سر سخن

سال 1403 چگونه گذشت؟

 

در سال 1403 بر اساس گزارش سازمان داده‌های مکان و رویداد، «کشته‌های حاصل از درگیری‌های مسلحانه در سراسر جهان بیش از 233 هزار نفر بوده است». ادامه نسل‌کشی رژیم صهیونیستی و نژادپرست و جنگ‌طلب اسرائیل در نوار غزه و غرب رود اردن همچنین حمله اسرائیل به لبنان، حمله گروه‌های نظامی هیئت تحریر الشام به سوریه (تحت رهبری رژیم اردوغان در راستای دستیابی به امپراطوری عثمانی) همچنین حمله روسیه به اوکراین و جنگ میانمار، جنگ داخلی سودان، سومالی، کنگو و جنگ داخلی غرب آفریقا همه و همه مصداق‌های جنگ‌هایی که در سال 1403 جهان را در برگرفته بودند، می‌باشند.

جنگ روسیه و اوکراین با 67 هزار قربانی و جنگ اسرائیل در غزه و کرانه غربی رود اردن و لبنان در سال 1403 که نزدیک به 60 هزار کشته بر جای گذاشتند، خونین‌ترین رویارویی در سال 1403 در جهان بودند. درد ناک‌ترین جنگ در جهان در سال    1403، نسل‌کشی ارتش اسرائیل در غزه و جنگ لبنان بودند. زیرا ارتش اسرائیل با بهره‌گیری از کمک ده‌ها میلیارد دلاری تسلیحاتی کشورهای غرب و در رأس آنها امپریالیست آمریکا و آلمان و بریتانیا فقط در سال 1403، بیش از 50 هزار نفر (که بیش از دو سوم آنها زن و کودک بودند) از مردم غزه قربانی جنگ بکند که بالاخره در اواخر دی‌ماه و اوایل بهمن ماه 1403، رژیم نژادپرست و جنگ‌طلب اسرائیل با قبول شکست و آتش بس عقب نشینی کرد. نباید فراموش کنیم که هدف اسرائیل از جنگ غزه آن چنانکه نتانیاهو در آغاز شروع جنگ در مهرماه 1402 گفت، عبارت بودند از: «تسلیم حماس، نابودی مدیریت حماس بر نوار غزه، تحویل اسیران اسرائیلی بدون قید و شرط». بعد از نزدیک به 16 ماه جنگ و جنایت جنگی و ضد انسانی رژیم فاشیست نتانیاهو نتوانست به هیچ‌کدام از خواسته‌های اولیه خود دست پیدا کند و سرانجام تسلیم خواست‌های حماس گردید و از جنوب لبنان و نوار غزه عقب‌نشینی کرد.

بی‌شک در زمان قبول آتش‌بس «غزه توسط جنگ‌های ضد انسانی اسرائیل (از زمین و هوا) به بیابان سوخته‌ای بدل شده‌است». سال 1403 برای جهان سرمایه‌داری یک سال پر از آشوب و انفجار تضادهای مهارناپذیر اعم از رکود اقتصادی، عمیق‌تر شدن شکاف فقر و ثروت، جنگ ویرانی، بحران‌های سیاسی و رشد میلیتاریسم و فاشیسم از آمریکا تا اروپا و تشدید منازعه میان قدرت‌های امپریالیست از روسیه تا غرب و از غرب و آمریکا تا چین بود. بحران اقتصادی جهان سرمایه‌داری که مدت‌هاست کشورهای جهان را فرا گرفته است، در سال 1403 عمیق‌تر شد. «این بحران‌ها به‌ویژه در حلقه ضعیف‌تر این نظم، از نمونه‌ای ایران، فاجعه‌بارترین شرایط برای توده‌های مردم ایران در پی داشته است. تا آنجا که شاهد هستیم در بهمن ماه سال جاری قیمت دلار در بازار آزاد از مرز 86 هزار تومان هم گذشت.»

در سال 1403 رقابت و کشمکش امپریالیست تنها شکل نظامی نداشت، بلکه با یک جنگ اقتصادی هم همراه بوده است. محدودیت‌های متعددی در این یک سال بر سر صدور کالاها و سرمایه‌گذاری‌ها از سوی آمریکا و اروپا به مرحله اجرایی در آمد. تعرفه‌های سنگین بر روی واردات کالاهای چینی و کانادایی و مکزیکی و حتی کشورهای اروپایی از طرف امپریالیست آمریکا در دولت فاشیست و مهاجرستیز و نژادپرست و زن‌ستیز ترامپ وضع شد. این رقابت اقتصادی و کشمکش سیاسی میان قدرت‌های امپریالیست جهان، با آغاز دوره زمامداری ترامپ شدت بیشتری پیدا کرد. زیرا ترامپ به موازات پیروزی امپریالیست روسیه در جنگ با اوکراین، (اشغال نزدیک به یک چهارم خاک کشور اوکراین و بزرگ‌ترین کشور اروپایی) در دوران باز تقسیم جهانی برای نظم جدید جهانی و پایان مرحله قبلی نظم تک‌واحد جهانی (که بر پایه هژمونی برتر سیاسی، اقتصادی، نظامی امپریالیست آمریکا بر کشورهای جهان، به‌خصوص از بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و بلوک شرق در دهه آخر قرن بیستم)، تلاش می‌کنند (با تکیه‌بر سفیدپوستان و بر علیه سیاه‌پوستان، مهاجر ستیز و زن‌ستیز) که در این مرحله جدید تقسیم باز تقسیم جهانی، برای عقب نیفتادن از کشورهای امپریالیسم شرقی (اعم از چین و روسیه) با شعارهای تبدیل خلیج مکزیک به خلیج آمریکایی، تبدیل کانال پاناما به کانال آمریکا، تبدیل کشور کانادا به ایالت 51 یکم آمریکا، ادعای مالکیت گرین لند دانمارک، تلاش می‌نماید تا به‌لحاظ جغرافیایی و ژئوپلتیک برتری خود را همچنان در نظم جدید جهانی به نمایش بگذارد.

بدون‌تردید، رویکرد امپریالیست آمریکا در سال 1403 شرایط برای آن فراهم کرده که در سال 1404 تضاد بین امپریالیست آمریکا نه‌تنها با امپریالیست شرق (اعم از چین و روسیه) شدید می‌گردد، «بلکه با امپریالیسم غرب، اعم از انگلیس، فرانسه، آلمان و دانمارک و غیره نیز شدت پیدا می‌کند». در سال 1403، در جریان تحولات سیاسی خاورمیانه، «تضاد میان رژیم مطلقه فقاهتی حاکم بر ایران با اسرائیل تشدید گردید و این تشدید مخاصمات، به موشک باران و بمباران دو کشور انجامید.»

اوضاع خاورمیانه گرچه در لبنان و غزه بالاخره در نیمه دوم سال 1403 آتش بس برقرار گردید، «اما از بعد از حمله گروه نظامی تحت سازماندهی دولت اردوغان در چارچوب پروژه دستیابی به امپراطوری عثمانی به سوریه، حمله اسرائیل به فلسطینی‌های غرب رود اردن، پروژه ترامپ در خاورمیانه جهت تحمیل مهاجرت فلسطینی‌های غزه و غرب رود اردن به مصر و اردن جهت دستیابی اسرائیل به سرزمین گسترده برای دستیابی به هژمونی بر خاورمیانه بزرگ، همچنین تنش بین حوثی‌های یمن و اسرائیل و امپریالیست آمریکا حتی بعد از آتش‌بس غزه و لبنان ادامه خواهد داشت. این درگیری در واقع جنگ غیر مستقیم میان رژیم مطلقه فقاهتی حاکم بر ایران و اسرائیل و آمریکا می‌باشد. با این تحولات استراتژی رژیم مطلقه فقاهتی برای جنگ و سرنگونی اسرائیل و همچنین در مسیر باز پس گیری کشور سوریه از ترکیه و گروه‌های نظامی دست نشانده هیئت تحریر الشام، از طریق محاصره نیروهای نیابتی ادامه دارد. مع‌هذا، به همین دلیل است که در سال 1403، خاورمیانه متشنج‌ترین منطقه در جهان بود و در سال 1403 یک دوران پر حادثه‌ای را گذارند.

ارتش اسرائیل تحت رهبری کابینه فاشیست و نژادپرست و جنگ‌طلب نتانیاهو، در پی اشغال غزه به وحشی‌گری و جنایت علیه مردم غزه پرداخت. مع الوصف به همین دلیل است که غزه را به کلی ویران کرد و متجاوز از 60 هزار نفر از مردم غزه را کشت و ده‌ها هزار تن از فلسطینیان را مصدوم کرد و 5/1 میلیون نفر از مردم غزه را آواره کرد. این اقدامات وحشیانه البته اعتراضات و تظاهرات گسترده‌ای را در بسیاری از کشورهای جهان علیه این جنایات در دفاع از مردم ستمدیده فلسطین برانگیخت. این وحشی‌گری همچنین باعث گردید که دیوان کیفری لاهه در 21 نوامبر 2024 حکم جلب نتانیاهو و وزیر جنگ‌اش گالانت به‌اتهام جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت صادر کند.

باری، در ادامه جنگ و لشکرکشی به غزه در سال 1403، درگیری نظامی بین اسرائیل و حزب الله لبنان افزایش یافت، در اکتبر 2024 بود که اسرائیل حمله نظامی گسترده‌ای را به حزب الله لبنان آغاز کرد. این جنگ بیش از 5 هزار کشته از نیروهای حزب الله و مردم لبنان به‌همراه داشت و بالاخره باعث گردید که اسرائیل در اواخر سال 1403، در لبنان (قبل از غزه) آتش‌بس برقرار نماید.

یکی دیگر از درگیری‌های قدرت‌های امپریالیستی در مرحله تقسیم باز تقسیم جهان برای بازسازی نظم جدید در سال 1403، جنگ در اوکراین است که این جنگ تنها در سال 1403 باعث گردید، تضادها و بحران‌ها در جهان سرمایه‌داری، کشمکش و نزاع میان قدرت‌های امپریالیستی شکل حادتری به خود بگیرد. جنگ در اوکراین به رو در رویی مستقیم‌تر ارتش ناتو با روسیه انجامید. در طول سال 1403 کشورهای عضو ناتو، ده‌ها میلیارد دلار نقد و به‌صورت پیشرفته‌ترین سلاح‌های خود را در اختیار رژیم اوکراین قرار دادند، تا شاید بتوانند روسیه را در این رقابت شکست بدهند. فشارهای سیاسی و اقتصادی نیز بر روسیه افزایش یافت، اما برعکس نتیجه جنگ تا پایان سال 1403، پیشروی نیروهای نظامی روسیه در خاک اوکراین و کشته و مصدوم شدن هزاران نیروی نظامی اوکراین بوده است. به‌نحوی که هم اکنون ارتش اوکراین با کمبود شدید نیرو روبه‌رو است. همچنین در سال 1403 بخش بزرگی از تأسیسات زیربنایی اوکراین نیز نابود شدند. با این وجود هنوز چشم اندازی جز وعده‌های مبهم ترامپ برای خاتمه جنگ وجود ندارد.

در سال 1403 بحران اقتصادی جهانی به‌ویژه در کشورهایی که رکود اقتصادی همراه با تورم و استبداد شدید در محور اجتماعی و سیاسی وسیعی حتی در پیشرفته‌ترین کشورها داشتند، این امر باعث گردید تا نارضایتی به میلیون‌ها نفر از زحمت‌کشان گسترش پیدا کند. در کشورهای اروپایی بر آمد تعمیق عمران اقتصادی و تشدید تضادها به یک بحران سیاسی انجامید. بی‌تردید این بحران در پی بی ثباتی و سقوط پی در پی کابینه‌ها حتی در کشورهایی نظیر آلمان و فرانسه، بی اعتباری احزاب سنتی سوسیال دموکرات و لیبرال در میان مردم انعکاس یافت. همزمان با آن در غیاب یک بدیل انقلابی و جنبش مستقل کارگران جریان بورژوایی راست و فاشیست نژادپرست، پناهنده ستیز، زن‌ستیز با بهره برداری از نارضایتی توده‌ای رشد کردند و در تعدادی از کشورهای اروپایی در کابینه‌های ائتلافی جناح راست حضور یافتند. در کشوری نظیر آلمان که هم اکنون کابینه سقوط کرده است، احتمال آن است که حزب نئو فاشیست به بزرگ‌ترین برنده انتخابات تبدیل شود. قدرت گیری راست‌های نئو فاشیست حتی تهدیدی جدی برای کل اتحادیه اروپا و فروپاشی آن تبدیل شده‌است. پیروزی ترامپ بر رقیب دموکرات‌اش در سال 1403، نیز با تمایلات مهم نژادپرستانه سفیدپوست محور، زن‌ستیز، مهاجر ستیز، و دشمن طبیعت و محافظت از محیط‌زیست، بازتاب بحران سیاسی سرمایه‌داری امپریالیسم آمریکا می‌باشد.»

در سال 1403 جامعه ایران بدون شک در آستانه انفجار اجتماعی قرار گرفت. زیرا در شرایطی که در سال 1403 کمبود نفت و گاز و به‌تبع آن برق در سرمای زمستان موجب تعطیل مدارس، دانشگاه‌ها و ادارات دولتی و بسیاری از کارگاه‌ها و مراکز تولیدی و کسب و کار شده‌است. توده‌های مردم تهیدست در سرمای زمستان مجبور شدند برای خرید، ساعت‌ها در صف‌های طولانی در مقابل جایگاه‌های سرگردان به‌مانند. مشکلات کمبود سوخت در رژیم مطلقه فقاهتی حاکم، در تابستان‌ها نیز به‌شکل خاموشی‌های گسترده و ممتد برق دامن‌گیر مردم ایران گردید. بحران کمبود گاز در ایران که با داشتن 17 درصد منابع گاز بعد از روسیه دومین ذخایر بزرگ گاز جهان را دارد، ریشه در تعمیق بحران اقتصادی و ورشکستگی و درماندگی رژیم مطلقه فقاهتی دارد.

خبرگزاری رویترز روز چهارشنبه 28 آذر طی گزارشی با استناد به منابع و افراد آگاه داخلی و خارجی نوشت: «در سه سال گذشته سپاه تسلط بیشتری بر صنایع نفت و گاز داشته و تمامی جنبه‌های تجارت آن و شرکت‌های صوری همکار که اکثراً چینی هستند، برای دور زدن تحریم‌ها و فروش نفت و گاز در اختیار سپاه بوده‌اند. صنایعی که تقریباً تنها منبع درآمد ارزی رژیم مطلقه فقاهتی می‌باشد. در این گزارش ذکر شده که در سه سال گذشته درآمد حاصل از قاچاق و فروش نفت و گاز 144 میلیارد دلار بوده و سپاه 50 درصد آن را برای مصارف خود از جمله کمک به نیروهای «محور مقاومت» برداشته و نصف دیگر را به دولت داده است. در سه سال گذشته سپاه با دور زدن تحریم‌ها توانسته روزانه یک میلیون و 600 هزار بشکه نفت را با قیمت پایین و تخفیف پنج تا 8 دلار به چین بفروشد. گزارش رویتر می‌افزاید که قاچاق نفت و گاز در آب‌های بین‌المللی به‌ویژه در دریای چین صورت‌می‌گیرد و برای جلوگیری از ردیابی آن از نفتکش‌های غیر رسمی سپاه به نفتکش‌های چینی منتقل می‌شود.

با سر کار آمدن ترامپ و اعمال سیاست‌های فشار حداکثری، در شرایطی که رژیم مطلقه فقاهتی با تنش‌ها و بحران‌های منطقه‌ای و جهانی دست به گریبان است، اوضاع معیشتی توده‌های مردم زحمتکش دو چندان وخیم‌تر خواهد شد. در شرایط کنونی بحران اقتصادی و سیاسی رژیم مطلقه فقاهتی حاکم کل روند تولید اجتماعی در کارخانه‌ها و مراکز تولیدی و خدماتی را نیز به رکود کشانده‌است. افزایش تورم و گرانی، فقر و بیکاری روز به‌روز سفره زحمت‌کشان کشور ایران را خالی‌تر و بی‌رونق‌تر کرده است. سقوط جهشی ارزش تومان به‌شکل بی سابقه و غیر قابل کنترلی در حال افزایش است به‌طوری‌که اگر در سال 1395 برابری هر دلار 3 هزار و 200 تومان بود و در زمان آغاز به کار دولت پزشکیان در تیرماه 1403، به 58 هزار و 400 تومان و در حال حاضر به 86 هزار تومان رسیده است. جراحی اقتصادی پزشکیان و تیم اقتصادی‌اش در جابه‌جایی و حذف ارزهای گوناگون ترجیحی و نیمایی و رسمی و غیره نیز اوضاع اقتصادی کشور ایران را آشفته‌تر کرده است. این در حالی است که قیمت کالاهای مورد نیاز مردم به دلار محاسبه می‌شود، اما دستمزد و حقوق کارگران و زحمت‌کشان و کارمندان به تومان پرداخت می‌گردد. و در حالی است که اینک قیمت یک عدد نان یعنی قوت لایموت مردم ایران، به 75 هزار تومان رسیده است. و هزینه سبد معیشت یک خانواده به 60 میلیون تومان رسیده است. و حداقل دستمزد کارگران در سال 1403، هشت میلیون و 208 هزار تومان تعیین شده و تا پایان سال 1403 تغییر نخواهد کرد.

در رابطه با بازنشستگان که روزانه در شهرها دست به تجمع اعتراضی می‌زنند، نیز میزان حقوق و مزایای یک فرد بازنشسته دارای همسر و فرزند ده میلیون و 90 هزار تومان تعیین شده‌است که چهار مرتبه زیر خط‌فقر است. چنین اوضاع زندگی را برای توده‌های مردم غیر قابل تحمل ساخته و ایران را در آستانه یک انفجار اجتماعی قرار داده است. لذا در این رابطه است که جوادی آملی یکی از مراجع حکومتی با اعتراف به این واقعیت‌ها می‌گوید: «وقتی می‌توانیم بایستیم که مقاومت درونی داشته‌باشیم. ما که خودمان گرفتار اختلاس و امثال آن باشیم، بعد بخواهیم در برابر دشمنان هم مقاومت کنیم؟»

در خصوص آلودگی‌هوا که در سال جاری به‌عنوان «یک مشکل استراتژیک رژیم مطلقه فقاهتی در آمده است»، عنایت داشته‌باشیم که سازمان هواشناسی رژیم مطلقه فقاهتی در روز شنبه اول دی‌ماه 1403، نسبت به پایداری جو و افزایش آلودگی‌هوا در 10 کلان‌شهر و طی روزهای آینده هشدار جو و افزایش آلودگی‌هوا در روزهای آینده هشدار داد. این سازمان با صدور هشدار زرد رنگ افزایش غلظت آلاینده جوی و کاهش کیفیت هوا در روز یکشنبه 2 دی‌ماه در تهران، کرج، قم و اصفهان در 3 دی‌ماه در تهران، کرج، قم، اراک، اصفهان، تبریز، مشهد، یزد و اهواز، در سه شنبه 4 دی‌ماه در تهران، کرج، اراک، قم، اصفهان، تبریز، ارومیه، مشهد و یزد، در چهارشنبه 5 دی‌ماه در تهران، کرج، اراک، اصفهان، قم، تبریز، ارومیه، مشهد، یزد و در پنج شنبه 6 دی‌ماه در تهران، کرج، اراک، اصفهان، قم، تبریز، ارومیه، مشهد و یزد را پیشی‌بینی کرده بود.»

هشدار زرد رنگ به‌معنای این است که «پدیده جوی رخ خواهد داد که ممکن است در سفرها و حتی انجام کارهای روزمره اختلال ایجاد کند». با فرارسیدن فصل زمستان و سرد شدن هوا مردم ایران و به‌ویژه خانواده‌های زحمتکشان در کلان‌شهرهای ایران «علاوه بر معضل گرانی و کمبود سوخت و برق و دشواری‌های تأمین زندگی و معیشت، با بحران هوای آلوده نیز مواجه شده‌اند». رژیم مطلقه فقاهتی حاکم با اتخاذ سیاست‌های سودجویانه و غیر کارشناسی، به تخریب همه جانبه محیط‌زیست پرداخته و نتیجه آن شده که اینک فاجعه زیست محیطی به انجام رسیده است. این رژیم با اعلام و اجرای پی در پی برنامه‌های پنج ساله اقتصادی، نه‌تنها نتوانسته‌اند نانی بر سر سفره مردم ایران بیاورند، بلکه آنان را از وجود آب آشامیدن سالم، سوخت مورد نیاز و حتی هوای سالم برای نفس کشیدن نیز محروم کرده است.

بر پایه‌ی تحقیقات انجام شده توسط مراکز کنترل کیفیت هوا میزان آلاینده‌ها در شهر تهران در حالت بحرانی بیش از 50 برابر استاندارد جهانی است. بر اساس تحقیقات علمی و پزشکی، آلودگی‌هوا یکی از عوامل مهم در بالا رفتن میزان بیماری‌های قلبی و تنفسی است. ذرات آلاینده‌ی معلق در هوا و بنزین، خطر مرگ ناشی از بیماری قلبی را 10 درصد و بیماری‌های تنفسی را تا 27 درصد افزایش می‌دهند. بر اساس نتایج مطالعات کشوری در شهر تهران به‌طور میانگین سالانه مرگ 3751 نفر منتسب به مواجهه طولانی مدت با ذرات معلق را نشان‌می‌دهد. مرکز تحقیقات آلودگی هوای دانشگاه تهران پیش‌تر اعلام کرده بود که سالانه 40 هزار نفر در ایران به‌دلیل آلودگی‌هوا به مرگ زودرس دچار می‌شود. سیاست ویران‌گر زیست محیطی رژیم مطلقه فقاهتی حاکم سبب شده تا مشکل آلودگی‌هوا در ایران ابعاد بحرانی پیدا کند. عدم تأمین اعتبار طرح‌های کاهش آلودگی‌هوا در کلان شهرهای کشور، بیانگر بی توجهی مطلق این رژیم می‌باشد. بی‌تردید رژیمی که بیش از 150 میلیارد دلار صرف برنامه‌های هسته‌ای و صرف پیشبرد استراتژی جنگ بازدارنده و نیروهای «محور مقاومت» و مداخله‌گری‌های نظامی در کانون بحران منطقه کرده، برای سالم سازی محیط‌زیست آهی در بساط ندارد.

پایان

 

  • آگاهی
  • آزادی
  • برابری