سخن روز

چشمانداز جنگ غزه

 

مدت هفت ماه و نیم است که از جنگی که از هفتم اکتبر بین غزه و اسرائیل شروع شده‌است، می‌گذرد. در این مدت، سیاست حاکم بر این جنگ و عرصه میدانی یا نظامی آن، تغییرات و فراز نشیب فراوانی داشته است. «این جنگ تاکنون جان بیش از 34 هزار فلسطین را گرفته و 80 درصد جمعیت غزه را آواره کرده و صدها هزار نفر را تا مرز قحطی برده‌است». جنگ غزه «طولانی‌ترین و خشن‌ترین جنگ در تاریخ 80 سال اعراب و اسرائیل می‌باشد» چراکه جنگ ژوئن 67 تنها 6 روز ادامه پیدا کرد، و جنگ اکتبر 1973 در جبهه مصر 20 روز به طول انجامید، و حمله به بیروت در سال 1982، هفت هفته و جنگ سال 2006 بین حزب الله و اسرائیل در لبنان، پنج هفته و جنگ قبلی غزه که در سال 2014 اتفاق افتاد، 50 روز طول کشید، اما این جنگ که از هفتم اکتبر (یا 15 مهرماه 1402) شروع شده بیش از 7 ماه و نیم است که ادامه دارد و همچنان تنور این جنگ داغ می‌باشد، و در این شرایط به آخرین سنگر خود «در شهر مرزی رفح با مصر و در جنوب نوار غزه با بیش از 5/1 میلیون نفر که بیش از یک میلیون آن آواره‌های فلسطینی هستند، رسیده است.»

بدین‌تر تیب است که باید داوری کنیم که «بیش از یک میلیون نفر پناهنده فلسطینی در رفح در برابر عملیات نظامی اسرائیل، نه راه پیش دارند و نه راه پس»، به‌طوری‌که گریفیث معاون دبیر کل سازمان ملل در امر بشر دوستانه گفت: «مردم در رفح مانند بقیه جمعیت غزه قربانی تهاجمی هستند که از نظر شدت و بی‌رحمی و گستردگی بی‌مانند است». او گفت که «عواقب تهاجم به رفح فاجعه‌بار خواهد بود». همچنین او در بیانیه‌ای که در این رابطه صادر کرده، اعلام‌کرد که: «بیش از یک میلیون آواره در رفح اکنون به مرگ خیره شده‌اند.»

یادآوری می‌کنیم که «قبل از جنگ فعلی غزه، جمعیت رفح حدود 250 هزار نفر بوده است، که اکنون به‌خاطر پناهندگی آواره فلسطینی از جنگ فعلی، جمعیت رفح به بیش از 5/1 میلیون نفر رسیده است، زیر فلسطینی‌های آواره شهرهای نوار غزه به رفح، جنوبی‌ترین شهر نوار گریخته‌اند، که در صورت تهاجم اسرائیل به رفح این حمله، به بزرگ‌ترین اردوگاه آوارگان جهان است، و بدون‌تردید در صورت حمله رژیم نژادپرست و فاشیستی و صهیونیستی اسرائیل به رفح، این شهر بیش از 5/1 میلیون نفری به گورستان دسته جمعی مردگان بدل می‌شود.»

برای فهم حساسیت موضوع لازم است که عنایت داشته باشیم که «آوارگانی که در رفح مستقر هستند، در مرز مصر و ساحل دریای مدیترانه تجمع کرده‌اند، و از آنجایی که مصر ارتش و تانک‌هایش را در مرزهایش و من جمله مرز رفح مستقر کرده است، تا اجازه ندهد این آوارگان وارد صحرای خشک و خالی سینا بشوند، و همچنین از آنجایی که این مردم نمی‌توانند وارد دریای مدیترانه بشوند، پس چاره‌ای ندارند جز اینکه در انتظار قتل خود لحظه شماری کنند». در تحلیل نهایی اکنون «بیش از یک و نیم میلیون نفر در رفح نظاره‌گر مرگ هستند و در مواردی زیر کیسه‌های پلاستیکی در میان گل و لای زندگی می‌کنند» (که به‌عنوان چادر از آن استفاده می‌کنند). حتی دولت جو بایدن «لازمه حمله به رفح ارائه طرح برنامه اسرائیل در رابطه با تخلیه این شهر مشروط کرده است». مع‌الوصف، از اینجا بوده است که جو بایدن رئیس‌جمهور آمریکا، چندی پیش به خبرنگاران گفت: «عملیات ارتش اسرائیل در غزه بیش از حد بوده است» و این مهم‌ترین انتقاد او از تاکتیک‌های جنگی اسرائیل در طول بیش از هفت ماه عمر جنگ غزه و اسرائیل بوده است. البته بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر نژادپرست و فاشیست و صهیونیسم اسرائیل، در پاسخ به سخنان جو بایدن با خبرنگاران گفت: «به ارتش اسرائیل برای در هم شکستن حماس در رفح آماده باش داده است». او اخیراً با وجود هشدار فزاینده متحدان غربی در باره حمله به این شهر بار دیگر بر اجرای تهاجم به رفح تأکید کرده است. ژنرال هرتزی هالوی رئیس ستاد ارتش اسرائیل در این رابطه به خبرنگاران گفت: «این کشور برای نابودی واحدهای نظامی باقیمانده حماس مصمم است و قصد دارد با حمله به رفح چهار گردان نظامی حماس در این شهر را از بین ببرد.»

باری، همین شرایط بسیار حساس جنگ غزه با رژیم نژادپرست و فاشیستی و صهیونیستی اسرائیل باعث گردیده «تا وجدان انسانیت، در جهان به جوش بیاید» و باز در این رابطه بوده است که «جنبش‌های دانشجویی آمریکا و اروپا در هفته‌های اخیر به موج اعتراض‌های مردمی علیه نسل‌کشی اسرائیل پیوستند». صدای اعتراض دانشجویان آمریکایی، نخست از دانشگاه کلمبیا در نیویورک بلند شد. آنچه در این دانشگاه آغاز شد به‌سرعت در ده‌ها دانشگاه در سراسر آمریکا گسترش پیدا کرد، و در اندک مدتی بر علیه سیاست‌های دولت بایدن (در حمایت او از نسل‌کشی اسرائیل) تبدیل شد. و باز در این رابطه بود که در هفته‌های اخیر تجمع‌ها و تحصن‌ها و تظاهرات متعددی در دفاع از فلسطین در بیشتر از 40 دانشگاه و کالج آمریکا برگزار شده‌است. گسترش اعتراضات بر علیه اسرائیل و حمایت از مردم فلسطین در آمریکا، "تنها محدود به دانشگاه‌ها نشده، بلکه علاوه بر آن تظاهرات به خیابان‌های شهرهای بزرگ آمریکا نیز کشیده شده‌است، که یک نمونه آن راه پیمایی و تظاهرات بزرگ لس آنجلس می‌باشد.

موج گسترده اعتراضات دانشجویی اکنون «از کشور آمریکا به دانشگاه‌های کشورهای دیگر از جمله استرالیا، کانادا، مکزیک، فرانسه، ایتالیا، بریتانیا و حتی ژاپن بسط پیدا کرده است» که این همه نشان دهنده آن است که «شعله‌های خشم علیه رژیم نژادپرست و فاشیستی و صهیونیستی اسرائیل در سراسر جهان پیگیرانه از مردم ستمدیده فلسطین دفاع می‌کند». یادمان باشد که جو بایدن در توجیه سرکوب این کنش‌گران توسط پلیس آمریکا گفت: «ما کشوری نیستیم که مردم را به‌زور ساکت کنیم یا مخالفان را سرکوب کنیم، اما در عین حال ما کشور بی‌قانونی هم نیستیم و نظم باید حاکم باشد» معنای دیگر این سخن جو بایدن رئیس‌جمهور آمریکا این است که «آزادی در آمریکا تا جایی است که نظم سرمایه‌داری حاکم مورد تهدید قرار نگیرد و وقتی که مورد تهدید قرار گرفت ما عین دولت استبدادی عمل می‌کنیم حاشا و کلاً از این همه فریب‌کاری.»

مع‌الوصف، به همین دلیل است که تاکنون در آمریکا بیش از سه‌هزار تن از دانشجویان و استادان و اعضا هیئت‌های علمی دستگیر شده‌اند. سرکوب دانشجویان در آمریکا تنها به وحشی‌گری پلیس محدود نمانده‌است، بلکه با حمایت دولت، دسته‌های نقاب‌دار نژادپرست طرفدار رژیم نژادپرست و فاشیستی و صهیونیستی اسرائیل، شبانه به مراکز دانشجویی یورش می‌برند و دانشجویان را مورد ضرب و شتم قرار می‌دهند. علی ایحال، اگرچه تجمع و تظاهرات اعتراضی این روزها در آمریکا و اروپا، «یادآور تظاهرات گسترده برضد جنگ ویتنام در دهه‌های 1960 و 1970 و همچنین تظاهرات عظیم ضد جنگ در آستانه حمله آمریکا و ناتو به عراق در سال 2003 می‌باشد»، در عرصه دیپلماسی و سیاسی هم دولت جو بایدن همچنان به حمایت از رژیم نژادپرست و فاشیستی و صهیونیستی اسرائیل می‌پردازد. به‌طوری‌که در روز 30 فروردین 1403، نماینده آمریکا درخواست عضویت کامل و رسمی کشور فلسطین در سازمان ملل متحد، در شورای امنیت این سازمان وتو کرد، گفتنی است، بر اساس گزارش تشکیلات خودگردان فلسطین در حال حاضر 137 کشور از 193 عضو سازمان ملل متحد از جمله سوئد، بلغارستان، قبرس، جمهوری چک، مجارستان، لهستان، رومانی و غیره کشور فلسطین را به رسمیت می‌شناسند و رهبران کشورهای اسپانیا، ایرلند، اسلواکی، مالت،، استرالیا، پاییز گذشته اعلام‌کردند که در نظر دارند که کشور فلسطین را به رسمیت بشناسند.

از هفتم اکتبر الی الان که جنگ غزه و اسرائیل شروع گردیده‌است، خطر عمده این بوده که درگیری با اسرائیل، «از منطقه غزه سر ریز کند و بدل به یک جنگ منطقه‌ای بشود» بدون شک، هدف اسرائیل از حمله نظامی به کنسولگری رژیم مطلقه فقاهتی حاکم در سوریه این بود که در اجرای استراتژی دولت نتانیاهو، حزب الله لبنان و رژیم مطلقه فقاهتی حاکم را به میدان جنگ بکشاند و یا به‌عبارت دیگر در راستای منطقه‌ای کردن جنگ غزه و اسرائیل توسط رژیم نژادپرست و فاشیستی و صهیونیستی اسرائیل بوده است، تا در آن صورت، این رژیم بتواند در نهایت رژیم مطلقه فقاهتی حاکم را به میدان جنگ بکشاند، تا همان طور که نتانیاهو گفته‌است، «توسط آن بتواند آمریکا را به درگیری مستقیم با رژیم مطلقه فقاهتی حاکم بکشاند.»

در کادر چنین سناریویی، با مداخله مستقیم نظامی آمریکا در جنگ غزه یا علیه حزب الله و رژیم مطلقه فقاهتی حاکم قطعاً «حملات بزرگی علیه نیروها و منافع آمریکا در سراسر خاورمیانه توسط گروه‌های مسلح سپاه قدس انجام می‌گرفت که حاصل آن پایدار شدن جنگ فراگیر منطقه‌ای است.»

باری، در خصوص مذاکرات آتش‌بس که در مدت 7 ماه گذشته به موازات توسعه جنگ غزه و اسرائیل پیوسته به‌صورت‌های مختلفی مطرح شده‌است، در اینجا می‌توانیم از مهم‌ترین این مذاکرات، که نشست قاهره است، اشاره بکنیم که از 24 بهمن سال گذشته الی الان، این مذاکرات ادامه داشته است. نشست قاهره صورت چهارجانبه مصر، آمریکا، قطر و اسرائیل دارد. آن چنانکه سامح شکری وزیر امور خارجه مصر می‌گوید، «هدف این نشست جلوگیری از حمله زمینی اسرائیل به رفح است، زیرا این امر پیامدهای فاجعه باری خواهد داشت». وی تأکید کرد: «هدف اسرائیل این است که در نهایت فلسطینی‌ها را از سرزمین خودشان خارج کند» مصر هشدار داده است که هرگونه جابه‌جایی فلسطینیان به داخل مصر، معاهده صلح چهار دهه‌ای میان اسرائیل و مصر را تهدید می‌کند.

طرح جدیدی که از طرف نشست چهارجانبه قاهره مطرح شده‌است شامل سه مرحله است.

مرحله اول که مدت آن 40 روز است (البته قابل تمدید هم می‌باشد) عبارت است از توقف موقت عملیات نظامی متقابل بین دو طرف و عقب نشینی نیروهای اسرائیلی از شرق غزه و دور شدن از مناطق مملو از جمعیت به مناطق نزدیک به مرزها در تمامی بخش‌های غزه». (البته غیر از دشت غزه). بازگشت آوارگان غیر نظامی به مناطق مسکونی خود، تسهیل ورود مقادیر گسترده و مناسب از کمک‌های انسانی و آذوقه و سوخت. بازسازی زیرساخت‌های غزه (که شامل برق و آب و فاضلاب و ارتباطات و مسیرهای مواصلاتی) در تمامی مناطق آغاز خواهد شد و تجهیزات لازم برای دفاع مدنی به‌صورت هماهنگ‌شده، وارد منطقه خواهد شد و تجهیزات لازم برای دفاع مدنی به‌صورت هماهنگ‌شده وارد منطقه خواهد شد تا آوار برداری‌ها انجام شود. این موضوع در تمامی مراحل ادامه خواهد داشت. تسهیل ورود لوازم مورد نیاز برای ایجاد اردوگاه آوارگان جهت پناه دادن به افرادی که منازل خود را در طول جنگ از دست داده‌اند ادامه پیدا خواهد کرد. به تعداد مورد توافق از میان نظامیان مجروح اجازه عبور از گذرگاه رفح برای مداوای آنها داده خواهد شد.

مرحله دوم که مدت آن 42 روز است در این مرحله از توافق، مقدمات لازم جهت آتش‌بس پایدار انجام شده و نیروهای اسرائیلی به خارج از غزه عقب نشینی می‌کنند. در این مرحله اقدامات لازم برای بازسازی فراگیر غزه و بازسازی منازل و تأسیسات غیر نظامی و زیرساخت‌های غیر نظامی که در نتیجه جنگ تخریب‌شده، آغاز خواهد شد.

مرحله سوم – تبادل تمامی جنازه‌های کشته‌شده‌ها در میان دو طرف بعد از شناسایی آنها. در این مرحله طرح بازسازی غزه به‌مدت 5 سال آغاز خواهد شد که شامل منازل مسکونی و تأسیسات غیر نظامی و زیرساخت‌ها است. طرف فلسطینی از انجام بازسازی زیرساخت‌ها و تأسیسات نظامی منع خواهد شد و اجازه وارد شدن هیچ‌یک از تجهیزات و مواد اولیه و ابزارهایی که در اهداف نظامی به کارگرفته می‌شود، به غزه داده نخواهد شد.

البته آخرین خبری که توسط حماس در رابطه با این طرح آتش‌بس مطرح شده‌است اینکه «حماس اعلام کرده است که تا زمانی که در نشست چهارجانبه آتش‌بس (مصر، آمریکا، قطر، اسرائیل) مستقیماً حماس حضور نداشته‌باشد، هر طرحی از نظر حماس قابل قبول نیست» قابل‌ذکر است که نمایندگی سازمان حماس چندی قبل، پس از اعلام طرح فوق وارد مصر شده بود. علی ایحال، «اگر در آینده نزدیک توسط نشست قاهره جنگ فعلی غزه با اسرائیل خاتمه پیدا کند، حداقل دستاوردی که این جنگ 7 ماه و نیم تا اینجا داشته است، اینکه این جنگ که طولانی‌ترین جنگ اعراب و فلسطینی‌ها با اسرائیل می‌باشد، نشان داد که بر اساس عملیات نظامی و اسناد و مدارک باقیمانده در میدان نبرد، دقت و پیچیدگی عملیات نظامی مبارزین حماس، معرف آن است که سازمان حماس در حد و قواره، یک ارتش منظم قادر به آفند و پدافند از خود است وگرنه بدون این پتانسیل عظیم حماس هرگز نمی‌توانست برای مدت بیش از 70 روز در برابر پنجمین ارتش کلاسیک جهان مقاومت کند.»

پایان