سلسله درس‌هائی از قرآن – قسمت سوم

«سوره شوری» تبیین مبانی «عدالت‌محور» و «شوری‌محور» اسلام قرآنی، در بستر جنبش رهائی‌بخش پیامبر اسلام بر پایه «وحی نبوی»

«وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَینَکمُ»، «وَ أَمْرُهُمْ شُوریٰ بَینَهُمْ»

 

چهار - در خصوص جایگاه دو اصل عدالت اجتماعی و شورا در نظام سیاسی مسلمانان صدر اسلام (در چهار دهه آغازین تکوین حرکت اسلام و قرآن پیامبر اسلام) بود که فوقا در تفسیر نامه شماره 6 نهج‌البلاغه امام علی به معاویه مطرح کردیم که «شورا در چهار دهه اول پروسه تکوین اسلام تنها مکانیزم تکوین ساختار سیاسی بوده است و تمامی خلفای اربعه (پسا وفات پیامبر اسلام از سقیفه تا انتخاب خود امام علی) همه و همه بر پایه این مکانیزم انتخاب شده بودند». مع هذا، از اینجاست که امام علی در نامه ششم نهج‌البلاغه به معاویه می‌نویسد که «من هم مانند سه خلیفه قبلی یعنی ابوبکر و عمر و عثمان توسط همین مکانیزم شورا انتخاب شده‌ام». مضافاً اینکه امام علی در این نامه مهمترین حرفی که خطاب به معاویه می‌نویسد، اینکه «شورائی که توسط جمع مردم شکل بگیرد و به وسیله این شورا مردم با انتخاب یا بیعت خودشان رهبران خودشان را انتخاب نمایند، اینچنین انتخاب مردم مورد رضای خداست». بی‌شک معنای دیگر این حرف امام علی آن است که «منهای اینکه رضایت خدا از دل انتخاب مردم و شوراهای مردمی حاصل می‌شود، مهم‌تر از آن اینکه شوراهای مردمی را امری عرفی و اجتماعی می‌داند نه امری دینی و دستوری و تزریق شده از بالا.»

پنج - نکته دیگری که فوقا در راستای تکوین شوراهای دینامیک نظام‌مند خودجوش و خودسازمانده و خودرهبر و تکوین یافته از پائین مطرح کردیم اینکه اینچنین شوراها تنها به صورت یک سنتز دیالکتیکی مولود شرایط ذهنی و شرایط عینی مشخص اجتماعی می‌توانند شکل بگیرند. به بیان دیگر مطرح کردیم که از آنجائیکه «شوراهای دینامیک نظام‌مند برای مردم و جامعه یک انتخاب می‌باشد، هرگز این شوراها نمی‌توانند به صورت خود به خودی و در خلاء شرایط مشخص و کنکرت ذهنی تکوین پیدا کنند». هر چند که «شرایط عینی توسط وضعیت یا موقعیت انقلابی جامعه و مردم هم فراهم شده باشد». لذا، در همین رابطه است که «وظیفه پیشگامان در راستای رویش دیالکتیکی و دینامیک شوراهای نظام‌مند، بسترسازی ذهنی توسط استراتژی آگاه‌مندسازی و سازمان‌یابی و راهبر حرکت توده‌ها می‌باشد.»

شش - موضوع دیگری که در این رابطه فوقا مطرح کردیم، «شرط ضروری تکوین پروسه نظام‌مند شوراهای دینامیک در جامعه وجود آزادی در عرصه‌های مختلف آزادی به عنوان یک پدیده اجتماعی و سیاسی و یک پدیده فطری و انسانی و آزادی به عنوان یک حق و حقوق برای همه افراد جامعه به صورت بالسویه و آزادی عقیده و ادیان و مذاهب در راستای تحقق پلورالیسم دینی و سیاسی و اجتماعی است.»

هفت - در راستای دستیابی و تحقق شرایط ذهنی و عینی عدالت اجتماعی، تحقق شوراهای دینامیک جامعه‌محور و نظام‌مند یک ضرورت می‌باشد که تحقق شرایط ذهنی برای انجام این مهم در گرو تقدم داشتن آن بر شرایط عینی می‌باشد. نباید فراموش کنیم که انجام شرایط ذهنی در گرو تحول فرهنگی تکوین یافته از پائین می‌باشد و در خصوص این تحول فرهنگی دینامیک در جامعه ایران با خودویژگی‌های تاریخی و اجتماعی و فرهنگی آن است که مطرح کردیم که «تنها توسط تکیه بر یک ایدئولوژی و جهان‌بینی دینامیک بازسازی شده تطبیقی اسلام قرآنی و نهج‌البلاغه‌ای امکان دستیابی به این تحول فرهنگی و در ادامه آن تحول اجتماعی و سیاسی در جامعه بزرگ ایران وجود دارد». بدین خاطر در این رابطه می‌باشد جنبش پیشگامان مستضعفین ایران در طول 43 سال گذشته حرکت برونی خودش (از اردیبهشت 58 الی الان) پیوسته و علی الدوام بر این باور بوده است تا در کادر استراتژی آگاهی‌بخش و تحول‌خواهانه انقلابی خود بتواند با ترویج اسلام قرآنی و نهج‌البلاغه‌ای (اسلام جنبشی که ضد اسلام فقاهتی و روایتی و زیارتی و ولایتی و صوفیانه دگماتیست می‌باشد) آن هم در شکل بازسازی تطبیقی شده آن در ادامه راه معلمان کبیرمان علامه محمد اقبال لاهوری و شریعتی شرایط برای این تحول فرهنگی و ایدئولوژیک و جهان‌بینی و یا بسترها برای تکوین شرایط ذهنی تحقق عدالت اجتماعی و شوراهای دینامیک در جامعه بزرگ ایران فراهم نمائیم، بنابراین از اینجا است که می‌توانیم نتیجه‌گیری کنیم که «تفسیر سوره شوری (شورا) در این شرایط می‌تواند گامی در راستای همین استراتژی آگاهی‌بخش بر پایه تحول انقلابی، فرهنگ‌سازی دینامیک در جامعه بزرگ ایران به حساب بیاید.»

هشت - بر پایه همین جایگاه استراتژیک شوراهای دینامیک در جامعه امروز ایران است که مطرح کردیم که «انجام آن در شرایط تندپیچ امروز جامعه بزرگ ایران در گرو تحقق تحول ساختار اجتماعی مقدم بر تحول انقلابی سیاسی و اقتصادی است». اگر چه جنبش پیشگامان مستضعفین ایران بر این باور است که «امکان تحقق تحول اجتماعی مقدم بر تحول عمیق ساختاری سیاسی و اقتصادی در جامعه ایران، در گرو دستیابی به تحول عمیق فرهنگی تکوین یافته از پائین می‌باشد، از همه مهمتر اینکه (جنبش پیشگامان ایران در طول 45 سال گذشته یعنی از خرداد 1355 که حرکت ما فرایند درونی خود را آغاز کرده تا به امرو پیوسته معتقد بوده و هستیم که) هر گونه تحول سیاسی و اقتصادی به صورت ساختاری مقدم بر تحول عمیق ساختاری اجتماعی و فرهنگی در جامعه ایران آنچنانکه در 150 سال گذشته شاهد بوده‌ایم، محکوم به شکست خواهد بود». به همین دلیل بوده است «که در طول 45 سال گذشته ما اپوزیسیون، اپوزیسیون تمامی جریان‌های جامعه سیاسی ایران بوده‌ایم که بر تقدم تحول سیاسی (در راستای کسب قدرت سیاسی) خارج از تحول عمیق ساختاری اجتماعی و تحول عمیق فرهنگی تاکید می‌کرده‌اند.»

نه - در تبیین رابطه آزادی به عنوان لازمه تکوین عدالت اجتماعی و نظام شورائی دینامیک، در رویکرد قرآن بود که به صورت اجمالی و کپسولی مطرح کردیم که «قرآن علاوه بر اینکه آزادی به عنوان یک حق و حقوق برای همه افراد بشر به صورت بالسویه تعریف» و علاوه بر اینکه «قرآن آزادی برای انسان بر پایه نوع انسان تعریف می‌نماید، نه در شکل فقهی و دینی آن» و نه تنها «قرآن آزادی برای انسان در دو مؤلفه آزادی فردی و آزادی اجتماعی تعریف می‌نماید» و نه تنها «قرآن آزادی را یک دیده فطری و انسانی و در ادامه آن یک پدیده اجتماعی سیاسی هم می‌داند» و نه تنها «قرآن بین عدالت و آزادی در تعریف و ارزش‌گذاری هیچ تفاوتی قائل نمی‌شود» و نه تنها قرآن «آزادی را در کادر عدالت اجتماعی تعریف می‌نماید» (آنچنانکه عدالت اجتماعی را هم در بستر آزادی تعریف می‌نماید) از همه این‌ها مهمتر اینکه «قرآن آزادی را مانند عدالت و شوری (شورا) به صورت امر فرادینی و در عرصه مختلف انسانی و اجتماعی و فردی و آزادی در عقیده و مذهب و دین و غیره تعریف می‌نماید» و «پلورالیسم دینی و اجتماعی و سیاسی که لازمه دموکراسی سوسیالیستی سه مؤلفه‌ای (توزیع عادلانه و اجتماعی و دینامیک قدرت و ثروت و اطلاعات) در جامعه می‌باشد، مستلزم تحقق آزادی با مبانی و اشکال مختلف فوق می‌داند.»

ده - در خصوص رویکرد امام علی در منشور حکومت‌داری (که در نامه 53 نهج‌البلاغه خطاب به مالک اشتر نخعی نوشته است) مطرح کردیم که منهای اینکه «رویکرد امام علی، در این رابطه بر پایه حق و حقوق انسانی استوار است» (نه بر پایه رویکرد تکلیف‌محور، تعبدگرا، تقلیدمحور اسلام دگماتیسم فقاهتی، ولایتی، روایتی، اسلام دنیاگریز و اختیارستیز و جامعه‌گریز و فردگرای صوفیانه و اسلام دگماتیست کلامی اشعری‌گری) و منهای اینکه «رویکرد انسان‌محور امام علی جوهر فرادینی دارد و تنها بر پایه نوع انسان تعریف می‌شود و رابطه دینی انسان‌ها را هم در کادر رابطه نوعی انسان‌ها تعریف می‌نماید» از همه این‌ها مهمتر آنکه، در رویکرد امام علی در نهج‌البلاغه «دین و فقه و اسلام هم باید در چارچوب رابطه انسانی تعریف بشود، نه برعکس» بنابراین در این رابطه است که امام علی در تعریف عدل و عدالت می‌گفت: «...الْعَدْلُ سَائِسٌ عَامٌّ وَ الْجُودُ عَارِضٌ خَاصٌّ فَالْعَدْلُ أَشْرَفُهُمَا وَ أَفْضَلُهُمَا - عدالت اصلی عام برای همه بشریت است در صورتی که جود یک حالت استثنائی است، پس از میان عدالت و جود، این عدل و عدالت است که اشرف و افضل است» (نهج‌البلاغه صبحی الصالح – جزء سوم – حکمت شماره 437 – ص 553 – سطر 10) و باز در همین رابطه است که امام علی در تعریف از آزادی فردی و حریت می‌گوید: «وَ لَا تَکنْ عَبْدَ غَیرِک وَ قَدْ جَعَلَک اللَّهُ حُرّاً - بنده کسی مباش که خدا تو را آزاده آفریده است» (نهج‌البلاغه صبحی الصالح – جزء دوم – نامه 31 – ص 401 – سطر 12).

باری، سوره شوری (شورا) از سور مکی قرآن می‌باشد که در 53 آیه توسط پیامبر اسلام تنظیم و آرایش پیدا کرده است. آنچه در خصوص تفسیر این سوره باید به آن توجه و عنایت بشود، اینکه از آنجائیکه آیات این سوره در دوران 13 سال فرایند مکی حرکت پیامبر اسلام نازل شده است وبا توجه به اینکه در فرایندهای مکی و مدنی حرکت پیامبر اسلام مبانی نظری دعوت و حرکتش بر پایه پروسه وحی نبوی تعریف می‌شده است، لهذا از اینجا است که «در این سوره هم مبانی نظری دعوت و حرکت پیامبر اسلام بر پایه تکوین پروسه وحی نبوی پیامبر اسلام تعریف شده است». بر این مطلب بیافزائیم که در خصوص پروسه وحی نبوی پیامبر اسلام آنچنانکه در درس‌های قرآن در شماره‌های گذشته نشر مستضعفین ایران (ارگان عقیدتی، جنبشی و سیاسی، جنبش پیشگامان مستضعفین ایران) مطرح کرده‌ایم، «تفاوت مهمی که به لحاظ ساختاری تکوینی بین وحی نبوی پیامبر اسلام با وحی نبوی دیگر پیامبران الهی ماقبلش داشته است، این بوده است که وحی نبوی پیامبر اسلام به صورت میدانی و در بستر مبارزه روزمره و در طول 23 سال عمر دعوت پیامبر اسلام و در دو فرایند 13 ساله مکی و ده ساله مدنی تکوین پیدا کرده است»؛ و این کاملاً برعکس «پروسه تکوین وحی نبوی پیامبران الهی ماقبل پیامبر اسلام حتی نوح و ابراهیم و موسی تا عیسای مسیح بوده است.»

ادامه دارد