری بر انجام توافق هستهای دولت یازدهم و 5+1 وارد کنند، چراکه برای جناح جنگ طلب رژیم مطلقه فقاهتی تحت هژمونی سپاه و بسیج و سربازان گمنام... موضوع توافق هستهائی دولت یازدهم با گروه 5+ 1 بستری جهت تثبیت قدرت دولت یازدهم و خلع ید این جناح جنگ طلب از انتخابات آینده مجلس و شرایط جهت شکست حصر موسوی و کروبی و اعتلای دوباره جنبش اجتماعی سبز موسوی، کروبی، اصلاح طلب، سازندگی، اعتدالی خاتمی و هاشمی و ناطق نوری میشود که خروجی نهائی همه اینها خلع ید سیاسی و اقتصادی و امنیتی و اداری از سپاه است.
خلاصه اینکه جناح جنگ طلب تحت هژمونی سپاه با حمایت جناح فاشیستی خشونت طلب جبهه پایداری تحت هژمونی مصباح یزدی و سعید جلیلی جهت شکست توافق نهائی دولت یازدهم با گروه 5+1 وارد اردوکشی خیابانی و مقابله عریان با دولت یازدهم شدهاند که در اینجا به ذکر چند نمونه از آنها میپردازیم:
الف - حمله یگان ضد شورشی به همراه لباس شخصیهای سپاه در ساعت 5/8 روز پنج شنبه مورخ 28 /1/93 به بند 350 زندان اوین و تار و مار کردن زندانیان اتاق 1 و 3 که همگی از اصحاب جنبش سبز بودند به همراه موج اعدامهای روتین روزانه در سرتاسر ایران توسط قوه قضائیه و جناح صادق لاریجانی به این خاطر انجام میگیرد، تا با عمده کردن موضوع حقوق بشر در عرصه بینالمللی جهت شکست توافق نهائی مذاکره هستهائی بسترسازی کنند.
ب - اردوکشی خیابانی جبهه پایداری مصباح یزدی و طرفداران سعید جلیلی تحت عنوان «دلواپسان» جهت ایجاد صف بندی در داخل رژیم مطلقه فقاهتی برای تحت فشار قرار دادن خامنهائی نسبت به مرزبندی حمایتی از دولت یازدهم در عرصه مذاکرات هستهائی یکی از ترفندهای سازماندهی شده سپاه میباشد.
ج - آزمایشهای موشکی و قدرت نمائی سپاه توسط نمایش تجهیزات نظامی و مانورهای پی در پی در راستای طرح موضوع موشکی سپاه به عنوان آلترناتیو قدرت هستهائی رژیم مطلقه فقاهتی میباشد، لذا در این رابطه است که سپاه جهت تثبیت قدرت قبلی خود بر نهادهای اقتصادی و سیاسی و اجرائی و مدیریتی کشور و بسترسازی جهت مشارکت در انتخابات آینده مجلس و کسب کرسیهای قدرت میکوشد به سازماندهی مخالفین دولت یازدهم بپردازد.
والسلام