پرسش و پاسخ – 2
نشر مستضعفین در شرایط تاریخی - اجتماعی ما چه رسالتی برای خود قائل است؟ یا به عبارت دیگر چه هدفی را دنبال میکند؟
آیا نشریه الکترونیکی در کنار نشریههای دیگر میباشد؟
یعنی نشر برای نشر است یا اینکه نشر در خدمت رسالت و هدف محوری و استراتژیک خود میباشد؟
به عبارت دیگر آیا نشر مستضعفین اهداف درازمدت یا مرحلهای هم برای خود تعریف کرده است تا دچار حرکت روزمره و پراگماتیسم نگردد و ما بتوانیم با شناخت این اهداف مرحلهای و استراتژیک از بیرون یا درون بر حرکت سوبژکتیو و ابژکتیو نشر مستضعفین نظارت داشته باشیم و با انحرافات یا انحطاطات یا حرکتهای زیگزاگی آن در عرصه انتقاد و انتقاد از خود مقابله کنیم؟
پاسخ: اولا آنچه در پاسخ به این سوال در خصوص وظایف و رسالت کوتاه مدت و درازمدت یا محوری و استراتژیک نشر مستضعفین باید بگوئیم اینکه، آنچنانکه در ترم مرکب عنوان شده نشر مستضعفین مطرح شده است، نشر مستضعفین ارگان عقیدتی و سیاسی حرکت مستضعفین میباشد که خود این عنوان توضیح دهنده رسالت و وظایف محوری نشر مستضعفین میباشد. چرا که ترم مرکب عقیدتی - سیاسی حرکت مستضعفین توضیح دهنده این حقیقت است که نشر مستضعفین رسالتش هدایتگری عقیدتی و سیاسی حرکت مستضعفین در بستر سازمانگرایانه حزبی میباشد، در ثانی آنچنانکه در عنوان نشر مستضعفین ارگان عقیدتی - سیاسی حرکت مستضعفین ایران هویداست، نشر مستضعفین یک رسالت مرحلهای دارد و یک رسالت درازمدت.
رسالت مرحلهای نشر مستضعفین عبارت است از «شوراندن عقلانیت تودهها جهت ایجاد خودآگاهی طبقاتی - اجتماعی - سیاسی - تاریخی توسط دو وسیله: 1 - کشف حقیقت، 2 - انتقال حقیقت به درون خودآگاهی تاریخی اجتماعی تودهها.»
رسالت درازمدت و استراتژیک نشر مستضعفین عبارت است از «سازمانگری حرکت مستضعفین در عرصه جنبشهای اجتماعی، کارگری، زنان و اقلیتهای قومی میباشد».
هدف محوری و تاکتیکی نشر مستضعفین - آنچنانکه فوقا مطرح شد - عبارت است از «کشف حقیقت و انتقال حقیقت کشف شده به تودهها» میباشد. آنچه مهمتر از تعریف و تعیین هدف مرحلهای نشر مستضعفین (که فوقا مطرح شد) میباشد، عبارت است از مکانیزمی است که به این اهداف دو گانه سوبژکتیوی لباس عینیت و ابژکتیو میپوشاند. به عبارت دیگر سوال مهمتر از اهداف محوری و تاکتیکی نشر مستضعفین اینکه چگونه نشر مستضعفین میخواهد کشف حقیقت کند؟ و با چه مکانیزمی نشر مستضعفین میخواهد پس از کشف حقیقت این حقیقت را به درون خودآگاهی انسانی - اجتماعی - تاریخی تودهها منتقل نماید؟
در رابطه با این دو سوال است که موضوع آنالیز ترم عقیدتی - سیاسی برای نشر مستضعفین مطرح میگردد. چرا که پس از آنالیز ترم مرکب عقیدتی – سیاسی، این عنوان به دو پارادایم کیس عقیدتی و سیاسی تقسیم میشود که عنوان عقیدتی پاسخ به سوال دوم است و عنوان سیاسی پاسخ به سوال اول میباشد. به عبارت دیگر ما در ظل ترم سیاسی، کشف حقیقت میکنیم و در ظل ترم عقیدتی، این حقیقت کشف شده را به درون خودآگاهی انسانی - اجتماعی - تاریخی تودهها منتقل میکنیم. البته پر واضح است که ما حتی تا این مرحله از پاسخ هنوز نتوانستهایم وظیفه و رسالت نشر مستضعفین را به صورت شفاف مشخص کنیم، چرا که در همین جا باز دو سوال کلیدی دیگر مطرح میشود، یکی اینکه نشر مستضعفین در لوای حرکت سیاسی خود که صورت سوبژکتیو دارد، چگونه میتواند به کشف حقیقت برسد؟ یا به عبارت دیگر در حرکت سوبژکتیو سیاسی نشر مستضعفین چه مضمونی وجود دارد که توسط آن نشر مستضعفین میتواند به کشف حقیقت برسد؟ و دیگر آنکه عنوان عقیدتی وظیفه مرحلهای نشر مستضعفین از چه مضمونی برخوردار است که نشر مستضعفین توسط آن میتواند حقایق کشف شده در بستر حرکت سیاسی خود را به درون خودآگاهی تودهها منتقل نماید؟
پاسخ به این دو سوال آخر، تبیین کننده رسالت و وظیفه محوری و مرحلهای نشر مستضعفین به صورت کنکرت و عینی و ابژکتیو و مشخص میباشد، چرا که آنچه که میتوانیم در پاسخ سوال اول در اینجا مطرح کنیم عبارت است از اینکه، حرکت سیاسی نشر مستضعفین عبارت است از «نقد ابژکتیو - سوبژکتیو یا عینی - ذهنی توانائی و دانائی جامعه در چهار مؤلفه آن میباشد» که سه مؤلفه آن شامل «زر - زور – تزویر» بالائیها یا حاکم میباشد که همان «نقد قدرت، نقد ثروت و نقد معرفت» بالائیها است یا به عبارت دیگر حقیقت قابل کشف مورد نظر نشر مستضعفین محصول منطق ارسطوئی یا آکادمی افلاطونی و... نمیباشد، بلکه حقیقت قابل کشف از نظر نشر مستضعفین حکمت گم شدهائی است که نشر مستضعفین معتقد است که تنها با نقد سه مؤلفه بالائیها یعنی «زر، زور و تزویر» و یک مؤلفه در پائینیها که «نقد باورهای مردمی که همان سنت، مذهب و ...» میباشد، امکان پذیر است. به عبارت دیگر نشر مستضعفین در مرحله تاکتیکی هدف و رسالت و وظیفه خود عقلانیت نقادانه دانائی و توانائی جامعه در بالا و پائین مطرح میکند یا بهتر است این طور مطرح کنیم که «نشر مستضعفین در مرحله تاکتیکی خود به همان اندازه که در برابر بالائیها موضع نقادانه به خود گرفته در برابر پائینیها هم بی تفاوت نمیباشد»، بلکه بالعکس در برابر پائینیها هم به صورت نقادانه برخورد میکند اما با این تفاوت که موضع نقادانه نشر مستضعفین در برابر بالائیها به شکل سه مؤلفهای یعنی نقد «زر، زور و تزویر» میباشد که «نقد زر با تکیه بر سوسیالیسم»، «نقد زور با تکیه بر دمکراسی» و «نقد تزویر با تکیه بر آزادیها به خصوص آزادی بیان، آزادی قلم، آزادی احزاب و...» مطرح میکند. اما موضع نقادانه نشر مستضعفین در برابر پائینیها تنها به صورت «آگاهی بخش توسط استحاله باورهای گذشته سنتی مذهبی فقاهتی مردم به باورهای نوین» امکان پذیر خواهد بود و به همین دلیل است که حقیقت مورد انتظار نشر مستضعفین یک حقیقت مجرد ذهنی و خشک و سوبژکتیوی نیست بلکه بالعکس، حقیقت برای نشر مستضعفین عبارت است «نقد قدرت، نقد ثروت و نقد معرفت» بالائیها توسط «دمکراسی، سوسیالیسم، آزادی قلم، بیان و احزاب در بستر پراتیک اجتماعی» میباشد که با توجه به تعریفی که از قدرت در بالائیها برتراند راسل میکند و آن را شامل «سه قطب قدرت سیاسی یا زور، قدرت اقتصادی یا زر و قدرت علمی یا تزویر» میداند، میتوانیم وظیفه مرحلهای نشر مستضعفین «نقد قدرت در بالائیها و نقد معرفت در پائینیها» بدانیم یا «نقد ابژکتیو در بالا و نقد سوبژکتیو در پائینیها» بدانیم و در عرصه نقد معرفت در پائینیها است که نشر مستضعفین به نقد سنت و فرهنگ و مذهب کلاسیسم خود تودهها میپردازد. به عبارت دیگر نشر مستضعفین نقاد چهار مؤلفه میباشد:
الف - نقاد سیاست یا زور حاکم
ب - نقاد ثروت یا نظام و ساختار اقتصادی حاکم یا زر
ج - نقاد علم یا معرفت حاکم یا تزویر
د - و بالاخره نشر مستضعفین نقاد سنت و فرهنگ خود مردم نیز میباشد.
در این جا به تفاوت «نقد معرفت در بالائیها» با «نقد معرفت در پائینیها» توسط نشر مستضعفین پی میبریم، چرا که «نقد معرفت در بالائیها» از نظر نشر مستضعفین، یک وجه قدرت است که ماهیت ابژکتیوی دارد، اما «نقد معرفت در پائینیها» نقد آگاهیبخش بر پایه استحاله سنت و فرهنگ و مذهب فقاهتی و تکلیفی تودهها میباشد و این چهارمی است که (یعنی نقد معرفتی پائینی ها) خط بین نشر مستضعفین و پوپولیسم را تعریف میکند. چرا که مشخص میسازد که نشر مستضعفین تسلیم «بودن» تودهها نمیباشد و در کنار نقد حاکمیت تودهها، خود تودهها را هم به نقد میکشد و این مرز خطرناک نشر مستضعفین میباشد، چرا که این موضوع برای نشر مستضعفین از تیغ برندهتر میباشد و از مو باریکتر است و به خاطر همین مؤلفه چهارم است که نشر مستضعفین هر گونه اصلاحات از بالا را محکوم میکند و تنها اصلاحات از پائین قبول دارد و پایدارترین اصلاحات را، اصلاحاتی میداند که بر پایه نقد معرفتی پائینیها انجام گیرد.
اما در رابطه با پاسخ به سوال دوم که مطرح شده بود که عنوان ترم عقیدتی از چه مضمونی و گوهری برخوردار میباشد؟ میتواند حکمت کشف شده در عرصه نقد چهار مؤلفه «زر، زور، تزویر و فرهنگ و سنتهای حاکم» بر تودهها به درون خودآگاهی انسانی - اجتماعی - تاریخی تودهها منتقل نماید. در یک کلام آنچه در این رابطه به صورت موجز و اجمالی باید مطرح کنیم اینکه نشر مستضعفین آنچنانکه معلم کبیرمان شریعتی در کنفرانس «از کجا آغاز کنیم؟» و در نامه به فرانتز فانون مطرح کرده است، معتقد است که این انتقال حکمت یا انتقال حقیقت کشف شده در بستر عقلانیت نقادانه قدرت و معرفت در چهار مؤلفه آن توسط روشنفکر در جامعه ما تنها از طریق مذهب باید به خودآگاهی تودهها انتقال پیدا کند و مذهب تنها پلی است که در جامعه ما میتوانیم توسط آن این حقیقت کشف شده را به خودآگاهی تودهها منتقل نمائیم.
اما سوال مهمی که به قول معلم کبیرمان شریعتی در اینجا مطرح میشود اینکه، کدام مذهب؟ آیا با این مذهب سنتی فقاهتی حاکم بر ذهن و جامعه ما، ما میتوانیم به انتقال حقیقت کشف شده به تودهها بپردازیم؟ در پاسخ به این سوال بزرگ است که باید بگوئیم نه با این مذهب فقاهتی موجود، ما نه تنها نمیتوانیم حقیقت کشف شده در بستر پراتیک سیاسی را به خودآگاهی تودهها منتقل نمائیم، بلکه بالعکس، این مذهب سنتی بزرگترین قاتل و سم کشنده آن حقیقت کشف شد میباشد، لذا در همین رابطه است که آخرین سوال ما در این جا مطرح میشود و آن عبارت از اینکه با کدامین مذهب ما میتوانیم حقایق کشف شده پراتیک سیاسی فوق را به خودآگاهی تودهها منتقل نمائیم؟
در یک کلام تنها با اسلام محمد که همان اسلام وحی و قرآن میباشد، یا تشیع علی - امکان پذیر خواهد بود نه اسلام اموی و تشیع فقاهتی صفوی. اینجا است که رسالت عقیدتی نشر مستضعفین مسئولیت و وظیفه خود را آشکار مینماید و آن عبارت است از «جانشین کردن اسلام محمدی و تشیع علوی به جای اسلام تکلیفی و تشیع فقاهتی حاکم» یا «جانشین کردن اسلام تطبیقی به جای اسلام دگماتیسم و انطباقی» میباشد. طبیعی است که این وظیفه و رسالت دوم نشر مستضعفین از رسالت و وظیفه سیاسی او که کشف حقیقت توسط «نقد چهار مؤلفه زر و زور و تزویر حاکمیت همراه با نقد فرهنگ و مذهب و سنت تودهها» میباشد، سنگینتر و سختتر میباشد. چرا که در این مرحله نشر مستضعفین باید از یک طرف با اسلام فقاهتی حاکم که از زمان صفوی تا کنون مدت پنج قرن فوندانسیونهای خود را در تاریخ ما بر گرده سوبژکتیو تودهها استوار ساخته است، به چالش بکشد و از طرف دیگر پس از ویران کردن خیمه گاه اسلام فقاهتی، اسلام محمدی و تشیع علوی را جایگزین آن سازد. در همین رابطه است که نشر مستضعفین باید این دو رسالت پارالل خود را دوشادوش هم انجام دهد تا توسط آن، هم بتواند کشف حقیقت کند و هم بتواند انتقال حقیقت نماید. بنابراین رسالت نشر مستضعفین در یک تقسیم بندی به دو مرحله تقسیم میشود. مرحله اول مرحله تاکتیکی و محوری میباشد که شامل دو ترم میباشد:
1 - ترم سیاسی که هدف آن کشف حقیقت توسط عقلانیت نقادانه در بستر چهار مؤلفهای «زر، زور، تزویر حاکم و همراه با نقد سنت و فرهنگ و مذهب مردم» میباشد.
2 - ترم عقیدتی که هدف آن «انتقال حقایق کشف شده در مرحله اول به درون خودآگاهی تودهها توسط استحاله سوبژکتیوی تودهها» یا «استحاله اسلام فقاهتی حاکم به اسلام محمدی یا تشیع علوی» به انجام میرسد و اما هدف نهائی و استراتژیک نشر مستضعفین «تشکیل حزب فراگیر مستضعفین» میباشد.
پایان