پروژه هدفمندی یارانه‌ها پاشنه آشیل اقتصاد رژیم مطلقه فقاهتی

مقدمه؛

ما در سال 89 نشر مستضعفین طرح هدفمندی یارانه‌ها را منعکس کرده و آنجا گفتیم که در خصوص فونکسیون اجرای طرح هدفمندی یارانه یا به عبارت صحیح‌تر طرح «حذف یارانه‌ها» تا زمانی که این طرح را در کانتکس و چارچوب ساختار ناقص نظام سرمایه‌داری حاکم بر ایران بررسی نکنیم امکان یک جمع بندی علمی از تاثیر و تاثر این پروژه برای ما وجود ندارد. اکنون که نزدیک به سه سال از اجرای این پروژه در ایران می‌گذرد وقت آن فرارسیده است تا برای فهم جایگاه ساختار سرمایه‌داری ایران که امروز علت و علل تمام بدبختی مردم ما می‌باشد، یک بار دیگر به بازشناسی مجدد این بزرگ‌ترین پروژه اقتصادی رژیم مطلقه فقاهتی بپردازیم تا شاید توسط آن به این پیام بزرگ دست پیدا کنیم که؛ راه حل نفی فقر (مطلق یا نسبی) به عنوان یک پدیده اجتماعی تنها در جامعه سوسیالیستی امکان پذیر است که به صورت اجتماعی کردن تولید و توزیع و مصرف در بستر نظام اجتماعی و سیاسی و اقتصادی شورائی تحقق پذیرد.

تا زمانی که در ایران اصل «شورا» به عنوان یک نظام اجتماعی و دستگاه سیاسی و ساختار اقتصادی تجلی نیابد امکان تحقق سوسیالیسم به معنای اجتماعی کردن تولید و توزیع و مصرف در کانتکس تولید اجتماعی و توزیع اجتماعی و مصرف اجتماعی وجود ندارد.

کسانی که اقتصاد را مال خر می‌دانند یا اندیشه ای که برخورد با فقر را در کانتکس حرکت فردی کمیته امداد امام و سازمان بهزیستی و صندوق‌های نصب شده در خیابان‌ها (تحت عنوان جمع آوری صدقه و با شعار بیائیم شادی‌ها را تقسیم کنیم) توجیه می‌کند، در دهه آخر اسفند و شهریور ماه می‌خواهند فقر را ریشه کن سازند. کسانی که برای آنان موضوع فقر امری فردی و جبری است که از طرف خدا بر مغضوبین زمین تحمیل شده است. اما از نظر ما «فقر» یک موضوع اجتماعی و یک موضوع ساختاری است که تنها با تغییر نظام اجتماعی به سوسیالیسم می‌توان ساختار اقتصادی ایران را در کانتکس نظام اقتصادی و اجتماعی و سیاسی شورائی بهبود بخشید؛ لذا در مقدمه این مطلب باید به استحضار مخاطبین برسانیم که هدف ما از تحلیل در باب این بزرگ‌ترین پروژه اقتصادی رژیم مطلقه فقاهتی این است که بتوانیم ساختار اقتصاد سرمایه‌داری ایران را به درستی تبیین کنیم تا به آنانی که در بند نقش ایوان هستند بگوئیم که؛ خانه از پای بست ویران است چه اصلاح طلبان بیایند چه اصول‌گرایان حاکم شوند و چه به اصطلاح اعتدال‌گر و غیره!

از نظر ما پارادایم اقتصادی همه این جریان‌ها همان برخورد رفرمیسم در کانتکس اسلام فقاهتی با نظام سرمایه‌داری بنجل ایران می‌باشد، که هیچ تغییر ساختاری در ایران - نه در عرصه اقتصادی یا سیاسی یا فرهنگی و اجتماعی- ایجاد نخواهد شد. چنان که بیش از 36 سال است که رژیم مطلقه فقاهتی حاکم بر ایران می‌کوشد تا (در کانتکس اسلام فقاهتی یا اسلام روایتی یا اسلام ولایتی یا اسلام دگماتیسم) مردم ما و حتی روشنفکران را سرگرم این اندیشه دگماتیسم بکند که با فقه و با روایت‌های بحارالانوار مجلسی ما می‌توانیم تمامی مشکلات اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و اجتماعی مردم ایران را حل کنیم!

 

1 - طرح هدفمندی یارانه‌ها توزیع عادلانه ثروت یا توزیع تورم و رکود و بیکاری در کشور؛

از زمان انتخابات دولت دهم (خرداد ماه سال 88) که هر کدام از جریان‌ها کوشیدند در رقابت‌ها شعار «ما پول نفت بر سر سفره مردم می‌آوریم» اقدام به جمع آوری آراء مردم کردند؛ و در این میان موضوع طرح هدفمندی یارانه‌ها به صورت جدی در دستور کار رژیم مطلقه فقاهتی قرار گرفت که دولت دهم در زمستان سال 89 استارت آن را زد که تا این تاریخ (نزدیک به سه سال از اجرای آن می‌گذرد)، 126 هزار میلیارد تومان به صورت نقدی به حساب بیش از هفتاد میلیون نفر از مردم ایران واریز شده است که به گواه و شهادت 70 میلیون ایرانی و طبق آمار نهادهای حتی رژیم مطلقه فقاهتی نه تنها فقر مردم کم نشده است بلکه تورم بیش از سه برابر زمان شروع این پروژه بی برنامه بوده که منجر به فقر بیشتر مردم ایران شده است و ثروتمندان غنی‌تر شده‌اند، به راستی چرا و اشکال به کجا بر می‌گردد؟

برای پاسخ به این سوال مقدمتا به این نکته توجه داشته باشیم که گرچه در بدو اجرای این پروژه دولت کودتا یا همان دولت دهم سعی می‌کرد اجرای این پروژه را از نوآوری‌های خود به مردم وانمود سازد اما مشاهده کردیم که مجلس رژیم مطلقه فقاهتی شکست این پروژه را اعلام کرد. البته تکوین و اجرای این پروژه مختص به کل نظام مطلقه فقاهتی است و ربطی به جناح یا نهادی از درون رژیم ندارد اما اکنون که این پروژه شکست خورده است هر کدام از جناحهای رژیم تقصیر را به‌گردن دیگری می‌اندازد؛

یکی- علت شکست این پروژه را مسکن مهر می‌داند.

دیگری- افزایش نقدینگی که در دست مردم وجود دارد.

سومی- علت آن را به عدم حمایت از تولید کننده توسط دولت دهم می‌داند.

چهارمی- دلیل آن را تقسیم یارانه بین 70 میلیون نفر جمعیت ایران اعلام می‌کند.

پنجمی- استقراض نجومی دولت دهم از بانک‌ها و در راس آن‌ها بانک مرکزی را دلیل شکست می‌داند.

ششمی- برتری هزینه از درآمد در بودجه‌های سالانه دولت دهم را که بستر ساز استقراض از بانک مرکزی شد عامل شکست بزرگ‌ترین پروژه اقتصادی رژیم مطلقه فقاهتی اعلام می‌کند.

هفتمی- افزایش هزینه تمام شده تولید در داخل به علت افزایش قیمت حامل‌های انرژی را که تحت اجرای این پروژه انجام شد، عامل شکست پروژه هدف مندی یارانه‌ها می‌داند.

هشتمی- کاهش قدرت خرید مردم را که بسترساز کاهش تقاضا در بازار و شکل گیری رکود تورمی می‌باشد، عامل این شکست تعریف می‌کند.

نهمی- کاهش ارزش پول ملی کشور را که معلول استفاده بی رویه دولت دهم از منابع بانکی و در راس آن از منابع بانک مرکزی می‌داند که خود بستر ساز چاپ بی رویه اسکناس و رشد و بی در پیکری نقدینگی در جامعه و افزایش روزانه و ساعتی بهای ارزهای خارجی و در راس آن دلار می‌داند که ناشی از واردات بیش از 70 % مواد اولیه تولید بخش صنعتی و بخش کشاورزی از خارج می‌شود که باعث افزایش قیمت تمام شده گشت، که از آن به عنوان عامل این شکست یاد می‌کنند.

دهم- بی انظباطی دولت دهم در افزایش هزینه‌های جاری و کاهش هزینه‌های عمرانی را عامل این شکست معرفی می‌کند.

یازدهم- سیاست غلط پولی دولت دهم در افزایش حجم پول در دست مردم و خلق نادرست اعتبار و قدرت خرید توسط کاهش پول ملی را عامل این شکست می‌داند.

دوازدهم- عدم تامین منابع لازم برای پرداخت‌های نقدی یارانه‌ها که باعث شد اکنون 10 هزار میلیارد تومان کسری موجودی داشته باشند از علل این شکست می‌داند.

سیزدهمی- توزیع ناعادلانه یارانه‌های نقدی بین اقشار دهگانه یا دهک‌های طبقاتی را عامل این شکست تعریف می‌کند.

برای ما تک عاملی دیدن علل شکست پروژه اقتصادی طرح هدفمندی یارانه‌ها در دستگاه آسیب شناسی تکنوکرات ها و بورکرات‌های سیاسی و اقتصادی رژیم مطلقه فقاهتی تداعی داستان فیل در مثنوی است! فیل در خانه تاریک قرار گرفته بود و مردم تا آن زمان فیل ندیده بودند و با لمس عضوی از بدن فیل در تاریکی می‌خواستند تا تعریف عضوی را که لمس کرده‌اند به تفسیر بدن کامل فیل تعمیم دهند، و به علت این که اعضای بدن فیل متفاوت بود، تعریف آن‌ها نیز از - فیل به عنوان کل- با هم متفاوت بشود. یعنی یکی از آن‌ها فیل را خرطوم بیند دیگری تخت و سومی بادبزن و آخری ستون! در صورتی که همه این‌ها از یک طرف درست بود از زاویه دیگر همه آن‌ها اشتباه بود؛

پیل اندر خانه تاریک بود / عرضه را آورده بودندش هنود

از برای دیدنش مردم بسی / اندر آن ظلمت همی شد هرکسی

دیدنش با چشم چون ممکن نبود / اندر آن تاریکیش کف می به سود

آن یکی را کف به خرطوم او فتاد / گفت همچون ناو دانستش نهاد

آن یکی را دست بر گوشش رسید / آن بر و چون باد بیزن شد پدید

آن یکی را کف چو بر پایش به سود / گفت شکل پیل دیدم چون عمود

آن یکی بر پشت او بنهاد دست / گفت خود این پیل چون تختی بد است

...هر یک به جزوی چون رسید / فهم آن می‌کرد هر جا می‌شنید

از نظر گه گفتشان بد مختلف / آن یکی دالش لقب داد ان الف

در کف هر کس اگر شمعی بدی / اختلاف از گفتشان بیرون شدی

چشم حس همچون کف دست است و بس / نیست کف را برهمه آن دست رس (دفتر سوم مثنوی ص 157 سطر 4 به بعد)

از نظر ما داستان آسیب شناسی پروژه اقتصادی «هدفمندی یارانه‌ها» رژیم مطلقه فقاهتی مانند داستان فیل مولوی می‌باشد چراکه این آسیب شناسان اگر به جای این که ذهن خود را فقط متمرکز اعضای جزوی فیل بکنند به طرف شناخت کل فیل می‌رفتند و در سایه کل فیل اعضاء فیل را در آن تاریکی فهم می‌کردندگرفتار این اشتباه نمی‌شدند. آری کل پیل در اینجا نظام سرمایه‌داری بنجل و معیوب ایران است که آسیب شناسان برای پرهیز از خطای دید مجبورند در کانتکس کل آسیب‌ها را مطرح کنند، در آن صورت خواهیم دید که تمامی آسیب‌های مطرح شده درست هستند چرا که علت اصلی شکست طرح هدفمندی یارانه رژیم مطلقه فقاهتی در این است که می‌خواهند این پروژه را در چارچوب نظام سرمایه به انجام برسانند که باعث می‌گردد تا این کودک از همان آغاز مرده بدنیا بیاید.

 

2 - وضعیت طبقه کارگر در آینه پروژه هدفمندی یارانه‌ها؛

طبقه کارگر ایران هم در انتخابات سال 88 وقتی از دهن احمدی نژاد شنیدند که می‌خواهم پول نفت را بر سر سفره‌های مردم بیاورم باور کردند که شاید این امام زاده توان معجزه دارد، اما تا چشم باز کردند نه تنها دیدند که رژیم مطلقه فقاهتی نتوانسته است پول نفت بر سفره آن‌ها بیاورد بلکه نان خالی داخل سفره آن‌ها را هم با خود برد! که طبقه کارگر در این رابطه بود که مبارزه خود را برای دست یابی سفره بدون پول نفت از سرگرفت چراکه؛

الف - با مقایسه حداقل دستمزدها در دو سال 92 و 91؛

در سال 91 حداقل حقوق ماهانه کارگران ایرانی بر طبق مصوبه شورای عالی کار در اسفند 90 در ترازوی قیمت یک دلار در آن تاریخ 300 دلار محاسبه شد در صورتی که در سال 92 با افزایش قیمت دلار تا مرز 40000 ریال گرچه آن حداقل به لحاظ ریالی 25% افزایش داشته است اما در ترازوی دلار حداقل 125 دلار می‌شود که نشان دهنده 300 % فقیرتر شدن طبقه کارگر در طول یک سال است.

ب - میانگین نرخ تورم در سال 92 طی 6 ماه گذشته 7/35% بود که بانک مرکزی نرخ تورم برای مرداد ماه همان سال را با تورم 40% اعلام کرد. این در حالی است که شورای عالی کار در اسفند ماه 91 افزایش حقوق کارگران را برای سال 92 به میزان 25% اعلام کرد که معنای آن این است که کارگران در سال 92 در مقایسه با سال 91 طبق آمارهای خود رژیم مطلقه فقاهتی 15% فقیرتر شده‌اند.

ج - مرکز آمار و بانک مرکزی رژیم مطلقه نرخ تورم در پنج ماه اول سال جاری را به ترتیب (9/35% و 2/38% و 2/32% و 37% و 39%) اعلام کرد که با در نظر گرفتن درصد ثابت افزایش حداقل حقوق کارگران در سال 92 (که از مبلغ روزانه 12990 ریال سال 91 به مبلغ روزانه 162375 ریال سال 92 که 25% افزایش را نشان می‌دهد)، دلالت بر فاصله دستمزد کارگران با نرخ تورمی دارد که همواره در حال افزایش است که معنا و مفهوم آن این می‌باشد که سبد هزینه بخور و نمیر خانواده کارگر ایرانی دائما در حال خالی شدن می‌باشد یعنی نه تنها طرح هدفمندی یارانه‌ها نتوانست پول نفت را بر سر سفره طبقه کارگر ایران بیاورد بلکه باعث خالی شدن سفره کارگران گردید و کمتر از سبد هزینه ای گشت که قبل از طرح هدفمندی یارانه‌ها وجود داشت.

د - فاجعه بارترین دست آورد پروژه طرح هدفمندی یارانه‌ها - افزایش سونامی بیکاری در بازار نیروی کار- کشور می‌باشد طبق آمار رسمی مشاور فعلی رئیس دولت یازدهم مسعود نیلی میزان اشتغال زائی صورت گرفته توسط دولت دهم را بعد از اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها تنها 14 هزار فرصت شغلی در سال اعلام کرده است که با توجه به رشد منفی 4/5% اقتصاد کشور بعد از اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها از آنجا که بزودی 5 میلیون نفر دانشجوی فارغ التحصیل وارد بازار کار کشور می‌شود، شمار بیکاران کشور از 5/4 میلیون نفر به 5/9 میلیون نفر می‌رسد که معنا و مفهوم آن تشکیل بزرگ‌ترین ارتش بیکاری در تاریخ ایران هفتاد میلیونی می‌باشد و این در حالی است که خامنه‌ائی برای رقابت سیاسی ما بین شیعه و سنی در داخل و منطقه شعار افزایش جمعیت سر می‌دهد و اعلام کرد که؛ ایران امروز ما توانائی 150 میلیون نفر جمعیت دارد! با توجه به این که ما در هفتاد میلیون جمعیت یک ارتش بیکار 5/9 میلیون نفری داریم اگر قرار باشد جمعیت کشور به 150 میلیون نفر برسد چه ارتش بیکاری خواهد ساخت.

 

3 - طرح هدفمندی یارانه درد یا درمان- راه یا چاه؛

 الف- طرح هدفمند یارانه‌ها به عنوان بزرگ‌ترین پروژه اقتصادی رژیم مطلقه فقاهتی پس از 3 سال اجرا اکنون اقتصاد ایران را در شرایطی سختی قرار داده است و در حالی که سالانه کل بودجه عمرانی کشور 10 هزار میلیارد تومان می‌باشد (البته اگر مانند گذشته صرف هزینه‌های جاری شود) که برای هر نفر مبلغ 45 هزار و پانصد تومان ماهانه به حساب 70 میلیون ایرانی واریز می‌شود که با شعار - پول نفت بر سر سفره مردم- انجام می‌گرفت، در حالی که طی سه سال گذشته 126 هزار میلیارد تومان هزینه شد که در مقایسه با سه سال قبل از یارانه‌ها، ملت ایران نه تنها به افزایش قدرت خرید دست پیدا نکرد بلکه 300 برابر هم فقیرتر شده است؛

ب- عوارض عمده از اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها در طول 3 سال گذشته عبارتند از؛

·       تورم تا 44%.

·       رکود اقتصادی.

·       افزایش بیکاری.

·       افزایش نقدینگی.

·       رشد اقتصادی تا منفی 4/5 %.

·       افزایش وارادات که به معنی نابودی تولیدات داخلی می‌باشد.

·       کاهش ارزش پول ملی کشور همراه با افزایش ریالی ارزهای خارجی که نوک پیکان آن دلار می‌باشد.

·       افزایش قیمت تمام شده تولید داخلی به علت افزایش قیمت حامل‌های انرژی.

·     توزیع ناعادلانه مصرف در جامعه ایران. بطوریکه طبق آمارهای خود رژیم مطلقه فقاهتی 4 دهک جمعیتی کشور حدود 17% مصرف جامعه را به خود اختصاص داده‌اند و 3 دهک میانی 25% و 3 دهک بالای هرم جامعه ایران 60% کل مصرف ایران را مختص به خود کرده‌اند.

ج - رکود تورمی حاکم بر اقتصاد امروز ایران که معلول اجرای طرح سه ساله هدفمندی یارانه‌ها می‌باشد شرایط فلج کننده‌ائی برای طبقه کارگر ایران به عنوان فقیرترین طبقه اجتماعی بوجود آورده است چراکه باعث گشت تا هم قدرت خرید طبقه کارگر ایران کاهش پیدا کند و هم رقابت نیروی کار در بازار در راستای نیروی کار ارزان افزایش پیدا کند.

د - علت شکست طرح هدفمندی یارانه‌های رژیم مطلقه فقاهتی عمل کردن به برنامه‌های بانک جهانی و صندوق بین‌الملل پول در کانتکس نظام سرمایه‌داری ایران است.

ه - تنها بستری که می‌تواند طرح هدفمندی یارانه‌ها را به معنای واقعی کلمه در آن به اجرا گذاشت، سوسیالیسم به معنای اجتماعی کردن تولید و توزیع و مصرف در کانتکس نظام سیاسی و اجتماعی و اقتصادی شورائی در ایران است.

والسلام