چهاردهم آبان سالروز بسته شدن حسینیه ارشاد همراه با اعلام فراخوانی حرکت اقدام سازمانگرایانه حزبی توسط معلم کبیر مان برهمه پیشگامان جنبش اجتماعی ، دمکراتیک و سوسیالیستی ایران مبارک باد

"برای من حسینیه ارشاد جائی که در آن سخنرانی می کردم و یا درس می دادم نیست، حسینیه با خون و فکر و شخصیت و ایمانم عجین شده است ".

1- استراتژی اقدام عملی سازمانگرایانه حزبی:" حسینیه ارشاد بنیاد یک حزب می شود که تشیع علوی را بعنوان ایدئولوژی خود انتخاب کرده است و اسلام شناسی مکتب علمی و جهان بینی آن است که در سخنرانی شیعه یک حزب تمام اساس آن را طرح کردم " - مجموعه آثار جلد 11 - صفحه 143

2- جایگاه استراتژی سازمانگرایانه حزبی: "اواخر اقامتم در اروپا با تجدید نظر های اساسی که در همه مشغولیت هایم و عقایدم و تصمیماتم و جهت گیری و موضع گیری اجتماعی و فلسفی و مذهبی ام و... کردم به این مسیر فکری که شما الان می بینید افتادم " مجموعه آثار جلد 17 - صفحه 152

3- زمان فراخوانی حزب: "تا مردم به آگاهی نرسیده اند و خود صاحب شخصیت انسانی و تشخیص طبقاتی و اجتماعی روشنی نشده اند و از مرحله تقلید و تبعیت از شخصیتهای مذهبی که خود جنبه فتوائی و مقتدائی دارند به مرحله رشد اجتماعی و سیاسی ارتقاء نیافته اند " (نباید شعار فراخوانی حزب اعلام کنیم). مجموعه آثار جلد 4 - صفحه 94

" تا متن مردم بیدار نشده باشند و وجدان اجتماعی آگاهی نیافته باشد هر مکتبی و هر نهضتی ( و هر گونه فراخوانی حزبی) عقیم و مجرد خواهد ماند ". مجموعه آثار جلد چهار - صفحه 98

4- موضوع حزب:" مردم زمینه اصلی کار اجتماعی و مخاطب اصلی ( حرکت سازمانگرایانه حزبی ) می باشند. مجموعه آثار جلد چهارم - صفحه 48

5- حزب و پوپولیسم: " نباید دچار یک نوع رمانتیسم چپ گرایانه شد و توده ائی را که بالقوه بدان می اندیشیم با توده ائی که بالفعل وجود دارد مترادف شمرد. اشتباه میان این دو در عمل اجتماعی (که همان پوپولیسم گرائی حزبی می باشد ) خطاهای بسیار سنگینی و حتی فاجعه آمیزی ببار می آورد ". مجموعه آثار جلد چهارم - صفحه 51

6- وظیفه حزب: " به حرکت در آوردن دیالکتیک جامعه در مسیر تاریخ، جهت وارد کردن این دیالکتیک در وجدان و خودآگاهی جامعه می باشد یعنی ( حزب باید ) دیالکتیک موجود جامعه را به درون خودآگاهی جامعه منتقل سازد ". مجموعه آثار جلد 18 – صفحات 146 و 147

7- مشخصه استراتژی اقدام عملی سازمانگرایانه حزبی:" استراتژی ( حزبی ) شیوه مبارزه ائی است که بایستی در هر زمان و مکانی بر مبنای شناخت و ارزیابی عینی و دقیق شرایط و مقدورات و امکانات خودی و دشمن اتخاذ و اجرا گردد از این رو ( استراتژی اقدام عملی سازمانگرایانه حزبی ) استراتژی ثابت و مشخص واحدی نیست که در شرایط و اوضاع نا مساعدی نتواند مبارزه خود را ادامه دهد، بلکه درست بر عکس آنچنان شیوه مترقی و قابل انعطافی است که می تواند در هر زمانی و در هر مکانی بر حسب شرایط متغیر خودی و دشمن بطور مستمر و بی امان ادامه یابد. یعنی آنچنان شیوه گسترده و کشداری است که قادر است در تمام فراز و نشیب های شرایط متحول گوناگون تاریخی و فکری و اجتماعی و طبقاتی و نظامی و... راه خود را پیدا کند و همواره بصورت مستقیمی رو بسوی هدفهای خویش گام بر دارد ". مجموعه آثار جلد هفتم – صفحات 114- 113

8- خودآگاهی اعتقادی مقدم بر خودآگاهی اجتماعی در استراتژی اقدام عملی سازمانگرایانه حزبی: " همه جا در طول تاریخ می بینیم هر جا حرکت و سازندگی وجود داشته پشتیبانش یک بینش و یک آگاهی فکری یا یک فرهنگ اعتقادی بیدار کننده و روشنگر و همچنین یک توجیه انتقادی از حرف و از عمل وجود داشته است این موضوع ( برای حزب ) یک امر جبری و مسلم و بدون استثنا ء می باشد ". مجموعه آثار جلد 17 - صفحه 163

9- حزب و خودآگاهی اعتقادی و مذهبی در جامعه ایران:" هر نهضتی در دنیا و هر حرکت اجتماعی در تاریخ، چه در گذشته و چه در حال اگر جدی و موثر و پخته و واقعاً تغییر دهنده نظامهای اجتماعی و فکری بوده است، به این علت بوده که در آن یک پشتوانه ایدئولوژیک بوده است کار و کوشش آگاهانه (پیشگامان حزب ) پختن این شرایط و عناصر خام جهت تولید آگاهی و بیداری و مایه علمی و سرمایه فرهنگی در مردم می باشد و توسط این تولید است که در ادامه آن یک نهضت فکری و بیداری و آگاهی در جامعه بوجود می آید . یعنی متن جامعه بحرکت در می آید و رنسانس بوجود می آید و بدین ترتیب است که یک حرکت یا یک تحول اجتماعی ریشه دار و جدی و عمیق در آن جامعه تحقق پیدا می کند ". مجموعه آثار جلد 16 - صفحه 190

10- زرادخانه حزب:" وقتی ملتی به تفکر آغاز کرد هیچ قدرتی پیروزی او را نمی تواند سد کند. مجموعه آثار جلد 18 - صفحه 135

" تا زمانیکه در جامعه خود دست به یک تحول نظری نزنیم نمی توانیم به یک تحول همه جانبه عینی و عملی دست پیدا کنیم ". مجموعه آثار جلد 2 - صفحه 167

" عادت کردن به تفکر بزرگترین نیاز جامعه ایران است برای اینکه وقتی هر کار دیگر اجتماعی یا فرهنگی یا اقتصادی یا حتی سیاسی یا مذهبی و اعتقادی و اخلاقی ارزش دارد و به نتیجه عملی میرسد که اصلا یک ملتی عادت به تفکر کردن داشته باشد و اندیشیدن را بیاموزد و بداند ". مجموعه آثار جلد 18 - صفحه 4

11- استحاله شخصیتی افراد در عرصه پراتیک اقدام عملی سازمانگرایانه حزبی:" من خودم در اروپا شاهد بودم که افریقائی هائی که از پلید ترین عناصر بودند و به کثیف ترین مشاغل مشغول بودند، همینکه به عقیده و ایمان دست می یافتند، بصورت مجاهدینی پاکباخته و صمیمی در می آمدند و در عرض چند ماه چنان شخصیتی می یافتند که جا داشت تا مجسمه شان را در معبر آزادی بر پا دارند ". مجموعه آثار جلد 16 - صفحه 201

12- چگونه حزب تحقق عینی پیدا می کند:" نهضت فکری و ایمان و یافتن جهت و هدف مشترک معجزه می کند. یک جامعه منحط را نمی توان با نصیحت و موضوع انشاء و اخلاق و موعظه معمولی پدر و مادر تغییر داد، بلکه با یافتن هدف مشترک در همه گروهها و قشرهای مختلف است که چنین معجزه ائی صورت می گیرد و مثل هر معجزه ای سریع و غیر قابل پیش بینی و غیر قابل تصور است ".

13- رابطه حزب و جنبش های دمکراتیک جامعه: " (حزب ) برای شروع مبارزه اصیل باید از مردم ( جنبش اجتماعی ) و بخصوص از نسل جوان ( جنبش دانشجوئی و جنبش دانش آموزی ) شروع کند چراکه اینان اگر عقیده و ایمانی بیابند پاکباخته اش خواهند شد و با سرعت به عناصر فعال و مجاهد و هستی باز و زندگی باز تبدیل می شوند. تجربه های انقلابی و فکری و اصلاحی نشان داده است که در جامعه ائی فاسد که هر نوع فسادی در عمق جان و استخوانش ریشه کرده است و همه روشنفکران ظاهر بین از آینده ملت و سر زمین نا امید بوده اند، ناگهان با یک جوشش اعتقادی و فکری آگاهانه همه پلیدیها پاک شده و مردم از لباسهای چرکین در آمده اند ". مجموعه آثار جلد 16 - صفحه 200

14- استراتژی حزب دراز مدت است نه کوتاه مدت:" در راه حلهای اجتماعی نباید به کوتاهترین راه حل اندیشید بلکه باید به درست ترین راه فکر کرد، همه حرکتهای گذشته در جامعه ما به خاطر این به هیچ نتیجه ائی نرسیده اند که می خواسته اند چند تا راه کشف کنند و بعد به نتیجه برسند و وقتی می دیدند به نتیجه ائی نمی رسند مایوس می شدند و می رفتند شعر نو می گفتند ". مجموعه آثار جلد 20 - صفحه 498

برای تشکیل حزب:" باید بهترین و منطقی ترین طریقه را انتخاب کنیم، نه نزدیکترین طریقه. زیرا نزدیکترین طریقه منطقی ترین طریقه نیست ( در راه تشکیل حزب ) ما باید بیشتر فداکاری بکنیم و کمتر توقع داشته باشیم، بر خلاف پیشگامان امروز که بیشتر توقع دارند و کمتر فداکاری. من ترجیح می دهم ( برای تشکیل حزب ) دو نسل یا حتی سه نسل کار بکنیم و بعد ( فراخوانی حزب بدهیم ) اما اگر بخواهیم در عرض ده سال ( حزبمان )تشکیل دهیم، باز بر می گردیم به 100 سال عقب تر، همیشه یک تجربه عجیب در تمام افریقا و آسیا شده، کسانی که به سرعت به نتیجه رسیده اند بعد امتیازات قبل از انقلاب شان را هم از دست داده اند. من همه انقلابات زودرس را نفی می کنم ". مجموعه آثار جلد 20 - صفحه 500

15- مضمون محوری استراتژی اقدام عملی سازمانگرایانه حزبی بر حرکت آگاهی بخش استوار می باشد:" این رسالت بزرگ پیامبرانه ( تشکیل حزب ) را پیشگامان راستین حزب نه با تفنگ و نارنجک نه با میتینگ و داد و قال نه با سیاست بازیهای رایج و سطحی نه با انقلابها و تغییر رژیم ها و عوض کردن آدمها و خلق ماجرا ها و حادثه ها و نه با مشغولیت های روزمره و یا مبارزه های باب روز و نه در تشبیه به موجهای نو و چپ گرایهای آخرین مدل و... امکان پذیر است، بلکه تنها راه نیل به حزب در یک کلمه با کاری پیامبرانه در میان قوم و در عصر و نسل خویش در هر گوشه از این جهان که هستیم باید آغاز کنیم ابلاغ و سلاحش کلمه. من هیچوقت دستپاچه نیستم که زودتر به نتیجه برسم فقط مضطرب هستم که مبادا راه رسیدن به نتیجه را درست انتخاب نکرده باشیم ". مجموعه آثار جلد 20 - صفحه 525

16- استراتژی آگاهی بخش بر پایه خودآگاهی اعتقادی در جامعه مذهبی ایران جهت اعتلای جنبش سازمانگرایانه حزبی باید بر پایه اصلاح انقلابی باشد نه رفرمیسم و نه اصلاح تدریجی و نه انقلابی محض:" شیوه اصلاح تدریجی ( یا رفرمیسم نئولیبرالهای مذهبی فعلی ) غالبا این عیب را پیدا می کند که در طی این مدت طولانی عوامل منفی قدرتهای ارتجاعی جامعه و دستهای دشمنان داخلی و خارجی این نهضت اصلاحات تدریجی را از مسیر خود منحرف سازند و یا آن را متوقف نمایند و حتی نابود کنند . ( آنچنانکه امروز حرکتهای رفرمیستی نئولیبرالیستهای مذهبی توسط ارتجاع مذهبی حاکم گرفتار این آفت شده است. استراتژی حرکت اقدام عملی سازمانگرایانه حزبی باید ) مانند پیغمبر اسلام بر پایه یک متد خاصی در مبارزه اجتماعی و رهبری نهضت بنا گردد، تا بی آنکه عواقب منفی و نقاط ضعف استراتژیهای سه گانه (رفرمیستی و کنسروالیسم و رولوسیونی ) را داشته باشد، به هدف های اجتماعی خویش و ریشه کن کردن عوامل منفی و سنتهای ترمز کننده جامعه به سرعت نائل آید وآن اینکه سنتهای مذهبی جامعه را از درون بصورت انقلابی و سریع متحول سازند ". مجموعه آثار جلد 21 – صفحات 50 و 51

17- تقدم خودآگاهی اعتقادی بر خودآگاهی اجتماعی در استراتژی اقدام عملی سازمانگرایانه حزبی: " وقتی انقلاب مشروطه را با انقلاب کبیر فرانسه مقایسه کنیم، در مقایسه با آنچه که انقلاب مشروطه از آن کپی کردند یکی به آن شکل در می آید و یکی به این شکل، این است که می بینیم مشروطه با چند فرمان و فتوا شروع میشود در صورتیکه انقلاب کبیر فرانسه با یک قرن اندیشیدن و تفکر و بینش تازه و حرکت فکری مترقی و آگاه و روشنگرانه شروع میشود ". مجموعه آثار جلد 17 - صفحه 166

18-" در موقعی که مشروطیت عملی شد، قوانین بلژیک را ترجمه کرده و به جای سنتهای استبدادی و بومی برای ایران بکار بردند، در حالی که مردم ایران به آن حد از تکامل و خودآگاهی نرسیده بودند. این گونه قوانین حروف مرده ائی هستند که از کفن سپید کتابچه ها پا بیرون نمی گذارند و فقط بدرد مطالعه افراد محقق می خورند نه بدرد مردم. بدون خودآگاهی متن مردم هر راه حلی در حوزه های علمی و زوایای کتابخانه ها و گوشه های کافه های روشنفکری خواهد ماند و مجرد و بیگانه خواهند بود ". مجموعه آثار جلد 12 - صفحه 228

19- چریک گرائی مدرن بزرگترین آفت استراتژی اقدام عملی سازمانگرایانه حزبی در جامعه ما می باشد، چراکه آنچنانکه در سال 60 دیدیم با نظامی کردن فضای جامعه راه هر گونه اقدام عملی سازمانگرایانه حزبی را می بندند:" نسل جدید که تنها احساس تند آزادیخواهی و رهائی جوئی دارد و برای نجات خود و استقلال میهنش از یوغ استعمار بیگانه تلاش می کند و رنج می برد، تجربه سیاسی ندارد، یعنی پختگی مبارزه را ندارد و تحت تاثیر کتابها و فیلمها و داستانهای سیاسی اند که از آزادی سخن می گویند و انقلاب و قیام برای رهائی و شکستن زنجیر استبداد و استعمار خارجی و نمی دانند که به گفته چه گوارا آزادی بیش از همه از دست کسانی ضربه می خورد و ضربه ای شکننده که برای نیل بدان کوتاهترین راه را انتخاب می کنند و سریعترین مرکب را ( چریک گرائی و ترور و ارتش خلقی و مبارزه مسلحانه ) سرنوشت بسیاری از کشورهای که اکنون در آسیا و افریقا و امریکای لاتین در چنگال استبداد و حکومت غاصب بیش از پیش رنج می برند و به خفقان دچار شده اند و یوغ استعمار بیگانه بیرحمانه تر بر سرشان افتاده و زنجیر محکومیت در بند خارجی حلقومشان را تنگ تر از پیش می فشرد، گواه صادقی است که نسل آزادی خواه جوان دست به مبارزه نابهنگام و ناهنجار زده اند و پیش از آنکه شرایط انقلاب فراهم شده باشد، میتینگ ها و تظاهرات و حرکت های تند مسلحانه کرده اند و در نتیجه تنها چیزی که بدست آورده اند، این بوده است که حکومت را بیدار تر کرده اند. ( آنچنانکه در جامعه خودمان این موضوع در رابطه با مبارزه 30 ساله مجاهدین خلق با ارتجاع حاکم به نیکی مشاهده کرده ایم ) و استعمار را در کوبیدن و خفه کردن حلقومها پخته تر و پس از رنجها و شکنجه ها و زندانها اکنون از آزادی دور تر شده اند و انقلاب را سالها به تاخیر انداخته اند و امروز از آزادیهای نسبی اندکی که پیش از این داشتند نیز محروم شده اند و حتی از گفتن و نوشتن نیز ممنوع گشته اند و نه تنها آزادی بلکه نام آزادی را بر زبان نمی توانند بیاورند و حتی یاد آزادی و غم آزادی و اندیشیدن به آزادی در خلوت و کنج خانه برایشان جرم است ". مجموعه آثار جلد 33

20- استراتژی آگاهی بخش حرکت اقدام عملی سازمانگرایانه حزبی بر پایه نقد مستمر سیاسی و فرهنگی و اقتصادی سه قطب قدرت ( زر و زور و تزویر ) و خود جامعه می باشد یعنی در یک کلام استراتژی حرکت اقدام عملی سازمانگرایانه حزبی باید مستمراً بر پایه نقد قدرت ثلاثه و نقد خود مردم استوار باشد:" رسالت ( حزب ) در یک کلمه عبارت است از وارد کردن واقعیتهای ناهنجار موجود در بطن جامعه و زمان به احساس و آگاهی توده ها است. روسو می گوید برای مردم راه نشان ندهید و تعیین تکلیف نکنید فقط به آنها بینائی ببخشید خود راهها را بدرستی خواهند یافت و تکلیفشان را خواهند شناخت. علت ناکامی انقلاب مشروطه ما جز این نبود که رهبران بی آنکه به مردم آگاهی اجتماعی و بینائی سیاسی داده باشند به هدایت خلق و راه حل نهائی پرداختند و یک بار دیگر دیدیم که ثمره تحمیل انقلاب بر جامعه ائی که به آگاهی نرسیده و فرهنگ انقلابی ندارد جز مجموعه ائی از شعارهای مترقی اما نا کام نخواهد بود ". مجموعه آثار جلد 4 صفحات 6 تا 9

21- محور اساسی استراتژی آگاهی بخش حزب در جامعه بر پایه نقد سه قدرت موجود جامعه (قدرت - ثروت - معرفت ) همراه با نقد خود جامعه می باشد:" (حزب ) با بینش فکری و روش مبارزه اجتماعی که دارد و نیز بر حسب نظام اجتماعی ای که در آن مسئول است تکیه اساسی را برروی نقد یکی از سه قدرت (قدرت - ثروت - معرفت ) قرار می دهد ". مجموعه آثار جلد 6 - صفحه 176

22- در ایران استراتژی اقدام عملی سازمانگرایانه توده ائی در مرحله خودآگاهی اعتقادی از کانال دین اسلام و مذهب شیعه می گذرد و بدون آن امکان هیچگونه مبارزه آگاهی بخش در این جامعه برای حزب وجود ندارد: " من معتقدم که باید از طریق دین در وجدان فردی و اجتماعی یک جامعه مذهبی حلول کرد و او را بیدار کرد با او زبان و احساس مشترک یافت و حرف زد این تنها راه ممکن است و تجربه های بسیار آن را ثابت کرده است مبارزه با مذهب تنها نتیجه ائی که داشته است اسارت بیشتر مردم در چنگ دسیسه های سرمایه داری غرب بوده است. یک مذهبی که مذهبش را از او می گیرند چه می شود؟ یک روشنگر؟ هرگز! می شود یک مصرف کننده کالاهای اروپائی و یک موجود رام و بی تعصب در برابر هجوم غرب ". مجموعه آثار جلد 33 - صفحه 1032

23- اصول مقدماتی که هر اقدام عملی سازمان گرایانه حزبی در ایران باید به آن معتقد باشد عبارتند از: " ( حزب ) در جامعه ما باید این دو اصل را بداند که اولا جامعه ما اسلامی است و ثانیا اسلام یک حماسه اجتماعی و متحرک می باشد اگر یک ( حزب ) بتواند نهضت خود را برای بیداری و آگاهی و رشد اجتماعی و فرهنگی توده ها ی ما بر این پایه استوار کند موفقیتش حتمی و سریع است ". مجموعه آثار جلد 1 - صفحه 125

24- یکی از آفت هائی که در جامعه ایران در کمین حرکت حزبی وجود دارد تقدم بخشیدن بحرکت خودآگاهی اجتماعی خارج از خودآگاهی اعتقادی می باشد:" بسیار کم تجربگی و کم تجربگی خطرناک و فاجعه آمیز و نابود کننده است اگر از آن روند خودآگاهی اعتقادی به غفلت بگذریم و تمامی توش و توان مان را تنها و تنها در یک محدوده عمل مطلقا سیاسی مستهلک کنیم این کار موجب آن میشود که اسلام نو در جنین خفه شود و میراث خوار جهادها و شهادتها ی ما دیگران باشند. دیگرانی که بارها نشان داده اند که چه میراث خوارانی که می خورند و حتی در لفظ سپاسی نمی گذارند ". مجموعه آثار جلد 1 - صفحه 214

25- بزرگترین خصیصه حزب پیشگام در جهت اقدام عملی سازمان گرایانه حزبی تولید فکر است: " یکی از خوبیهای که با بسته شدن حسینیه ارشاد حاصل گردید این بود که آدرس خیلی از فکرها از بین رفت بچه هائی که دیگر هیچ سر بندی ندارند هر هفته جزوه ائی نمی گیرند اینها خودشان شروع کرده اند به تولید کردن و تولید کننده فکر و اندیشه شده اند ارزش 10 تا دانشجویی که تولید کننده اند از هزار تا حسینیه ارشادی که ده هزار نفر آنجا برای من کف می زنند بیشتر است ". مجموعه آثار جلد 23 - صفحه 254

26- مراحل استراتژی حرکت سازمانگرایانه حزبی بر سه پایه ترویجی و تبلیغی و تهییجی استوار می باشد مرحله ترویج حزبی: " اولین گام حزبی که بخاطر مردم و از میان آنها قیام کرده اند دعوت مردم بسوی حق و بخشیدن آگاهی به آنها او بالاخره آموزش نظری و تئوریک به مردم است البته این مرحله (ترویجی حزب ) نه اینکه این حقایق و آموزشهای تئوریک حقیقت ها را در ذهنها و کتابها و دانشگاهها و محفل های روشنفکرمآبانه و یا پشت میزهای کافه ها با توده ها مبادله می گردد، بلکه بالعکس همین مرحله ترویج هم باید توسط زندگی توده ها و در عرصه زندگی توده ها مبادله گردد ". مجموعه آثار جلد 7 - صفحه 92

27- نخستین پاسخی که حزب سازمان گرای حزبی باید به سوال از کجا آغاز کنیم خود بدهد عبارت است از: " نخستین رسالت ما کشف بزرگ مجهول غامضی است که از آن کمترین خبری نداریم و آن متن مردم است و پیش از آنکه به هر مکتبی بگرویم باید زبانی برای حرف زدن با مردم بیاموزیم چراکه اکنون گنگیم، ما از آغاز پیدایشمان زبان آنها را از یاد برده ایم و این بیگانگی قبرستان همه آرزوهای ما و عبث کننده همه تلاشهای ما می باشد ". مجموعه آثار جلد 1 - صفحه 255

28- کار حزب کسب قدرت نیست نقد قدرت است که با آن پیشگام رسالت خودش را که خودآگاهی بخشیدن به توده ها است ممکن می سازد:" در یک کلمه پیشگام کسی است که دارای یک بینش انتقادی است ". مجموعه آثار جلد 4 - صفحه 83

" ( حزب ) رسالتش رهبری کردن سیاسی جامعه نیست رسالت ( حزب ) خودآگاهی دادن به متن جامعه است فقط و فقط همین و دیگر هیچ اگر ( حزب ) بتواند به متن جامعه خودآگاهی بدهد از متن جامعه قهرمانانی بر خواهند خواست که لیاقت رهبری کردن خود (حزب ) را هم دارند و تا وقتی که از متن مردم قهرمان نمی زاید ( حزب ) رسالت دارد ". مجموعه آثار جلد 20 - صفحه 499

" ( حزب ) کارش این است که تضادهای موجود در جامعه را که در متن جامعه وجود دارد، از متن جامعه بر دارد و توی احساس و آگاهی جامعه بکند یعنی رسالت حزب این است که تضاد موجود در جامعه را از عرصه واقعیت وارد ذهنیت توده ها بکند زیرا تضاد تا زمانیکه در درون عینیت وجود دارد هر گز عامل حرکت نیست یعنی نفس تضاد در جامعه عامل حرکت نیست اگر تضاد توسط حزب وارد ذهنیت انسانهای جامعه شد و به آگاهی رسید آنوقت عامل حرکت می گردد، به این خاطر است که فقر عامل حرکت نیست، احساس فقر عامل حرکت است ". مجموعه آثار جلد 20 - صفحه503

والسلام