ایران در سالی که گذشت (سرمقاله)
سال 93 در شرایطی به پایان عمر خود نزدیک میشود و جای خود را به سال 94 میدهد که ملت و جنبش و رژیم مطلقه فقاهتی، یکسال بحرانی را پشت سر گذاشتند. آنچنان سال بحرانی که به قول هگل فیلسوف قرن هیجدهم آلمان برای انتقاد از حال، مردم مجبور شدهاند تا گذشته سیاه بحرانی خود را طلائی کنند و به همین دلیل است که شعار مردم ایران عبارت است از «سال به سال دریغ از پارسال» چراکه گرانی و تورم و رکود و بیکاری و اوج گیری ناهنجاریهای اجتماعی از قتل و سرقت و اعتیاد گرفته تا طلاق و متلاشی شدن خانوادهها باعث به گل نشستن کشتی جامعه ایران شده است.
بحران اداری کشور در سال 93 از افشای بزرگترین فسادهای مالی قرن به قول اسحاق جهانگیری - معاون اول دولت یازدهم - در ادامه فسادهای مالی دولتهای قبل رژیم مطلقه فقاهتی تحت عنوان پتروپاس و کرسنت و مارین سرویس و شهرام جزائری و بابک زنجانی و قطعات فولاد گرفته تا فساد سه هزار میلیارد تومانی مه آفرید کارآفرین که مبلغ هر کدام از این دزدیها که به صورت مشترک توسط مجلس و دولت و ارباب بانک رژیم مطلقه فقاهتی صورت گرفته است و هر کدام در تامین منابع مالی تبلیغات انتخاباتی خود دست به هر فسادی میزده و میزند به تنهائی دو تا سه برابر کل بودجه کشور در دورانهای طاغوت و یاقوت میباشد بطوریکه اسحاق جهانگیری در 25 آذر 93 اعلام کرد «در باب فسادهای مالی هر چه بگوئیم تنها کمتر از 5% آنچه اتفاق افتاده است میباشد» باز در همین رابطه بود که در 8 تیرماه 93 طیب نیا وزیر اقتصاد دولت یازدهم اعلام کرد که «معوقات بانکی 150 هزار میلیارد تومان میباشد.»
در خصوص بحران بیکاری در سال 93 طبق اعلام مقامات وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی و طبق آمار رسمی مرکز آمار رژیم مطلقه فقاهتی در پائیز سال 93 منهای 4 میلیون دانشجوی مشغول به تحصیل که از امسال وارد بازار کار بدون کار ایران میشوند و خود یک عامل سونامی ساز میباشد، تعداد بیکاران مطلق 2 میلیون و 520 هزار نفر برآورد شده است که از این تعداد یک میلیون و 559 هزار نفر فقط جوانان بین 15 سال تا 29 سال میباشند.
طبق گفته عادل آذر رئیس مرکز آمار ایران نرخ بیکاری در ایران به اوج بحران رسیده است چراکه از نظر او زمانی که نرخ بیکاری جوانان حداقل دو برابر نرخ بیکاری کلی باشد، نمایش دهنده اوج بحران میباشد که البته این مساله در سال جاری به قدری حاد شده است که رئیس دولت یازدهم اعلام کرد «مسئله بیکاری به مراتب از مهار تورم و تحریک بازار برای خروج از رکود و حتی مذاکرات هستهائی سختتر میباشد.»
در رابطه با موضوع گسترش فقر در سال 93 تنها کافی است توجه کنیم که طبق گفته علی ربیعی وزیر کار در مهر ماه 93 «تا کنون ما توانستهایم 12 میلیون فقیر کددار در ایران شناسائی کنیم» و در همین رابطه بود که علیرضا محجوب نماینده تهران و رئیس فراکسیون کارگری مجلس اعلام کرد که «در سال 93 بیش از 90% جامعه کارگری ایران زیر خط فقر به سر میبرند و از 10% باقی مانده همگی نزدیک به خط فقر هستند.»
البته این در شرایطی است که با اینکه حداقل سبد هزینه یک خانوار که همان خط فقر میباشد از طرف رژیم در سال 93 یک میلیون و 700 هزار تومان تعیین شده است، حداقل مزد کارگران در سال 93 توسط شورایعالی کار 606 هزار تومان تعیین شده است و این آش زمانی شوری خود را بیشتر به نمایش میگذارد که بدانیم که در ابتدای نیمه دوم سال 93 به یکباره قیمت نان که قوت لایموت مردم ایران میباشد، یک شبه 30% افزایش پیدا کرد و در همین رابطه بود که محمد باقر نوبخت سخنگوی دولت یازدهم اعلام کرد که «از دهم آذر ماه 1393 به نانوائیهای ایران اجازه داده شد تا قیمت نان را 30% افزایش دهند» بطوریکه قیمت یک نان سنگک که بیش از اجرای طره هدفمندی 100 تومان بود به 800 تومان رسید و همین امر باعث گردید تا طبق آمار بانک مرکزی رژیم، میزان مصرف خوراکی خانوار ایرانی از 1392 کیلوی سال 82 در سال 93 به 981 کیلو در سال سقوط نماید.
البته در سال 93 به علت پائین بودن نرخ رشد اقتصادی که حداکثر در برابر رشد منفی 7% دولت دهم و نهم به 2% رسیده است، همچنین به علت رکودی و تورمی بودن اقتصاد ایران در سال 93 که طبق آمار رژیم نرخ تورم در سال 93 به صورت میانگین بالای 30% بوده است، همراه با رشد روزافزون بیکاری که طبق آمارهای رژیم به بیش از 15% رسیده است و افزایش بودجه جاری به علت سرازیر شدن بودجه جاری به نهادهای حاشیهائی رژیم مثل حوزهها و غیره بطوریکه در بودجه سال 93 مبلغ بودجه 18 نهاد حوزه های فقهی 1300 میلیارد تومان میباشد و وابستگی بودجه رژیم به نفت در چارچوب کاهش قیمت نفت در شش ماهه دوم سال 93 بطوریکه نفت بشکهائی 110 دلاری - به یک مرتبه تا مرز 40 دلار سقوط کرد - همراه با رشد روزمره و ساعت مره و ثانیه مره رانت خواری و فسادهای مالی در درون رژیم باعث شده است تا در سال 93 بحران اقتصادی رژیم در راس بحرانها قرار بگیرد چراکه رکود تورمی اقتصاد ایران در سال 93 باعث گردید تا دولت نه توان انبساطی داشته باشد و نه توان انقباظی.
به علت اینکه حرکت انبساطی باعث اوج گیری تورم میشود و سیاست انقباظی باعث عمیقتر شدن رکود و افزایش بیکاری و فقر مردم میشود که همین امر باعث نابودی امنیت شغلی و افزایش سطح بهره کشی کارگران و گسترش فقر مطلق در جامعه در سال 93 شده است که محصول اولیه این سیاست اقتصادی گسترش سایه رکود بر صنعت کشور در سال 93 میباشد که تا آنجا عمیق گردیده است که ترکان اعلام کرد «وضعیت صنعت کشور در سال 93 در شرایطی است که ما تنها میتوانیم ادعا کنیم که فقط صنعت پخت آبگوشت و بز باش و قرمه سبزی داریم ولاغیر.»
در عرصه تخریب محیط زیست بحران در سال 93 تا آنجا پیش رفته است که شش استان کشور به علت ورود ریزگردهای بیابانهای عراق و هور العظیم حتی امکان زندگی کردن عادی برای مردمان ساکن در آن از دست داده است و در این رابطه است که در شرایطی که رژیم مست جشنهای دولتی 22 بهمن حزب پادگانی خامنهائی بود شورش و بست و اعتصاب مردم خوزستان به صورت فراگیر استارت خورد آنچنانکه رژیم مطلقه را وادار کرد تا از صدر تا ذیل در وسط جشن دولتی 22 بهمن لب به سخن ببرد و از اوج گیری بحران ریزگردها سخن بگویند همان مهمانهای ناخواندهائی که در بستر 8 سال جنگ بین رژیم فقاهتی و حکومت صدام حاصل شده است.
در عرصه سیاسی در سال 93 به علت ظهور هیولای داعش در منطقه - که در مدت دو هفته توانست بیش از 40% خاک عراق را به تصرف خود درآورد - و به پشت دروازههای بغداد برسد، با به راه انداختن جوی خون شیعه کشی رژیم مطلقه فقاهتی ایران را وادار کرد تا با درگیر کردن خود با این هیولا در میدان نبرد عراق و سوریه و لبنان از نمد افتاده کلاهی برای هژمونی خود بر هلال شیعه فراهم بکنند که این موضوع در سال 93 باعث شد تا سرمایههای نظامی و اقتصادی مردم محروم ایران در سفرههای عراقی و سوری و لبنانی تقسیم بشود.
اعلام شکست پروژه خانمان سوز انرژی هستهائی رژیم مطلقه فقاهتی توسط شعار «نرمش قهرمانانه» خامنهائی یکی از سرفصلهای بارز رژیم مطلقه فقاهتی در سال 93 میباشد. پروژهائی که هم اکنون بیش از 50 هزار کارمند حقوق بگیر دارد و تنها سایت نطنز آن 64 هزار متر مربع وسعت دارد که در عمق 30 متری کوههای منطقه با صرف صدها میلیارد دلار ساخته شده است.
والسلام