اصول مانیفست اندیشههای جنبش پیشگامان مستضعفین ایران – قسمت سوم
یادمان باشد که جوهر رابطه پیشگام و مردم بر این اصل قرار دارد که «پیشگامان نه چند قدم بیشتر باید از مردم فاصله بگیرند و نه پشت سر مردم راه بروند». قابل ذکر است که تجربه سه جنبش عظیم و دورانساز تاریخ ایران یعنی جنبش مشروطیت و جنبش ملی کردن صنعت نفت تحت رهبری دکتر محمد مصدق و جنبش ضد استبدادی سال 57 جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران، در مقایسه با شکست جنبش چریکی و جنبش مسلحانه و جریانهای تحزبگرایانه لنینیستی از مشروطیت دوم الی الان این حقیقت را برای ما روشن میسازد که تنها رمز به حرکت درآمدن موتور بزرگ جامعه ایران «جنبشهای خودبنیاد تکوین یافته از پائین میباشند» و جامعه بزرگ ایران منهای موتور جنبشهای خودبنیاد امکان به حرکت درآمدن (توسط هیچگونه حرکت تزریقی از بالا در اشکال مختلف مسلحانه و چریکی و ارتش خلقی و تحزبگرایانه لنینیستی و تحریمهای اقتصادی و حمله و اشغال نظامی قدرتهای امپریالیستی) ندارند.
د - دموکراسی سوسیالیستی مورد اعتقاد جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در چارچوب رویکرد تحولگرایانه جنبشی تکوین یافته از پائین معنی پیدا میکند، نه رویکرد اصلاحطلبانه سیاسی تکوین یافته از بالا و نه رویکرد انقلابیگری معتقد به کسب قدرت سیاسی از بالا.
ه – دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای (اجتماعی کردن قدرت سیاسی و قدرت اقتصادی و قدرت معرفتی) مورد اعتقاد جنبش پیشگامان مستضعفین ایران یک ایدئولوژی نیست، بلکه نماد مبارزه رهائیبخش جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران از چهار مهلکه بزرگ استثمار و استبداد و استحمار و استخفاف میباشد.
و – دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای مورد اعتقاد جنبش پیشگامان مستضعفین ایران تنها یک «شکل حکومت» (آنچنانکه لیبرال دموکراسی سرمایهداری و سوسیال دموکراسی سرمایهداری دولت رفاه بر طبل آن میکوبد) نیست، بلکه به عنوان یک «نظام اجتماعی جنبشی تکوین یافته از پائین» میباشد که توسط اجتماعی کردن سه مؤلفهای قدرت علاوه بر اینکه مکانیزمی برای محدود کردن قدرت توسط اجتماعی کردن سه مؤلفه قدرت میباشد، مکانیزمی جهت نظارت بر قدرت توسط پائینیهای قدرت نیز میباشد.
ز - دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای جنبشی مورد اعتقاد جنبش پیشگامان مستضعفین ایران بر پایه پلورالیزم سه مؤلفهای:
1 - پلورالیزم دینی و فرهنگی.
2 - پلورالیزم اجتماعی.
3 - پلورالیزم سیاسی، استوار میباشد، چرا که جنبش پیشگامان مستضعفین ایران بر این باورند که تا زمانیکه در جامعه دینی ایران پلورالیزم دینی و فرهنگی به انجام نرسد، امکان تحقق پلورالیزم اجتماعی وجود ندارد؛ و در ادامه تا زمانیکه جامعه ایران نتواند به پلورالیزم اجتماعی دست پیدا کنند، امکان دستیابی به پلورالیزم سیاسی وجود ندارد؛ و البته اگر پلورالیزم سیاسی بدون پلورالیزم دینی و اجتماعی تکوین یافته از پائین حاصل بشود یک پلورالیزم سترون و غیر پایدار میباشد که علت ناپایداری دموکراسی سیاسی در جامعه بزرگ ایران چه در فرایند مشروطیت اول و دوم و چه در فرایند پسا شهریور 20 و چه در فرایند دوران دو سال و هفت ماهه دولت مصدق و چه در فرایند پسا انقلاب ضد استبدادی 57 همین پروژه ناتمام پلورالیزم سیاسی، (بدون نهادینه شدن آن توسط پلورالیزم اجتماعی و پلورالیزم فرهنگی و دینی جامعه ایران) بوده است.
ح – دموکراسی سوسیالیستی مورد اعتقاد جنبش پیشگامان مستضعفین ایران به عنوان نظام اجتماعی (نه شکل صرف حکومتی) تنها مدلی است که در فرایند پسا شکست سوسیالیست مارکسیستی در اشکال مختلف آن و شکست سوسیال دموکراسی دولت رفاه اروپا (سوسیال دموکراسی انترناسیونال دوم) و شکست لیبرال دموکراسی سرمایهداری میتواند به عنوان آلترناتیو نظام سرمایهداری مطرح بشود، چرا که مدل دموکراسی سوسیالیستی منهای اینکه کل نظام سرمایهداری را به چالش میکشد، توسط اجتماعی کردن قدرت سه مؤلفهای اقتصادی و سیاسی و معرفتی و یا زر و زور و تزویر، میتواند به عنوان یک پروژه ایجابی و آلترناتیوی جایگزین مناسبات سرمایهداری بشود، به عبارت دیگر دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای مورد اعتقاد جنبش پیشگامان مستضعفین ایران تنها مدلی است که هم به صورت ایجابی و هم به صورت سلبی میتواند نظام سرمایهداری حاکم را مورد چالش قرار دهد.
ط – دموکراسی سوسیالیستی جنبش پیشگامان مستضعفین ایران، علاوه بر اینکه یک دموکراسی و سوسیالیست جنبشی تکوین یافته از پائین میباشد و علاوه بر اینکه یک دموکراسی و سوسیالیسم جامعهمحور (نه طبقهمحور) میباشد و علاوه بر اینکه یک دموکراسی و سوسیالیسم جنبشی (و نه حزبی) میباشد، از همه مهمتر آنکه این دموکراسی و سوسیالیسم سه مؤلفهای «مولود حرکت انتخابی و اختیاری و آگاهانه جامعه میباشد» نه آنچنانکه کارل مارکس معتقد بود سنتز جبری ضرورت رشد ابزار تولید.
ی – دموکراسی سوسیالیستی جنبش پیشگامان مستضعفین ایران به عنوان یک «گفتمان» تنها گفتمانی است که در جامعه امروز ایران (در رقابت داغ بین گفتمانهای موجود) بر دو مؤلفه «عدالت و آزادی» استوار میباشد. در نتیجه همین دو مؤلفهای بودن زیرساخت گفتمان دموکراسی سوسیالیستی باعث میگردد تا این گفتمان از پتانسیل لازم جهت همبستگی دو جبهه بزرگ آزادیخواهانه و برابریطلبانه برخوردار باشد. تجربه جنبش سبز سال 88 و خیزش دیماه 96 در بیش از صد شهر بزرگ و کوچک جامعه بزرگ ایران، این حقیقت بزرگ را برای ما آفتابی میسازد که در آسیبشناسی این دو حرکت جنبشی و خیزشی، عامل اصلی شکست هر دو حرکت فوق «تک مؤلفهای بودن مضمون و جوهر این دو حرکت اجتماعی طبقه متوسط شهری و طبقه زحمتکشان شهر و روستا بوده است». به این ترتیب که مضمون و جوهر جنبش سبز، رویکرد آزادیخواهانه طبقه متوسط شهری بوده است، در صورتی که مضمون و جوهر خیزش دیماه 96 رویکرد فقرستیزانه و برابریخواهانه طبقه زحمتکشان شهر و روستا بوده است؛ که البته تک مؤلفهای بودن مضمون و جوهر این دو حرکت باعث گردید تا در عرصه میدانی تنها همان طبقه متعلق به آن مضمون و جوهر مشارکت نمایند و در نتیجه همین سکتاریست مولود جوهر و مضمون تک مؤلفهای ریشه اصلی شکست دو حرکت فوق گردید. تا آنجا که در این رابطه میتوانیم داوری کنیم که اگر در جنبش سبز سال 88 طبقه زحمتکش در کنار طبقه متوسط شهری حضور میدانی پیدا میکرد، بدون تردید با تغییر توازن قوا به سود جنبش سبز دستگاه چند لایهای سرکوبگر حزب پادگانی خامنهای هرگز و هرگز نمیتوانست این حرکت را سرکوب نماید. همچنین اگر در جریان خیزش دیماه 96 طبقه متوسط شهری در کنار طبقه زحمتکشان آن خیزش قرار میگرفت، بدون تردید سرکوب آن خیزش فراگیر (دیماه 96 که در مدت کمتر از ده روز توانست در بیش از 100 شهر و بزرگ و کوچک ایران اعتلا پیدا نماید) برای حزب پادگانی خامنهای ممکن نبود.
باری، بدین ترتیب است که دو مؤلفهای بودن دموکراسی سوسیالیستی (مورد اعتقاد جنبش پیشگامان مستضعفین ایران) به عنوان یک گفتمان میتواند این خندق 150 ساله بین دو جبهه آزادیخواهانه طبقه متوسط شهری و برابریطلبانه طبقه زحمتکشان شهر و روستا را پر کند؛ و لذا بدین ترتیب است که شعار استراتژیک جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در چار چوب مدل دموکراسی سوسیالیستی مورد اعتقاد خود به صورت: «آزادی و برابری و همبستگی درمیآید.» (همان شعاری که معلم کبیرمان محمد اقبال در کتاب بازسازی فکر دینی - فصل ششم - اصل حرکت در ساختمان اسلام – ص 177 سطر سوم با بیان: «جوهر توحید به اعتبار اندیشهای که کارآمد است، مساوات و مسئولیت مشترک و آزادی است» فرموله میکند).
بدین خاطر در چارچوب شعار استراتژیک: «آزادی – برابری – همبستگی» جنبش پیشگامان مستضعفین ایران است که:
اولاً پیوند دو جبهه بزرگ آزادیخواهانه و برابریطلبانه ممکن میشود.
ثانیا مطابق این شعار سوسیالیسم از دل دموکراسی حاصل میشود نه بالعکس.
ثالثاً سوسیالیسم مولود دموکراسی امری اختیاری و انتخابی و آگاهانه میباشد نه جبری مولد رشد ضروری ابزار تولید.
رابعاً همبستگی اجتماعی سنتزی است که از دل دموکراسی سه مؤلفهای حاصل میشود و لذا بدون دموکراسی، سخن از همبستگی مطرح کردند امری ذهنی و ارادهگرایانه میباشد.
خامسا در عرصه همبستگی اجتماعی پیوند دو مؤلفه آزادی و برابری گسستناپذیر میباشند؛ یعنی بدون دموکراسی دستیابی به سوسیالیسم ممکن نیست، آنچنانکه بدون سوسیالیسم امکان تحقق دموکراسی سه مؤلفهای در جامعه غیر ممکن میباشد. البته اینها همه در گرو آن است که سوسیالیسم و دموکراسی را امری «انتخابی و اختیاری و آگاهانه» بدانیم؛ و هم سوسیالیسم و هم دموکراسی امری «جامعهمحور» تعریف نمائیم نه «طبقهمحور» زیرا با رویکرد «طبقهمحوری» به دموکراسی و سوسیالیسم و عمده کردن «مبارزه طبقاتی» و نادیده گرفتن دیگر شاخههای «مبارزه تاریخی» نمیتوانیم به همبستگی اجتماعی دست پیدا کنیم.
باری در این رابطه است که در آرایش مؤلفههای فوق در چارچوب شعار استراتژیک: «آزادی – برابری – همبستگی» مورد اعتقاد جنبش پیشگامان مستضعفین ایران، این جنبش تقدم زمانی تحقق دموکراسی بر تحقق سوسیالیسم یا تقدم تکوین سوسیالیسم بر تکوین دموکراسی امری انتزاعی و ایدهآلیستی و ذهنی میداند، چراکه در چارچوب مدل دموکراسی سوسیالیستی هر امر سوسیالیستی خود امری دموکراتیک میباشد آنچنانکه هر امر دموکراتیک خود امری سوسیالیستی است.
ک – در چارچوب دموکراسی سوسیالیستی مورد اعتقاد جنبش پیشگامان مستضعفین ایران حقوق شهروندی مردم ایران بر دو مؤلفه «آزادی شهروندی» و «برابری شهروندی» استوار میباشد.
4 - از وظایف محوری جنبش پیشگامان مستضعفین ایران «شورانیدن عقول تودههای جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران میباشد» به عبارت دیگر انداختن یک «رنسانس فرهنگی» و «بازتولید پروژه ناتمام عصر روشنگری تطبیقی» و اعتلای یک «خود آگاهی عمیق فراگیر اجتماعی با یک گفتمان دموکراتیک» (در این فرایند تاریخی جامعه بزرگ ایران) جزء وظایف محوری جنبش پیشگامان مستضعفین ایران میباشد.
یادمان باشد که در این رابطه «همیشه هدفهای دموکراتیک از دل روشها و مسیرهای دموکراتیک بیرون میآید» و قطعاً و جزما «بدون روش و مسیرهای دموکراتیک امکان دستیابی به اهداف دموکراتیک وجود ندارد» مهمترین سوالی که در این رابطه در برابر پیشگامان جنبش مستضعفین ایران در دو جبهه بزرگ آزادیخواهانه وبرابریطلبانه قرار دارد اینکه «این شورانیدن عقول تودههای مردم ایران چگونه باید انجام بگیرد؟»
ادامه دارد