مبانی گفتمان جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در 47 سال گذشته – قسمت چهارده
23 – جنبش پیشگامان مستضعفین ایران اعتقاد دارند که «تنها توسط مستضعفین بالنده جامعه بزرگ ایران بهعنوان یک فاعل اجتماعی بر پایه حرکت جنبشی، دینامیک و شورای دینامیک است که میتوانیم به دموکراسی اجتماعی و دموکراسی اقتصادی و دموکراسی سیاسی دست پیدا کرد.»
24 - «ایدئولوژی در رویکرد جنبش پیشگامان مستضعفین ایران تنها جایگاه تغییری دارد نه جایگاه تفسیری». لازم به ذکر است که بین «ایدئولوژی تفسیری و ایدئولوژی تغییری دیوار چین وجود دارد.»
25 - در رویکرد جنبش پیشگامان مستضعفین ایران «تا زمانی که ایدئولوژی در لای کتابها باشد، تنها یک سلسله دانستنی است که به درد اغنای ذهنی میخورد». در رویکرد جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در 47 سال گذشته «ایدئولوژی» از زمانی معنی خود را پیدا میکند که از لای کتابها بیرون بیاید و «وارد جامعه بشود» و به همین دلیل است که در 47 سال گذشته پیوسته و علیالدوام بر این باور بوده و هستیم که ایدئولوژی بهمجرد «ورود به جامعه بدل به یک جریان سیاسی میشود» و «در چارچوب اینچنین ایدئولوژی است که ما علاوه بر اینکه میتوانیم جامعه و جهان و انسان و تاریخ را تبیین نماییم» به موازات آن نیز «میتوانیم روش تغییر انسان و جامعه و تاریخ و جهان را نیز دریابیم.»
25 - علی ایحال، در 47 سال گذشته در رویکرد جنبش پیشگامان مستضعفین ایران «ایدئولوژی وسیله تبیین و تغییر انسان و جامعه و جهان و تاریخ میباشد.»
26 - در ایدئولوژی جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در 47 سال گذشته «رویکرد تبیین و تغییر انسان و جهان و تاریخ یک رویکرد پلورآلیستی است، نه یک رویکرد تک وجهی و خطی است»، لذا به همین دلیل «هرگز با نگاه تک وجهی طبقاتی جامعه و تاریخ و انسان را (آن چنانکه مارکسیسم از آغاز الی الان تحلیل مینماید) تحلیل نمیکنیم.»
27 - بنابراین، بدین ترتیب است که در رویکرد جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در 47 سال گذشته «رویکرد دیالکتیکی یک رویکرد پلورآلیستی است، نه یک رویکرد خطی و تک وجهی که تنها یک وجه آن طبقاتی میباشد.»
28 - جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در طول 47 سال گذشته در خصوص «مکانیزم به حرکت درآوردن موتور بزرگ (جامعه ایران) بر دیالکتیک شرایط ذهنی و شرایط عینی اعتقاد داشته است»؛ و هرگز نه مانند گفتمان چریکگرائی در دهه 40 و 50 «شرایط ذهنی را مطلق میکنیم» و نه مانند اکونومیستهای جبرگرا «شرایط عینی را مطلق میکنیم.»
29 – در خصوص استراتژی تحول ساختاری جامعه در 47 سال گذشته، جنبش پیشگامان مستضعفین ایران «بر استراتژی تحول انقلابی ساختاری اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی بر پایه تغییر مناسبات سرمایهداری پیوسته و علیالدوام اعتقاد داشتهایم، نه استراتژی حرکت اصلاحطلبانه رفرمیستی در چارچوب حفظ مناسبات سرمایهداری و نه حرکت انقلابی آنارشیستی سلبی صرف.»
30 - جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در 47 سال گذشته در چارچوب رویکرد «استراتژی تحول انقلابی» با هر گونه کودتا و جنگ خارجی و حرکت رفرمیستی و حرکت چریکی و ارتش خلقی جهت تحول جامعه مخالف بوده است.
31 - جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در 47 سال گذشته در چارچوب «مبارزه سه مؤلفهای ضد استبدادی و ضد استثماری و ضد استحماری بیش از همه بهدنبال عبور از مناسبات سرمایهداری نفتی و رانتی و حکومتی و رهایی از استثمار انسان از انسان و عبور از نظام رژیم مطلقه فقاهتی حاکم (نماد اوج استثمار و استبداد و استحمار تاریخ ایران) هستیم.»
32 - جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در 47 سال گذشته «خواهان تحول ساختاری سیاسی و اقتصادی و اجتماعی در جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران بر پایه عبور از مناسبات سرمایهداری رانتی و نفتی و حکومتی حاکم بوده است.»
33 - جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در 47 سال گذشته از دموکراسی یک «خوانش سوسیالیستی» داشته است لذا در همین رابطه بوده است که ما «آزادی بدون نان» را غیر ممکن میدانیم. آن چنانکه «سوسیالیسم بدون آزادی» را هم غیر ممکن میدانیم. علی ایحال از اینجا بوده است که جنبش پیشگامان مستضعفین ایران با «خوانش لیبرالیستی از دموکراسی در هر شکل و صورت آن مخالف بودهایم.»
34 - جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در طول 47 سال گذشته حیات درونی و برونی خود در چارچوب «رویکرد بازسازی تطبیقی به اسلام، با هر گونه خوانش سنتی، دگماتیست، انطباقی، محافظهکارانه، استبدادی، فقیهانه، روایتی، زیارتی، ولایتی، صوفیانه، دنیاگزیر، جامعهستیز، اختیار ستیز و فردگرا از اسلام بهشدت مخالف بوده و هستیم.»
35 - سوسیالیسم مورد اعتقاد جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در طول 47 سال گذشته، یک «سوسیالیسم اجتماعی است نه سوسیالیسم طبقهای و نه سوسیالیسم حزب – دولتی.»
36 - جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در 47 سال گذشته آنچنان برای «آزادی و دموکراسی مبارزه میکرده که برای سوسیالیسم و عدالت اجتماعی مبارزه میکردیم، اما نه در دو جبهه مختلف بلکه برعکس در یک جبهه که آن را با عنوان دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفهای با توزیع عادلانه و اجتماعی و دموکراتیک قدرت و ثروت و اطلاعات تعریف میکنیم.»
37 - جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در 47 سال گذشته حیات درونی و برونی خود «مستضعفین بالنده جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران را در چارچوب اردوگاه عظیم نیروی کار (اعم از کارگری و کارمندی) در سه عرصه تولید و توزیع و خدمات تعریف کرده است نه در یک نهاد خیریه و یا یک نهاد برای چپاول و غارت مردم ایران» (آن چنانکه در 44 سال گذشته در رژیم مطلقه فقاهتی حاکم شاهد آن بودهایم) و نه عنوانی برای تعریف رویکرد پوپولیست آن چنانکه خمینی و حواریوناش از سال 57 الی الان بر آن تکیه داشتهاند.
38 - جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در 47 سال گذشته «در بستر حرکت افقی خود پیوسته بر این باور بوده و هست که در پیوند با جنبشهای خودجوش و دموکراتیک و تکوین یافته از پایین در کادر استراتژی آگاهیبخش بتواند با سازمانیابی بهصورت خودسازماندهی از درون "جنبشهای در خود" را بدل به "جنبشهای برای خود" بکند». لازم به ذکر است که در رویکرد جنبش پیشگامان مستضعفین ایران «هر گونه سازماندهی از بیرون باعث طفیلی شدن حرکت آنها میشود.»
39 - جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در 47 سال گذشته در چارچوب تحلیل مشخص از شرایط مشخص و با رویکرد دیالکتیکی خود، «علت انحطاط و ناکامی و شکستهای 150 سال گذشته حرکت تحولخواهانه جامعه بزرگ ایران در درون جستجو میکرده» و هرگز «عامل بیرونی مطلق نکردهاست» هرچند عامل برونی بهعنوان شرط باید در نظر گرفته شود.
40 - جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در 44 سال گذشته از آنجایی که در تحلیل سیاسی از رژیم مطلقه فقاهتی حاکم «استبداد این رژیم را سه مؤلفهای (که شامل استبداد دینی، استبداد سیاسی، استبداد مدنی) تحلیل میکردهاست» معهذا، «مبارزه با این رژیم را تنها بهصورت سه مؤلفهای ضد استبدادی و ضد استثماری و ضد استحماری امکانپذیر میدانستهایم.»
41 - جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در 47 سال گذشته در چارچوب استراتژی آگاهیبخش خود «گذار به دموکراسی در کشور ایران را یک امر ناب سیاسی نمیداند، بلکه در نهایت یک رخداد فرهنگی میداند» و از آنجایی که معتقد است که در جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران «دین و فرهنگ در پیوند با یکدیگر هستند، هرگز نمیتوان در عرصه دموکراتیزاسیون جامعه ایران این دو مؤلفه را از هم جدا کرد»؛ و باز در همین رابطه است که در «روند دموکراتیزاسیون کردن جامعه ایران به بازسازی تطبیقی دین نیازمندیم تا آنجا که میتوانیم داوری کنیم که بدون بازسازی تطبیقی دین امکان دموکراتیزاسیون جامعه ایران وجود ندارد.»
42 - جنبش پیشگامان مستضعفین ایران پیوسته و علیالدوام بر این باور بوده و هست که «تنها راه نجات مردم ایران، ایجاد جامعه مدنی جنبشی فراگیر و سراسری دینامیک خودجوش و خودسازمانده و خودرهبر درونزای جمعی تکوین یافته از پایین و مستقل از بالائیهای قدرت و جناحهای درونی حکومت و مستقل از جریانهای جامعه سیاسی داخل و خارج از کشور از راست راست تا چپ چپ میباشد که از مسیر مبارزه مطالبهمحور صنفی و مدنی و سیاسی گروههای اجتماعی جامعه بزرگ و رنگین کمان ایران و شکلگیری مبارزه دو مؤلفهای خیابان – اعتصاب سراسری و به میدان آمدن تودههای عظیم میباشد.»
ادامه دارد