سلسله درسهای شناخت نهجالبلاغه
نهجالبلاغه علی قرآن ناطق، تنها متدولوژی جهت فهم تطبیقی قرآن متنی – قسمت پنجم
ح – ماحصل آنچه در این درس از سلسله دروس شناخت نهجالبلاغه مطرح کردیم:
1 - آنچنانکه خداوند در کلامش تجلی میکند، انسانها نیز در کلامشان تجلی میکنند و علی نیز در کلامش نهجالبلاغه تجلی کرده است بطوریکه بی شناخت علی، شناخت نهجالبلاغه ممکن نیست و بی شناخت نهجالبلاغه، شناخت علی ممکن نمیباشد.
آدمی مخفیست در زیر زبان /این زبان پرده است بر درگاه جان
چونک بادی پرده را در هم کشید /سر صحن خانه شد بر ما پدید
کاندر آن خانه گهر یا گندم است / گنج زر یا جمله مار و کژ دمست
یا در او گنج است و ماری بر کران /زانک نبود گنج زر بی پاسبان
بی تامل او سخن گفتی چنان /کز پس پانصد تامل دیگران
گفتی اندر باطنش دریاستی /جمله دریا گوهر گویاستی
نور هر گوهر کزو تابان شدی /حق و باطل را از او فرقان شدی
نور فرقان فرق کردی بهر ما /ذره ذره حق و باطل را جدا
نور گوهر نور چشم ما شدی /هم سوال و هم جواب ما شدی
مولوی - مثنوی - دفتر دوم - چاپ نیکلسون - ص 241 - س 3
2 - برای شناخت علی به دو روش میتوانیم اقدام کنیم:
الف - تاریخ زندگی امام علی.
ب – شناخت نهجالبلاغه، اما شناخت علی از طریق نهجالبلاغه کاملتر است از شناخت علی از طریق تاریخ زندگی علی، چراکه در نهجالبلاغه ما میتوانیم با تاریخ زندگی امام علی از زبان خود امام علی هم آشنا بشویم.
3 - هدف از شناخت نهجالبلاغه توسط نشر مستضعفین فقط شناخت شخصیت امام علی نیست بلکه مهمتر از آن، از آنجائیکه نشر مستضعفین معتقد است که حیات خود امام علی کلید واژه شناخت اسلام و قرآن در ادامه 30 سال حیات اسلام و قرآن پس از مرگ پیامبر اسلام میباشد، لذا نشر مستضعفین با تاسی از کلام خود امام علی در خطبه 158 که میفرماید:
«...ذَلِكَ اَلْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوهُ وَ لَنْ يَنْطِقَ...- قرآن فی نفسه صامت میباشد باید او را در هر شرایط زمانی و مکانی و تاریخی به حرف درآورد»، از آنجائیکه امام علی در جریان قرآن بر سر نیزه کردن معاویه در جنگ صفین، با بیان «ان قرآن الناطق - خود را قرآن ناطق معرفی کرد». نشر مستضعفین در این راستا نهجالبلاغه را قرآن ناطق تعریف میکند و در کانتکس این تعریف جهت به حرف درآوردن تطبیقی قرآن بر نهجالبلاغه تکیه متدولوژی میکند و لذا نشر مستضعفین در طول 34 سال گذشته حرکت برونی خود، تلاش کرده است که در راستای فهم و شناخت قرآن به فهم و شناخت نهجالبلاغه به عنوان متدولوژی فهم قرآن بپردازد و در این رابطه است که نشر مستضعفین معتقد است که بدون شناخت نهجالبلاغه، امکان شناخت تطبیقی قرآن نیست چراکه نهجالبلاغه به ما شیوه به حرف درآوردن تطبیقی قرآن میآموزد.
4 - اگر بپذیریم که قرآن - آنچنانکه امام علی میگوید صامت میباشد - و اگر بپذیریم که بزرگترین مسئولیت پیشگامان مستضعفین در هر شرایط تاریخی به حرف وادار کردن قرآن به صورت تطبیقی میباشد، باید بزرگترین مسئولیت نشر مستضعفین به حرف درآوردن تطبیقی قرآن در قرن بیست و یکم بدانیم.
5 - برای به حرف وادار کردن قرآن سه روش تطبیقی و انطباقی و دگماتیسم وجود دارد که بر حسب این سه روش، سه نوع اسلام تطبیقی و اسلام انطباقی و اسلام دگماتیسم تکوین پیدا میکند.
الف – روش اول روش تطبیقی است که طرفداران این روش با تاسی از امام علی در نهجالبلاغه میکوشند با قرارداد سوالهای زمانه و عصر در برابر قرآن، پاسخهای نو از قرآن دریافت کنند آنچنانکه امام علی در دوران 5 سال 9 ماهه حکومتش با قرار دادن سوالهای زمانه خود در برابر قرآن، توانست پاسخهای نو از قرآن دریافت کند. بنابراین در این رابطه وظیفه کلیدی نشر مستضعفین جهت به حرف درآوردن قرآن به روش تطبیقی آن است که به تاسی از نهجالبلاغه سوالهای نو عصر را در برابر قرآن قرار دهند و پاسخ نو از قرآن در خصوص این سوالها در یافت کنند که سلسله تفسیر قرآنشناسی نشر مستضعفین گامی در این رابطه میباشد.
ب – روش دوم روش انطباقی میباشد که قهرمان این متدولوژی در جامعه ما در مرحله اول مرحوم مهندس مهدی بازرگان و پس از او شهید مهندس محمد حنیف نژاد میباشد که مطابق این متدولوژی جهت به حرف درآوردن قرآن باید حرف نو هم در شکل سوال و هم در شکل پاسخ در دهان قرآن قرار داد که برای فهم بیشتر این پروژه بهتر است کتاب «مطهرات» و «راه طی شده» و «ذره بی انتهای» مرحوم بازرگان و کتاب «شناخت» و «راه انبیا و راه بشر» شهید محمد حنیف نژاد مورد مطالعه قرار گیرد.
ج – روش سوم که متدولوژی طرفداران اسلام دگماتیسم میباشد بر این پایه قرار دارد که میگویند ما سوال کهنه را در برابر قرآن قرار میدهیم و حرف قرآن در این رابطه فهم میکنیم، تاریخ هزار ساله حوزههای فقهی ما با خروارهای کتاب فقه سنتی که توان حل کوچکترین مشکلات هزار ساله جامعه ما را نداشته است راوی فونکسیون اسلام دگماتیسم و متدولوژی دگماتیسم میباشد که برای فهم بیشتر حقیقت متدولوژی دگماتیسم، تنها کافی است که بدانیم که در طول 35 سال گذشته حاکمیت رژیم مطلقه فقاهتی بر کشور ایران، ضد انسانیترین قتل عامها، شکنجههای قرون وسطائی، اعدامها، سنگسارها، بی حرمتیها، خشونتها و استبدادها توسط طرفداران این متدلوژی و این اسلام در کانتکس فقه و اسلام و قرآن و حدیث و روایت بر مردم ایران جاری و ساری شده است.
6 - نشر مستضعفین معتقد است که نیاز ما به نهجالبلاغه در این زمان علاوه بر کسب متدولوژی تطبیقی جهت به حرف وادار کردن قرآن، مبارزه با اسلام روایتی، اسلام فقاهتی، اسلام زیارتی، اسلام شفاعتی و خلاصه اسلام اسکولاستیک حاکم بر فرهنگ و سیاست و اقتصاد امروز جامعه ایران میباشد، چراکه اسلام نهجالبلاغه بزرگترین دشمن اسلام ولایتی و اسلام فقاهتی و اسلام روایتی و اسلام زیارتی و اسلام مداحی گری و اسلام شفاعتی و بالاخره اسلام اسکولاستیک میباشد و هیچ منبع و ملجأی بهتر از نهجالبلاغه در این زمان نمیتواند با اسلام اسکولاستیک در رنگهای مختلف آن مقابله نماید.
7 - گرچه تدوین نهجالبلاغه که در قرن چهارم هجری یعنی چهار صد سال بعد از شهادت امام علی توسط سید شریف رضی به صورت گزینشی توسط غربال کردن کلام و خطبهها و نامههای امام علی با غربال فصاحت و بلاغت انجام گرفته است و به همین دلیل نام گذاری «نهجالبلاغه» بر این کتاب توسط سید رضی صورت گرفته است و قطعا نهجالبلاغه سید رضی حدود نصف کلام و خطبهها و نامههای امام علی در زمان سید رضی بوده است و به علت بی نیازی اسلام حوزه یا اسلام دگماتیسم به نهجالبلاغه بیش از آنچه که سید رضی در اختیار جامعه انسانی قرار داده است، ما مجموعه مدون دیگری از امام علی نداریم و پیوسته افسوس و حسرت خودمان و همه آیندگان در برابر آن کلام و خطبهها و نامههای امام علی که در نهجالبلاغه نیست، اعلام میکنیم. به هر حال همین نهجالبلاغه به صورت یک دوره کامل اسلامشناسی میدانیم که از زبان و قلم بزرگترین اسلام شناس بعد از پیامبر اسلام به ما رسیده است.
8 - فراموش نباید کرد که نهجالبلاغه امروز برای ما یک متن است که شناخت آن توسط ما در هر زمانی تنها در کنار قرآن و تاریخ زندگی امام علی ممکن میباشد.
9 - از آنجائیکه منهای چند قطعه کوچک نهجالبلاغه که امام علی در زمان فوت پیامبر اسلام و یا فوت فاطمه زهرا و یا زمان تبعید ابوذر به ربذه مطرح کرده است، بیش از 99% نهجالبلاغه مربوط به همان 5 سال اندی میباشد که امام علی مسئولیت رهبری جامعه مسلمین بعد از قتل عثمان را به دست داشته است.
10 - سوال فربهی که در خصوص مدت زمان تقریر نهجالبلاغه توسط امام علی مطرح میشود اینکه، چطور امام علی که هم خدای قلم بوده و هم خدای بیان و هم خدای اندیشه و تعقل و حکمت و مسئولیت چگونه مدت 58 سال ساکت بوده و حرفی و گفتنی و قلمی نزده است، برای پاسخ به این سوال باید توجه داشته باشیم که امام در طول آن 58 سال سکوت جهت به حرف درآوردن قرآن بستری نداشته است. به عبارت دیگر امام علی اصلا به تفسیر قرآن مجرد یا حکمت مجرد یا کلام و نامه و نوشته مجرد قائل نبوده تا در زمان 58 سال سکوت خودش بخواهد اقدام به آن بکند. شاید بهتر باشد که این طور صحبت کنیم که اگر امام علی در همین 5 سال اندی هم مسئولیت هدایت جامعه مسلمین را به دست نمیگرفت اصلا ما امروز با کلام و گفته و نوشته امام علی روبرو نمیشدیم و این بزرگترین درسی است که امام علی به ما میدهد که شاید از تمام نهجالبلاغه هم بزرگتر باشد و آن اینکه حرف تنها باید در عرصه مسئولیت اجتماعی زد نه کنج کتابخانهها و آکادمیها و مکتبها و حوزههای فقهی و محافل روشنفکری، به عبارت دیگر حرف باید در راستای کاهش درد و رنج مردم زد نه از روی شکم سیری و بی دردی فقهی.
11- گرچه سید شریف رضی نهجالبلاغه را بر حسب آبشخور آن به سه فصل خطبهها و نامهها و کلام قصار تقسیم کرده است اما اگر ما بخواهیم به لحاظ مفهومی کل نهجالبلاغه را فصل بندی کنیم، میتوانیم نهجالبلاغه را به سه فصل:
اول -فردی در کانتکس خدا و آخرت.
دوم – اجتماعی در چارچوب تقوا و عدالت.
سوم - تاریخی در کادر حق و باطل، تقسیم کنیم.
12 - تقوا در نهجالبلاغه و اندیشه امام علی به معنای سپر است نه ترمز، چراکه تقوای علی، اولا تقوای اجتماعی است نه تقوای فردی، ثانیا تقوای ستیز است نه تقوای پرهیز.
13 - تا قرن بیستم که محمد عبده به صورت تصادفی در دوران تبعیدیاش در لبنان با نهجالبلاغه برخورد میکند و پس از ادیت و شرح آن در مصر آن را چاپ و تکثیر میکند. نهجالبلاغه برای هزار سال بعد از تدوین آن توسط سید رضی برای جهان مسلمین اعم از شیعه و سنی گمنام و مجهول بود چراکه اسلام حوزه، اسلام روایتی، اسلام فقاهتی، اسلام ولایتی، اسلام زیارتی، اسلام شفاعتی و اسلام مداحیگری شیعه نیازی به نهجالبلاغه در خود احساس نمیکرد.
14 – محمد عبده شاگرد سیدجمال الدین اسدآبادی پس از اینکه علت شکست سیدجمال را در سیاسی بودن و تکیه بر حکمرانان تبیین کرد، جهت مکتبی کردن حرکت او خود را نیازمند به فهمی جدید غیر فقهی از اسلام میدید، لذا در این رابطه بود که پس از آشنائی با نهجالبلاغه گم شده، خود را در این کتاب یافت و در راستای حرکت خود و سیدجمال اقدام به شرح و تنقیح و چاپ و تکثیر نهجالبلاغه کرد.
15 - نهجالبلاغه آینه تمام نمای شخصیت امام علی است چراکه آنچنانکه مشخصه اصلی شخصیت امام علی جمع صفات اضداد بود «جُمِعَت في صِفاتِكَ الأَضدادُ» نهجالبلاغه نیز دارای این مشخصه میباشد، بطوریکه آنچنانکه محمد عبده در مقدمه شرح خود میگوید آنچه که در برخورد اولیاش در لبنان با نهجالبلاغه نظر او را جلب کرده است اینکه «دیدیم هر برگ نهجالبلاغه که میزدم پرده جدیدی از شخصیت علی برایم به نمایش درمیآمد، در یک برگ علی مانند یک حکیم سخن میگوید، در برگ دیگر علی مانند عالم حرف میزند و در برگ دیگر مانند یک زاهد و در برگ دیگر مانند یک فرمانده خشک نظامی و در برگ دیگر مانند یک مدیر سیاسی و در برگ دیگر مانند یک پدر و مربی و مسئول و غیره.»
16 - در خصوص چگونگی پرورش امام علی مهمترین سوالی که مطرح میشود اینکه کدامین پراکسیسی بوده که توانسته این علی که خدای قلم و خدای سخن و خدای حکمت و اندیشه در نهجالبلاغه میباشد، در بستر جامعه عربی بادیه نشین بدون هیچگونه مکتب کلاسیکی پرورش دهد؟
17 - در رابطه با موضوع زن و نهج البلاغه - که امام علی در دو جای نهجالبلاغه به آن اشاره میکند - در مقایسه با جایگاه زن در قرآن این حقیقت روشن میشود که مخاطب علی در نهجالبلاغه با زن مشخص است، نه مانند قرآن زن عام، که این زن مشخص در جنگ جمل در صورت عایشهام المومنین رویاروی علی ظاهر شده است و دیگری در خانه امام حسن به صورت همسر امام حسن میباشد که هم جاسوس معاویه است و هم قاتل امام حسن، بنابراین امام علی در نهجالبلاغه زن کنکریت نفی میکند نه زن تاریخی.
18 - بدون علیشناسی ما نمیتوانیم به نهجالبلاغهشناسی دست پیدا کنیم آنچناکه بدون نهجالبلاغهشناسی ما نمیتوانیم به قرآنشناسی تطبیقی دست پیدا کنیم.
19 - برای انجام علیشناسی در کانتکس نهجالبلاغه ما باید قبلا به علی شناس از طریق:
الف – علی به زبان علی.
ب – علی به زبان پیامبر.
ج – علی به زبان دوستان علی.
د - علی به زبان دشمنان علی، آشنائی پیدا کنیم.
20 - تفاوت علی در نگاه مولوی با علی در نگاه اقبال و شریعتی در این است که علی مولوی و مثنوی یکی علی فردی است، در صورتی که علی اقبال و شریعتی یک علی اجتماعی است. به عبارت دیگر علی مولوی آن علی است که به صورت زاهدانه و عارفانه و فردی و مجرد از پراکسیس جامعه سازانه پرورش پیدا کرده است، در صورتی که علی شریعتی و اقبال آن علی است که در پراکسیس جامعه سازی پیامبر اسلام متولد شده و رشد پیدا کرده است.
21 - علی مولوی:
الف - سر ا پا عقل است.
ب – سر و پا چشم و دیده است.
ج – سر و پا حلم است.
د – سر و پا مروت است.
ه – سر و پا شجاعت است.
در صورتی که علی اقبال و شریعتی:
الف – خدای مسئولیت است.
ب – خدای درد اجتماعی است.
ج – خدای سخن است.
د - خدای قلم است.
ه – خدای وحدت آفرینی است.
و – خدای عدالت اجتماعی است.
ز- خدای جنگ و جهاد است.
ح – خدای مدیریت و حکمت است.
22 - نهجالبلاغه، عدالت نامه است نه تقوا نامه، چراکه امام علی مانند قرآن به تقوائی معتقد است که در بستر عدالت اجتماعی حاصل میشود نه تقوائی که به صورت مجرد زاهدانه عرفان هند شرقی حاصل میگردد.
23 - اسلام علی برعکس اسلام مولوی - که یک اسلام فردی میباشد - یک اسلام اجتماعی است چراکه علی مانند پیامبر اسلام به اسلام برای جامعه سازی معتقد است نه بالعکس.
24 – تقوای نهجالبلاغه و تقوای امام علی تقوای سپری میباشد نه تقوای ترمزی، که این تقوی سپری علی آنچنانکه قرآن میگوید در بستر پراکسیس عدالتخواهانه اجتماعی حاصل میشود نه تقوای ترمزی که توسط پراکسیس فردی زاهدانه عرفان هند شرقی تکوین پیدا میکند.
25 – سه دسته از دشمنان علی که خود امام علی در خطبه 3 با عنوان قاسطین و مارقین و ناکثین از آنها یاد میکند، هر سه محصول پراکسیس عدالت طلبانه امام علی میباشند نه بالعکس «قُتل في مِحرابه لشِدة عَدله».
والسلام