سرمقاله:
خاورمیانهای که در آستانه جنگ فراگیر قرار دارد و اکنون غزه و ساحل غربی رود اردن و لبنان در آتش آن جنگ میسوزند، «آیا دامنه این جنگ تا ایران گسترش خواهد یافت؟»
اکنون که بیش از یکسال از جنگ رژیم آپارتاید و جنگطلب اسرائیل با مردم غزه میگذرد، و همچنان آتش آن جنگ منهای اینکه در غزه شعلهور میباشد، با توسعه آن جنگ دامنهاش به ساحل غربی رود اردن و لبنان گسترش یافتهاست و «خاورمیانه را بدل به کانون بحران و جنگ در جهان کرده است». در طول نزدیک به 13 ماه گذشته، «رژیم نژادپرست و جنگطلب اسرائیل نشان داده است که برای پیشبرد هدف خود که «نظم جدید» در خاورمیانه و دستیابی به اسرائیل بزرگ و هدفهای توسعهطلبانه میباشد، از هیچ جنایتی روی گردان نیست». بهطوریکه در نوار غزه (آنجایی که مدت 19 سال است که بزرگترین زندان جهان با نزدیک به 3 میلیون جمعیت میباشد) در طول 13 ماه گذشته بیش از 42 هزار نفر کشته شدهاست، که 17000 نفر از این کشته کودکان هستند. یعنی بیش از یک سوم از کشتهها قربانی زیر هیجده سال میباشند.
باری، از آنجایی که در خصوص جنایات رژیم نژادپرست و جنگطلب اسرائیل در نوار غزه در طول ماههای گذشته در شمارههای گذشته نشر مستضعفین (ارگان عقیدتی، سیاسی، جنبشی، جنبش پیشگامان مستضعفین ایران) به تفصیل سخن گفتهایم در این شماره در ادامه جنگ 13 ماهه رژیم صهیونیستی و فاشیستی اسرائیل از لبنان میپردازیم، زیرا لبنان از پیچیدهترین صحنه درگیریها در خاورمیانه برخوردار میباشد، و از ادامه جنگ لبنان است که جنگ به سوریه و یمن و ایران و غیره کشیده میشود.
جنگ فعلی لبنان که از 18 سپتامبر سال جاری شروع شدهاست، «چهارمین باری است که اسرائیل برای حفظ امنیت مرزهای شمالی خود، با نیت تخلیه و تحت کنترل درآوردن جنوب لبنان تا مرز رودخانهی لیتانی دست به تهاجم علیه لبنان زدهاست». در هر یک از حملههای نظامی که در سالهای 1978، 1982، 2006 صورت گرفته است، اگرچه رژیم صهیونیستی اسرائیل موفق به اشغال سرزمین لبنان نشده است، «ولی توانسته است منطقه را ویران کند، و بسیاری از فلسطینی و لبنانیها را بکشد. اما سرانجام بهجز در چند نقطه در مرز لبنان ناچار به عقبنشینی شدهاست، این بار هم نیز روال گذشته تکرار خواهد شد». در جنوب لبنان دو ایالت النبطیه و الجنوب با اسرائیل هممرز هستند، «و بیش از یک میلیون نفر در بیش از صد و ده و چندین شهر زندگی میکنند. بیشتر از 60 درصد آنها شیعه هستند. و حزبالله پایه مردمی وسیعی در میان آنها دارد. در الجنوب چند اردوگاه فلسطینی هم وجود دارد. بی شک تخلیه یا کشتن این جمعیت که اکثراً بهخاطر حملات پی در پی اسرائیل ضد اسرائیلی شدهاند، عملی نیست. حتی مسیحیان منطقه جنوب لبنان که حدود 20 درصد جمعیت منطقه را تشکیل میدهند، بهخاطر صدماتی که میبینند، نمیتوانند متحد یا طرفدار اسرائیل بهحساب آیند.
رژیم نژادپرست و جنگطلب اسرائیل «میتواند با بمبارانهای وسیع آنها را آواره کند و بسیاری را هم به کشتن دهد (چنانکه در جنگ جاری بسیاری را کشته و آواره کرده است) اما نمیتوانند منطقه را تخلیه کنند. بیتردید ادامه جنگ کنونی ابعاد فاجعه باری برای لبنان خواهد داشت». یادمان باشد که «اقتصاد لبنان در شرایط فعلی دچار سختترین بحران است و نظام سیاسی آن در حال فروپاشی میباشد و مدت دو سال است که لبنان رئیسجمهور هم ندارد، دولت آن هم موقتی است، اعتبار و امکانات چندانی هم ندارد. ارتش لبنان نیز از نظر مالی، تسلیحاتی و نظامی کاملاً ناتوان است. حزبالله در میان جریانات سیاسی –مذهبی دوستان و دشمنان زیادی دارد. ورود حزبالله به جنگ سوریه هم جهت با سیاست رژیم مطلقه فقاهتی حاکم، برای حفظ بشار اسد در قدرت (در 2012) موقعیت حزبالله را بهعنوان یک نیروی ملی لبنانی مورد تردید قرار داده است. درگیری موشکی با اسرائیل پس از حملهی حماس در 7 اکتبر سال گذشته، نیز عمدتاً در دفاع از حماس بوده است، که بهطور کلی نزدیکی و وابستگی شدید حزبالله با رژیم مطلقه فقاهتی حاکم را نمایش میدهد، و لبنان را به جنگ نیابتی ایران و اسرائیل کشاندهاست.
با این حال بسیاری از لبنانیهای مخالف اسرائیل، از حزبالله بهعنوان مهمترین سازمان سیاسی – نظامی حمایت میکنند. حتی پارهای مارونیها از حزبالله حمایت کرده و میکنند. علی ایحال، در 17 و 18 سپتامبر سال جاری که جنگ فعلی لبنان از سر گرفته شد، «در آغاز از آنجایی که تقریباً در همه جای بیروت و حومه آن دستگاه انتقال پیام پیجر و واکی تاکی بود، تقریباً توسط رژیم فاشیستی و جنگطلب اسرائیل بهطور همزمان منفجر شدند». این حمله تروریستی از نوع جدید سرویسهای مخفی اسرائیل، توانست جان نزدیک به 56 نفر را بگیرد و 3 هزار نفر را هم زخمی بکند. در ادامه آن ضربههای پی در پی به حزبالله با کشته شدن سید حسن نصرالله و بسیاری از ارشدترین کادرهای رهبری وارد کرد. اگر چه این ضربات رژیم صهیونیستی و نژادپرست اسرائیل، ارتش حزبالله را ضعیف کرد، اما سبب نابودی آن نشد و در این مدت که حزبالله وارد جنگ سراسری با رژیم جنگطلب اسرائیل شدهاست، «در بستر همین جنگ توانسته خود را بازسازی کند.»
نکته مهمی که در اینجا قابلذکر است اینکه هزینههای ارتش حزبالله آن چنانکه سید حسن نصر الله رهبر حزبالله لبنان در سال 95 در یکی از سخنرانیاش گفتهبود: «بودجه حزبالله ایران تأمین میکند. از حقوق پرسنل تا تسلیحات همهچیز را جمهوری اسلامی میدهد. و تا زمانی که جمهوری اسلامی پول دارد، ما هم داریم». بر اساس برآوردهای رژیم مطلقه فقاهتی حاکم، بهطور متوسط سالانه یک میلیارد دلار برای حزبالله هزینه کرده است. بر این مطلب بیافزاییم که «کمکهای مالی و تسلیحاتی گروههای نیابتی از حماس، جهاد اسلامی فلسطین، گروههای شبه نظامی در عراق، سوریه، حوثیهای یمن بخش دیگری از هزینههای رژیم مطلقه فقاهتی میباشد. در خصوص جنگ فعلی لبنان لازم است که عنایت داشته باشیم که:
یک - اگرچه جنگ فعلی لبنان فرایندی در ادامه پروسه جنگ غزه است (که از 7 اکتبر سال گذشته با حمله گروه حماس به اسرائیل شروع شد) اما بهلحاظ سوق الجیشی شرایط جنگ لبنان با جنگ غزه (که همچنان ادامه دارد) متفاوت میباشد. زیرا اگر چه هم جنگ غزه و هم جنگ لبنان هر دو جنگ نیابتی هستند که توسط رژیم مطلقه فقاهتی هدایت میشوند، ولی از آنجایی که جنگ غزه در محدوده باری که غزه که یک زندان با 2 تا 3 میلیون نفر میباشند این امر باعث گردیده که جنگ غزه یک جنگ بسته باشد و تنها از حمایت مستقیم حوثیهای یمنی بهصورت میدانی حمایت میشوند. حمایت جریانهای نیابتی دیگر از غزه صورت غیر مستقیم و یا بهصورت مستقل از غزه (مانند حزبالله) بر علیه اسرائیل صورتمیگیرد، اما جنگ لبنان با اسرائیل جنگ دو کشور است، و لهذا همین امر باعث گردیده که شرایط برای حضور میدانی رژیم مطلقه فقاهتی تا گروههای عراقی و حوثیهای یمن صورت مستقیم داشتهباشند. نبرد موشکی رژیم مطلقه فقاهتی در دو مرحله 25 فروردین و 10 مهر 1403 تحتعنوان «وعده صادق 1 و 2» در همین رابطه شکل گرفته است.
دو - حمله ارتش اسرائیل به حزبالله و لبنان حتی کابینه نتانیاهو را عجالتاً از بحرانهای داخلی نجات داد. در این حمله جدا از آنکه دولت جنگسالار نتانیاهو از حمایت احزاب اپوزیسیون حاضر در پارلمان برخوردار گردید، حتی به اعتراضات گستردهای که در اسرائیل علیه جنگ و دولت نتانیاهو در حال شدت گرفتن بود بهصورت موقت پایان داد.
سه - حمله رژیم آپارتاید و جنگطلب اسرائیل به حزبالله لبنان آن چنانکه فوقا اشاره کردیم با انفجار پیجرها در سراسر لبنان و با کشتن فرماندهان ارشد جنبش حزبالله و جنگ ویرانگر همه جانبه به مرزهای لبنان و موشک اندازی حزبالله و بمبارانهای ارتش اسرائیل و بالاخره حمله زمینی اسرائیل به خاک لبنان حمله نیروهای نیابتی رژیم مطلقه فقاهتی اعم از حوثیهای یمن و گروههای عراقی و بالاخره موشک باران رژیم مطلقه فقاهتی در دو مرتبه وعده صادق اول در 25 فروردین 1403 (آوریل) و دوم (شامگاه سه شنبه 10 مهر 1403) ادامه پیدا کرده است.
بیش از یکسال است که (از 7 اکتبر سال گذشته که جنگ غزه شروع شد) نیروهای حزبالله و اسرائیل در منطقه مرزی خود در حال تبادل آتش هستند. غیر نظامیان دو طرف مرز به درون اسرائیل و لبنان کوچ کردهاند. اما در جنگ جدید اسرائیل و لبنان، برای اولین بار به مناطق شمالی بیروت هم حمله کرده و حزبالله هم تا تلآویو هدف موشکهای بالستیک خود قرار داده است. هزاران نفر از ساکنان جنوب لبنان برای فرار از حملات اسرائیل حتی به سوریه هم گریختهاند. بهطوری که به گفته سازمانهای امدادی تاکنون نزدیک به یک میلیون نفر از مردم جنوب لبنان آواره شدهاند، و بیش از 1200 نفر کشته و هزاران نفر زخمی شدهاند. رژیم فاشیسم و جنگطلب اسرائیل در طول بیش از یکسال گذشته از یکطرف جنگ غزه را به سرزمینهای فلسطینی ساحل غربی رود اردن و جبهه لبنان گسترش دادهاند.
مهمترین سؤالی که در این رابطه قابل طرح است اینکه، آیا دامنه جنگ تا ایران هم گسترش پیدا میکند؟
تلاش کشورهای اروپایی در رأس آنها فرانسه تاکنون نتوانسته است ولع جنگطلبی رژیم فاشیسم و نژادپرست اسرائیل را مهار کند. یادمان باشد که در این شرایط اسرائیل همزمان پنج جبهه (غزه، سرزمینهای ساحل غربی رود اردن، حوثیهای یمن، لبنان و سوریه) را گرم نگه داشته و این منهای تهدیدهای است که از بعد از شلیک 200 موشک بالستیک بهخصوص موشکهای هایپر سونیک (که در شامگاه سه شنبه 10 مهر) رژیم مطلقه فقاهتی در انتقام خون هنیه و سید حسن نصر الله بهطرف اسرائیل پرتاب کرد. در شرایطی که دولت نتانیاهو در عرصه سیاسی از سوی افراد عمومی مردم جهان، و بسیاری از دولتهای غربی برای آتش بس در غزه تحت فشار است، و در شرایطی که بخش قابل توجهی از مردم اسرائیل خواهان برکناری دولت نتانیاهو و انجام خدمات عمومی هستند، و در شرایطی که نتانیاهو پس از خلع ید بهخاطر پرونده قضائی بهاحتمالزیاد راهی زندان خواهد شد، در چنین شرایطی «رژیم فاشیسم و جنگسالار اسرائیل گسترش جنگ تا ایران را بهعنوان راه حل موقتی برای تخفیف بحرانهای جاری خود و در خدمت بقای خود در قدرت میبینید.»
البته در پاسخ به سؤال فوق لازم است که عنایت داشته باشیم که لازمه جنگ موردی و فراگیر اسرائیل با رژیم مطلقه فقاهتی حاکم، «کشانیدن پای مستقیم دولت آمریکا به جنگ است» که انجام این مهم در گرو نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا میباشد. «در صورتی که کامالا هریس پیروز انتخابات بشود، بعید میآید که حاضر به دخالت مستقیم نظامی باشد» و البته اگر در غیبت میدانی آمریکا، رژیم فاشیستی و جنگطلب اسرائیل در انتقام موشکهای 10 مهر رژیم مطلقه فقاهتی حاکم اقدام به بمباران موضعی تأسیسات نفتی، نظامی و اقتصادی و حتی هستهای ایران بکند، «بدونتردید رژیم مطلقه فقاهتی مجبور به پاسخ موشکی میشود.»
یادمان باشد که دونالد ترامپ رژیم مطلقه فقاهتی را تهدید کرده است که در صورتی که اسرائیل به ایران پاسخی سختتر از قبل ندهد، نمیتواند رژیم ایران را مهار نماید. البته خود دونالد ترامپ مطرح کرده که رژیم ایران در ترور اخیر او با خرید فرد مظنون دست داشته است. لذا به رئیسجمهور آمریکا (بایدن) توصیه کرده است که جمهوری اسلامی ایران را تهدید کند، که اگر به او (ترامپ) آسیبی برسد، آمریکا کل کشور ایران را با خاک یکسان میکند.
چهار - رژیم آپارتاید و جنگطلب اسرائیل هم اکنون اصلیترین کانون زایش تنش و بحران در منطقه خاورمیانه و در جهان میباشد. این رژیم هم زمان با کشتار و تخریب گسترده در باری که غزه و سرزمین ساحل باختری رود اردن و در جنوب لبنان بهتازگی در شمال کشور لبنان و سوریه و در یمن هم در حال جنگ و خونریزی میباشد. همچنین این رژیم با ترور اسماعیل هنیه و کشتن سید حسن نصر الله در بمباران بیروت که هر دو از متحدان رژیم مطلقه فقاهتی حاکم هستند، تلاش میکند تا رژیم مطلقه فقاهتی را به جنگ مستقیم با اسرائیل و لگد مال کردن همه موازین انسانی و نسل کشی فلسطینیان و اشغال خاک لبنان و کشتار مردم آن کشور به گمان خود بهدنبال «نظم نوین» در منطقه میباشد. «اگر اسرائیل بتواند در جنگ با لبنان به برتری نظامی برسد، به نظر میرسد که فقط به اشغال جنوب لبنان اکتفا نخواهد کرد و برای تضمین سلطهاش بر کل منطقه تلاش خواهد کرد.»
پنج - با حمله موشکی رژیم مطلقه فقاهتی به اسرائیل و پرتاب 200 موشک بالستیک به نام عملیات «وعده صادق 2» در شامگاه 10 مهر در واکنش به اقدامات تحریکآمیز قبلی اسرائیل «فصل جدیدی در مناقشه و رویارویی نظامی در منطقه آغاز شده که میتواند به جنگی تمامعیار بدل بشود». رژیم صهیونیستی اسرائیل تهدید کرده است که پاسخی قاطع به این حمله رژیم اسلامی ایران خواهد داد. ممکن است تأسیسات نفتی، نظامی، اقتصادی، و حتی هستهای ایران را بمباران کند که در این رابطه خامنهای در روز جمعه 13 مهر ماه، پس از 5 سال در نمازجمعه شرکت کرد. او در خطبه اول که به زبان فارسی بیان کرد حمله موشکی دهم مهر رژیم مطلقه فقاهتی به اسرائیل را کاری درخشان نامید و گفت: «کار درخشان نیروهای مسلح ما در دو سه شب قبل یک کار کاملاً قانونی و مشروع بود. کاری که نیروهای مسلح ما کردند کمترین مجازات برای رژیم غاصب صهیونی در برابر جنایتهای حیرت آور آن رژیم بود. رژیم خونآشام، رژیم گرگ صفت، سگ هار آمریکا در منطقه است. جمهوری اسلامی هر وظیفهایی در این زمینه داشتهباشد با قدرت و صلابت و قاطعیت انجام خواهد داد... ما در انجام این وظیفه نه تعلل میکنیم، نه شتاب زده میشویم. توجه کنید تعلل میکنیم کوتاهی نمیکنیم. دچار شتابزدگی هم نمیشویم. آنچه که منطقی است آنچه که درست است و نظر تصمیم گیران نظامی و سیاسی، در وقت خود و در هنگام خود انجام میگیرد. کما اینکه انجام گرفت و در آینده هم اگر لازم شد باز انجام خواهد گرفت... حملات طوفان الاقصی که در سال گذشته همین ایام انجام گرفت، یک حرکت درست، منطقی، قانونی و بینالمللی بود و حق با فلسطینیها بود. دفاع جانانه لبنانیها و فلسطینیها هم همین طور قانونی و معقول و مشروع است ما باید کمربند دفاع را از افغانستان تا یمن از ایران تا غزه و لبنان در همه کشورهای اسلامی و ملتهای اسلامی محکم ببندیم.»
برای فهم جوهر سخنهای خامنهای در نماز جمعه 13 مهر لازم است که عنایت داشته باشیم که بعد از کشته شدن هنیه در تهران و سید حسن نصرالله این موضوع باعث سرخوردگی بدنه نیروهای شبه نظامی وابسته به سپاه قدس رژیم مطلقه فقاهتی شد. برای نمونه «واکنش تعدادی از لبنانیها در منطقه ضاحیه (محل کشته شدن سید حسن نصر الله) بههنگام پخش مستقیم شبکه 3 جمهوری اسلامی یکی از آنها به عربی با بیان قول جمهوری اسلامی برای دفاع از حزبالله گفت: «الان جمهوری اسلامی کدام گوری است.»
شش - اگر چه پیش از این بارها مقامات رژیم مطلقه فقاهتی از حمله به حزبالله بهعنوان خط قرمز خود یاد کردهبودند، در این شرایط منافع رژیم مطلقه فقاهتی ایجاب میکند که با وجود همه فشارهایی که برای پاسخ گفتن به اسرائیل وجود دارد «وارد جنگ با رژیم صهیونی اسرائیل نشوند». چرا که وارد شدن به جنگ با اسرائیل با توجه به بحران سیاسی حاکم همراه با بحران اقتصادی آن هم با سرعتی بیش از همیشه که موتور اعتراضات توده پیش میرود، «میتواند به مفهوم یک خودزنی باشد». معالوصف، به همین دلیل است که پزشکیان در نشست خبری با خبرنگاران در نیویورک گفت: «اسرائیل با ترور هنیه میخواست ما را به جنگ منطقهای بکشاند». همچنین فلاحتپیشه نماینده پیشین ادواری مجلس نیز در گفتگو با «رویداد 24» ضمن مخالفت با وارد شدن جمهوری اسلامی به جنگ با اسرائیل «تنها راه چاره فشار به دولت آمریکا، برای وادار کردن دولت اسرائیل به آتش بس است». اصولگرایان حکومت همچون کیهان و وطن امروز همراه با برخی از سخنگویان این جریان «جنگ را گریز ناپذیر دانسته و حتی از ضرورت تبدیل شدن ایران به یک قدرت هستهای سخن گفتهاند» و نوشتهاند: «بهطور واقعی تلاشهای دیپلماتیک رژیم و وضعیت حملات نیروهای شبه نظامی وابسته به رژیم در عراق و یمن به اسرائیل نشانمیدهد که رژیم اسرائیل به این واقعیت آگاه است که رژیم ایران در شرایط کنونی قادر به جنگ با اسرائیل با توجه به حمایت نظامی دولت آمریکا و متحدانش از اسرائیل نیست و این حمله موشکی و پهپادی 25 فروردین رژیم (در 25 فروردین 1403 – وعده صادق 1) به اسرائیل اثبات کرد.»
هفت - نتانیاهو روز جمعه 6 مهر پس از سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد هنگامی که در هتل در شهر نیویورک بود دستور حمله به بیروت و دفتر فرماندهی مرکزی حزبالله لبنان و ترور سید حسن نصر الله و شماری از فرماندهان این سازمان را در ناحیه ضاحیه در جنوب لبنان صادر کرد. حملات ارتش اسرائیل به مقر حزب الله نشان داد که دولت صهیونیستی و نژادپرست اسرائیل از امکانات اطلاعاتی و نظامی گستردهای برخوردار است. به اعتراف مقامات حزبالله تنها در جریان انفجار پیچرها و بیسیمها 1500 تن از اعضای حزبالله از جمله تعدادی فرماندهان مهم و میانی کشته زخمی شدند. بحران خاورمیانه با حملات مداوم ارتش صهیونیستی اسرائیل به حزبالله وارد مرحله جدیدی شدهاست. ضربات مرگبار ارتش اسرائیل به حزبالله از انفجار پیجرها شروع شد و در ادامه به کشتن سید حسن نصر الله و بسیاری از فرماندهان اصلی این گروه منجر شد. این همه تأثیر بسیاری بر سپهر خاورمیانه و بهطور خاص در لبنان خواهد داشت. معهذا به همین دلیل است که چشم جهانیان این روزها به خاورمیانه دوخته شدهاست. شعلههای جنگ بیش از یکسال است که در باری که غزه زبانه میکشد. جنایتهای شبانهروز رژیم فاشیسم و جنگطلب اسرائیل در منطقه همچنان ادامه دارد. اکنون این آتش به شهرهای لبنان و بهویژه جنوب آن و یمن و سوریه رسیده و هدف بمباران اسرائیل قرار گرفته و بیش از 42 هزار نفر در غزه و بیش از دو هزار نفر در لبنان کشتهشدهاند و صدها هزار نفر ویران و میلیونها نفر هم از مردم غزه و لبنان آوره شدهاند.
هشت - بهطور کلی در جریان رقابت منطقهای که یک ضلع آن رژیم مطلقه فقاهتی و یک ضلع آن اسرائیل و ضلع دیگر آن عربستان سعودی و متحدانش قرار دارد، «بدونتردید تضعیف حزبالله به ضرر رژیم مطلقه فقاهتی و به نفع دو ضلع دیگر میباشد». بنابراین بدین ترتیب است که «حتی اگر حزبالله از مواضع خود عقب نشینی کند و به مفاد قطعنامه شورای امنیت در مرداد 1385 عمل کند، رژیم فاشیستی اسرائیل مانند غزه در یکسال گذشته با بهانههایی تا نابودی حداقل بخش مهمی از قدرت نظامی و تشکیلات حزبالله و دستیابی به این تضمین که دیگر حزبالله نتواند برای اسرائیل خطرساز باشد، به جنگ ادامه میدهد.»
حوادث همین چند روز اخیر بیش از پیش آشکار ساخته است که فعلاً «هیچ قدرتی قادر و یا مایل نیست جنگ سالاران حاکم بر اسرائیل را وادار به توقف و قتل و کشتار کند و بهپای میز مذاکره بکشاند و ماشین کشتار را که همچنان از طرف حامیان غربی آن در غرب و قبل از همه آمریکا تقویت میشود، متوقف سازد». بی اعتنایی دولت اسرائیل به درخواست دولتهای آمریکا و فرانسه برای آتش بس 21 روزه و تأکید بر ادامه حملات به حزبالله بیانگر این است که رژیم جنگسالار اسرائیل تا تضعیف کامل حزبالله و توانایی نظامی آن به هیچ آتش بسی تن نخواهد داد. آن چنانکه جوزف بورل نماینده اتحادیه اروپا در سیاست خارجی گفت: «هیچکس حتی آمریکا نمیتواند بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل را در جنگ علیه حماس و حزبالله لبنان متوقف کند.»
تحولات منطقه از آسیای غربی تا جنگ و ناآرامی اوکراین و روسیه و تا ناآرامی پیرامون چین و تایوان باعث نگرانی صلح دوستان و مردم جهان از این اوضاع خطرناک و احتمال وقوع جنگی و احتمالاً هستهای در جهان هستند. نخستین گام در راه برقراری آرامش در منطقه و مهار کردن ارتش متجاوز اسرائیل، احقاق حق ملت فلسطین، پایان دادن به اشغال سرزمینهای فلسطینی و رعایت قطعنامه سازمان ملل متحد در باره حقوق فلسطینیها است. باید ماشین جنگ و کشتار را در هر جا که هست متوقف کرد. تا ملتها بتوانند در آرامش و بدون دخالت خارجی برای سرنوشت خود تصمیم بگیرند.
نه - در خصوص حمله موشکهای رژیم مطلقه فقاهتی به اسرائیل آن چنانکه پنتاگون آمریکا اعلامکرد: در شامگاه سه شنبه 10 مهر و 25 فروردین رژیم مطلقه فقاهتی دو حمله موشکی به اسرائیل داشته است که ابعاد موشکی حمله دوم (10 مهر 1403) دو برابر ابعاد موشکی حمله اول (25 فروردین 1403) بوده است. کارشناسان این اهمیت را در شماره موشکهای بالستیک شلیک شده بهویژه موشکهای هایپر سونیک میدانند. چرا که در حمله موشکی 25 فروردین تعداد موشکهای بالستیک 110 فروند بوده است. اما در حمله موشکی 10 مهر حسین سلامی فرمانده سپاه از پرتاب 200 فروند موشک به اسرائیل تحتعنوان «وعده صادق 2» خبر داد. او از اتاق عملیات در یک گفتگوی تلفنی با پزشکیان گفت: «آقای دکتر به فضل الهی از 200 فروند موشکی که شلیک شدند، همه آنها موفق بودند.»
در باره تأثیر این موشکها نیویورکتایمز به نقل از یک افسر بازنشسته اسرائیلی متخصص ایران نوشت: «این یک تشدید اوضاع است که پایان آن را مشکل میتوان حدس زد. ما در شروع یک درگیری اجباری بین اسرائیل و ایران هستیم». روزنامه فرانسوی فیگارو نوشت: «ایران با حمله موشکی به اسرائیل مرتکب قمار خطرناک شدهاست-» لیبراسیون نیز نوشت: «ایران در نتیجه بحران بزرگ اقتصادی، ضعیف و شکننده شده و میداند که در صورت گسترش جنگ توان مقاومت در مقابل ارتش اسرائیل را ندارد». رویترز از قول کورت کمپبل معاون وزیر خارجه آمریکا گفت: «فقط اسرائیل نیست که به گزینه واکنش به به ایران فکر میکند بلکه آمریکا نیز به همین موضوع فکر میکند... آخر ما میدانیم که منطقه در لبه پرتگاه قرار دارد.»
روزنامه شرق در این باره نوشت: «نباید بگذارید کف تهدید امنیتی به سقف تهدید موجودیت برسد. جنگ حاصل محاسبه نیست، حاصل سوء محاسبه است. ما واقعاً باید در عین حالی که تمایلی به ورود جنگ نداریم، با دیپلماسی فعال منطقهای و فرامنطقهایی اجازه پیاده برنامههای اسرائیل برای کشاندن پای ایران به یک جنگ منطقهایی را ندهیم.»
روزنامه کیهان پس از حمله موشکی 10 مهر نوشت: «سپاه پاسداران جنازه اسرائیل را دفن کرد... پاسخ کوبنده و قاطع فعلی ما میتواند مانع کشیده شدن ایران به جنگ میباشد». ستاره صبح از قول یک دیپلمات پیشین نوشت: «ضرباتی که از اسرائیل میخوریم، برایمان هزینه دارد. ضربه زدن در برابر ضرباتی که میبینیم هزینه بیشتری بهدنبال خواهد داشت.»
مطلب را با همان سؤال اول به پایان میرسانیم. «آیا دامنه جنگ تا ایران گسترش پیدا خواهد کرد؟»
پایان