درسهائی از تاریخ - سلسله درسهای تاریخشناسی – قسمت سیزدهم
جنبش مشروطه: پروژهای ناتمام؟ یا پروسهای فرایندی؟
ح - ماحصل آنچه گفته شد:
1 - جنبش مشروطه از آغاز تکوینش (یعنی جنبش تنباکو تا کنون) یک پروسه فرایندی میباشد (که از جنبش تنباکو شروع شده و تا امروز هم ادامه دارد) نه یک پروژهای که با فرمان مشروطیت 14 مرداد 1285 مظفرالدین شاه شروع شده باشد و با کودتای انگلیسی سیدضیاء الدین طباطبائی – رضاخان میرپنج این پروژه به صورت ناتمام پایان یافته باشد.
2 - جنبش مشروطه به عنوان یک پروسه فرایندی (نه یک پروژه ناتمام) از آغاز تکوین تا این زمان پنج فرایند طی کرده است که این پنج فرایند عبارتند از:
الف - فرایند اول از جنبش تنباکو آغاز شد و تا 14 مرداد ماه 1285 که فرمان مشروطیت صادر شد، ادامه پیدا کرد.
ب – فرایند دوم از بعد از استبداد صغیر و به توپ بستن مجلس شورای ملی توسط محمدعلی شاه قاجار شروع شد و تا فتح تهران در سال 1288 ادامه پیدا کرد، که البته فرایند دوم پرو سه جنبش مشروطه برعکس فرایند اول جنبش مشروطه که توسط «جنبشهای اجتماعی شهرها و در راس آنها جنبش اجتماعی مردم تهران» به پیروزی رسید، در فرایند دوم این جنبشهای منطقهای بختیاری و گیلان و اصفهان و آذربایجان بود که با ورود هماهنگ آنها به تهران باعث فتح تهران و سقوط محمدعلی شاه قاجار شدند.
ج – فرایند سوم پروسه جنبش مشروطه برمیگردد به دوران جنگ اول بینالملل در دهه آخر قرن سیزدهم که تا زمان کودتای 1299 سیدضیاء الدین طباطبائی – رضاخان ادامه داشت. در این فرایند برعکس دو فرایند قبلی جنبش مشروطه، جنبشهای منطقهائی کوشیدند به صورت مستقل از «مرکز و تهران» و مستقل از «جنبش مطالباتی ملی مردم ایران» و مستقل از «همبستگی اجتماعی و ملی فرایند اول و دوم» پروسه جنبش مشروطه، جنبش مطالباتی منطقهای خاص خود را عمده کنند. آنچنانکه حتی جنبش مطالباتی ملی فرایند اول و دوم پروسه جنبش مشروطه، تحت تاثیر آن قرار گرفت و لذا به این ترتیب بود که جنبشهای منطقهای فرایند سوم در گیلان و آذربایجان و خراسان و کردستان و خوزستان هم زمان تکوین پیدا کردند.
د - از کودتای 1299 تا شهریور 20 که هر دو توسط امپریالیسم انگلیس انجام گرفت یعنی هم آمدن رضاخان با کودتای 1299 کار انگلیس بود و هم تبعید رضاخان در شهریور 20 توسط امپریالیسم انگلیس انجام گرفت، در طول مدت 20 سال دیکتاتوری و حکومت توتالیتر رضاخان جنبش مشروطه را به محاق برد و طولانیترین دوران رکود پروسه جنبش مشروطه توسط حکومت کودتائی رضاخان بر جامعه ایران تحمیل شد.
ه – فرایند چهارم پروسه جنبش مشروطه برمیگردد به دوران نهضت مقاومت ملی مردم ایران تحت رهبری دکتر محمد مصدق که از شهریور 20 تا کودتای 28 مرداد 32 ادامه پیدا کرد و در این فرایند بود که مصدق توسط مبارزه پارلمانتاریستی و در ظل شعار ملی کردن صنعت نفت ایران توانست جنبشهای اجتماعی و سیاسی و کارگری ایران را در چارچوب حق حاکمیت ملی و همبستگی اجتماعی ملی مردم ایران بسیج نماید و در کانتکس این جنبشها بود که توانست در فاز اول فرایند چهارم پروسه جنبش مشروطه تحت شعار «ملی کردن نفت ایران» به پیروزی برسد. هر چند در فاز دوم حرکت خود که مبارزه با دربار تحت شعار «شاه باید سلطنت کند نه حکومت» شکست خورد و با کودتای 28 مرداد 32 که توسط دربار – امپریالیسم آمریکا – ارتجاع مذهبی صورت گرفت، برای مدت 8 سال دیگر پروسه جنبش مشروطه به محاق و رکود رفت.
و – فرایند پنجم پروسه جنبش مشروطه برمیگردد به دوره ورود خمینی به عرصه سیاست که از قیام 15 خرداد تا این زمان ادامه پیدا کرده است، نکته قابل توجه در رابطه با فرایند پنجم اینکه با رهبری خمینی رویکرد مشروعه خواهی جایگزین رویکرد مشروطه خواهی خود خمینی شد، چراکه برخورد خمینی تا قبل از سال 42 در راستای حرکت مدرس و مشروطه خواهی سلطنتی بود اما از بعد از سرکوب قیام 15 خرداد 42 خمینی رویکرد مشروعه خواهی شیخ فضل الله نوری را جایگزین رویکرد مشروطه خواهی قبلی خود کرد و در راستای عملیاتی کردن شعار مشروعه خواهی شیخ فضل الله نوری بود که در دوران تبعید در نجف در سال 1348 تئوری ولایت فقیه را تدوین کرد. از آنجائیکه انقلاب ضد استبدادی 57 تا کنون در راستای تحقق و استقرار همین رویکرد مشروعه خواهی خمینی و تئوری ولایت فقیه او میباشد، بنابراین میتوانیم نتیجه بگیریم که فرایند پنجم جنبش مشروطه هنوز ادامه دارد.
3 - در خصوص آفتشناسی پروسه فرایندی جنبش مشروطه، نخستین آفت این پروسه که از جنبش تنباکو شروع شده و هنوز هم ادامه دارد برمیگردد به «ضعف تئوریک و ضعف ذهنی» این جنبش، که گرچه آبشخور اولیه ذهنی و تئوریک آن برمیگردد به نیمه دوم قرن نوزده که نهضت روشنگری فرهنگی توسط روشنفکرانی امثال طالبوف و میرزافتحعلی آخوندزاده و مستشارالدوله و میرزا آقاخان و غیره آغاز گردید، اما از آنجائیکه پیشکسوتان نهضت روشنگری نیمه دوم قرن نوزدهم ایران عامل انحطاط زدگی و عقب ماندگی جامعه ایران را در سنت زدگی فرهنگی و مذهبی و ذهنیت جامعه ایران تشخیص دادند، لذا جهت مقابله کردن با این سنت زدگی بود که کوشیدند توسط ترجمه آثار سیاسی اجتماعی انقلاب کبیر فرانسه به درمان این درد بپردازند، ولی به علت اینکه این روشنگران درد جامعه ایران را درست تشخیص داده بودند اما درمانی که آنها مطرح میکردند (به خاطر اینکه یک نسخهای بود که در خواستگاهش مغرب زمین جواب داده بود) اما آن نسخه با توجه به خودویژگیهای اجتماعی و تاریخی و فرهنگی جامعه ما فونکسیونی نداشت، شکست خوردند.
به همین دلیل بود که جنبش مشروطه که سرآغاز تکوین عینی آن، جنبش تنباکو بود در فقدان و ضعف شرایط ذهنی و تئوریک تودهها تنها در کانتکس شرایط عینی که فشارهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی بود حرکت تحول گرایانه خود را آغاز کردند که فقدان این زمینه ذهنی و ضعف تئوریک باعث گردید تا جامعه ایران در چارچوب همان ذهنیت سنت زده تاریخی و اجتماعی خود در حرکت تحول خواهانه خود بر اسلام فقاهتی به عنوان ذهنیت و تئوری حرکت خود تکیه کنند، لذا در این رابطه بود که در چارچوب تکیه نظری بر اسلام فقاهتی به رهبری روحانیت در حرکت تحول خواهانه خود، روی آوردند که از آنجائیکه مکانیزم مدیریت روحانیت فقاهتی بر پایه فتوی، تقلید، تکلیف و تعبد استوار بود این امر باعث گردید تا به جای سازمانگری، حق گرائی، رهبری جمعی، خرد جمعی و تحقیق و تفکر، فتوی و تقلید و تکلیف و تعبد جایگزین گردد که این آفت در طول بیش از 109 سالی که از فرمان مشروطیت میگذرد هنوز هم پا برجاست و ادامه دارد.
4 - آفت دوم پروسه جنبش مشروطه برمیگردد به برخورد مکانیکی کردن با شعارهای اصلی جنبش مشروطه که شامل «آزادی و عدالت» میشود. به این ترتیب که در فرایندهای پنج گانه پروسه جنبش مشروطه از آنجائیکه به علت ضعف تئوریک و ضعف ذهنی جامعه ایران تنها در چارچوب شرایط عینی حرکت میکردند این امر باعث شده تا رابطه به هم تنیدگی و وحدت بین دو شعار و دو مقوله آزادی و عدالت مورد فهم همه جانبه قرار نگیرد، در نتیجه در فرایندهای مختلف جنبش مشروطه آزادی و عدالت اجتماعی به عنوان مقولههائی توامان و به هم تنیده در حفظ هستی اجتماعی جامعه ایران به کار گرفته نشد و همین تکیه نکردن دو مؤلفهای بر دو مقوله آزادی و عدالت باعث گردیده که حتی در عمر 28 ماهه عمر تنها دولت دموکراتیک در تاریخ ایران - یعنی دولت دکتر محمد مصدق - هم جامعه ایران نتوانند به آزادی و عدالت پایه دار دست پیدا کنند.
5 - آفت سوم جنبش مشروطه در فرایندهای مختلف آن، نادیده گرفتن اصل همبستگی ملی جامعه ایران به علت مطلق کردن مبارزه ضد استبدادی با حکومتهای توتالیتر مرکزی و فراموش کردن مبارزه ضد استعماری در کنار مبارزه ضد استبدادی و ضد استثماری و ضد استحماری، که این امر باعث گردیده تا شرایط برای نفوذ و دخالت قدرتهای امپریالیستی جهت منحرف کردن جنبش مردم ایران فراهم بشود بطوریکه در تمامی فرایندهای پنج گانه جنبش مشروطه این قدرتهای امپریالیستی بودند که در تحلیل نهائی حرکت جنبش مشروطه را تعیین میکردند، از بست نشینی در سفارتخانههای روس و انگلیس در فرایند اول گرفته تا تصمیمات گوادولپ در سال 57 فرایند پنجم، همه دلالت بر این امر میکند.
6 - هژمونی روحانیت در چارچوب اسلام فقاهتی در غیبت شرایط ذهنی و نیروی سازمان یافته و سازمانده پیشگام، باعث شده تا تضادهای طبقاتی و اجتماعی جناحهای مختلف روحانیت فقاهتی حوزه در فرایند پنج گانه به جناح بندیهای درون جنبش تبدیل بشود، بطوریکه در فرایند اول و دوم این جناح بندی درون روحانیت در عرصه جنبش مشروطه به حدی عمیق شد که خود روحانیت به جان یکدیگر افتادند تا آنجا که شیخ فضل الله نوری که نماینده جناح ارتجاعی بود در سال 1288 به حکم شیخ ابراهیم زنجانی نماینده مشروطه خواهان و نماینده چهار دوره مجلس شورای ملی در روز 13 رجب سال 1288 در برابر چهار هزار نفر از مشروطه خواهان تهران در میدان توپخانه به دار آویزان کردند، بدون اینکه کوچکترین اعتراضی از جانب مشروطه خواهان روحانی نجف و تهران و حتی مدرس صورت بگیرد، آنچنانکه یکسال بعد در سال 1289 سیدعبدالله بهبهانی که از رهبران روحانی مشروطه خواه تهران بود، به دست هواداران شیخ فضل الله نوری ترور شد.
7 - هر چند شعار اصلی جنبش مشروطه در فرایندهای مختلف آن «آزادی و عدالت» بوده است و مؤلفههای مبارزه در فرایندهای مختلف آن در چهار مؤلفه مبارزه ضد استبدادی، مبارزه ضد استثماری، مبارزه ضد استحماری و مبارزه ضد استعماری مادیت پیدا کرده است، ولی در خصوص اهداف جنبش مشروطیت این اهداف در فرایندهای مختلف جنبش مشروطیت صورت شناور داشته است بطوریکه در فرایند اول مشروطیت این اهداف عبارت بودند از:
الف - برکناری عین الدوله از صدرات.
ب – برکناری علاء الدوله حاکم جبار تهران.
ج – برکناری و اخراج کارمندان بلژیکی از مسئولیتهای مالی مملکت.
د - تاسیس عدالتخانه.
ه – اجرای قانون یکسان برای همه آحاد مردم.
اما اهداف جنبش در فرایند دوم عبارت بودند از:
الف – تدوین قانون اساسی.
ب - تشکیل دوباره مجلس شورای ملی.
ج – انتخابات.
ادامه دارد