سخن روز

بحران ناترازی برق، آب، گاز، بنزین و غیره رژیم مطلقه فقاهتی، زندگی مردم ایران را فلج کرده است

 

کشور ایران «با یک درصد جمعیت جهان، دارای مهمترین منابع طبیعی از جمله 17 درصد نفت، 13 درصد گاز و 7 درصد ذخایر معدن کره زمین در اختیار دارد، ولی رژیم مطلقه فقاهتی حاکم در طول 45 سال گذشته، مغول‌وار این ثروت‌های خدا دادی مردم ایران را غارت کرده اند، بطوریکه امروز شاهد ناترازی‌های حیرت آور، برق، آب، گاز و سایر انرژی‌ها هستیم. بدون تردید اگر رژیم نتواند مشکل این ناترازی‌ها را حل کند، کشور ایران وارد بن‌بست ابر تورم ناترازی‌ها می‌شود. باید توجه داشت که «بن‌بست ابرتورم انرژی‌ها به معنای رشد 50 درصدی تورم در هر ماه است.»

طبق گفته ایسنا: «ناترازی در تولید مصرف بنزین به حدود 15 میلیون لیتر در روز رسیده است». قطع گسترده برق بخصوص در شهر‌ها و بالاخص در شهر تهران، بحران انرژی رژیم در این شرایط به نمایش می‌گذارد. این خاموشی‌ها که از سال 1392 الی الان صورت فراگیر و صعودی پیدا کرده است و به جز خانه‌های مسکونی، واحدهای تجاری و کشاورزی هم پوشش داده است، باعث گردیده که این ناترازی در این شرایط که هنوز در فصل بهار هستیم و به تابستان نرسیده ایم، اقتصاد کشور را مختل کرده، و ادارات را به نیمه وقت کشانده و باعث خسارت اقتصادی و اجتماعی فراوانی گردیده است.

یادمان باشد که «همین بحران انرژی در زمستان به صورت بحران گاز وجود داشت». علی ایحال، خاموشی‌های برق در سال 1404، قبل از رسیدن تابستان از اردیبهشت علاوه بر قطع برق شهرک‌ها صنعتی و اداری و کارخانه‌های شهرهای بزرگ و کوچک و روستاها و واحدهای تجاری و منازل را فراگرفته است. واقعیت این است که بحران انرژی در ایران نتیجه 45 سال سوء مدیریت و ناکارآمدی و سرمایه‌گذاری نکردن در زیرساخت برق و آب و گاز و بنزین می‌باشد. یک کلیپ منتشر شده از وضعیت مردم به خصوص در شهر می‌باشد، یکی در این کلیپ می‌گوید: «برق مغازه من قطع شده در صورتی که این ساعت اوج کار من است. برق که می‌رود نه زندگی ما زندگی است و نه کاسبی ما کاسبی، تا کی قرار است به این وضع ادامه بدهیم. تا کی باید به این شکل زندگی کنیم.»

فاطمه مهاجرانی سخنگوی دولت پزشکیان در توجیه بی‌برقی که مردم را به ستوه درآورده است گفت: «همانجوری که شرکت توانیر اعلام کرده، به جهت مشکلات نیروگاه‌های آبی، ناترازی برق بوجود آمده است و مجبور به قطع برق ساعاتی از روز در بخش‌هائی از شهرها شده ایم. این موضوع نه مطلوب دولت است و نه از این وضع راضی هستیم. ولی خب وقتی به هرحال در شرایط دشوار گیر می‌کنیم، قاعدتا باید با هم عبور بکنیم.»

باری، معضل قطعی برق یک بحران منفرد بر مردم ما نیست، در طول 45 سال گذشته عمر رژیم مطلقه فقاهتی، «بیکاری، گرانی، تورم، کاهش ارزش پول، گرانی اجاره مسکن، کارتن خوابی، بی‌خانمانی، بی‌دارویی، فحشا، سرقت، قتل، نا امنی از جمله انبوه معضلات اجتماعی جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران می‌باشد که رژیم بر مردم مظلوم ایران تحمیل کرده است». اگر بحران‌هایی نظیر بیکاری و بی‌خانمانی و غیره هر کدام به نوبه خود روی لایه‌های معینی از جامعه تاثیرگذار باشد، خاموشی مستمر برق به صورت فاجعه عموم زندگی‌های عادی روزمره مردم ایران را مختل کرده و آنان را را به وضعیت اسفباری کشانده است.

در سال‌های اخیر بحران انرژی به ویژه در حوزه تامین برق به یکی از معضلات ساختار اقتصادی و حکمرانی بدل شده است. ناترازی میان تولید و مصرف، فرسودگی زیرساخت‌ها، فقدان سرمایه گذاری موثر این بحران را تشدید کرده و به بن‌بست کشانده است. اما آنچه این بحران را از سطح یک مسئله فنی به یک بحران سیاسی - اجتماعی ارتقا می‌دهد، پیامدهای گسترده آن بر زندگی روزمره مردم، صنعت، کشاورزی و غیره است.

در جلسه علنی مجلس دوازدهم رژیم برخی از نمایندگان نسبت به تبعات اجتماعی و اقتصادی قطعی برق هشدار دادند و دولت پزشکیان را فاقد برنامه روشن برای مدیریت بحران برق معرفی کردند. همزمان برخی دیگر از نمایندگان تلاش داشتند تا با امنیتی کردن فضا و تاکید بر تهدیدات دشمن خارجی، این انتقادات را فنی کرده و از کلیت ساختار حکمرانی دفاع می‌کردند. در جلسه علنی 23 اردیبهشت 1404 بر اساس اظهارات صباغیان، فاطمی و کوچکی نژاد، «قطعی گسترده پی در پی برق نه فقط اخلال در زندگی روزمره مردم از جمله بیماران، نانوائی‌ها، کشاورزان و مرغداران شده، بلکه به طور مستقیم روند تولید در کارخانه‌ها و صنایع کشور را مختل کرده است و فقدان استراتژی مشخص برای توازن عرضه و تقاضای انرژی و آماده نبودند دولت پزشکیان برای مواجه با افزایش فصلی مصرف برق است». 5 اسفند 1403 هم احمد مرادی نماینده مجلس دوازدهم رژیم، پزشکیان را مخاطب قرار داد و فریاد زنان گفت: «جناب آقای دکتر پزشکیان افزایش تورم و نرخ ارز و طلا کمر مردم را شکسته و با این روند امیدواری مردم به یاس و ناامیدی تبدیل شده است. اشتغال برای جوانان دست نیافتنی شده و ساخت یا خرید مسکن غیر ممکن شده است. ناترازی انرژی و قطع برق خانگی و قطع برق چاه‌های آب کشاورزی و گاز مردم واقعا عذاب آور شده است.»

البته در همان زمان رسانه‌های رژیم خبر دادند که «علت قطعی برق و ناتوانی در تامین گاز و گازوئیل برای نیروگاه‌ها است. ذخایر گازوئیل نیروگاه‌ها به کمترین میزان خود و بیش از 8 هزار مگاوات نیروگاه‌ها در سراسر کشوربه دلیل نداشتن سوخت در آن زمان از مدار خارج شده بودند» و باز در همان زمان اداره کل برق رژیم در بیانیه‌اش اعلام کرد: «محدودیت‌های ایجاد شده در روند تامین و انتقال گاز به نیروگاه‌ها به منظور حفظ پایدار شبکه باعث قطع مشترکان شده است». شدت بحران باعث گردیده که کارگزاران رژیم مطلقه فقاهتی تقصیر را به گردن یکدیگر بیندازند. آنچنانکه اقتصاد نیوز نوشت: «وزارتخانه‌های نفت و نیرو در ارتباط با قطع برق نشان از فرار از پاسخگویی با فرافکنی دارند و به جای تفاهم بر سر رفع مشکل دنبال مقصر جلوه دادن همدیگر هستند». رژیم مطلقه فقاهتی با سیاست‌های ویرانگر کشور ایران را که غنی از منابع و انرژی است، به جایی رسانده اند که مردم ایران در تاریکی در گرمای تابستان به سر می‌برند. گذشته از شهروندان، یکی دیگر از مهمترین قربانیان کمبود برق در کشور، صنایع هستند که مواجه با بحران کمبود برق دچار ضرر و زیان فراوانی شده‌اند.

به گزارش تجارت نیوز، بیشتر شهرهای صنعتی مثل پردیس، صفا دشت، دهک عباس آباد و سلیمانی از آغاز قطعی برق واحده‌های خود را تعطیل کرده‌اند. البته تمام شهرک‌ها صنعتی کشور با محدودیت برق روبرو هستند. قطعی برق چنانکه نمایندگان مجلس اشاره کردند، دارای تبعات گسترده در حوزه‌های معیشتی روانی و حتی امنیتی است. از نظر نمایندگان مجلس دوازدهم رژیم «در جامعه‌ای که اعتماد عمومی به نهادهای حاکمیتی در حال فرسایش است، چنین بحرانی می‌تواند به جرقه‌هایی نارضایتی جمعی بدل شود.»

صاحب نظران حوزه اقتصادی هشدار می‌دهند که میزان ناترازی برق در این شرایط (سال 1404) به یک سوم کل تولید افزایش یافته است و رقم ناترازی در این شرایط که هنوز فصل بهار است و تابستان هم نرسیده است، به 25 تا 30 هزار مگاوات رسیده است و به همین دلیل است که این ناترازی نه تنها گربیانگیر شهرهای صنعتی و کارخانه‌ها کشیده است، بلکه گربیانگیر خانوار‌های بخش‌های اقتصادی در شهر و روستا هم گردیده است. تشدید ناترازی برق و گاز و آب نه تنها در ماه‌های گرم و سرد، بلکه کل ماه‌های سال را در بر می‌گیرد.

شکر خدایی رئیس کمسیون سرمایه گذاری و تامین مالی اتاق بازرگانی ایران می‌گوید: «وضعیت ناترازی برق در سال 1404 چنان وخیم می‌شود که آرزوی وضعیت ناترازی سال گذشته را خواهیم کرد» او می‌گوید: «برآوردها نشان می‌دهد هروز قطعی برق صنایع بین 300 تا 500 میلیون دلار به اقتصاد و صنایع کشور زیان وارد می‌کند. اما این وضعیت در محدویت‌های زود هنگام انرژی و قطعی برق چه راهی دارد؟» اردشیر مذکوری مدیر عامل شرکت مدیریت برق ایران خارج شدن شماری از نیروگاه‌های برق آبی از مدار تولید، از عوامل اعمال محدویت‌های برق سال 1404اعلام کرد. بر اساس اعلام اردشیر مذکوری در حال حاضر کمتر از 15 هزار مگاوات ساعت برق به صورت روزانه توسط نیروگاه‌های برق آبی تولید می‌شود. حال آنکه این در سال گذشته در همین بازده زمانی، حدود 60 هزار مگاوات ساعت بوده، در واقع میزان تولید نیروگاه‌های برق آبی به یک چهارم میزان پارسال کاهش یافته است که دلیل اصلی آن کمبود بارش و افت 42 درصدی ورود آب به حوضچه‌های پشت این سدهاست. دلیل دیگر به افزایش دو درجه‌ای میانگین هوا باز می‌گردد، که مصرف برق را افزایش داده است. هوای برخی شهر‌های جنوبی ایران چنان گرم شده که استفاده از کولر و وسایل سرمایشی زودتر از سال‌های قبل آغاز شده است و عامل سوم برای بروز این پدیده بی‌سابقه، توقف شماری از نیروگاه‌های حرارتی به دلیل تعمیرات اساسی سالانه است. این نیروگاه‌ها در ماه‌های قبل با تمام ظرفیت فعالیت کرده‌اند و فرصت و فراغتی برای تعمیر و نگهداری سالانه آنها نبوده، با این حساب پیش‌بینی می‌شود دوره تعمیرات این نیروگاه طولاتی تر از معمول باشد.

باری، «در این شرایط، در کنار کمبود برق، کمبود آب حتی آب شرب نیز به مشکلات مردم ایران افزوده شده است» مسئول کمسیون محیط زیست مجلس اعلام کرد که 30 استان کشور در سال 1404 دچار کم آبی برای شرب و تامین برق هستند. بحران آب و برق، اقتصاد و امنیت اجتماعی مناطق گسترده‌ای از کشور را با چالش جدی مواجه کرده است. در همین رابطه است که از 13 اردیبهشت 1404 اعتراضات گروه‌های مختلف مردم اردکان، یزد، تهران، کرج و شهریار بر ضد دولت پزشکیان از سر گرفته شده است. ناترازی در آب کشور به خصوص در خصوص بحران آب، کشاورزان اصفهان و برخی از روستا‌های اصفهان از جمله برسیان، خوراسگان، زیار و فلاورجان به تظاهرات برعلیه رژیم وادار ساخته است. لذا در این رابطه بود که در روز نهم فروردین 1404 تظاهرات گسترده‌ای کشاورزان اصفهان وارد خیابان‌ها شدند. در جریان همین اعتراضات بود که لوله انتقال آب زاینده رود به یزد شکستند. این اقدام آنها باعث سرکوب پلیس با شلیک گاز اشک آور و استفاده از باتوم و ضرب و شتم گردید، و شماری از آنها هم زخمی شدند. شعار تظاهر کنندگان فوق عبارت بود از «به اصفهان نفس بده / زاینده رود را پس بده، حق آبه را می‌گیریم / حتی اگر بمیریم، زاینده رود دائم / حق مسلم ماست.»

لازم به ذکر است که در دوره ریاست جمهوری سید محمد خاتمی از طریق احداث لوله 330 کیلومتری، آب زاینده رود به استان یزد منتقل گردید. حجم انتقال این آب بیش از 90 میلیون متر مکعب است. شواهد حاکی است که بخشی از این آب انتقالی به صنایع فولاد، کاشی سازی و دیگر صنایع آب بر صرف می‌شود. کشاورزان اصفهانی در اعتراض تجمیعی خود اعلام کردند «هیچ مشکلی با آب شرب استان یزد نداریم و تاکید کردند اعتراضات‌شان در مورد آبی است که صرف صنایع استان یزد می‌شود.»

طبق گفته مهدی حسن پور دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان یزد، از سال 1391 تا کنون خطوط لوله انتقال آب به یزد، بیش از 20 بار توسط کشاورزان تخریب گردیده است». علی ایحال، عدم توجه و عدم رعایت ضروری زیست محیط، تخریب وحشتناک طبیعت از کوه و رودخانه و تالاب و دریاچه وغیره در پی داشته است. بر این مطلب بیافزائیم که، در هنگام تاسیس یا توسعه صنایع آب بر از جمله فولاد قبل از هر چیز باید شرایط اکولوژی محل در نظر گرفته شود. روشن است که در مکانی که آب کافی و لازم وجود نداشته باشد، چنین صنایعی نباید دایر شود.

باری، «این واقعیت انکار نکنیم که در 5 سال اخیر میزان بارش کاهش یافته است و ذخائر آبی در سدهای اطراف تهران که تامین کننده آب شهر تهران هستند، از جمله سد امیرکبیر، طالقان و ماملو به شدت کاهش یافته است. حجم مخزن سد امیرکبیر تقریبا به نصف کاهش یافته و سد لار تقریبا خشک شده است. ورودی آب سدهای کشور در سال 1403 برابر با 915 میلیارد متر مکعب بوده، که در سال 1404 این ورودی به 5/3 میلیارد متر مکعب کاهش پیدا کرده است. سد میناب در هرمزگان، زاینده رود در اصفهان، پانزده خرداد در خراسان رضوی و سد ساوه در وضعیت قرمز قرار دارند.»

مدیر عامل شرکت آب و فاضلاب استان تهران گفت: «شرایط آبی در سال 1404 سخت تر از سال گذشته می‌باشد» ایلنا 16 فروردین 1404 نوشت: «اوضاع به قدری وخیم است که ممکن است تابستان سال جاری آب جیره بندی شود. ماجرای کمبود و قطع برق و گاز با کمبود آب این چنین در رژیم مطلقه فقاهتی در کنار هم تکمیل می‌شود.»

پایان