ما و جنبش دانشجوئی

رهنمودی چند از ما به جنبش دانشجوئی بمناسبت 16 آذر روز دانشجو در سال 88

  1. امسال در شرایطی به استقبال 16 آذر روز دانشجو میرویم که بلحاظ شرایط تاریخی  اعتلای جنبش اجتماعی 22 خرداد مسئولیتهای نوینی در دستور کار  جنبش همیشه طوفنده دانشجوئی ایران قرار داده است.
  2. بیش از 60 سال از تکوین  جنبش دانشجوئی ایران میگذرد. گرچه در این مدت جنبشهای اجتماعی و سیاسی و کارگری ما فراز و نشیب ها و جزر و مد ها مختلفی طی کرده اند. ولی تنها حقیقت مسلمی که بعنوان یک فرمول و قانون علمی و جبری برای کلیه بخشهای مختلف جنبش دموکراتیک ایران مسلم شده است  اینکه، بدون پیشتازی و هدایتگری و حمایت و رهبری جنبش دانشجوئی ایران امکان موفقیت و پیشروی مؤلفه های مختلف جنبش دموکراتیک ایران وجود نخواهد داشت. چراکه تنها آلترناتیوی که توانائی آنرا دارد  تا چتر رعب پلیسی، امنیتی، نظامی، سنتی، فرهنگی، تبلیغاتی، اداری و سیاسی و عوام فریبانه ... رژیم فقاهتی حاکم را در هم بشکند و جنبش های دمکراتیک ایران را از حصار روزمرگی خارج کند و به اعتلا وادار سازد، فقط و فقط جنبش دانشجویی ایران میباشد. آنچنان که  این حقیقت را برای اولین بار در تاریخ 60 ساله جنبش دانشجوئی ایران در تیرماه سال 78 به نیکی تجربه کردیم.
  3. در این مرحله تند پیچ تاریخی که جنبش اجتماعی 22 خرداد زیر بیرحمانه ترین مکانیزم های مختلف سرکوب و توطئه از جانب دستگاههای پلیسی، نظامی، امنیتی، انتظامی، تبلیغاتی  و قضائی و... رژیم فقاهتی حاکم قرار گرفته است و میرود تا جنبش اجتماعی ما را به روزمرگی بکشاند. که حاصل آن سرخوردگی و رکود جنبش فوق می باشد. تنها با پیوند جنبش دانشجوئی ایران به جنبش اجتماعی 22 خرداد است که می تواند  جنبش 22 خرداد را از روزمرگی گرفتار شده در ان نجات یابد.
  4. بزرگترین آفتی که جنبش دانشجوئی ما در این شرایط حساس تاریخی تهدید می کند عبارت است از:
  5. خلاء تئوریک در عرصه استراتژی و برنامه و تشکیلاتی.
  6. عدم اعتماد به پتانسیل درونی جنبش دانشجوئی  جهت رهبری جنبش های دمکراتیک ایران.
  7. عدم وحدت تشکیلاتی و انسجام درونی بعلت نفوذ عوامل دستگاه مند و تشکیلاتی  و سیستماتیک و ساپورت شده همه جانبه تشکیلاتی  از جانب  رژیم فقاهتی حاکم.
  8. جنبش دانشجوئی ایران یک جریان می باشد نه سازمان و حزب. لذا هرگونه سیاست و اندیشه ای که بخواهد این جنبش را در حصار تشکیلاتی جریانی و ... خود  محصور نماید، حاصلی جز سکتاریسم برای این جنبش در بر نخواهد داشت.
  9. تنها بستری که می تواند به جنبش دانشجوئی ایران وحدت درونی ببخشد عبارت است از؛ وحدت  استراتژی مدون و علمی  و مرحله بندی  شده تئوریک می باشد. که  همگام با یک رهبری سازمانگر و برنامه ده و دمکراتیک این جنبش تکوین پیدا کرده باشد.
  10. هرگونه آلترناتیوی جهت وحدت جنبش دانشجوئی ایران  بغیر از استراتژی مدون علمی و رهبری دمکراتیک سازمانگر و برنامه ده و هدایتگر از طریق هر نهاد و تشکیلاتی که ارائه گردد، خیانت به جنبش دانشجوئی تلقی میگردد.
  11. وحدت درونی - وحدت استراتژیک - وحدت تشکیلاتی - وحدت ملی منشور چهارگانه لایتغیر جنبش دانشجوئی ایران می باشد.
  12. تکیه بر تاکتیک محوری مرحله ای:
  13. بازشناسی جنبش دانشجوئی در مقطع سی ساله بعد از حاکمیت رژیم فقاهتی و زیگزاگ های حرکتی جنبش دانشجوئی و شناخت علل ضربات مرگباری که در مقاطع مختلف این سی سال از طرف رژیم فقاهتی حاکم با  ترفند های مختلف از انقلاب فرهنگی گرفته تا تسخیر سفارت امریکا و سهمیه بندی دانشجوئی و شگردهای پلیسی جهت ایجاد دسته بندی و انشعاب در جنبش دانشجوئی و ایجاد نهاد دولتی - پلیسی دانشجوئی در دانشگاههای ایران و سیاست ستاره دار کردن جهت استقرار شعار النصر من رعب رژیم پلیسی - نظامی - فقاهتی حاکم در دانشگاههای ایران و.....
  14. بازسازی تشکیلاتی جنبش دانشجوئی بر پایه استراتژی مدون علمی همراه با انتخاب رهبری دمکراتیک سازمانگر و برنامه ده و هدایتگر دانشجوئی  جهت تجدید قوا و تقویت سازمانی جنبش دانشجوئی ایران و ممانعت از نفوذ  سکتاریسم و فرقه گرائی در جنبش دانشجوئی ایران (هدف این بازسازی گرفتن ابتکار عمل از اغیار! و سپردن آن به رهبری دمکراتیک دانشجوئی می باشد).

10. تنها معیار افزایش برونی پتانسیل جنبش دانشجوئی ایران در گرو نفوذ استراتژیک - تشکیلاتی -برنامه ای این جنبش در جنبش اجتماعی 22 خرداد و انجوهای ( NGO ) مدنی و جنبش زنان و جنبش کارگری و معلمان و دانش آموزی و جوانان و اقشار متوسط اداری - اجتماعی - طبقاتی  کارمندی و روستائی و... جهت هدایتگری این جنبش در راستای نقد قدرت، نقد ثروت و نقد معرفت رژیم فقاهتی حاکم می باشد.

11. جنبش دانشجوئی بدون وحدت تشکیلاتی و وحدت استراتژیک و وحدت رهبری،   خودی چیزی جز یک بازیچه در دست قطبهای مختلف قدرت و ثروت و معرفت حاکم نخواهد بود. آنچنانکه شناخت  گذشته 60 ساله جنبش دانشجوئی این حقیقت غیر قابل انکار را برای ما روشن میسازد که؛ جنبش دانشجوئی ایران  تنها آن زمانی توانسته است  نقش تاریخی خود را بخوبی ایفا نماید ( تیرماه سال 78)  که توانسته باشد با  حفظ وحدت درونی خود برپایه  وحدت استراتژیک - تشکیلات - رهبری دمکراتیک دانشجوئی در جهت بسیج نیروهای دائمی مبارزه آزادیخواهانه یا عدالت طلبانه یا آگاهیبخش ملت ایران  که در بستر نقد قدرت یا نقد ثروت یا نقد معرفت رژیم فقاهتی حاکم شکل می گیرد، اقدام به جبهه متحد با جریانهای همسوی بنماید.

12. جنبش دانشجوئی به تنهائی و بدون حمایت جنبش اجتماعی و جنبش کارگری و جنبش زنان و ... نمی تواند در مبارزات آزادیخواهانه یا عدالت طلبانه یا آگاهی بخش خود بر پایه نقد قدرت و نقد ثروت و نقد معرفت رژیم فقاهتی حاکم موفق گردد. تجربه پروسس شکل گیری 18/4/78 جنبش دانشجوئی این حقیقت تاریخی را برای جنبش دانشجوئی ایران آشکار میسازد که تنها در 60 سال گذشته جنبش دانشجوئی ایران، فقط در یک مقطع تاریخی توانست با  جنبش اجتماعی و دمکراتیک  ما پیوند بزند و با پیوند خود سکان حاکمیت رژیم فقاهتی را بلرزه در آورد و مقام عظمای ولایت را به گریه وادار سازد و بورژوازی میلیتاریستی سپاه با اعوان و انصارش جهت تار و مار کردن مغول وار این جنبش به صورت لخت و عریان به صحنه آورد و ... آن فقط و فقط مقطع تیرماه سال 78 بود چرا ؟ زیرا در عرصه  60 ساله گذشته تاریخ جنبش دانشجوئی ایران این تنها مقطعی بود که جنبش دانشجوئی ایران با حفظ هویت مستقلانه خویش بجای  وحدت با بالائیها به وحدت با پائینی ها روی آورد و برای اولین بار در تاریخ جنبش 60 ساله وحدت جنبش دانشجوئی با جنبش اجتماعی و دمکراتیک ما  در مدت زمانی کمتر از یک هفته به انجام رسید.

13. حرکتهای صنفی جنبش دانشجوئی مثل اعتصاب کلاسهای درسی تا زمانی که مادّیت سوبژکتیو و ابژکتیو خود را در بستر جنبش های دمکراتیک به نمایش نگذارد و مورد پشتوانه توده ای قرار نگیرد، موفقیتی  برای جنبش دانشجوئی ببار نخواهد آورد.  و در همین رابطه استکه تمامی دسیسه های بیرونی در کارند تا تحرکات دمکراتیک جنبش دانشجوئی اولا بصورت صنفی جلوه دهند در ثانی در محدوده حصارهای دانشگاهای ایران  خفه نمایند.

14. طرح شعارهای مرحله ای و انتقال این شعارها به جنبش های دمکراتیک ایران  جهت هدایت این جنبش ها که برخاسته از مراحل استراتژی مبارزه مرحله ای سه گانه آزادیخواهانه و عدالت طلبانه و آگاهیبخش توسط نقد قدرت و نقد ثروت و نقد معرفت هیئت حاکمه و طبقه حاکمه رژیم فقاهتی حاکم ایران  می باشد، از محوری ترین مسئولیتهای جنبش دانشجوئی ایران است. چرا که تنها با طرح  و انتقال این شعارها ست که علاوه بر اینکه حرکت خود جنبش دانشجوئی هدفدار میگردد و جنبش دانشجوئی ایران از پراگماتیسم رهائی پیدا می کند، بلکه باعث میگردد که جنبش دانشجوئی در عرصه صف بندیهای طبقاتی - سیاسی شفاف تر حرکت نماید.

15. طرح جایگاه و ساختار و موقعیت اقتصادی - طبقاتی - سیاسی - نظامی - پلیسی و...بورژوازی نو رسیده میلیتاریستی سپاه که امروز بصورت دولت و رژیمی در سایه، در کنار  رژیم فقاهتی حاکم درآمده است و تمامی قطب های اقتصادی - اداری - سیاسی - نظامی - پلیسی - مالی - قضائی - تبلیغاتی و ... رژیم فقاهتی را در چنگال خویش نگه داشته است و در هر مرحله مبارزه سه گانه آزادیخواهانه یا عدالت طلبانه یا آگاهی بخش بصورت نیروی عمده در دفاع از سکان حاکمیت رژیم فقاهتی جهت سرکوب و تار مار و قلع و قمع جنبشهای دمکراتیک از جنبش دانشجوئی گرفته تا جنبش اجتماعی 22 خرداد و جنبش زنان و جنبش کارگری ظاهر میشود  از اهم وظایف جنبش دانشجوئی می باشد. چراکه بورژوازی میلیتاریستی سپاه در ایران هم دارای ماشین اقتصادی است و هم داری ماشین سیاسی و هم دارای ماشین اداری و هم دارای ماشین نظامی و هم دارای ماشین پلیسی و هم دارای ماشین تبلیغاتی و..می باشد که پیوند تمامی این مؤلفه های قدرت وادارنده و باوراننده و داراننده در یکجا بورژوازی نو رسیده میلیتاریستی سپاه را بصورت یکی از مهیب ترین چهره تاریخ بورژوازی جهانی در آورده است که بشریت تنها در مقطع سالهای 1936 تا 1945 در آلمان اروپا نمونه چنین بورژوازی را آزمایش کرده است و لاغیر.

16. تکیه استراتژیک  بر هر گونه شعاری که معتقد به اصلاحات رژیم فقاهتی حاکم  از درون نظام به هر شکل و صورتی که معنای نفی اصلاحات رژیم فقاهتی حاکم از طریق پائینی ها در کانتکس مبارزه برونی داشته باشد، جز طرح شعار عوضی و به هرز رفتن انرژی جنبش دانشجوئی  و جنبش دمکراتیک هیچ دستاورد دیگری برای جنبش دمکراتیک ایران نخواهد داشت. زیرا ( آنچنانکه در شوهای تبلیغاتی و عوام فریبانه تلویزیونی رژیم فقاهتی بر علیه سعید حجاریان دیدیم، فردی که هم تئوریسین ماشین امنیتی - پلیسی رژیم فقاهتی بود و هم تئوریسین ماشین سرکوب رژیم فقاهتی در کردستان بود و ... رژیم فقاهتی و بورژوازی میلیتاریستی سپاه برای بی آبرو کردن او و گرفتن هویت سیاسی - اجتماعی  گذشته چنین فردی که حتی توسط گلوله های همین رژیم از هرگونه پتانسیلی ناتوان شده است زمانیکه  رژیم فقاهتی جهت بی آبرو کردن او دیگر نمی توانست  از شو های جنسی استفاده کند با اقتباس از شیوه های استالینی تحت میزگرد کارشناسی توسط مهره معلوم الحال تلویزیون خود مرتضی حیدری بصورت بازجوئی غیر مستقیم تمامی هویت داشته و نا داشته او را گرفت و پس از خلع تمامی شخصیت و هویت گذشته او بصورت یک کاغذ کلینکس از زندان بیرون انداخت. کاری که گوبلز و استالین و ... از انجام چنین کاری ننگ و حیا دارند) رژیم فقاهتی حاکم و بورژوازی میلیتاریستی سپاه آنچنانکه در تاریخ سی ساله گذشته خود ثابت کرده است،  آن زمانیکه  ثبات و موجودیت خود را در خطر ببیند، با پوشانیدن لباس تقوی بر تن قدرتهای زر و زور و تزویر هر جنایت و قساوت و شیادی و فریب و ریا و نسل کشی و شکنجه و کشتار و..برای حفظ نظام خود مباح می داند. و دیگر برایش فرق نمی کند که این نقاد قدرت او منتظری باشد یا صانعی - کروبی باشد یا موسوی -خاتمی باشد یا سید حسن خمینی و ابطحی باشد یا سعید حجاریان و قس علیهذا. برای او معیار برخورد حال افراد است هر کس که مجیز گوی قدرت فقاهت نیست، باید محو گردد. یا محو فیزیکی یا محو هویتی و یا ... برای همه، پرونده یکروزه خبیث را طیب می کنند و طیب را خبیث. معیار فقط برای آنها حمایت از قدرتشان است و آنچنانکه تروتسکی گفت: شعار امروزین رژیم فقاهتی حاکم بر ایران این استکه: ما بر استمرار حکومت سیاسی - اقتصادی - فقهی بر شما مردم ایران تصمیم گرفته ایم در این راه حتی اگر خورشید هم بر مراد ما نچرخد خورشید را به زانو در می آوریم.

17.  جنبش دانشجوئی ایران جهت افزایش پتانسیل درونی خود باید با جنبش دمکراتیک ایرانیان خارج کشور پیوند تنگاتنگ داشته باشد. تا توسط آنها رژیم فقاهتی نتواند جنبش دمکراتیک داخلی را در محاق تبلیغاتی خویش نگه دارد.

18. جنبش دانشجوئی ایران می تواند جهت نیل به شعار خود که عبارت است از؛ اصلاحات دمکراتیک از برون توسط  پائینی ها در برابر شعار انحرافی اصلاحات از درون توسط بالائیها، که امروز آفات استراتژیک جنبش اجتماعی 22خرداد  می باشد، می تواند جهت برون رفت جنبش اجتماعی 22 خرداد با پیشنهاد یک استراتژی علمی، (که همان استراتژی اصلاحات دمکراتیک از برون توسط پائینی ها می باشد ) و یک برنامه تاکتیکی، ( اصلاحات از درون بجای بالائیها توسط پائینی ها ) تمامی نیروهای رادیکال اصلاح طلب را حول رهبری خود جمع نماید.

19. جنبش دانشجوئی در این شرایط نمی تواند دست رد بر سینه رهبری جنبش اصلاح طلب اجتماعی 22خرداد بزند. چرا که با این عمل زمینه منفرد شدن و تفرقه در جبهه درون خلقی را فراهم می کند. تنها راه جهت هدایتگری این جنبش بزرگ اجتماعی آن است که با حضور فعال خود و عمق بخشیدن به خواسته دمکراتیک توده ها و روشن کردن ماهیت حاکمیت فقهی، شرایط را جهت پذیرش استراتژی خود فراهم سازد. در این مسیر نشر مستضعفین ارگان عقیدتی - سیاسی حزب سازمانگرایانه مستضعفین ایران آماده است تا در عرصه های سوبژکتیویته و ابژکتیویته جنبش دانشجوئی ایران همراه باشد.

 

پیش بسوی جنبش توانمند، هدایتگر، مستقل و فراگیر دانشجوئی ایران

پیش بسوی برپائی انجوهای ( NGO ) توانمند دموکراتیک و مدنی مستقل از بالائیها

پیش بسوی پیوند جنبش توانمند مستقل و دموکراتیک دانشجوئی ایران با جنبش عظیم اجتماعی 22 خرداد.