سلسله درسهایی از قرآن – سوره شوری – قسمت چهارده
«سوره شوری» تبیین مبانی «عدالتمحور» و «شوریمحور» اسلام قرآنی، در بستر جنبش رهائیبخش پیامبر اسلام بر پایه «وحی نبوی»
«وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَینَکمُ»، «وَ أَمْرُهُمْ شُوریٰ بَینَهُمْ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ - حم – عسق - کَذَلِکَ یوحِی إِلَیکَ وَإِلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکَ اللَّهُ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ - لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ و ما فِی الْأَرْضِ وَهُوَ الْعَلِی الْعَظِیمُ - تَکَادُ السَّمَاوَاتُ یتَفَطَّرْنَ مِنْ فَوْقِهِنَّ وَالْمَلَائِکَةُ یسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَیسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِی الْأَرْضِ أَلَا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ - وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دو نه أَوْلِیاءَ اللَّهُ حَفِیظٌ عَلَیهِمْ و ما أَنْتَ عَلَیهِمْ بو کیل – به نام خداوندی که در این جهان بر همه وجود رحمان است و بر انسان رحیم هم میباشد. حم عسق. خدای عزیز حکیم بهسوی تو و انبیاء قبل از تو وحی فرستادهاست. همان خدایی که آسمانها و زمین ملک اوست و علی و عظیم است. نزدیک است که آسمانها شکافته شوند و ملائکه هم تسبیح و حمد میگویند و برای زمینیان استغفار میکنند و پس آگاه باشید که خداوند غفور و رحیم است و کسانی که غیر از خدا برای خود اولیایی میگیرند، باز هم خدا نگهبان آنهاست و تو بر آنها وکیل نمیباشی» (سوره شوری – آیات 1 تا 6)
شرح لغات:
1 - حم عسق: پنج حرف از حروف مقطعه است.
2 - کلمه وحی: بهمعنای اشاره سریع است که البته همواره از جنس کلام و از باب رمز گویی و یا بهصورت صوت و مجرد از ترکیب و یا به اشاره و امثال آن است و از موارد استعمالاش بهدست میآید که از باب القای معنا بهنحو پوشیده از اغیار میباشد و البته الهام بهمعنای القای معنا در فهم حیوان و انسان از طریق غریزه هم از وحی است و الهام، رازی را بیسابقه به قلبش افکندن میباشد و یا به او وحی نمودن میباشد. البته ورود معنا از طریق رؤیا یا خواب دیدن به انسان و یا از طریق وسوسه منفی درونی و یا از طریق اشاره هم (چه مثبت باشد و چه منفی) از وحی است؛ و اوحی، از وحی است که بهمعنای به او اشاره نمود است و یا از نهانیها با وی سخن گفت و یا در ضمیرش الهام نمود و یا احساس به نگرانی کرد، میباشد.
3 - کلمه یتَفَطَّرْنَ، از مصدر تفطر است که بهمعنای پاره پاره شدن است؛ زیرا کلمه تفطر که مصدر باب تفعل است، از فطر گرفته شدهاست که بهمعنای شکافتن است؛ و «ان فطرت» یعنی شکافته شد، از فطر (که بهمعنای چیزی را آغاز نمود یا اختراع کرد و یا پدید آورد) میباشد.
4 - یسَبِّحُونَ، فعل مضارع از سبح میباشد که دلالت بر تنزیه خداوند از نقض و بدی و تقدیس او به عظمت میکند. همچنین از «سباحت است که بهمعنای بهشتاب روان و دور شدن یا شناوری در آب و در هوا و در زندگی و حیات و در وجود پیش رفتن میباشد.»
باری، آن چنانکه فوقا هم مطرح کردیم «سوره شوری از سور مکی قرآن میباشد که در دوران 13 ساله فرایند مکی، یعنی در فاصله بین بعثت پیامبر اسلام تا هجرت ایشان از مکه به مدینه نازل شدهاست». آیات این سوره بهصورت متناوب یا متوالی بر پیامبر اسلام نازل شدهاست که البته بعداً «توسط خود پیامبر این آیات در شکل فعلی در سوره شوری جمع آوری و آرایش دادهشدهاست». نام گذاری این سوره تحتعنوان «شوری» هم توسط خود پیامبر اسلام صورت گرفته است که در تفسیر این سوره بسیار حائز اهمیت میباشد. چراکه در تفسیر این سوره به ما اجازه میدهد تا در تعیین عنوان این درس قرآن، «از عنوان شوری بهعنوان یک اصل در کنار اصل عدالت اجتماعی در رویکرد قرآن استفاده بکنیم»؛ و البته در پاسخ به این سؤال که «چرا پیامبر اسلام برای نام گذاری این سوره در میان 53 آیه، تنها بر قسمتی از آیه 38 سوره شوری (وَأَمْرُهُمْ شُورَی بَینَهُمْ) تکیه میکند؟»؛ و «چرا پیامبر اسلام این قسمت کوچک از آیه 38 سوره شوری را تابلو و عنوانی جهت تعریف جمعی 53 آیه این سوره قرار میدهد؟»
یادمان باشد که اگرچه خود آیات این سوره در دوران 13 ساله مکی بر پیامبر اسلام نازل شدهاست، «ولی آرایش آیات قرآن و دسته بندی آیات قطعاً در دوران ده ساله مدنی توسط پیامبر اسلام صورت گرفته است» و دلیل آن هم این است که تقریباً «در بیشتر آیات سور دسته بندی شده قرآن توسط پیامبر اسلام بهلحاظ شان نزول آیات صورت ترکیبی دارند، یعنی مخلوطی از آیات مکی و مدنی هستند»؛ که البته مفسرین قرآن بر حسب «غالب بودن آیات مکی یا مدنی در این سورهها توسط پیامبر اسلام آن سوره را مکی یا مدنی مینامند.»
برای مثال بدونتردید «نظر اکثریت قریب به انفاق مفسرین قرآن (اعم از شیعه و سنی) بر این امر قرار دارد که اکثریت قریب به اتفاق آیات سوره شوری بهلحاظ شان نزول مکی میباشند و در همان 13 ساله فرایند حرکت مکی پیامبر اسلام، بر او نازل شدهاست». معهذا، آنچه در این رابطه (و در این درس از سلسله تفاسیر قرآن) برای ما اهمیت دارد، «تکیه پیامبر اسلام بر انتخاب عنوان شوری برای این سوره، آن هم در دوران مدنی (که پیامبر اسلام بهدنبال نظام سازی سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اعتقادی و اقتصادی برای جنبش رهائیبخش توحیدی خود بوده است) میباشد.»
اضافه کنیم که آنچه که «شان نزول مکی» آیات این سوره میتواند در تفسیر این سوره ما را کمک بکند، اینکه «آیات مکی قرآن (برعکس آیات مدنی قرآن) بیشتر تکیه کلامی در عرصه خداشناسی و نبوت شناسی و معاد شناسی دارند و تقریباً فاقد هر گونه آیه فقهی و حقوقی چه فردی و چه اجتماعی میباشند». لهذا، از اینجا است که میتوانیم نتیجه گیری کنیم که «آیات مکی قرآن تقریباً از آیات محکمات قرآن میباشند که مبانی مانیفست منظومه معرفتی پیامبر اسلام در عرصه کلامی و اجتماعی و اقتصادی مشخص میسازند.»
بیشک نزول آیه 38 این سوره (وَأَمْرُهُمْ شُورَی بَینَهُمْ) و «طرح موضوع شوری (شورا) در کنار آیات کلامی مثل خداشناسی و وحی شناسی یا نبوت شناسی و معاد شناسی در این سوره نشان دهنده جایگاه محوری شوری (شورا) در مبانی مانیفست منظومه معرفتی پیامبر اسلام و قرآن میباشد» چراکه اگر آیه «وَأَمْرُهُمْ شُورَی بَینَهُمْ» در دوران مدنی نازل میشد، با اینجا که این آیه در دوران مکی حرکت پیامبر اسلام نازل شدهاست در تفسیر ما از این آیه، جوهر این آیه در دو شکل متفاوت قابلتفسیر میشد. به این معنی که «شان نزول مکی این آیه نشان دهنده جایگاه استراتژیک موضوع شوری (شورا) در مانیفست منظومه معرفتی پیامبر اسلام میباشد». معالوصف، در همین رابطه است که ما در تعریف عنوان این درس از سلسله دروس و تفاسیر قرآن، به خود اجازه دادیم تا از «شوری» (شورا) بهعنوان یک اصل در کنار اصل عدالت اجتماعی (که آن هم در این سوره مطرح شدهاست) تعریف بکنیم، زیرا «اگر طرح شوری (شورا) در این سوره (آن هم در آیات مکی و آن هم در کنار فربهترین موضوعهای کلامی قرآن مثل خداشناسی و نبوت شناسی و معاد شناسی) تنها بهعنوان یک سفارش و نصیحت فردی به پیامبر و مسلمانان از نگاه قرآن تفسیر بکنیم (آن هم در شرایطی که مسلمانان در مکه در زیر سختترین فشار و شکنجه سران جاهلیت حاکم مکه قرار داشتند و هزینه هر کدام از این آیات مکی را نه با کسب قدرت بلکه با شکنجه و فشار و گوشت و پوست و استخوان خود پرداخت میکردند) این یک ساده انگاری بیش نیست.»
بیشک، «اگر پیامبر اسلام حتی برای فهم بیشتر ما نام این سوره را شوری (شورا) هم نمیگذاشت، ما در تفسیر این سوره بهخاطر شان نزول مکی آیه و «وَأَمْرُهُمْ شُورَی بَینَهُمْ» هرگز و هرگز به خود اجازه نمیدادیم که اصل رکین شوری (شورا) در منظومه معرفتی پیامبر اسلام و قرآن بهجای یک اصل در کنار اصل رکین عدالت اجتماعی (وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَینَکُمُ) بهصورت یک نصیحت اخلاقی تعریف و تبیین بکنیم» هرچند که در دیسکورس پیامبر اسلام «نظام اخلاقی از نظام اجتماعی و نظام سیاسی و نظام اقتصادی جدا نمیباشد و همه اینها در پیوند با هم تعریف میشوند، چه در آیات مکی باشند و چه در آیات مدنی.»
البته نکته دیگری که در این رابطه طرح آن در اینجا خالی از عریضه نمیباشد اینکه، «آیات مکی قرآن بهلحاظ اینکه در فرایند قبل از کسب قدرت سیاسی مدنی (در زمانی که مسلمانان در اقلیت و زیر فشار همه جانبه صاحبان قدرت حاکم قرار داشتند) بر پیامبر اسلام نازلشدهاند، بهلحاظ تعریف مخاطبین این آیات، بیشک مخاطبین آیات مکی قرآن جنبه فراگیر و همه گیر و نوعی، انسانها را دارد و مشمول همه بشریت بهلحاظ طولی و عرضی زمانی میشوند»، در صورتی که آیات مدنی قرآن، بهخصوص آیات فقهی قرآن که (تقریباً تمامی آنها مشمول آیات مدنی میباشند) و اکثریت آنها صورت امضایی برای پیامبر اسلام داشته است نه صورت تأسیسی (که پیامبر اسلام توسط این آیات امضایی فقهی بهجا مانده از دوران جاهلیت عرب بهدنبال ایجاد نظام اجتماعی موقت و توافقی در فرایند پسا پیروزی مسلمانان بر نظام سیاسی و اجتماعی جاهلیت عرب بوده است، آن هم در شکلی که اقبال لاهوری در فصل ششم کتاب گرانسنگ بازسازی فکر دینی در اسلام، ص 179 از سطر 5 به نقل از شاه ولی دهلوی مطرح میکند) بنابراین «بیشتر این آیات مدنی قرآن صورت انضمام دارند، نه مانند آیات مکی صورت عام و فراگیر و فرا زمانی.»
ادامه دارد