ائتلاف – وحدت، اعتلای قریش نخستین فونکسیون اجتماعی حرکت مکی محمد

مقدمه: سوره قریش که در پنج آیه بر محمد نازل شده است از جمله سور قرآنی است که در دوران 13 ساله حرکت مکی محمد بر محمد نازل شده است، چراکه موضوع این سوره ائتلاف خانوادگی و طائفه‌ای و عشیره‌ای و قبیله‌ای قریش می‌باشد و از آنجائیکه قریش دلالت بر دودمان اجتماعی‌- نصبی محمد می‌کند که همگی افراد قریش بلحاظ نصبی از فرزندان نضر بن کنانه جد بزرگ پدری محمد می‌باشند که در شکل گیری زمانی توسط بنی و بنی و...‌ها این خانواده بزرگ مکه بدل به طائفه و قبیله و قوم‌های مختلفی مثل بنی هاشم و بنی امیه و بنی عباس و... غیره شده بودند. این انشعاب‌ها و... باعث گردید تا درگيری‌ها و تضاد‌ها و رقابت‌ها و جنگ‌های عشیره‌ای و قبیله‌ای و طائفه‌ای و خانواده‌ای و... در عشیره قریش باعث زمین گیر شدن این عشیره بزرگ مکه بشود و عاملی گردد که نه تنها امنیت و معیشت این عشیره را در خطر کامل قرار دهد، بلکه به علت تحلیل رفتن پتانسیل وبه هدر رفتن انرژی درونی قریش بر مبنای تضاد روز افزون درونی، آنها را مستعد هر گونه ضربه پذیری برونی اقوام مختلف شبه جزیره ساخته بود.

از آنجائیکه بر پایه دستور وَأَنذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ‌- سوره الشعراء‌- آیه 214‌- دعوت خود را از عشیره خود شروع کن‌- محمد استراتژی دعوت و رسالت حرکت مکی خود را می‌بایست از قریش شروع می‌کرد و از این مرحله بود که دیگر قریش برای محمد تنها یک عشیره نصبی و قومی و خانوادگی نبود، بلکه یک تکیه گاه استراتژی حرکت محمد شده بود که محمد در راستای اعتلای رسالت خود موظف بود نخست به اعتلای اجتماعی‌- تاریخی آنها بپردازد و تنها عرصه‌ای که می‌توانست در چنین شرایط تند پیچ تاریخی حرکت محمد عامل اعتلای قریش گردد، فقط و فقط رهانیدن قریش از جنگ هویت‌های نژادی‌- خانوادگی و طایفه‌ای و قومی و قبیله‌ای و... بود که باعث می‌گردید تا انرژی درونی قریش مانند کوه آتش فشان کرده آزادی گردد و پس از آزادی این انرژی است که محمد می‌تواند از این انرژی آزاد شده در راستای اعتلای رسالت و دعوت خویش بکار گیرد و آنچنان طوفانی بسازد که بیست سال بعد از نزول این سوره بر محمد قریش در عرصه اعتلای تاریخی‌- اعتقادی‌- مکتبی دو امپراطوری بزرگ ایران و روم (یعنی در دوران خلافت ابوبکر و عمر) را به زانو در آورد و برای خود رهبری جهانی قائل گردد سوره روم – آیات 1 تا 7‌- الم‌- غُلِبَتِ الرُّومُ‌- فِي أَدْنَى الْأَرْضِ وَهُم مِّن بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ‌- فِي بِضْعِ سِنِينَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِن قَبْلُ وَمِن بَعْدُ وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ‌- بِنَصْرِ اللَّهِ يَنصُرُ مَن يَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ‌- وَعْدَ اللَّهِ لَا يُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ‌- يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِّنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ‌- امپراطوری روم در جنگ با امپراطوری ایران از ایران شکست خورد‌- در سرزمین نزدیک شما اما این روم شکست خورده از ایران تا 9سال دیگر بر ایران پیروز میشود‌- ولی این چنین نیست که جنگ این ابر قدرت‌های دو گانه حاکم بر زمین بی تاثیر در حیات سیاسی اجتماعی شما باشد بی شک در عرض این 9 سال شما نیز به درجه‌ای از رشد و اعتلا و هویت و قدرت می‌رسید که تقسیم بازتقسیم قدرت‌های جهانی در شما ایجاد فونکسیون مثبت جهانی خواهد کردو حاصل آن میشود که این تقسیم باز تقسیم قدرت جهانی شما مومنین را خوشحال می‌نماید‌- البته معنای نصرت الهی که باعث عزت شما گردید همین موضوع می‌باشد چراکه وعده خدا پیوسته بر حاکمیت مستضعفین مومن بر زمین بوده است و طبیعی است که خدا در وعده خود تخلف نخواهد کرد‌- و این حقیقتی است که آنان که به ظاهر دنیا می‌نگرند نمی‌توانند باور کنند‌- آیات فوق از سوره روم که از جمله آیاتی می‌باشد که مانند آیات سوره قریش در مکه بر پیامبر نازل شده است. لذا تقریبا از نظر شرایط تاریخی -اجتماعی شرایطی مشابه سوره قریش داشته است. یعنی در آن شرایطی که محمد استراتژی رسالت خود را بر پایه دعوت از قریش آغاز کرده بود، در چنان شرایطی قریش بعلت درگیری‌های درونی خود زمین گیر بود و در کادر این تضاد‌های درونی با توجه به اینکه محمد جزو خانواده بنی هاشم بود. لذا در این شرایط جنگ بنی بنی‌ها غالب بر هویت جمعی قریش شده بود معلوم است که تا چه اندازه در قیاس با امپراطور‌های جهانی ایران و روم این قدرت قریش ضعیف و ناچیز بود ولی محمد هنگامیکه این عشیره ضعیف و به گل نشسته قریش را در اینه استراتژی خویش می‌نگریست، آنرا در 9 سال دیگر(که روم شکست خورده بر ایران پیروز می‌شود) در حدی از قدرت می‌دید که تاثیرگذار یا تاثیرپذیر از تقسیم، بازتقسیم قدرت جهانی می‌شود. در همین رابطه است که واضح است که تفسیر آن گروهی از مفسرین قرآن مثل صاحب المیزان (جلد بیستم صفحه 626) تا چه اندازه سطحی می‌باشد که سیر تحول مثبت قریش را بجای اینکه در عرصه پروسه نهضت محمد دنبال کنند، در سایه حمله ابرهه و دفاع مرغان هوائی از خانه کعبه ارزیابی می‌کنند. که حاصل آن می‌شود تا فونکسیون سونامی حرکت محمد در عشیره زمین گیر شده قریش در حد دفاع مرغان هوائی از خانه کعبه هم نباشد اما سوال مهمی که در همین جا مطرح میشود عبارت است از اینکه (اگر بپذیریم که عامل تحول تاریخی عشیره قریش در مکه و پس از آن در تاریخ اعتلای اسلام بخاطر سونامی نهضت آگهی بخش و عدالت خواهانه و رهائی بخش محمد در مکه بوده است) چه عوامل و مکانیزمی توسط محمد در جهت تحول عشیره قریش بکار گرفته شد. برای پاسخ به این سوال استراتژیک است که باید موضوع و سوال را در دو دیدگاه اجمالی و تفصیلی دنبال کنیم . پاسخ اجمالی آنکه محمد توانست با جایگزین کردن توحید فلسفی به جای شرک و بت پرستی حاکم بر قریش و مکه شرک اجتماعی را که همین تضاد‌های نژادی‌- طبقاتی‌- اجتماعی درون قریش و مکه تشکیل می‌داد، ریشه کن سازد. در رابطه با پاسخ تفصیلی باید موضوع را در عرصه تئوری علمی ائتلاف و جبهه در حرکت اجتماعی‌- سیاسی و فونکسیون این دو مقوله علمی در وحدت درونی خلق دنبال نمائیم.

وحدت درون خلقی بر پایه ائتلاف و جبهه اجتماعی‌- سیاسی‌- ملی: یکی از حیاتی ترین اصول عملی حرکت سیاسی -اجتماعی اصل وحدت درون خلقی می‌باشد. که در بستر حرکت اجتماعی‌- سیاسی باعث تقویت جبهه خلق در عرصه‌های نقد قدرت و نقد ثروت و نقد معرفت یا مبارزه با زر و زور و تزویر یا مبارزات ضد استبدادی و ضد استثماری و ضد استحماری یا مقابله با نیرو‌های وادارنده و باوراننده و دارنده طبقه حاکمه سیاسی‌- اقتصادی در مرحله دمکراتیک مبارزه می‌باشد . چراکه بزرگترین ترفند طبقه حاکمه جهت تثبیت حاکمیت خود و به عقب وادار ساختن قطب مردمی منتقد تیغ و طلا و تسبیح متفرق کردن وحدت درون خلقی می‌باشد. مثلا در رابطه با سیاست استعماری امپریالیسم انگلیس در قرن نوزدهم و بیستم این موضوع شنید ه‌ایم که پیوسته ترفند و مکانیزم سلطه این دولت استعمارگر در کشور‌های پیرامونی بر پایه این اصل قرار داشته است که تفرقه بیانداز و پادشاهی کن داستان جنگ هندو و مسلمان در دوران سلطه این کشور برهند و کشتن گاوها توسط سر انگشتان اجرائی دولت امپریالیسم انگلیس و انداختن آن گاو‌های کشته شده در محله مسلمان نشین جهت اردو کشی و قشون کشی مذهبی در جبهه درون خلقی کشور هند برای فراهم کردن زمینه حاکمیت خود بوده است و یا در رابطه با سیاست تفرقه اندازی امپریالیسم فرانسه در دوران سلطه اش بر الجزایر بر پایه اختلاف بین بر برها و عربها در کشور الجزایر و شعار ضد تفرقه انگیز جبهه آزادی بخش الجزایر که عبارت بود. از: الاسلام دیننا و العربی لساننا و الجزایر وطننا نمونه دیگری از فونکسیون همین شعار تفرقه انگیز حکومت غاصب در جهت تثبیت قدرت خود بوده است تضاد درون خلقی که در هر شرایطی در خدمت طبقه حاکم تاریخ بشر بوده است پیوسته بر سه مؤلفه:

الف‌- نژاد و فرهنگ
ب- مذهب و سنت
ج‌- طبقه و ثروت

استوار بوده است مثلا سیاست امپریالیسم امریکا در دو کشور عراق و افغانستان امروز بر پایه همین تفرقه نژادی و مذهبی قرار گرفته است و اگر در این رابطه تا اندازه‌ای توانسته است برعکس کشور شوروی سابق سلطه خود را فراگیر کند نه به خاطر قدرت نظامی و سر نیزه امپریالیسم امریکا می‌باشد بلکه تنها به علت استفاده از این ترفند ضد خلقی تفرقه بیانداز و سلطه خود را تثبیت کن می‌باشد تکیه بر تاجیکها و مشارکت سیاسی تاجیک‌ها در نبرد ضد طالبان افغانستان که از پشتو‌های افغانستان می‌باشند (و بیش از 60% جمعیت افغانستان را پشتو‌ها تشکیل می‌دهد) و یا تقسیم خاک عراق به سه منطقه شمال کردها و مرکز سنی‌ها و جنوب شیعه و مستقل کردن کردها یا تکیه بر حاکمیت سیاسی شیعیان در عراق در مرحله آلترناتیوی سازی برای بعث و صدام و یا ایجاد شورای بیداری توسط امپریالیسم امریکا در عراق بر پایه ایجاد جنگ قبیله‌ای بر علیه القاعده عراق همه و همه در راستای همین ایجاد تفرقه درون خلقی جهت تثبیت سلطه استعماری خود بوده است البته تاریخ ایجاد تفرقه درون خلقی جهت تثبیت سلطه طبقه حاکمه غاصب به درازای طول تاریخ عمر دارد و در همین رابطه است که قرآن هنگامی که می‌خواهد دیپلماسی سلطه فرعون به عنوان نماینده سیاسی طبقه حاکمه حکومت غاصب در تاریخ تبین نماید با این عبارت مطرح می‌کند: سوره القصص‌- آیه 4‌- إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِّنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ‌- دیپلماسی فرعون جهت تثبیت سلطه خود در زمین بر این پایه قرار داشت که ابتدا درون جبهه خلق (جَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا) تفرقه می‌انداخت و مردم را گروه گروه می‌کرد تا بستر تحقق خواسته خود را که عبارت است از:

الف‌- يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً
ب- مِّنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ فراهم کند

توحید و حرکت سازمانگرایانه حزبی محمد در 13 سال حرکت مکی: در همین رابطه بود که محمد در مرحله استراتژی آگاهی بخش و سازمان گرایانه حزبی مکی خود بر پایه تکیه بر خودآگاهی اعتقادی توحید که بر چهار پایه توحید فلسفی و توحید تاریخی و توحید انسانی و توحید اجتماعی و توحید اخلاقی استوار بود، کوشید تا شرک فلسفی (که همان بت پرستی بود) و شرک تاریخی (که همان حاکمیت مناسبات ضد انسانی روابط اجتماعی و روابط تولیدی و روابط طبقاتی بر تاریخ بود) و شرکت اجتماعی (که حاکمیت سه گروه اجتماعی زورمداران سیاسی و زرمداران اقتصادی و تزویر مداران معرفتی تحت لوای طبقه حاکمه بر جامعه بود) و شرک انسانی (که جایگزین کردان خدایان آسمانی بجای انسان و الینه کردن انسان در کادر طرح کلی انسان عام و کلی و مجرد بود) و شرک اخلاقی (که عبارت بود از جایگزین ساختن معیار‌های سود پرستی بجای ارزش طلبی‌های انسانی‌- اجتماعی‌- اعتقادی و... بود) ریشه کن سازد. اینجا بود که اولین فونکسیون تاریخی‌- اجتماعی این حرکت آگاهی بخش سازمان گرایانه توحیدی در مادّیت جامعه قریش زمان محمد تجلی کرد. چراکه محمد تحت لوای این حرکت آگاهی بخش توحیدی خود توانست در عرض بیست سال این گروه ضعیف و ذلیل و زمین گیر مکه را بدل به بزرگترین تمدن و امپراطوری تاریخ بشر بکند. که یک ایالت آن امپراطوری روم بود و یک ایالت آن امپراطوری ایران و یک ایالت آن عراق و بغداد بود و یک ایالت آن مصر و شمال افریقا بود و... آنهم با چه نیروئی؟ فقط و فقط با تولید ایمان از درون قریش برپایه آگاهی اعتقادی و خودآگاهی اجتماعی زائیده این آگاهی اعتقادی بر پایه توحید.

حال بر پایه این مقدمه می‌پردازیم به تفسیر سوره قریش.

قرآن‌- محمد‌- وحدت درون خلقی بر پایه ائتلاف و جبهه (تفسیر سوره قریش): لِإِيلَافِ قُرَيْشٍ‌- إِيلَافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتَاء وَالصَّيْفِ‌- فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَيْتِ‌- الَّذِي أَطْعَمَهُم مِّن جُوعٍ وَآمَنَهُم مِّنْ خَوْفٍ‌- برای ائتلاف قریش‌- ائتلافی که عامل حیات و زندگی قریش در سرما و گرما و باعث نجات قریش از زندان‌های چهارگانه طبیعت و جامعه و تاریخ و خویشتن گردید‌- این ائتلاف و جبهه برای قریش تنها بر پایه توحید و عبودیت قریش نسبت به ربوبیت خدای کعبه شکل گرفت‌- اگر قریش به توحید فلسفی و توحید اجتماعی و توحید تاریخی و توحید اخلاقی روی آورد، جدای از اینکه این توحید باعث شکل گیری ائتلاف و جبهه و وحدت درون خلقی بین قبائل مختلف قریش شد (و از مجموعه پراکنده بنی کلب و بنی الاسد و بنی هاشم و بنی امیه و بنی عباس و بنی و بنی‌های دیگر یک ملت و یک امت ساخت که هویتش نه بر پایه قوم و قبیله و طائفه و عشیره و... می‌باشد بلکه هویتش بر پایه رفتن و شدن است نه نژاد و طبقه و سنت‌- رحلت در آیه 2 از نظر ترجمه لغتی آنچنانکه در تفسیر مجمع البیان‌- جلد دهم‌- صفحه 544 آمده است به معنای حالتی است که یک انسان سوار بر راحله یا شتر پیوسته در حال حرکت و سیر می‌باشد می‌کند) توحید توانست (فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَيْتِ) دو فونکسیون دیگر هم در زندگی بشر و هم در زندگی قریش داشته باشد:

فونکسیون نفی استثمار و بهره کشی الَّذِي أَطْعَمَهُم مِّن جُوعٍ توحید بود که طعام داد به قریش و بشریت پس از پیدایش گرسنگی در میان آنها (طرح جوع و خوف در این سوره بصورت نکره یعنی مِّن جُوعٍ و مِّنْ خَوْفٍ بجای من الجوع و من الخوف دلالت بر تعیم و پایداری دو اصل استثمار و استبداد که در این سوره استثمار بصورت جوع یا گرسنگی مطرح شده و استبداد به صورت خوف که این موضوع در سوره بقره – آیات 204 و 205 به این شکل مطرح شده است:

 

وَمِنَ النَّاسِ مَن يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللّهَ عَلَى مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ‌- در دنیا افرادی هستند که قبل از اینکه به قدرت و حکومت برسند با چهره عوام فریبانه و استحمار گرانه جهت فریب دادن توده‌ها لباس اصلاح طلبی به تن می‌کنند و خود را حامی منافع توده‌ها اعلام می‌کنند و به توده‌ها به دروغ وعده‌های بهشت سازی در دنیا می‌دهند و برای باورانیدن این فریب‌های خود به توده‌ها خدا را هم گواه می‌گیرند. در صورتی که در حقیقت اینها بدترین دشمنان خلق و مردم هستند چرا که:

 

وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِي الأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيِهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللّهُ لاَ يُحِبُّ الفَسَادَ: همین که بر مرکب قدرت سوار شدند به توده‌ها پشت می‌کنند و در جهت حفظ منافع خود زمین را درهم می‌نوردند و به نسل کشی در توده‌ها و نابود کردن اقتصاد آنها در جهت حفظ و انباشت منافع گروهی خود می‌پردازند و...می پردازند چراکه:

 

وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِي الأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيِهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللّهُ لاَ يُحِبُّ الفَسَادَ – هنگامی که این مدعیان دروغین و عوام فریب به قدرت و حکومت رسیدند به جای اجرای آن وعده وعیده‌های قبل از حکومت و قدرت که به مردم می‌دادند تا افسار قدرت به دستشان افتاد به مردم پشت خواهند کرد‌- إِذَا تَوَلَّى‌- آنگاه پشت کنند به مردم‌- ولی تنها به پشت کردن به توده‌ها کارشان پایان نمی‌یابد. بلکه این شروعی خواهد بود تا به جنگ توده‌هائی بیایند که آنها را به قدرت رسانیده اند‌- سَعَى فِي الأَرْضِ‌- پس این به قدرت رسیده‌های سیاسی پس از به قدرت رسیدن نبرد بر علیه توده‌ها را با دو مؤلفه از سر خواهند گرفت:

1- يُهْلِكَ الْحَرْثَ‌- اقتصاد توده‌ها را نابود می‌کنند.

2- يُهْلِكَ النَّسْلَ‌- دست به نسل کشی می‌زنند‌- و یا در سوره النحل همین موضوع طرح استبداد و استثمار به شکل خوف و جوع به این شکل مطرح می‌کند آیه 112 سوره النحل:

وَضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُّطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِّن كُلِّ مَكَانٍ‌- در این رابطه خدا مثالی می‌زند ملتی یا جامعه‌ای یا تمدنی که مردم در آنجا آسوده بودند چراکه هم سیاست امینی داشتند و هم اقتصاد‌- عادلانه اما همین جامعه به خاطر کفران فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللّهِ فَأَذَاقَهَا اللّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُواْ يَصْنَعُونَ‌- پس آن زمانی که این جامعه نسبت به توحید کفر ورزیدند فونکسیون کفران آنها دو امر شد:

1- فونکسیون اول‌- فَأَذَاقَهَا اللّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ‌- اول لباس استثمار بر آنها چشانیدیم.
2- فونکسیون دوم‌- فَأَذَاقَهَا اللّهُ لِبَاسَ الْخَوْفِ‌- دوم بر این جامعه لباس استبداد پوشانیدیم.

حال با توجه به موارد فوق می‌پردازیم به تفسیر سوره قریش:

سوره قریش از جمله سوره‌هائی است که در مرحله اول حرکت محمد یعنی مرحله 13 ساله مکی بر محمد نازل شده است آنچنانکه قبلا مطرح کردیم مرحله 13 ساله مکی محمد یک فرآیند استراتژی محمد می‌باشد. که در این فرآیند 13 ساله محمد در شکل یک مبارزه دفاعی نه تهاجمی و غیر قهرآمیز و آگاهی بخش و سازمان گرایانه حزبی توسط تحول در باور‌های مردم بر پایه حرکت سازمانگرایانه حزبی تولید ایمان در جامعه مکه و قریش کرد تا با این ایمان تولید شده در جامعه قریش:

...الْفُرْقَانَ وَضِيَاءً وَذِكْرًا لِّلْمُتَّقِينَ‌- سوره انبیا‌- آیه 48‌- سه برنامه را به اجرا گذارد:

اول‌- ایجاد فرقان در جامعه مکه و قریش (که همان جدا کردن حق از باطل در شکل صف بندی طبقاتی‌- اجتماعی می‌باشد.

دوم‌- ایجاد ضیاء‌- تولید عقلانیت نقادانه برای کاهش درد و رنج حاکمه بر جامعه مکه و قریش توسط نقد اجتماعی -سیاسی‌- طبقاتی سه نیروی زر و زور و تزویر طبقه حاکمه.

سوم‌- ایجاد ذکر- یا خود آگاهی اعتقادی‌- طبقاتی‌- تاریخی بر پایه توحید فلسفی و توحید تاریخی و توحید اجتماعی و توحید انسانی و توحید اخلاقی) پس مبانی استراتژی فرآیند اول حرکت محمد یا پروسه 13 ساله مکی محمد عبارت بودند از:

1- ایجاد صف بندی طبقاتی‌- اجتماعی‌- سیاسی‌- اعتقادی که همان فرقان می‌باشد.
2- ایجاد عقلانیت نقادانه اجتماعی بر پایه نقد قدرت و ثروت و نقد معرفت طبقه حاکم که همان ضیاء می‌باشد.
3- ایجاد خود آگاهی اعتقادی‌- نفسانی‌- اجتماعی‌- طبقاتی‌- تاریخی در جامعه که همان ذکر می‌باشد.

وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى وَهَارُونَ الْفُرْقَانَ وَضِيَاءً وَذِكْرًا لِّلْمُتَّقِينَ‌- انبیاء آیه 48‌- بنابراین تمام سوره‌هائی که در مکه در فرآیند 13 ساله حرکت مکی محمد بر محمد نازل شده است برپایه سه برنامه فوق محمد تقسیم بندی میشود:

مراحل برنامه‌ای 13 ساله آگاهی بخش و سازمانگرایانه حزبی مکی محمد:

الف: دسته اول سوره‌هائی هستند که در جامعه مکه و قریش ایجاد صف بندی طبقاتی‌- اجتماعی می‌کند مثل سوره الکافرون یا سوره تبت و...

ب‌- دسته دوم سوره‌هائی هستند که به نقد اجتماعی‌- سیاسی‌- طبقاتی سه قطب قدرت طبقه حاکم یعنی زر و زور و تزویر می‌پردازد. تا توسط آن به تولید عقلانیت نقادانه قدرت‌های سه گانه باوراننده (یا تزویر معرفتی) و دارنده (یا زر) و وادارنده (یا زور) بپردازند مثل سوره فلق یا سوره تکاثر و...

ج‌- دسته سوم سوره‌هائی که ایجاد خودآگاهی اعتقادی بر پایه توحید فلسفی می‌کنند مثل سوره اخلاص و... یا ایجاد خودآگاهی انسانی بر پایه توحید انسانی یا فلاح می‌کند مثل سوره شمس و... یا ایجاد خود آگاهی اجتماعی بر پایه توحید اجتماعی می‌کند مثل سوره بلد و... و یا ایجاد خودآگاهی تاریخی بر پایه توحید تاریخی می‌کند مثل سوره والفجر و... یا ایجاد خودآگاهی اخلاقی بر پایه توحید نفسانی می‌کند مثل سوره اعلی و...


ادامه دارد