سلسله درسهائی از قرآن – سوره شوری – قسمت شانزده
«سوره شوری» تبیین مبانی «عدالتمحور» و «شوریمحور» اسلام قرآنی، در بستر جنبش رهائیبخش پیامبر اسلام بر پایه «وحی نبوی»
«وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَینَکمُ»، «وَ أَمْرُهُمْ شُوریٰ بَینَهُمْ»
لهذا به همین دلیل بود که بهمجرد اینکه پیامبران توحیدی با ندای وحی بر علیه بتپرستی و نظام شرک قیام میکردند و با شعار «لا اله الا الله» خدای واحد حاکم بر وجود را در نمای توحید کلامی، توحید اعتقادی، توحید اجتماعی، توحید انسانی و اخلاقی و توحید تاریخی وارد عرصه زندگی مردم میکردند، فریاد خدایان شرک در زمین یا صاحبان زر و زور و تزویر حاکم بر تودههای مردم در برابر مردم بر علیه این پیامبران الهی به دفاع از اعتقادات مردم بلند میشد که اینها (پیامبران الهی) میخواهند دین شما را از شما بگیرند.
«هَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ مُوسَی - إِذْ نَادَاهُ رَبُّهُ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًی - اذْهَبْ إِلَی فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَی - فَقُلْ هَلْ لَکَ إِلَی أَنْ تَزَکَّی - وَأَهْدِیکَ إِلَی رَبِّکَ فَتَخْشَی - فَأَرَاهُ الْآیةَ الْکُبْرَی - فَکَذَّبَ وَعَصَی - ثُمَّ أَدْبَرَ یسْعَی - فَحَشَرَ فَنَادَی - فَقَالَ أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلَی - فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَکَالَ الْآخِرَةِ وَالْأُولَی - إِنَّ فِی ذَلِکَ لَعِبْرَةً لِمَنْ یخْشَی- (ای پیامبر اسلام) آیا داستان موسی به تو رسیده؟ آنگاه که پروردگارش او را در وادی مقدس طوی (پیچاپیچ) ندا داد: بهسوی فرعون روانه شو، چه او سرکشی کرده، پس بگو آیا مر تو راست که به پاک نمودن و برتر آوردن خود روی آری؟ و تو را بهسوی پروردگارت رهبری کنم، پس از آن اندیشناک شوی؟ پس آیه بزرگ را به وی نمایاند. پس او تکذیب کرد و سر پیچید. سپس روی گرداند در حالی که میکوشید. پس مردم را بسیج کرد و بانگ برداشت و گفت: این منم که پروردگار بالاتر شما هستم. پس خداوند وی را به کیفر انجام و آغاز گرفتار کرد. همانا در این داستان عبرتی است برای آنکه اندیشناک شوید» (سوره نازعات – آیات 15 تا 26).
شرح لغات:
1 – حَدِیثُ - خبر نو.
2 - نادی – شخصی را از دور خواندن یا به کسی بانگ زدن.
3 - وادی – دره، دامنه کوه.
4 - طُوًی - در هم پیچیده.
5 – تَزَکَّی - اصل آن تتزکی از زکی است.
6 – فَتَخْشَی - خشیت، هراس و نگرانی که نتیجه احساس به عظمت و قدرت باشد.
7 – حَشَرَ - مردم را جمع کرد.
8 – نَکَالَ - از نکل عقوبت و کیفری که موجب عبرت گردد.
9 – عِبْرَةً - پند گرفتن.
باری، آنچه از آیات فوق (15 تا 26 سوره نازعات) برای ما قابل فهم است اینکه:
الف – قرآن داستان موسی و فرعون را بهعنوان یک نمونه تاریخی (در راستای تبیین رابطه بالائیهای قدرت سه مؤلفهای زر و زور و تزویر با تودههای مردم یا پائینیهای قدرت در جریان حرکت پیامبران ابراهیمی) برای پیامبر اسلام تعریف مینماید.
ب - مطابق آیات فوق با شروع جنبش رهائیبخش موسی، او نوک پیکان مبارزه رهائیبخش خودش را متوجه فرعون بهعنوان نماینده سیاسی قدرت سه مؤلفهای مسلط بر مردم مصر میکند.
ج – آیات فوق به وضوح نشانمیدهد که قدرت سیاسی نظام سه مؤلفهای باطل زر و زور و تزویر، اولین خاکریزی است که در مبارزه رهائیبخش پیامبران الهی به چالش کشیده میشود. چرا که پیامبران الهی بر این باور بودند که تا زمانی که قدرت سیاسی حاکم بهزانو در نیاید امکان ریزش قدرتهای سه مؤلفهای زر و زور و تزویر حاکم امکانپذیر نمیباشد.
د - آیات فوق به ما نشانمیدهد که مبارزه پیامبران الهی با قدرت حاکم جهت بهزانو درآوردن آنها صورت پروسهای دارد نه دفعی. لذا در همین رابطه است که موسی ابتدا فرعون را بهصورت مسالمتآمیز دعوت به هدایت میکند و در فرایند بعدی مبارزه است (که بهعلت عدم قبول دعوت موسی توسط فرعون) این مبارزه مسالمتآمیز وارد فرایند قهرآمیز و خشونت میگردد.
ه – آیات فوق نشانمیدهد که عامل قهرآمیز شدن مبارزه بین پائینیهای جامعه تحت رهبری موسی با بالائیهای سه مؤلفهای قدرت زر و زور و تزویر تحت رهبری فرعون، عدم عقبنشینی جبهه فرعون در برابر حرکت رهائیبخش جبهه موسی و تودههای مردم بوده است؛ و شاید بهتر باشد که بگوییم عامل قهرآمیز شدن مبارزه بین بالائیهای قدرت زر و زور و تزویر با تودهها یا پائینیهای جامعه و مردم تحمیل سرکوب و خشونت از جانب قدرت فرعون حاکم بر تودههای مردم بوده است.
و – آیات فوق نشانمیدهد که قدرت حاکم در جهت سرکوب قدرت رهائیبخش پیامبران الهی قبل از همه تلاش میکردند تا پیوند مردم یا پائینیهای جامعه را با رهبری پیامبران الهی در بستر جنبش رهائیبخش تکوین یافته از پایین آنها قطع کنند. لذا در راستای قطع رابطه بین مردم و پیامبران الهی بوده است که قدرت سیاسی حاکم با تبلیغات خود تلاش میکردند که به مردم و پائینیهای جامعه بگویند، پیامبران الهی بهدنبال گمراه کردن شما توسط گرفتن دین شما میباشند.
ز - علت اینکه قدرت مسلط در جهت مبارزه با حر کت انبیاء الهی و در راستای جداکردن مردم از حمایت حرکت انبیاء موضوع دفاع از مذهب گذشته و سنتی مردم در دستور کار خود قرار میدادند این بوده است که آنها میدانستند که مذهب و دین سنتی تودههای مردم همان مذهب و دین سنتی میباشد که خود آنها با تحریف برای مردم جهت توجیه مشروعیت قدرت خود درست کردهبودند و آن مذهب و دین سنتی گذشته مردم بزرگترین حامی اعتقادی نظام باطل حاکم آنها میباشد؛ و باز آنها خوب میدانستند که انبیاء الهی جهت اعتلای حرکت رهائیبخش خود و در راستای آگاهیبخشی تودهها قبل از همه توسط دین و مذهب نوین و پیام و دعوت جدید خود، دین و مذهب دستساز قدرت سیاسی حاکم (که توسط آن نظام اعتقادی باطل آنها به توجیه نظام اجتماعی و طبقاتی و اقتصادی حاکمیت خود میپرداختند) را به چالش میکشند.
لذا به همین دلیل است که در آیات فوق قرآن به صراحت میگوید که فرعون جهت جدا کردن مردم و پائینیهای جامعه از اصحاب موسی به تبلیغ در بین مردم بر علیه موسی پرداخت که «ای مردم، موسی میخواهد دین شما را به چالش بکشد» و لهذا در همین رابطه بوده است که «فرعون برای اینکه خدای واحد عزیز و حکیم و علی و عظیم موسی را به چالش بکشد خطاب به مردم میگوید من پروردگار بزرگ جهان هستم». البته او نمیگوید «من خالق و خدای بزرگ یا الله بر جهان هستم» چراکه این اربابان قدرت، «خدایان یا خالقان جهان را در آسمانها بر پایه نهادهای قدرت و در راستای نهادینه کردن قدرت خود از قبل برای مردم تعریف کردهبودند و از قبل جنگ و تضادهای اجتماعی و طبقاتی و سیاسی جامعه را توسط جنگ ساختگی و دستساز خود به آسمانها منتقل کردهبودند تا به تودههای محروم جامعه بگویند که محرومیت شما (آن چنانکه ارسطو هم در حمایت از بردهداری زمان خودش نیز میگفت) امری است که توسط خدایان آسمان از ازل تعریف شدهاست» بنابراین «مشروعیت برخورداری گروههای قدرت و ثروت و تزویر حاکم نیز توسط مذهب دستساز قدرت حاکم یا دین مورد تبلیغ فرعون از ازل بهوسیله آن خدایان دستساز تعریف شده بود؛ یعنی امری جبری و غیر قابلتغییر برای تودهها بهلحاظ اعتقادی بوده است و تا زمانی که توسط موسی و انبیاء الهی در چارچوب توحید در وجود و خدای واحد این طلسم اعتقادی دستساز آنها شکسته نمیشد، امکان تحول انقلابی در عرصههای اعتقادی و سیاسی و اجتماعی و اقتصادی برای تودههای پایینی جامعه بر پایه جنبش رهائیبخش تکوین یافته از پایین تحت رهبری انبیاء الهی وجود نداشت.»
علی ایحال، آن چنانکه در آیه 24 سوره نازعات (فَقَالَ أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلَی) دیدیم، فرعون پس از اعتلای جنبش رهائیبخش تودههای مردم مصر (تحت رهبری موسی که در چارچوب وحی نبوی و رسالت آگاهی بخشی به انجام رساندهبود) جهت جداسازی تودهها از جنبش رهائیبخش موسی، به میان توده آمد (فَحَشَرَ فَنَادَی) و سپس تودهها را بسیج کرد و آنگاه جنگ مذهب با مذهب با موسی به راه انداخت؛ و برای انجام این جنگ مذهبی علیه مذهب با موسی «فرعون در مرحله اول پروردگار موسی را به چالش کشید، آن هم با اعلام آلترناتیو کردن خودش بهجای پروردگار واحد، عزیز و حکیم و عظیم و علی و مالک بر همه جهان»؛ و آن هم با شعار «فَقَالَ أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلَی» اینکه «من پروردگاری، بزرگتر از پروردگار هستم که موسی به شما معرفی مینماید». معهذا، از اینجا بوده است که «مبارزه جنبش رهائیبخش مردم سبطی مصر تحت رهبری موسی، با سپاه سرکوبگر فرعون از فاز مسالمتآمیز گذشته خارج میشود و وارد فاز آنتاگونیست (در چارچوب جنگ مذهب با مذهب یعنی مذهب موسی که مذهب حامی تودههای پایینی جامعه مصر بود با مذهب فرعون که حامی اربابان قدرت سه مؤلفهای زر و زور و تزویر بودند) میگردد.»
ادامه دارد