سنگهائی از فلاخن: سلسله بحثهائی تئوریک در باب آزادی و دموکراسی - قسمت چهارم
ارتداد و آزادی - زن و دموکراسی - آزادی سوسیالیستی و آزادی بورژوازی
الف – ارتداد در اسلام فقاهتی: مبانی اندیشه ارتداد در اسلام فقاهتی و اسلام قرآنی:
1 - ارتداد در اسلام فقاهتی چه در اسلام فقاهتی شیعه و چه در اسلام فقاهتی تسنن به دو قسم تقسیم میشود:
الف – ارتداد فکری.
ب – ارتداد عملی، که در اسلام فقاهتی جزای هر دو ارتداد در دنیا مرگ میباشد.
2 - تعریف ارتداد فکری در اسلام فقاهتی تجدید نظر در فکر و اندیشه میباشد.
3 - ارتداد عملی: برگشت یک فرد از گروه مسلمانان و پیوند سیاسی و اجتماعی او به دشمن به عنوان ستون پنجم دشمن میباشد.
4 - ارتداد در قرآن فقط ارتداد عملی میباشد (نه ارتداد فکری) که به معنای جدائی سیاسی و اجتماعی و نظامی فرد یا جمع از جامعه مسلمانان و پیوند او به دشمن جهت جنگ و مبارزه با مسلمانان.
5 - در هیچ جای قرآن ارتداد معنای فکری ندارد و در سنت رسول اکرم در مدت 23 سال حیات نبویاش همچنین در دوران حکومت چهار سال و 9 ماهه امام علی هرگز آزادی فکری تحت عنوان ارتداد فکری نفی نشده است و در هیچ جای قرآن شخص به خاطر اندیشهاش محکوم نشده و آزادی فکر و اندیشه، نه در قرآن و نه در سنت 23 ساله رسول اکرم و امام علی هرگز تحت عنوان ارتداد فکری به چالش گرفته نشده است. در قرآن در باب ارتداد فکری نه در این دنیا و نه در آخرت، نظری اعلام نشده است، لذا هر جا که قرآن موضوع ارتداد را مطرح میکند و برای آن اعلام جرم میکند، فقط و فقط ارتداد عملی میباشد نه ارتداد فکری.
6 - آیه 256 - سوره بقره: «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَينَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَي...» که نمایش دهنده آزادی تمام عیار و همه جانبه اندیشه و فکر در اسلام قرآنی میباشد و نفی کننده مطلق ارتداد فکری اسلام فقاهتی است. در سال 23 بعثت یعنی درست در سال آخر حیات نبوی پیامبر اکرم اسلام نازل شده است که دلالت بر این امر میکند که قرآن و پیامبر اسلام در اوج قدرت اجتماعی و سیاسی خود معتقد به آزادی اندیشه و فکر بوده است (نه در زمانی که مسلمانان در اقلیت و ضعف اجتماعی به سر میبردند).
7 - تاریخ 23 ساله حیات نبوی پیامبر اکرم و تاریخ 5 ساله حکومت امام علی حتی یک نمونه برخورد با آزادی اندیشه تحت عنوان ارتداد فکری را ندارد.
8 - جنگ رده که در زمان خلیفه اول ابوبکر انجام گرفت، نخستین جنگ با ارتداد فکری بود که توسط آن شیعیان امام علی که در برابر حرکت سقیفه دست به اعتراض فکری و عملی گذاشتند، به شدت از طرف خلیفه اول سرکوب و قلع و قمع شدند و کثیفترین و ضد انسانیترین جنایت در سرکوب آنها توسط لشکر خلیفه اول وارد گردید و در همین جنگ بود که خالد ابن ولید فرمانده لشکر ابوبکر سر مالک بن نویره را در برابر زن و بچهاش برید و در همان جا با همسرش هم بستر شد، که بعدا این عمل ضد انسانی و ضد قرآنی از طرف خلیفه اول نادیده گرفته شد.
9 - ارتداد فکری یک موضوع اسلام فقاهتی است نه اسلام قرآنی.
10 - ارتداد فکری از طریق تورات تحریف شده و یهودیهای مسلمان شده و اسرائیلیات اسلام روایتی وارد اسلام فقاهتی شد (نه از طریق قرآن و سنت رسول و ائمه شیعه).
11 - از نظر اسلام فقاهتی ارتداد فکری به دو قسم تقسیم میشود:
الف - ارتداد فطری،
ب – ارتداد ملی.
12 - در اسلام فقاهتی ارتداد فطری مخصوص آن دسته از مسلمانی است که خود دارای پدر و مادر مسلمان میباشند، اما خودشان بنابه دلایلی از اسلام خارج شدهاند.
13 - جزای ارتداد فطری هم در اسلام فقاهتی شیعه و هم در اسلام فقاهتی اهل تسنن مرگ میباشد و هر فرد مسلمان به مجرد اینکه دریابد که فردی مسلمان از یک خانواده مسلمان (در صورتی که آن فرد مرد باشد، نه زن) میتواند بدون حکم دادگاه، حکم مرگ را در باب او به اجرا بگذارد و اما در صورتی که فرد مرتد فطری زن باشد با یک درجه تخفیف تا آخر عمر هر روز در پنج نوبت نماز یومیه شلاق بخورد.
14 - ارتداد ملی در خصوص افرادی است که دارای پدر و مادر و خانواده مسلمان نمیباشد بلکه تنها از طریق ملیت و کشور مسلمان شدهاند و بعدا از این مسلمانی بر میگردد.
15 - جزای ارتداد ملی در اسلام فقاهتی شیعه و سنی در صورتی که مرتد مرد باشد، سه روز مهلت جهت توبه فکری میباشد و در صورتی که مرتد توبه نکند جزای او پس از سه روز مرگ میباشد.
16 - تاریخ یهودیت و مسیحیت مشحون از کشتار اندیشمندان تحت عنوان ارتداد فکری میباشد.
17 - قرآن و پیامبر اسلام و امام علی و نهج البلاغه به آزادی فکر اعتقاد داشته و آن را به عنوان یک اصل میشناسد.
18 - تا زمانی که تکلیف خودمان را با موضوع ارتداد فکری اسلام فقاهتی مشخص نکنیم سخن از آزادی فکر و اندیشه کردن یک شوخی بیشتر نیست.
19 - در اسلام فقاهتی شیعه و سنی مرتد فطری قابل توبه نمیباشد و در صورتی که مرد باشد، باید حتما کشته بشود و اگر زن باشد، باید با یک درجه تخفیف تا آخر عمر در پنج نوبت نماز یومیه شلاق بخورد.
20 - در اسلام فقاهتی زنان مرتد بر مردانشان حرام میشوند و مردان مرتد بر زنانشان حرام میگردند.
21 - علامه محمد اقبال لاهوری نخستین مسلمان قرآن شناسی بود که در کتاب تجدید بنای فکر دینی در اسلام موضوع ارتداد فکری در اسلام فقاهتی را به چالش کشید. کتاب «تجدید بنای فکر دینی در اسلام» فصل اصل حرکت در ساختمان اسلام - صفحه 193 سطر 4 «در پنجاب همانگونه که هر کس میداند مواردی بوده است که اگر زنی میخواسته است از شوهر نامطلوب خود جدا بشود ناچار بوده است که به کفر و ارتداد توسل جوید. چنین وضعی با یک دین عالمگیر سازگاری ندارد. فقه اسلامی چنانکه فقیه بزرگ اندلسی امام شاطبی در کتاب» الموافقات خویش گفته حافظ پنج چیز است: الف – دین، ب – نفس، ج – عقل، د – مال، ه – نسل، با توجه به این گفته میخواهم بپرسم که «آیا قاعده مربوط به ارتداد چنانکه در کتاب» هدایه بیان شده از دین و ایمان در این سرزمین حمایت میکند؟ نظر به محافظه کاری شدید مسلمانان هند قضات هندی جز این نمیتوانند که به چیزی تمسک جویند که به نام کتابهای رسمی حقوق شناخته شده است. نتیجه این است که در عین آنکه ملت در حال حرکت است قانون ساکن و متوقف میماند. پایان نقل قول از اقبال
22 - ده قرن دوران سیاه قرون وسطی در غرب توسط انگیزاسیون با سلاح ارتداد فکری کلیسا آزادی فکری و اندیشه را سرکوب کرده بودند، حتی در این رابطه کلیسا استخوان افرادی را که غسل تعمید نکرده بودند تحت لوای ارتداد فکری از خاک در میآوردند و آتش میزدند.
23 - موضوع سنگسار در هیچ جای قرآن نیامده است و هر جا هم که مطرح کرده از زبان مشرکین و غیر مسلمانان بوده که قرآن با طرح معنی دار آنها در جهت نفی آنها بر آمده است.
24 - موضوع سنگسار هم از طریق تورات و اسرائیلیات وارد اسلام فقاهتی شده است.
25 - در تورات نه تنها برای کفار و مرتدین فردی و اجتماعی جزای سنگسار در نظر گرفته، حتی برای بچهائی که از فرمان پدرش سر پیچی میکند جزای سنگسار مطرح میکند.
26 - اسلام روایتی 220 سال بعد از پیامبر اسلام و اسلام قرآنی شکل گرفت و اسلام فقاهتی پنج قرن بعد از پیامبر تکوین پیدا کرده است.
27 - اولین کتاب اسلام روایتی اهل تسنن که «صحیح مسلم» میباشد، 220 سال بعد از پیامبر تکوین پیدا کرده است و اولین کتاب اسلام روایتی شیعه 350 سال بعد از پیامبر اسلام، تکوین پیدا کرده است.
28 - اسلام روایتی و فقاهتی شیعه 120 سال بعد از اسلام فقاهتی و اسلام روایتی تسنن تکوین پیدا کرده است.
ب – آزادی و دموکراسی: آنچنانکه در مباحث قبلی سنگهائی از فلاخن در باب تئوری آزادی مطرح کردیم، نخستین اصل تئوری آزادی و دموکراسی این است که آزادی و دموکراسی برای یک جامعه نه دادنی است و نه گرفتنی است، بلکه آزادی و دموکراسی برای یک جامعه یاد گرفتنی است که آنچنانکه قبلا مطرح کردیم معنای این اصل آن است که تا زمانی که یک جامعه در عرصه پراتیک، طریقه تجربه آزادی و دموکراسی را یاد نگیرد، امکان کسب آزادی و دموکراسی برای او وجود ندارد. دومین اصل تئوری آزادی و دموکراسی در یک جامعه این است که تا زمانی که در یک جامعه روحیه جمعی بوجود نیاید، امکان تحقق آزادی و دموکراسی در آن جامعه وجود ندارد. بنابراین در مناسبات زمینداری و بردهداری که بزرگترین مشخصه آن شکل گیری رابطه فردی در میان جمع میباشد، امکان تحقق آزادی و دموکراسی وجود ندارد (و به همین دلیل بزرگترین آثار منفی استبداد و دیکتاتوری در یک جامعه شکل گیری زندگی فردی و روحیه فردگرائی در میان آن جامعه است) لذا تا زمانی که در یک جامعه روحیه جمعی جایگزین روحیه فردی نشود، امکان شکل گیری آزادی و دموکراسی در آن جامعه وجود ندارد. بنابراین سوال فربه و مردافکنی که در اینجا در رابطه با این اصل تئوریک مطرح میشود اینکه، روحیه جمعی که بسترساز دموکراسی و آزادی در یک جامعه میباشد، چگونه در یک جامعه شکل میگیرد؟
در پاسخ به این سوال فربه است که باید بگوئیم تنها راه شکل گیری روحیه جمعی در یک جمع، حرکت جامعه در دو عرصه عینی و ذهنی میباشد. برای شرح این موضوع باید توجه داشته باشیم که روحیه جمعی، بسترساز تحقق آزادی و دموکراسی در یک جامعه تنها از طریق آموزش نظری صرف حاصل نمیشود و یا تنها از طریق فراهم کردن شرایط عینی صرف بوجود نمیآید، بلکه بالعکس برای تحقق روحیه جمعی در یک جامعه، این دو عرصه باید در پیوند دیالکتیکی با یکدیگر شکل بگیرند و به همین دلیل ما امروز در جهان و عصری که به سر میبریم شاهدیم که ای بسا جوامعی وجود دارند که توسط نظام سرمایه داری، تولید جمعی در آنها شکل گرفته است اما از آنجائیکه در این جامعه به علت نظامهای توتالیتر، امکان شرایط ذهنی جهت شکل گیری و تکوین روحیه جمعی وجود ندارد، این جوامع هنوز نتوانستهاند به دموکراسی و آزادی اجتماعی دست پیدا کنند. نمونه آن جامعه خودمان است که به علت اینکه جامعه ایران دارای تجربهائی بیش از دو هزار سال حکومتهای توتالیتر و استبدادی را دارد، طبیعیترین محصول این حکومتهای دسپاتیزم در جامعه ایرانی بیگانگی نظری با روحیه جمعی است که این خلاء باعث شده است که جامعه ایران گرچه بیش از 150 سال است که برای تحقق دموکراسی و آزادی اجتماعی مبارزه میکند، هرگز نتوانسته تا کنون به دموکراسی و آزادی اجتماعی دست پیدا کند و هر زمانی که برای این امر یک انقلاب بزرگ کرده به علت اینکه فاقد آن روحیه جمعی بوده، نتوانسته به سازماندهی تشکیلات اجتماعی و سیاسی و اقتصادی خود دست پیدا کند. در نتیجه همین عدم تشکیلات اجتماعی باعث شده تا همیشه از دامن انقلابات این مردم، استبدادی خطرناکتر از استبداد قبلی قد علم کند، به طوری که ترانه این مردم این شود که «سال به سال دریغ از پارسال». به همین دلیل برای تحقق روحیه جمعی باید بر دو مؤلفه عینی و ذهنی به صورت موازی تکیه بکنیم یعنی از یک طرف باید در یک جامعه توسط تولید جمعی شرایط عینی روحیه جمعی را فراهم بکنیم و از طرف دیگر توسط نظام سیاسی دموکراتیک، امکان تجربه دموکراتیک را بوجود بیاوریم و شاید علت اینکه در آیه 159 سوره آل عمران به پیامبر اسلام امر میشود که «آنها را عفو کن و با آنها در تمامی امور مشورت کن همین موضوع باشد - ...فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ...» چراکه این آیه در رابطه با داستان جنگ احد میباشد که مسلمانان در سال سوم هجرت به شدت از مشرکین مکه شکست خوردند و بیش از 70 نفر مسلمان کشته شد و از آنجائیکه انتخاب منطقه احد بر پایه شورای بین مردم و پیامبر اسلام صورت گرفته بود، چون در زمان تصمیم گیری برای تعیین منطقه جنگی، خود پیامبر معتقد بود بهتر است در خود مدینه بجنگیم چراکه از نظر سوق الجیشی شهر مدینه به علت حصار کوهستانی اطراف آن و جنگیدن مردان در دفاع از خانوادهشان در مدینه بیشتر اهمیت پیدا میکند. بنابراین پیامبر اسلام معتقد بود که بهتر است در دفاع در برابر حمله مشرکین مکه که جهت انتقام از شکست بدر به مدینه حمله کردهاند در مدینه باقی بمانیم و در همین جا بجنگیم، اما جوانان مسلمان مدینه با این پیشنهاد پیامبر اسلام مخالفت کردند و معتقد بودند که نشستن در شهر و خانه و منتظر رسیدن دشمنان شدند دلالت بر ضعف مسلمانان در برابر کفار مکه میکند، لذا در این رابطه معتقد شدند که بهتر است برای مقابله با کفار مکه به منطقه احد که بیرون از مدینه میباشد برویم. پیامبر اسلام که اوضاع را چنین دید دستور داد که هر دو نظریه به رای گذاشته شود چون رای جوانان مکه که رفتن به احد بودند رای بیشتری آورد پیامبر فرمان رفتن به احد صادر کرد که بالاخره این جنگ منجر به شکست سهمگین مسلمانان شد؛ لذا بعد از این شکست مسلمانان، علت شکست احد را مشورت پیامبر با مسلمانان مطرح کردند و در همین رابطه به یکباره اصل شورا که قبلا در آیه 38 سوره شوری به صورت یک اصل مطرح شده بود: «...أَمْرُهُمْ شُورَى بَينَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ ينْفِقُونَ» به زیر سوال رفت، لذا در این رابطه بود که قرآن با بیان این امر که «ای پیامبر آنها را عفو کن و بر اصل شورا با آنها ادامه بده» هر چند هزینه این اصل در جنگ احد سنگین تمام شد و حتی نزدیک بود به کشتن خود تو هم بیانجامد، ولی باز اجرای این اصل ارزش آن را دارد که برای آن این همه هزینه داده شود چراکه توده مردم مسلمان در بستر پراتیک با این اصل است که روحیه جمعی پیدا میکنند. به عبارت دیگر با حلوا حلوا کردن که دهان شیرین نمیشود باید توسط بسترسازی شورا در تمامی امور زندگی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و معرفتی امکان تکوین روحیه جمعی را در جامعه بوجود بیاوریم. پس هدف از اجرای اصل شورا در زندگی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و معرفتی یک جامعه بوجود آوردن روحیه جمعی در آن جامعه میباشد. البته آنچنانکه قبلا به اشاره مطرح کردیم اجرای اصل شورا در زندگی اجتماعی و اقتصادی و سیاسی یک جامعه تنها بسترساز عملی تکوین روحیه جمعی میباشد، برای نیل به روحیه جمعی باید در کنار اجرای اصل شورا جهت تولید جمعی در آن جامعه بسترسازی بکنیم تا روحیه جمعی در آن جامعه تکوین پیدا بکند. در همین رابطه است که میتوانیم این چنین نتیجه بگیریم که روحیه فردی امروز جامعه ایران که مانعی جهت تحقق دموکراسی و حرکت تحزبگرایانه در میا ن ایرانیان شده است به علت سه امر تاریخی است:
1 - سابقه تاریخی حاکمیت نظامهای توتالیتر و استبدادی در طول 20 قرن گذشته بر مردم ایران.
2 - تجاوزهای خارجی که در راس آنها حمله مغول و جنگهای ایران و روس در زمان قاجار و بالاخره دو جنگ بینالملل قرار دارد.
3 - و بالاخره حاکمیت مناسبات زمینداری بر زندگی عینی مردم ایران برای قرنهای دراز تاریخ اقتصادی و لذا در این رابطه است که به ضرس قاطع میتوان اذعان کرد که تا زمانی که این روحیه جمعی در میان ایرانیان در بستر دو مؤلفه عینی – ذهنی شکل نگیرد، امکان حرکت تحزبگرایانه و کسب دموکراسی وجود نخواهد داشت. در عرصه سازماندهی و تشکیلات هم باز مشکل تاریخی جامعه ایران نشات گرفته از همین آبشخور روحیه فردی میباشد، چرا که یکی از اساسیترین علل ضعف مبارزه تحزبگرایانه در جامعه ایران به خاطر همین فقدان روحیه جمعی میباشد که صد البته در غرب به علت اینکه سرمایهداری صنعتی آنها به صورت طبیعی و تاریخی و ساختاری شکل گرفته است، دارای این ضعف اجتماعی نمیباشد. سرمایهداری صنعتی غرب از آنجائیکه ریشه در سرمایهداری تجاری خود آنها دارد لذا به صورت ساختاری و تاریخی پله پله رشد کرده است تا به این مرحله از تکامل رسیده است. همین پروسس طبیعی سرمایهداری در غرب باعث شده تا به موازات رشد و تکوین سرمایهداری صنعتی غرب، نیروی کار پرولتاریای صنعتی که بازوی کار سرمایهداری صنعتی میباشد شکل بگیرد. تکوین پرولتاریای صنعتی در بستر سرمایهداری صنعتی غرب دارای یک مشخصه روانشناسی اجتماعی میباشد که آن مشخصه روحیه جمعی کار است و همین روحیه جمعی کار در غرب است که باعث گردیده که از قرن هیجدهم تا کنون یعنی بیش از 200 سال حرکت تحزبگرایانه در جامعه غربی ریشه تاریخی پیدا کند و در بستر همین حرکت تحزبگرایانه غرب است که دموکراسی در غرب حتی در شکل معیوب بورژوازی نه سوسیالیستی آن توانسته است دارای ریشه تاریخی بشود، برعکس این در جامعه ما به علت فقدان همان روحیه جمعی گرچه از دهه هشتاد قرن دوازده هجری یعنی بیش از 110 سال از تلاش روشنفکران ایرانی جهت انجام حرکت تحزبگرایانه در جامعه ایران میگذرد اما تا این زمان به علت فقدان همین روحیه جمعی در جامعه ایران، این تلاش تحزبگرایانه روشنفکران ایران نتوانسته است به بار بنشیند و فقدان همین حرکت تحزبگرایانه در جامعه ایران باعث شده تا بستر برای حرکتهای کاریزماتیک آماده شود؛ لذا در همین رابطه است که میبینیم به موازات شکل گیری یک کاریزمات فورا عکس او توسط این تودههای محروم ایران در ماه میرود و پس از اینکه عکس او در ماه رفت، اطراف آن شروع به سینه زدن میکنند و از این زمان است که شعار تودههای ایران میشود «کی برود و کی بیاید» و به جای آنکه بگویند «چه برود و چه بیاید» از این مرحله است که یک دیکتاتور میرود و یک دیکتاتوری خشنتر از دیکتاتور قبلی جایگزین آن میشود و از این طریق است که تاریخ ایران مشحون از دیکتاتورها و مستبدین میباشد و شاید یکی از دلایلی که باعث شده که جامعه ایران از قرن دهم در برابر جامعه ترکان عثمانی به طرف مذهب تشیع صفوی میل تاریخی پیدا کند، همین موضوع کاریزماطلبی جامعه ایران به علت فقدان روحیه جمعی بوده است. زیرا بزرگترین مشخصه شیعه صفوی که امروز مذهب و عقیده جامعه ایرانی را تشکیل میدهد علاوه بر مانیفست بحارالانوار اسلام روایتی ملامحمدباقر مجلسی و مانیفست جامعه عباسی اسلام فقاهتی شیخ بهائی، خود اسلام شفاعتی و اسلام زیارتی و اسلام ضریح و قبر و مرثیه شاه عباس میباشد که در زیر همه جنایات تاریخی و ضد انسانیاش خودش را کلب آستانه علی ابن موسی رضا میدانست و با پای برهنه به زیارت آنها میرفت تا اسلام زیارتی و اسلام شفاعتی و اسلام فقاهتی و اسلام نوحه و مرثیه و ضریح طلائی را جایگزین اسلام قرآنی و اسلام علوی و اسلام نهج البلاغه و اسلام ابراهیمی بکند، وزیر عزاداری نصب کرده بود تا با تاسی از عزاداری کلیسا بر پای صلیب مسیح از عاشورای تاریخی حسین، عاشورای مرثیه و عزا و نوحه و اشک و آه بسازند و برای چهارصد سال، یک دریا اشک چشم از مردم ایران بگیرند تا از حسین عاشورا، حسین صفوی بسازند برای تکوین اسلام شفاعتی تا توسط این اسلام شفاعتی ده میلیارد تومان خرج ضریح طلائی امام حسین بکنند و این ضریح را شهر به شهر بچرخانند تا حسین شهید تاریخ را مانند رضای شاهد هشتم شیعه علوی، زندانی طلا و ضریح بکنند و امام زمان را در چاه جمکران زندانی بکنند و قبری جدید و طلائی برای فاطمه زهرا در کنار امام علی بر پا بکنند و حول هر شهر دیار امام زادهائی حتی در شکل مصنوعی آن بر پا بکنند تا اسلام قبر و ضریح و شفاعت، جانشین اسلام قرآن و اسلام آزادی و اسلام عدالت بکنند تا تودههای ایرانی به ضریح پرستی و قبرپرستی و کاریزما سازی عادت بدهند و به این ترتیب است که از قرن دهم هجری روحیه فردگرای ایرانی توانست در کانتکس شیعه صفوی چهره عقیدتی و مذهبی به خود بگیرد و مذهب شیعه صفوی برای جامعه ایران نمایش تئوریک و عقیدتی یک مذهب فردی و کاریزما ساز بشود و پناهگاهی بشود تا جامعه ایرانی بتواند در کانتکس آن روحیه فردگرای خود را که معلول جنگ مغول و نظامهای سیاسی مستبد و مناسبات زمینداری بود، تبیین عقیدتی و مذهبی بکند و از اینجا بود که شیعه صفوی بستری شد تا اسلام روایتی مجلسی و اسلام فقاهتی شیخ بهائی و اسلام زیارتی شیخ عباس قمی و اسلام ولایتی ملا احمد نراقی و اسلام شفاعتی شاه عباس صفوی در شعار و دثار آن خود را بپوشاند.
ادامه دارد